گفتار در چيزهائى که بايد در حال احرام ترک شود
محرمات از اين تروک چيز است : اول : شکار کردن حيوان صحرائى و خوردن گوشت آن (هرچند که شخص بدون احرام آن راشکار کرده باشد)و نيز اشاره و راهنمائى به شکارچى و راه را بر شکار بستن و ذبح نمودن جوجه و تخم مرغ را از بين بردن حرام است بنابراين اگر محرم حيوانى را ذبح کند بنابر مشهور آن حيوان ميته خواهد شد و احوط نيز همين است مرغان و همچنين ملخ نيز به حکم صيد صحرائى است و احتياط آن است که محرم زنبور هرزه و زنبور عسل را نيز نکشد مگر آنکه قصد نيش زدن داشته باشد و در شکار احکام بسيارى هست که چون مورد ابتلاء نبود متعرض آن ها نشديم .
دوم : معاشرت با زنان است چه عمل زناشوئى با آنان و يا بوسيدن و چه لمس کردن و چه نظر انداختن به شهوت بکله هر نوع لذت بردن و کامگيرى از آنان ممنوع است .
مساءله 1 - اگر در حال احرام عمره تمتع جماع کند، چه از جلو و چه از عقب و چه با زن و چه با مرد در صورتى که عالما باشد ظاهرا عمره اش باطل نمى شود و تنها کفاره بعهد اش مى آيد، لکن نزديکتر به احتياط آن است که اگر اين عمل قبل از سعى بين صفا و مروه بوده عمل را تمام کند و دوباره آنرا انجام دهد، و اگر براى عمره مجدد وقت ندارد و از اين هم نزديکتر به احتياط آن است که سال بعد نيز حج تمتع را اعاده کند و اگر اين عمل بعد از سى بوده تنها کفاره بگردنش مى آيد و اين کفاره بنابراحتياط يک شتر است چه اينکه مرتکب آن عمل فقير باشد وچه غنى .
مساءله 2 - اگر اين گناه را عالما و عامدا در احرام حج مرتکب شود چنانچه قبل از وقوف به عرفات بوده حجش بدون اشکال باطل است و اگر بعد از آن وقبل از وقوف در مشعربوده بنابراقوى باطل است ، پس در اين دو صورت بايد عمل را تمام نموده سال بعد دوباره آنرا بياورد و نيز کفاره ئى که عبارت است از يک شتر ذبح کند و اگر بعد از وقوف به مشعر بوده در صورتى که هنوز بيش از نيمى از طواف نساء را انجام نداده حجش صحيح است و تنها بايد کفاره بدهد و اگر بعد از تجاوز از نصف طواف بوده حجش صحيح است و بنابراصح کفاره اى هم بر او واجب نيست .
مساءله 3 - اگر از روى شهوت زنى را ببوسد کفاره اش يک شتر است و اگر بغير شهوت باشد يک گوسفند هرچند که در اينجا نيز نزديکتر به احتياط ذبح شتر است و اگر از روى شهوت به همسر خودنگاه کند ومنى از او خارج شود کفاره اش بنابر مشهور يک شتر است و اگر بدون شهوت باشد چيزى بر او نيست و اگر به غير همسش نگاه کند و منى از او خارج شود احتياط آن است که درصورت امکان شترى کفاره بدهد، واگر امکان ندارد يک گاو و اگر نه يک گوسفند واگر غير همسر را از روى شهوت لمس کند و منى از وى خارج شود بايد کفاره بدهد که نزديکتر به احتياط يک شتر است و کافى بودن گوسفند خالى از قوت نيست و اگر منى از او خارج نشود کفاره اش گوسفند است .
مساءله 4 - اگر با همسرش که در حال احرام جماع کند در صورتى که همسرش را وادار کرده باشد چيزى بر همسرش نيست و خود او بايد دو کفاره بدهد و اگر همسرش نيز پذيرا و راضى بوده او بايد کفاره خودش را بدهد شوهر هم کفاره خود را.
مساءله 5 - هر عملى که موجب کفاره است اگر از روى جهل به حکم يا غفلت و يا فراموش کردن حکم سرزده باشد حج و عمره را باطل نمى کند و چيزى به گردن مرتکب نمى آيد.
سوم : از محرمات احرام اجراء عقد نکاح : چه براى خودش باشد و چه براى غير هرچند که آن غير در حال احرام نباشد، و همينطور شهادت بر عقد و اقامه شهادت بر عقد بنابراحتياط اگر چه آن را در غير احرام متحمل شده باشد هر چند بعيد نيست جواز آن ، اگر محرم براى خودش در حال احرام عقد کند آن نيز بر او حرام ابدى مى شود در صورتى که علم به حکم داشته باشد ولى اگر جاهل به حکم بوده عقد باطل است ولى حرام ابدى نمى شود گرچه نزديکتر به احتياط حرام ابدى است مخصوصا در صورتى که با او مقاربت هم کرده باشد.
مساءله 6 - در حال احرام خواستگارى کردن جائز است ولى نزديکتر به احتياط ترک آن است و اما رجوع در طلاق رجعى در حال احرام اشکالى ندارد.
مساءله 7 - مرد محل اگر زنى را که در احرام است به عقد خود درآورد احتياط واجب آن است که با او جماع و امثال آنراانجام ندهد، و با طلاق از او مفارقت کند و اگر حکم مسئله را مى دانسته بايد او را طلاق دهد و ابدابا او ازدواج نکند.
مساءله 8 - اگر شخصى زنى را براى محرمى عقد کند و محرم با آن زن جماع کند، در صورتى که هر سه (يعنى محرم و زن و عاقد)حکم مسئله را مى دانسته هر سه بايد کفاره بدهند و کفاره هر يک شترى است و اگر با او جماع نکرده باشد بر هيچيک کفاره نيست و در اين مسئله فرقى نيست بين اينکه عاقد و زن هر دو محل باشند يا هر دو محرم باشند واگر از اين سه نفر بعضى حکم را مى دانسته و بعضى نمى دانسته اند تنها آنکه داناى به حکم بوده کفاره مى دهد و چيزى بر جاهل نيست .
مساءله 9 - ظاهرا در احکامى که گفته شد فرقى بين عقد دائم و عقد انقطاعى نيست .
چهارم : از محرمات احرام بيرون آوردن منى از خود است چه با دست صورت بگيرد و چه به وسيله ديگرى ، که اگر چنين کند بايد يک شتر کفاره دهد، و بنابراحتياط بخاطر اين عمل باطل مى شود هرآنچه را که جماع آن را باطل مى کرد، بهمان تفصيلى که گذشت .
پنجم : عطر زدن و استعمال بوى خوش : هرنوعش که باشد حتى کافور به هر نحو که باشد چه بنحو رنگ کردن و يا ماليدن و يا بخور دادن ، بر بدن باشد يا لباس ، وبراى محرم جائز نيست جامه اى که داراى بوى خوش است بپوشد و چيز خوشبو چون اجتناب زعفران را بخورد، و اما زنجبيل و دارچين اقوى عدم حرمت آن است هرچند که اجتناب از خوردن آنها به احتياط نزديکتر است .
مساءله 10 - بر محرم واجب است که از خوردن انواع ريحانها يعنى هر گياهى که بوى خوش داشته باشد اجتناب کند مگر بعضى از اقسام بيابانى آن کانند خزامى (نسترن )که به طورى که گفته شده گل آن خوشبوترين گل است و مثل بو مادران و در منه و اذخر و از عطريات بوى خوشى که به کعبه مى مالند (به نام خلوق کعبه )استثناء شده ، ولى اين حکم براى ما مجهول است و لذا نزديکتر به احتياط آن است که محرم از بوئيدن آنچه به کعبه ماليده اند نيز اجتناب کند.
مساءله 11 - اجتناب از ميوه هاى خوشبو چون سيب و پرتقال واجب نيست ، نه از خودش و نه از بوئيدن آن هر چند که اجتناب از بوئيدن آن به احتياط نزديکتر است .
مساءله 12 - بوى خوشى که از بازار عطر فروشان صفا و مروه به شام مى رسد استناث شده پس بوئيدن آن جائز است .
مساءله 13 - اگر محرم ناگزير از پوشيدن و ياخوردن و نوشيدن چيزى که بوى خوش دارد بشود واجب است بينى خود رابگيرد، و جائز نيست بينى خود را از بوى بد بگيرد بله مى تواند از کنار آن فرار کند و دور شود.
مساءله 14 - فروختن عطر و خريدن و بررسى کردن آن براى محرم اشکال ندارد لکن واجب است که از بوئيدن آن اجتناب کند.
مساءله 15 - کفاره استعمال بوى خوش بنابراحتياط يک گوسفند است اگر استعمال بوى خوش را تکرار کند چنانچه بين دو استعمال کفاره اى فاصله شده باشد کفاره نيز تکرار مى شود، وگرنه تکرار نمى شود مگر آنکه استعمال در اوقات مختلف صورت گرفته باشد که بنابراحتياط کفاره تکرار مى گردد، و اگر در يک زمان تکرار شود بعيد نيست که دادن يک کفاره کافى باشد.
ششم : از محرمات احرام پوشيدن لباس دوخته است : مانند پيراهن و شلوار و قبا، اينها که بر خصوص مردان حرام است بلکه جائز نيست پوشيدن چيزى که شبيه به دوخته است مانند پيراهن بافته شده و لباس ساخته شده از نمد و احتياط واجب آن است که از پوشيدن چيزى هم که چون شبکلاه و بند شلوار دوخت اندکى دارد اجتناب شود، بله هميان دوخته که براى حمل ونقل نقدينه مورد استفاده قرار مى گيرد استثنا شده .
مساءله 16 - اگر براى بستن فتق خود محتاج به فتق شد که داراى دوخت است پوشيدنش جائز است لکن احتياط آن است که کفاره بدهد، و اگر ناچار از پوشيدن جامه داراى دوخت نظير قبا و امثال آن شود پوشيدنش جائز است ولى بايد کفاره بدهد.
مساءله 17 - براى زنان پوشيدن جامه دوخت دار به هر نحو که باشد جائز است بله پوشيدن قفازين (يعنى دستکش )براى آنان جائز نيست .
مساءله 18 - کفاره پوشيدن جامه دوخته شده يک گوسفند است . پس اگر محرم چند نوع جامه داراى دوخت بپوشد براى هر يک جامه يک گوسفند بايد ذبح کند، و اگر قبل از پوشيدن چند نوع جامه را داخل هم کند وآنگاه همه را به يکباره بپوشد احتياط واجب آن است که باز براى هر جامه يک گوسفند قربانى کند و اگر در پوشيدن چند جامه ناچار شود پوشيدن آن جائز مى شود ولى کفاره آنها ساقط نمى گردد.
مساءله 19 - اگر محرم جامه دوخت دارى چون پيراهن بپوشد و کفاره اش را بدهد و سپس آنرا از تن درآورده دوباره بپوشد، ويا پيراهن ديگر به تن کند کفاره اى ديگر به عهده اش مى آيد، و اگر از يک نوع جامه دوخته متعدد بپوشد مثلا چند پيراهن يا چند قباء روى هم بپوشد احتياط آن است که کفاره را نيز متعدد بدهد هرچند که اين عمل وى در يک جلسه صورت گرفته باشد.
هفتم : از محرمات احرام سرمه کشيدن است در صورتى که زينت شمرده شود هرچند که محرم با اينکار خود قصد زينت کردن خود را نداشته باشد، و احتياط در ترک مطلق سرمه ايست که زينت حساب شود اين احتياط را ترک نکند، و اما اگر بوى خوش داشته باشد اقوى حرمت آن است .
مساءله 20 - حرمت سرمه کشيدن اختصاص به زنان ندارد بلکه بر مردان نيز حرام است .
مساءله 21 - در سرمه کشيدن کفاره نيست لکن اگر داراى بوى خوش باشد احتياط واجب دادن کفاره است .
مساءله 22 - اگر محرمى ناچار از کشيدن سرمه شود جائز مى شود.
هشتم : از محرمات احرام : نظر کردن در آئينه است و در اين حکم فرقى بين زن و مرد نيست ونيز در ارتکاب آن کفاره نيست لکن مستحب است که بعد از نظر کردن تلبيه بگويد، و احتياط آنست که بطور از نظر کردن در آينه اجتناب کند هرچندبه منظور آرايش نباشد.
مساءله 23 - نظر کردن در اجسام صيقل دار و آب صافى که عکس هرچيز در آن مى افتد اشکال ندارد، وهمچنين نگاه کردن با عينک اگر زدن آن به منظور زينت نباشد بى اشکال است و در غير اينصورت اشکال دارد.
نهم : از محرمات احرام : پوشيدن هر آن چيزى که روى پاى انسان را بپوشاند: چکمه و جوراب و غير آن ، البته اين حکم مخصوص به مردان است و بر زنان حرام نيست ، و در پوشيدن چنين چيزى کفاره نيست و اگر محرم ناگزير از پوشيدن آن شود احتياط آن است که روى آن را پاره کند.
دهم : فسوق : فسوق تنها شامل دروغ نمى شود بلکه فحش و مفاخره رانيز شامل است و در ارتکاب آن کفاره اى نيست بلکه تنها واجب است از آن توبه کند و مستحب است چيزى را به عنوان کفاره بدهد که بهتر کشتن يک گاو است .
يازدهم : جدال : جدال عبارت است از گفتن والله و بلى و الله (نه به خدا و آرى به خدا)و يا هر کلمه و لغتى که مرادف اين معنى باشد به هر زبانى که باشد و منظور گوينده از گفتن آن اثبات و يا انکار مطلبى باشد و سوگند چه به لفظ جلال يعنى کلمه (الله )باشد و چه به لفظ ديگر مرادف آن جدال است ، و احتياط آن است که ساير اسماء خداى تعالى مانند رحمن و رحيم و خالق آسمانها و امثال آنرا نيز ملحق به لفظ جلاله بدانيم و اما قسم خوردن به غير اسماء الهى از ساير مقدسات ملحق به جدال نيست .
مساءله 24 - اگر محرم در جدال خود صادق باشد در سوگند بار اول و دوم کفاره بعهده اش نمى آيد ولى در سوگند سوم يک گوسفند بايد قربانى کند، و اما اگر صادق نباشد و گوسفند و در دو سوگند يک گاو و براى سه سوگند شتر قربانى کند بلکه اين خالى از قوت نيست .
مساءله 25 - اگر به دروغ جدال کند و کفاره بدهد و سپس براى نوبت دوم جدال کند بعيد نيست که تنها يک گوسفند واجب شود نه گاو، و اگر دوبار جدال کند يک گوسفند است ، و اگر در همين فرض دوباره جدال کند کفاره اش يک گاو ديگر است نه شتر.
مساءله 26 - اگر در جدالش صادق باشد و بيش از سه بار جدا ل کند کفاره اش يک گوسفند است ، بله اگر بعد از سه نوبت کفاره بدهد و مجددا سه نوبت يا بيشتر جدال کند کفاره اى ديگر بعهده اش مى آيد، و اگر کاذب باشد و ده بار و بيشتر جدال کند کفاره اش يک شتر است ، بله اگر سه نوبت يا بيشتر کفاره بدهد و مجددا جدال کند کفاره اش به همان ترتيب قبلى تکرار مى شود.
مساءله 27 - درجائى که ضرورت اقتضاء کند که محرم به اسم جلاله سوگند ياد کند مثلا حقى را اثبات و ياباطلى راابطال کند سوگند بجلاله و غير آن جائز مى شود.
دوازدهم : کشتن حشرات بدن : مانند شپش و کک و امثال آن و همچنين حشرات بدن ساير حيوانات و اگر بر بدن نشسته باشد جائز نيست آنرا از بدن بيندازد و يا بجائى نقل دهد که خودش بيفتد بلکه احتياط آن است که حتى بجائى هم که در معرض افتادن است نقل ندهد بلکه احتياط آنست که بجائى هم که مکان اول محفوظتر از آن است نقل ندهد و بعيد نيست که در کشتن آن ها کفاره اى بناشد لکن نزديکتر به احتياط آن است که يک مشت گندم صدقه دهد.
سيزدهم : پوشيدن انگشتر به منظور زينت است پس اگر منظورش استحباب و ثواب بردن باشد ويامنظورش استفاه از خاصيتى باشد که براى آن ذکر کرده اند اشکالى ندارد و احتياط واجب آن است که استعمال حناء به قصد زينت را ترک کند بلکه احتياط آن است که اگر زينت شمرده مى شود از استعمال آن خوددارى نمايد هرچند که خود قصد زينت را نداشت باشد بلکه حرمت استعمال در اين دو صورت خالى از وجه نيست ، و اما اگر قبل از احرام به قصد زينت و يا بدون آن حنا استعمال کرده و سپس محرم شده باشد اشکالى ندارد هرچند که رنگ آن باقى مانده باشد. در پوشيدن انگشتر و استعمال حناء کفاره اى نيست هرچند که احرام است .
چهاردهم : پوشيدن زيورآلات براى زنان است : اگر پوشيدن چيزى زينت شمرده شود احتياط آن است که پوشيدن آنرا ترک کند هرچند که قصد زينت نداشته باشد بلکه حرمت آن خالى از قوت نيست و اما زيورى که قبل از بستن احرام هميشه استفاده مى کرده اشکالى ندارد واجب نيست آنرا درآورد لکن نشان دادن آن به مردان حتى به همسرش حرام است و پوشيدن زيور هرچند حرام است ولى کفاره در آن نيست .
پانزدهم : ماليدن روغن بر بدن است هرچند که بوى خوش نداشته باشد بلکه استعمال آن در صورتى که بوى خوش داشته باشد و بوى آن تا زمان بستن . احرام باقى بماند حرام است و اما درصورت اضطرار اشکال ندارد و همچنين
خوردن روغن در صورتى که بوى خوش نداشته باشد بر محرم حرام نيست و اما اگر بوى خوش داشته باشد کفاره دارد و کفاره استعمال آن يک گوسفند است که حتى در صورت اضطرار نيز بايد ذبح کند واما اگر بوى خوش نداشته باشد چيزى بعهده اش نمى آيد.
شانزدهم : برطرف کردن موى بدن است چه کم باشد و چه زياد حتى برطرف کردن يک دانه موى را سر و رويش و ساير بدن حرام است چه به تراشيدن باشد و چه به کندن و يا به وسيله ديگر نظير نوره چه از بدن خودش باشد و چه از بدن غير هر چند که آن غير محرم نباشد.
مساءله 28 - برطرف کردن موى بدن در حال ضرورت چون دفع شپشى که در آن لانه کرده و دفع موئى که در چشم روئيده و حدقه را آزار مى دهد اشکال ندارد، و همچنين در افتادن موى سر و صورت در هنگام وضو اگر قصد برطرف کردن آنرا نداشته اشکالى نيست .
مساءله 29 - کفاره تراشيدن سر در صورت غير ضرورت بنابراحتياط يک گوسفند است بلکه وجوب آن بعيد نيست و اما در حال ضرورت عبارت است از دادن دوازده مد طعام به شش نفر مسکين به هر مسکين دو مد و يا ذبح يک گوسفند و ياگرفتن سه روز روزه است و احتياط آن است که چنانچه موى سر را به نحو ديگرى غير از تراشيدن ازاله کند کفاره تراشيدن را بدهد.
مساءله 30 - کفاره کندن ميو زير دو بغل يک گوسفند است و احتياط آن است که اين کفاره را در کندن موى يکى از دو زير بغل نيز بدهد، و اگر دست به موى خود بکشد و يا دانه موى يا بيشتر بيفتد احتياط آن است که يک کف طعام صدقه بدهد.
هفدهم : پوشاندن سر: با هر چيزى که سر را بپوشاند هرچند گياه يا حناء و ياگل و امثال آن باشد که بنابراحتياط بايد از آن اجتناب شود، بلکه احتياط آن است که قسمتى چيزى روى سر خود به نحوى که سر را بپوشاند نگذارد، و پوشاندن قسمتى از سر حکم پوشاندن همه آن را دارد، و ظاهرا گوشها جزء سر است وجائز نيست آنها را بپوشاند ولى بند مشک و دستمالى که هنگام سردرد به سر مى بندد از اين حکم مستثنا است .
مساءله 31 - فرو بردن سر در آب و مايعات ديگر جائز نيست ، بلکه فرو بدن بعضى از قسمتهاى سر مانند گوشها در هر چيزى که آن را بپوشاند جائز نيست ، و براى محرم پوشاندن سر هنگام خواب نيز جائز نيست پس اگر غفلتا و يا از روى فراموشى چنين کرد فورا بايد پوشش را بردارد و مستحب است که در چنين وقتى تلبيه بگويد بلکه احتياط در گفتن آن است ، بله نهادن سر هنگام خواب بر روى متکا و امثال آن اشکال ندارد واما پوشاندن صورت در هيچ حالى محل اشکال نيست .
مساءله 32 - پوشاندن سر به هر نحوى که باشد کفاره اش يک گوسفند است و احتياط آن است که در پوشاندن قسمتى از سر نيز همين کفاره را بدهد و نزديکتر به احتياط آن است که اگر اين عمل را مکرر مرتکب شد کفاره را نيز مکرر بدهد هرچند که واجب نبودنش بعيد نيست ، مگر در صورتى که بين دوبار پوشاندن کفاره بدهد گرچه احتياط در آن بسيار مطلوب است .
مساءله 33 - کفاره وقتى واجب مى شود که عمل خلاف عالما عامدا صورت بگيرد پس اگر جاهل به حکم بوده ويا از باب غفلت انجام شده و يا آنرا فراموش نموده کفاره واجب نمى شود.
هيجدهم : از محرمات احرام پوشاندن و نقاب آويختن زن به صورت است که حتى با بادزن هم نبايد صورت را بپوشاند و احتياط آن است که با چيز غير متعارف چون علف و ياگل نيز آنرا نپوشاند قسمتى ازصورت هم حکم همه صورت را دارد بله دست برصورت نهادن اشکالى ندارد و نيز نهادن صورت بر بالش و امثال آن براى خواب مانعى ندارد.
مساءله 34 - بر زن واجب است سر خود را براى نماز بپوشاند، و واجب است مقدار کمى از اطراف صورت را نيز به عنوان مقدمه بپوشاند لکن همينکه از نماز فارغ شد واجب است فورا آن پوشش را از صورت بردارد.
مساءله 35 - جائز است به منظور تستر از اجنبى سرانداز خود را طورى سر بيندازد که صورت وبينى بلکه تا سينه اش را بگيرد و بهتر و به احتياط نزديکتر اين است که طورى آويزان کند که به صورت وى نچسبد ولوبه اينکه آن را با دست خود دور از صورت نگه دارد.
مساءله 36 - در پوشاندن صورت و همچنين چسباندن روپوش بر صورت و فاصله نينداختن بين آن دو کفاره اى نيست هرچند که دادن کفاره در هر دو صورت به احتياط نزديکتر است .
نوزدهم : سايه بر سرگرفته براى مردان است نه زنان پس براى زنان جائز است به هر نحو که باشد سايه بر سر بيندازند و همچنين براى اطفال و در مسئله سايه فرقى نيست بين اينکه محرم در محمل سرپوشيده باشد به طورى که سايه بر او بيفکند يا در ماشين و هواپيما وقطار و کشتى سرپوشيده و امثال آن و يا هر مرکب ديگرى باشد که بر او سايه بيندازد، و نزديکتر به احتياط آن است که در بين راه نيز از سايه که در اطراف او است استفاده نکند مثلا از پهلوى محمل و در سايه آن راه نرود يا در سايه ديوار کشتى ننشيند هرچند که جائز بودن آن خالى از قوت نيست .
مساءله 37 - حرام بودن استفاده از سايه مخصوص بحال حرکت و پيمودن راه است که در آن فرقى ميانه سواره و پياده نيست ، و اما اگر در منزلى فرود آمده مثلا وارد منى و ياعرفات و غير آن دو شده جائز است زير سقف و خيمه قرار گرفته از سايه آن استفاده کند، و نيز در حال رفتن در منزل چتر بر سر بگيرد پس کسى که در منى منزل کرده جائز است براى رفتن به قربانگاه چتر بر سر بگيرد و همينطور به رمى جمرات برود، هرچند که احتياط در ترک اين عمل است .
مساءله 38 - نشستن محرم در حال طى منزل در مرکبى چون عمل و ماشين سقف دار چنانچه در شب باشد خلاف احتياط است هرچند که جواز آن خالى از قوت نيست بنابراين اگر قرار گرفتن محرم هواپيمائى که شبانه حرکت مى کند جائز است .
مساءله 39 - اگر به خاطر سرما و گرما و ياباران و ياعذرهاى ديگر ناگزير شود جايز است در حال حرکت از سايه استفاده کند و بايد کفاره بدهد.
مساءله 40 - کفاره استفاده از سايه بنابراحتياط يک گوسفند است هر چند که معذور باشد و اقوى اين است که يک گوسفند در احرام عمره و يک گوسفند در احرام حج کافى است هرچند که استفاده از سايه را در آن دو مکرر مرتکب شد باشد.
بيستم : بيرون کردن خون از بدن است هرچند که به وسيله خاريدن و مسواک کردن و امثال آن باشد، و اما بيرون آوردن خون ازبدن ديگرى مثلا از راه دندان کشيدن و حجامت کردن اشکال ندارد همچنانکه بيرون آوردن آن از بدن خود هنگام حاجت و ضرورت اشکالى ندارد و در هر حال بيرون آوردن خون کفاره ندارد.
بيست و يکم : گرفتن ناخن و چيدن آن است : چه همه ناخن ها و يا بعضى از آنها، از دست باشد يا پا، باقيچى باشد يا با چاقو و امثال آن ، و احتياط آنست که ناخن راحتى با دندان و امثال آن کوتاه نکند، بلکه احتياط آن است که ناخن دست زيادى و يا انگشت زيادى را نيز نگيرد هرچند که جواز آن باعلم به زيادى آن عضو بعيد نيست .
مساءله 41 - کفاره هر يک از ناخن هاى دست و پا يک مد طعام است به شرطى که عدد ناخنهاى دست و پا به ده نرسد، بنابراين اگر از دست نه ناخن و از پا نيز نه ناخن بگيرد بايد هيجده مد طعام بدهد.
مساءله 42 - کفاره چيدن همه ناخنهاى دست يک گوسفند و همه ناخنهاى پا نيز يک گوسفند است ، بله اگر همه ناخنهاى دستها و پاها را در يک مجلس بچيند کفاره مجموع آن ها يک گوسفند است مگر آنکه بعد از چيدن ناخنهاى يکى کفاره آن را داده باشد و سپس ناخنهاى آن ديگرى را گرفته باشد که در اين صورت بايد يک گوسفند ديگر کفاره بدهد، و اگر همه ناخنهاى يکى از آن دو و بعضى از ناخنهاى آن ديگرى را بچيند کفاره همه يک گوسفند است و کفاره بعضى ديگر باقيمانده براى هر انگشت يک مد طعام است و اگر همه ناخنهاى يکى را در يک مجلس يا دو مجلس بچيند و همه ناخنهاى ديگر را نيز در يک مجلس و يا دو مجلس ديگر بچيند بايد دو گوسفند کفاره بدهد واگر همه ناخن هاى دست خود را درچند مجلس بچيند يک گوسفند کفاره مى دهد و همچنين است در چيدن ناخنهاى پا.
مساءله 43 - اگر ناخنهاى دست ويا پاى او کمتر از ده عدد باشد و همه را بچيند بايد براى هر ناخن يک مد طعام بدهد و نزديکتر به احتياط آن است که گوسفندى بکشد، واگر ناخنهاى دست و يا پاى اوبيش از ده عدد باشد وهمه را بچيند بايد يک گوسفند قربانى کند و بنابراحتياط در صورتى هم که همه ناخنهاى اصلى خود را بچيند و ناخن عضو زيادى را باقى بگذارد همين حاکم را دارد، و اگربعضى از ناخنهاى اصلى و بعضى از ناخنهاى زيادى را بچيند براى هر ناخن اصلى يک مد طعام کفاره ميدهد و بهتر و به احتياط نزديکتر آن است که براى هر يک از ناخنهاى زيادى نيز يک مد طعام رابدهد.
مساءله 44 - اگر ناچار شود در اينکه ناخنها و يا بعضى از آنها را بچيند جائز است و احتياط آن است که به تفصيلى که گذشت کفاره بدهد.
بيست ودوم : کندن دندان است که بنابراحتياط بايد از آن اجتناب کند هرچند که خونى بيرون نيايد و بنابراحتياط يک گوسفند کفاره بدهد.
بيست وسوم : کندن وبريدن درخت وبوته اى که در حرم روئيده باشد، بجز چند مورد که از اين حکم استنثاء شده :
اول : هر روئيدنى که در خانه مسکونى او (بعد از آن که خانه او شده باشد)روئيده باشد، بنابراين اگر او در خانه اش (که در داخل حرم واقع است )درختى بکارد و ياچيزى بروياند جائز است آن درخت وبوته را ريشه کن نموده و يا قطع کند واما اگر درخت را خود او غرس نکرده باشد نزديکتر به احتياط آن است که از کندن آن اجتناب کند هرچند که اقوى جواز اين عمل است ، واما در مورد گياهى که خود او آنرا نکاشته احتياط را ترک نکند، واگر درحرم خانه اى خريدارى کند که در آن درخت و گياه بوده جائز نيست آن را قطع کند.
دوم : درخت ميوه و خرما است چه اينکه خودش روئيده باشد و ياشخصى آن را کاشته باشد. سوم : اذخر (3) است .
مساءله 45 - اگر درختى را که قطع و کندنش جائز نيست قطع کند ويا از ريشه درآورد چنانچه بزرگ باشد بايد يک گاو کفاره بدهد واگر درخت کوچک باشد بنابراحتياط يک گوسفند کفاره بدهد.
مساءله 46 - اگر بعضى از قسمتها درختى را قطع کند اقوى آن است که قيمت آنرا کفاره بدهد و در کندن گياه کفاره اى جز استغفار نيست .
مساءله 47 - اگر محرم به طور متعارف راه خود رابرود و به خاطر حرکت او گياهى قطع شود اشکالى ندارد همچنانکه جائز است شتر خود را در صحراى حرم بچراند ولکن خودش گياه را براى شتر نچيند.
مساءله 48 - کسى هم که در احرام نيست جائز نيست آن درخت و گياهى که قطع آن براى محرم حرام است راقطع نمايد.
بيست و چهارم : پوشيدن اسلحه است که بنابراحتياط محرم نبايد شمشير و خنجر و طپانچه و امثال آن که جزء آلات جنگ شمرده مى شود را همراه بردارد مگر آنکه ضرورت اقتضاء کند، و برداشتن سلاح بدون پوشيدن آن در صورت پيدا بودن آن کراهت دارد و احتياط ترک آن است .