2 - احکام اجازه خواهى
قرآن کريم مىفرمايد: )يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنکُمُ الَّذِينَ مَلَکَتْأَيْمَانُکُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُم مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحينَتَضَعُونَ ثِيابَکُمْ مِن الظَّهِيرَةِ وَمِن بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَيْسَعَلَيْکُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْکُم بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذلِکَ يُبَيِّنُاللَّهُ لَکُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَليمٌ حَکِيمٌ(16))
"اى کسانى که ايمان آوردهايد! بايد مملوکهاى شما )بردگانتان(وهمچنين کودکانتان که به حد بلوغ نرسيدهاند در سه وقت از شما )براىورود به خلوتگاه واطاق خوابتان( از شما اجازه بگيرند، قبل از نمازصبح، ونيم روز )ظهر( هنگامى که لباسهاى )معمولى( خود را بيرونمىآوريد، وبعد از نماز عشا، )اين اوقات سه گانه( سه وقت خصوصىبراى شماست، در غير اين سه وقت گناهى بر شما وبر آنان نيست )کهبدون اجازه وارد شوند( وبرگِرد يگديگر بگرديد، اين چنين خداوندآيات را براى شما تبيين مى کند وخداوند دانا وحکيم است."
خداوند مسلمانان را چنين تربيت کرده که به بندگان وکنيزان ملکىوکودکان نابالغ خود دستور دهند که به هنگام ورود به خلوتگاههاىايشان )اطاق خواب واستراحت( اجازه بگيرند. اوقات اينخلوتگاهها عبارتند از پيش از پگاه وهنگام قيلوله )بعد از ظهر(وهنگام خواب شب پس از نماز عشاء.
از اين آيه الهام مىگيريم که انسان دو گونه خلوتگاه دارد که وروددر آن از سوى ديگران بدون اجازه گرفتن جايز نيست:
نخستين آن عمومى است، که هيچ يک از مردم اجازه ندارد بهخانه کسى در آيد مگر پس از اجازه خواستن.
دوم: خاص اهل خانواده وتوابع آنان بجز زن وشوهر است. که هرانسانى بايد در اوقات استراحت اذن ورود بطلبد ودر زمانهايى کهاحتمال مىرود آدمى برهنه يابه معاشرت زناشويى مشغول باشد.
از اين سخن پروردگار: )ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ( "سه وقت خلوتگاهشماست"، در مىيابيم که اين حکم، همه خلوتگاهها را در برمى گيردحتى اگر در غير اين اوقات باشد وآن به عرف هر گروهى بستگىدارد. پس اگر در ميان برخى از مردم هنگام استراحت، پس از نمازصبح باشد ونه پيش از آن - چنانکه امروزه بسيارى از خانوادهها چنينهستند - حکم اجازه خواهى ورخصت طلبيدن، آن وقت را نيز در برمىگيرد.
ونيز از اين سخن پروردگار: )الَّذِينَ مَلَکَتْ أَيْمَانُکُمْ( "بندگان ملکىشما". فهميده مى شود که بنده ملکى خواه زن باشد يا مرد مىتوانددر غير اوقات خلوتگاه براى ارائه خدمت به درون اطاقها رفت وآمدکند همانطور که براى طفل غير بالغ جايز است.
واز اين سخن خداوند که مىفرمايد:
)وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْکَذلِکَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آيَاتِه وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَکِيمٌ(17)).
"وهنگامى که اطفال شما به سن بلوغ مىرسند بايد) در همه اوقات(اجازه بگيرند، همان گونه که اشخاصى که قبل از آنها بودند اجازهمىگرفتند، اين گونه خداوند آياتش را براى شما تبيين مى کند وخداوندعالم وحکيم است."
از اين سخن خداوند چنين در مىيابيم که آن کودکى بايد اجازهبگيرد که به سن تمييز يعنى سنى که بتواند خوب وبد را از همتشخيص دهد رسيده باشد.
در حديثى حلبى از امام صادقعليه السلام روايت کرده که به حضرتعرض کردم: آيا مرد بايد هنگام ورود بر پدرش اجازه بگيرد؟
حضرت فرمود: آرى.. من در حالى از پدرم اجازه مىگرفتم کهمادرم نزد او نبود، بلکه زن پدرم در کنار او به سر مىبرد. مادرم مردهبود در حالى که من نوجوان بودم وشايد در خلوتگاهشان چيزى بودکه دوست نداشتم که آنان را در آن حال بطور ناگهانى ببينم وآنها نيزاين کار را از من ناپسند مى داشتند، پس دريافتم در اين هنگام گفتنسلام )به صداى بلند( بهتر ونيکوتر است.(18)