روایات وارده در مورد منع یا جواز ازدواج با بیگانگان

روایات وارده در مورد منع یا جواز ازدواج با بیگانگان

روايات وارده در مورد منع يا جواز ازدواج با بيگانگان

قـبـل از پرداختن به بحث , توجه به اين نکته مفيد مى نمايد که در اين زمينه از طريق عامه , يعنى اهـل سنت , حديثى وارد نشده , جز اين که بعضى از فقهاى اهل سنت , مانند سرخسى وب روايتى از عـلـى (ع) نقل کرده اند که ازدواج با مجوسيان نيز جايز است , چرا که آنان نيز داراى کتاب بوده اند, ولـى مـعـمـولا فـقـهـاى اهل سنت , به اين روايت عمل نکرده اند وازدواج با مجوسيان را نيز جايز ندانسته اند, بنابراين در مبحث روايى , نظر ما تنها به روايات وارده از طريق محدثان شيعى است .

مـرحـوم شـيـخ حر عاملى در جلد چهاردهم وسائل الشيعه (ص 410) تحت عنوان ابواب ما يحرم بالکفر ونحوه روايات فراوانى آورده که در عين گستردگى , آشفتگى فراوانى نيز دارند, ولى نظر بـه اهـمـيـت بـحث , ما در اين جا به مهمترين اين روايات اشاره نموده وراههاى جمع آنها را با هم مطرح مى کنيم .

در بـاب اول منبع ياد شده , احاديثى آمده که آيه پنجم سوره مائده (که ازدواج بازنان اهل کتاب را جـايـز دانـسـته ) منسوخ به آيه سوره بقره است که مى فرمايد: ولاتنکحوا المشرکات حتى يومن ونيز مـنـسـوخ بـه آيـه سوره ممتحنه که مى فرمايد: ولاتمسکوا بعصم الکوافر , به عنوان نمونه , مرحوم کـلـينى در کافى (ج5 , ص 358) از على بن ابراهيم , از پدرش , از ابن محبوب , از على بن رئاب , از زرارةبن اعين نقل مى کند که از امام باقر(ع) درباره گفته خداوند: والمحصنات من الذين اوتوا الکتاب من قـبلکم سوال کردم , امام فرمود: اين آيه به وسيله آيه ولا تمسکوا بعصم الکوافر نسخ شده است ودر روايـت ديـگـرى از امـام بـاقر(ع) نقل کرده که على (ع) از خوردن صيد وذبائح نصاراى عرب ونيز از ازدواج با زنان آنها منع مى فرموده است .

و در روايـت ديگرى از امام صادق (ع) آمده است : دوست ندارم که شخص مسلمان با زنى يهودى يا نصرانى ازدواج کند, چه اين که مى ترسم فرزندان او يهودى يا نصرانى شوند.

مجموع روايات باب اول , هفت روايت است که از ديدگاه شيخ حر عاملى , دليل بر حرمت ازدواج با هـمـه زنـان غـير مسلمان ـ اعم از کتابى وغير کتابى ـ است , مگر در صورت ضرورت که برهمين اسـاس , صاحب وسائل (ج14 , ص 412) عنوان باب دوم را چنين آورده است : باب جواز تزويج الکتابيةعند الضرورةويمنعها من شرب الخمر واکل الخنزير .

آن گاه شش روايت در اين باب آورده که ناظر بـه جـواز ازدواج توام با ذم است , به عنوان نمونه , در حديث اول از امام صادق (ع) نقل کرده که امام در پاسخ کسى که درباره ازدواج با زن يهودى ونصرانى پرسيده بود, فرمود: هنگامى که زن مسلمان هـسـت , چـه وجـهى دارد که با غير مسلمان ازدواج کند؟

! سائل گفت : [براى ازدواج با زن مورد نظر] بسيار علاقه مند است .

امام فرمود: اگر ازدواج مى کند, بايد آنها را از خوردن شراب وگوشت خوک باز دارد, ولى در عين حال بداند که اين ازدواج براى دين او مضر است ((93)) .

صاحب وسائل در پايان مى گويد: اين روايت , مخصوص موردى است که عشق غير قابل تحملى در کار باشد.

و در باب سوم , صاحب وسائل رواياتى را نقل کرده که ناظر به جواز ازدواج با زنان اهل کتاب است , در صـورتـى کـه از دسـته مستضعفان آنها باشند, به عنوان نمونه , زرارةبن اعين مى گويد: از امام باقر(ع) پرسيدم : ازدواج با يهوديان ونصرانيان چگونه است ؟

امـام پـاسـخ داد: بـراى مـسـلمان ازدواج با زن يهودى ونصرانى صحيح نيست , مگر با کم خردان آنان ((94)).

و در بـاب چـهارم , رواياتى را ذکر کرده که ازدواج موقت با زنان اهل کتاب را جايز مى شمارند, در عـيـن حـال تـرجـيح مى دهد که براى اين گونه ازدواج نيز زنان مسلمان انتخاب شوند .

ودر باب پنجم , مجموعه اى از روايات را مطرح ساخته که مى گويند: اگر زن يا شوهرى مسيحى يا يهودى بـه آيين اسلام در آيد, ازدواج قبلى آنها به اعتبار خود باقى است .

ظاهرا مقصود صاحب وسائل اين اسـت کـه ازدواج با اهل کتاب , حدوثا ودر ابتدا ممنوع است , ولى به فرض تحقق , تداوم آن بلامانع خواهد بود.

همچنين صاحب وسائل در ابواب متعدد ديگرى , رواياتى که ناظر به همخوابى با کنيزان کتابى وب است , آورده که فعلا مورد بحث ما نيست ودر قسمت هاى بعد به آنها نيز اشاره خواهيم کرد.

Powered by TayaCMS