فلسفه نماز
-------------------------
فلسفه نمازوعبادت خدا
نماز و اسرار تربيتى آن
اسرار اجتماعى نماز
------------------------
فلسفه نماز
سوال: چرا خدا را عبادت کنيم؟
توضيح اين که: چرا خدا را عبادت کنيم در صورتى که خدا نياز به پرستش کسى ندارد؟ او از همگان بى نياز است و همگان به او نيازمند، اگر خدا محتاج عبادتهاى ما باشد با مقام خداوندى او سازگار نيست.
پاسخ: به اين سوال مىتوان به دو صورت «اجمالى» و «تفصيلى» پاسخ داد.
پاسخ اجمالى: هرگاه هدف از عبادت اين باشد که نيازمنديهاى خدا رابرطرف کنيم و از پرستش خود بهرهاى به او برسانيم، در اين صورت پرسش ياد شده پيش مىآيد که خداوند وجودى نامحدود و نامتناهى و پيراسته از هرگونه نقص و نياز است پس چه احتياجى به پرستش ما دارد؛ ولى هرگاه هدف از پرستش او، تکامل خود ما باشد، در اين موقع عبادت وسيله تکامل و سعادت ماست و دستور او به عبادت، يک نوع لطف و مرحمت و راهنمايى خواهد بود که ما را به کمال شايسته برساند.
پاسخ تفصيلى: عبادت و نيايش و هرگونه کارى که براى رضاى خداوند انجام گيرد، داراى يک سلسله آثار گرانبهاى فردى و اجتماعى است و در حقيقت از عالىترين مکتبهاى تربيتى و اخلاقى مىباشد زيرا:
اولا: پرستش خداو عبادت وحى حس تقدير و شکرگزارى را در انسان زنده مىکند، قدر دانى از مقامى که نعمتهاى بزرگ و پرارزشى را در اختيار انسان نهاده، نشانه لياقت و شايستگى او نسبت به الطافى است که در حق او انجام گرفته است.
تشکر و سپاسگزارى از مقام خداوند اين نتيجه را دارد که فرد سپاسگزار با عرض تشکر و انجام وظيفه، حقشناسى خود را در برابر نعمتهايى که خدا در اختيار او گذاشته است آشکار و هويدا مىسازد.
ثانيا: عبادت و پرستش خدا مايه تکامل روحى انسان است؛ چه تکاملى بالاتر از اين که روح ما با جهان بيکران کمال مطلق «خدا» مرتبط گردد و در انجام وظايف بندگى و کارهاى زندگى، از قدرت نامتناهى و نيروى نامحدود او استمداد بطلبد و به اندازهاى شايسته و لايق گردد که بتواند با او سخن بگويد.
اين مزايا که بطور اختصار بيان گرديد در تمام عباداتى که بطور صحيح انجام گيرد وجود دارد؛ در عين حال هر يک از عبادات مانند نماز، روزه، حج و اثر و مزيت مخصوص خود را دارند که به عنوان نمونه به برخى از اسرار اين عبادات سه گانه از بزرگترين عبادات اسلامى مىباشند بطور اختصار اشاره مىنماييم تا روشن شود که فايده نيايش و عبادات براى ماست و خدا نيازى به آنها ندارد.
نماز و اسرار تربيتى آن
1- نماز موجب ياد خداست: ياد خدا بهترين وسيله براى خويشتن دارى و کنترل غرايز سرکش و جلوگيرى از روح طغيان است.
«نمازگزار» همواره به ياد خدا مىباشد، خدايى که از تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدايى که از آنچه در زواياى روان ما وجود دارد و يا از انديشه ما مىگذارد، مطلع و باخبر است و کمترين اثر ياد خدا اين است که به خودکامگى انسان و هوسهاى وى اعتدال مىبخشد، چنان که غفلت از ياد خدا و بى خبرى از پاداشها و کيفرهاى او، موجب تيرگى عقل و خرد و کم فروغى آن مىشود.
انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمىانديشد و براى ارضاى تمايلات و غرايز سرکش خود حد و مرزى را نمىشناسد و اين نماز است که او را در شبانه روز پنج بار به ياد خدا مىاندازد و تيرگى غفلت را از روح و روانش پاک مىسازد.
به راستى، انسان که پايه حکومت غرايز در کانون وجود او مستحکم است، بهترين راه براى کنترل غرايز و خواستهاى مرزنشناس او همان ياد خدا، ياد کيفرهاى خطاکاران و حسابهاى دقيق و اشتباهناپذير آن مىباشد. از اين نظر قرآن يکى از اسرار نماز را ياد خدا معرفى مىکند: «اقم الصلوة لذکرى؛ نماز را براى ياد من بپادار!» [1]
2- دورى از گناه: نمازگزار ناچار است که براى صحت و قبولى نماز خود از بسيارى از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، يکى از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلى است که درآن به کار مىرود، مانند آب وضو و غسل، جامهاى که با آن نماز مىگزارد و مکان نمازگزار، اين موضوع سبب مىشود که گرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نمايد؛ زيرا بسيار مشکل است که يک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بى پروا باشد.
گويا آيه زير به همين نکته اشاره مىکند و مىفرمايد: «ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر؛ که نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مىدارد.» [2]
بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد که شرط قبولى نماز در پيشگاه خداوند اين است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غيبت نکند؛ از تکبر و حسد بپرهيزد؛ از مشروبات الکلى اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاک به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقى ناگزير است تمام اين امور را رعايت کند. روى همين جهات، پيامبر گرامى ما(ص) مىفرمايد: نماز چون نهر آب صافى است که انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثيف نمىشود. همچنين کسى که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در اين چشمه صاف معنوى شست و شو دهد، هرگز آلودگى گناه بر دل و جان او نمىنشيند.
3- نظافت و بهداشت: از آنجا که نمازگزار در برخى از مواقع همه بدن را بايد به عنوان «غسل» بشويد و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع کثافت و آلودگى پاک سازد؛ ناچار يک فرد تميز و نظيف خواهد بود. از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت که يک امر حياتى است کمک مىکند.
4- انضباط و وقتشناسى: نمازهاى اسلامى هر کدام براى خود وقت مخصوص و معينى دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند، لذا اين عبادت اسلامى به انضباط و وقتشناسى کمک مؤثرى مىکند.
بالاخص که نمازگزار بايد براى اداى فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد، طبعا يک چنين فردى گذشته از اين که از هواى پاک و نسيم صبحگاهان استفاده مىنمايد، به موقع فعاليتهاى مثبت زندگى را آغاز مىکند.
آثار فردى و تربيتى نماز به آنچه که گفته شد منحصر نيست؛ ولى اين نمونه مىتواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامى باشد.
اسرار اجتماعى نماز
نماز در اوقات معين نمودارى از وحدت و يگانگى ملت بزرگ اسلام است؛ زيرا همه مسلمانها در وقتهاى مخصوصى رو به قبله ايستاده و با آداب خاصى خداوند جهان را مىپرستند، اين خود نمونه بزرگى از اتحاد و يگانگى ملتى است که اسلام همه را به وسيله آن عبادت متحد و متشکل نموده است.
هرگاه اين نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتحاد و مساوات و برابرى، از صفهاى منظم و فشرده نمازگزاران نمايان خواهد بود و اهميت اين اتحاد و يگانگى معنوى نيازى به توضيح ندارد.
گرچه اسرار و فوايد اجتماعى و تربيتى نماز منحصر به اينها نيست، ولى همين قدر روشنگر عظمت و اسرار خطير اين فريضه الهى مىباشد.
پىنوشتها
------------
[1]. سوره طه، آيه 14.
[2]. سوره عنکبوت، آيه 45.