نقد وبررسى

نقد وبررسى

نقد وبررسى

هـمـان گـونـه که ملاحظه مى شود, از مجموعه روايات موجود در اين چند باب , تنها رواياتى که صـريـحـا ازدواج بـا زنـان اهـل کـتاب را ممنوع دانسته , روايات باب اول (ج14 , ص 416) است که مـى گويد: آيات سوره بقره و ممتحنه , ناسخ آيه پنجم سوره مائده است که صريحا ا زدواج با زنان اهـل کـتـاب را جـايز مى داند, بنابراين , اين دسته از روايات قبل از اين که از نظر سند ويا دلالت مورد بـررسـى قـرار گـيرد, به حکم تعارض با قرآن کريم , قابل قبول نخواهد بود, چه اين که به اجماع امـت , آيـات سوره مائده آخرين بخش از آيات قرآن بوده واحکام آن براى هميشه معتبر است واين احکام مـى تـوانـد احکام مطرح شده در سوره هاى ديگر قرآن را نسخ کند, ولى عکس آن ممکن نيست , چه اين که هميشه ناسخ بايستى از منسوخ تاخر زمانى داشته باشد ودر موضوع مورد بحث بـرعکس است , زيرا ادعا شده که آيات متقدم زمانى , ناسخ آيات متاخر قرار گرفته است , بنابراين , ايـن گـونـه روايـات همان گونه که فقهاى بزرگ مانند صاحب جواهر وب فرموده اند, قابل تمسک نخواهند بود ((95)) .

و امـا روايـات ابواب ديگر, همگى يا ناظر به اباحه مطلق بوده ويا ناظر به اباحه توام با کراهت واين چـيزى است که همه فقهاى اسلام ـ اعم از شيعه واهل سنت ـ بر آن تاکيد مى کنند, بدين معنا که هـمـه فقهاى شيعه واهل سنت که به جواز ازدواج با اهل کتاب فتوا داده اند, معتقدند که ازدواج با بـيـگـانگان , خود شخص ونيز فرزندان او را از نظر اعتقادى وسياسى , از غير مسلمانان متاثر خواهد ساخت واين چيزى است که نه تنها براى رهبران دينى , بلکه براى هر فرد مسلمان امرى نامطلوب به شمار مى رود, مگر اين که فرد بتواند بر اثر چنين ازدواجى , نه تنها خود او از عقايد ديگران متاثر نـگـردد, بـلکه ديگران را تحت تاثير آداب ورسوم اسلامى قرار دهد واين چيزى است که در فضاى جـامـعـه اسـلامى تا حد زيادى قابل تحقق است , ولى در محيط جوامع غير اسلامى تاثير معکوس خـواهـد داشـت , يعنى غالبا در جامعه اسلامى , افراد غير مسلمان تحت تاثير افکار مسلمانان قرار مـى گـيرند ودر جوامع غير مسلمان بر عکس است .

جالب اين که روايات نيز همين واقعيت را به روشـنـى مـورد تـوجه قرار داده و از اين رو ازدواج مسلمان با غير مسلمان را در دارالحرب شديدا مـکـروه دانـسـتـه اسـت ,ولى در ازدواج با آنها در جامعه اسلامى , معمولا چنين کراهتى مشاهده نـمـى شود واز همين جاست که ملاحظه مى شود از ديدگاه اسلام , ازدواج زنان مسلمان با مردان غـيـر مـسـلـمان به طور کلى منع شده است و در ازدواج با زن مسلمان غير هم مذهب نيز اظهار کـراهـت شـده است , چه اين که اعتقاد رايج در جامعه اسلامى چنين بوده که زنان را شديدا تحت تـاثـيـر افکار شوهرانشان مى دانسته اند وقهرا احتمال انحراف عقيدتى در مورد آنان بيشتر مطرح بـوده اسـت وبه همين جهت است که در عين اين که قرآن کريم فلسفه عدم ازدواج با مشرکان را بيان داشته وفرموده : اولـئکـ يـدعـونـ الـي النار والله يدعوا الي الجنةوالمغفرة ((96)) .

با همه اين صراحت , حتى کسانى که اهل کتاب را نيز مشمول اين ممنوعيت دانسته وبه دليل آيه سوره مائده , آنان را مستثنا کرده اند ـ وبـه تـعـبـير ديگر, آيه سوره مائده را ناسخ آيات سوره بقره قرار داده اندـ حتى با تصور اين که در صورت عدم تاثير پذيرى از غيرمسلمان يا حتى در صورتى که احتمال متاثر واقع شدن شوهر, قوى باشد نيز, احتمال جواز ازدواج زنان مسلمان با مردان غير مسلمان برايشان مطرح نشده است .

البته همان گونه که در ضمن مباحث گذشته اشاره شد, آيات قرآنى تنها ازدواج مردان مسلمان بـا زنـان مـشـرکـه وازدواج زنـان مسلمان با مردان مشرک را نهى نموده , ولى در مورد ازدواج با اهـل کـتـابـ در قـرآن کريم حکم صريحى وجود ندارد وتنها در سوره مائده به جواز ازدواج مردان مـسلمان با زنان اهل کتاب تصريح شده واين خود موهم عدم حليت ازدواج زنان مسلمان با مردان اهل کتاب است , بنابراين , دليل اين حرمت در مورد زنان مسلمان روايت رسيده از اهل بيت للّه ونيز اجـمـاع فـقـها بر ممنوعيت مى باشد, جز اين که فقيهى از باب تنقيح مناط بخواهد حکم به جواز چـنين ازدواجى در صورت عدم تاثير پذيرى (عدم افتنان ) صادر نمايد که تاکنون چنين فرضى از جانب هيچ فقيهى مطرح نشده است وما نيز متعرض آن نمى شويم .

حاصل اين که ازدواج با اهل کتاب , حتى از نظر محققان فقهاى شيعه وبراساس روايات وارده ـ پس از جـرح وتـعـديل ـ بلا مانع به نظر مى رسد, جز اين که در صورت تاثير پذيرى , کراهت اين ازدواج قـابـل انـکار نيست , چنان که براى فردى که همسرى مسلمان داشته باشد وبخواهد همسرى غير مسلمان هم اختيارکند, اين کراهت شديدتر خواهد بود.

Powered by TayaCMS