شک در عدد اشوط
مسأله 219 - هرگاه بعد از تمامى طواف وتجاوز ازمحل , شک نمايد که : آيا طوافم هفت شوط يا کـمـتـر يابيشتر بوده , اعتنا به شک ننمايد, مانند کسى که بعد ازشروع به نماز طواف چنين شکى بکند.
مسأله 220 - هرگاه يقين داشته باشد که هفت شوط بجاآورده وشک کند که زيادتر بوده يانه , مـثـلا احـتمال بدهد که شوط آخرى هشتم بوده , به شک خود اعتنا ننمايدوطوافش صحيح است , مـگـر در صـورتى که شکش قبل ازتمامى شوط آخرى باشد, که در اين صورت ظاهر اين است که طوافش باطل است , واحتياط اين است که به قصد رجا تمامش نموده واعاده طواف کند.
مسأله 221 - هـرگاه بين شش وهفت يا پنج وشش وهمچنين عددهاى قبل شک کند, حکم به بـطـلان طـواف مـى شود, وهمچنين اگر شک کند که آيا شش شوط بجاآورده يا هشت شوط که نـدانـد شـوط آخـر شـشم است ياهشتم , که در اين صورت نيز طوافش باطل خواهد بود.وظن به اشواط مادامى که به حد اطمينان نرسد اعتبارى نداشته ومحکوم به حکم شک است .
مسأله 222 - چنانچه بين شش وهفت شک نموده وازروى نادانى بنا را بر شش گذاشته وطواف را تـمـام کـند,لازم است طواف را از سر بگيرد, وچنانچه بر نادانى خودباقى ماند تا وقتى که تدارک ممکن نباشد بعيد نيست طوافش صحيح باشد.
مسأله 223 - طواف کننده مى تواند در حفظ شماره شوطها بر رفيق وهمراه خود اعتماد کند, در صـورتـى کـه رفيق وهمراهش يقين داشته باشد, مثلا در صورت شک اگر رفيق انسان بگويد اين شوط پنجم است , مى شود برگفته او اعتماد نموده ودو شوط ديگر بجا آورد.
مسأله 224 - هرگاه در طواف مستحبى شک نمايد, بنا رابر کمتر بگذارد وطوافش صحيح است .
مسأله 225 - هـرگاه از روى عمد وعلم به حکم يا جهل به آن طواف عمره تمتع را ترک نموده ونـتـواند پيش اروقوف به عرفات تدارکش نمايد, عمره اش باطل بوده وواجب است حج را در سال بعد اعاده نمايد, ودر سابق گفته شد اظهر اين است که احرامش نيز باطل مى شود,ولى احوط اين اسـت کـه عـدول بـه حـج افـراد نـمـوده وآن رابـه قـصـد اعـم از حج وعمره مفرده تمام نمايد, وچنانچه عمدا طواف حج را ترک نمايد وتدارکش ممکن نباشدحجش باطل خواهد بود ولازم است در سـال بـعـد اعاده نمايد, واگر ترک طواف از جهت ندانستن حکم بوده , يک شتر کفاره نيز لازم خواهد شد.
مسأله 226 - هـرگـاه از روى فراموشى طواف ترک شود,بعد از يادآمدن تدارکش واجب است , وچـنـانـچـه پس ارگذشتن وقتش به ياد آمد, قضاى آن بجا آورده شود وحج صحيح خواهد بود, واحتياط اين است که بعد از قضاى طواف , سعى نيز بجا آورده شود, واگر وقتى يادش بيايدکه قضا نـمـودن آن ممکن نباشد, مثل اينکه پس از بازگشت به وطن يادش آمد, واجب است نايب بگيرد واحتياط اين است که نايب از طواف , سعى را نيز بجا آورد.
مسأله 227 - اگـر طواف را فراموش نمود وبه وطن خودبازگشت وبا عيال خود نزديکى کرد وسـپـس يـادش آمد,در صورتى که فراموش شده , طواف حج باشد, لازم است يک قربانى به منى , واگـر فـرامـوش شـده , طـواف عـمـره بـاشـد,لازم اسـت يـک قـربـانى به مکه بفرستد, در اين قربانى گوسفند کافى است .
مسأله 228 - هرگاه طواف را فراموش نموده وزمانى يادش آمد که قضايش ممکن است , با همان احـرام اول قـضايش نمايد ونيازى به تجديد احرام نيست , بلى درصورتى که از مکه خارج شد ويک ماه يا بيشتر بر آن گذشته باشد, لازم است براى دخول مکه احرام تازه ببندد, چنانکه گذشت .
مسأله 229 - آنچه بر طواف کننده حلال مى شود, برفراموش کننده طواف تا اينکه آن را شخصا يا نايبش قضاننموده , حلال نمى شود.
مسأله 230 - هرگاه جهت بيمارى يا شکستگى وامثال اينها شخصا نتواند طواف را بجا آورد, لازم اسـت به کمک ديگرى طواف را بجا آورد, هرچند به سوار شدن بر دوش او باشد, وچنانچه با کمک ديگرى نيز نتواند طواف کند,واجب است نايب بگيرد که به جاى او طواف کند,وهمچنين در نماز طـواف کـه شـخـص بـايد خودش بجاآورد ودر صورت نتوانستن ديگرى را نايب بگيرد.وحکم زن حائض ونفساء (زائو) در شرايط طواف بيان شد.