شرايط واجب شدن زکات
مسأله 1928 :
زکات در صورتى واجب مى شود که مال به مقادر نصاب که بعداً گفته مى شود برسد و مالک آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف کند.
مسأله 1929 :
اگر انسان يازده ماه مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره باشد، اوّل ماه دوازدهم بايد زکات آنرا بدهد. ولى اوّل سال بعد را بايد بعد از تمام شدن ماه دوازدهم حساب کند.
مسأله 1930 :
اگر مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بين سال بالغ شود احتياط واجب آن است که زکات را بدهد.
مسأله 1931 :
زکات گندم و جو وقتى واجب مى شود که دانه ها بسته شده و به
[308]
آن گندم و جو گفته شود و زکات کشمش بنابر احتياط وقتى واجب مى شود که غوره است، و موقعى هم که رنگ خرما زرد يا سرخ شده و قابل خوردن شود بنابر احتياط، زکات آن واجب مى شود. ولى وقت دادن زکات در گندم و جو، موقع خرمن و جدا کردن کاه آنها، و در خرما و کشمش موقعى است که انگور خشک شده کشمش شود و رطب، تمر شده باشد.
مسأله 1932 :
اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و کشمش و خرما که در مسأله پيش گفته شد، صاحب آنها بالغ باشد، بايد زکات آنها را بدهد.
مسأله 1933 :
اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در تمام سال ديوانه باشد، زکات بر او واجب نيست. و اگر در مقدارى از سال ديوانه باشد و در آخر سال عاقل گردد هر چند مدّت ديوانگى او کم باشد زکات بر او واجب نمى شود.
مسأله 1934 :
اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در مقدارى از سال مست يا بيهوش شود، زکات از او ساقط نمى شود. و همچنين است اگر موقع واجب شدن زکات گندم و جو و خرما و کشمش، مست يا بيهوش باشد.
مسأله 1935 :
مالى را که از انسان غصب کرده اند و نمى تواند در آن تصرّف کند زکات ندارد.
مسأله 1936 :
اگر طلا و نقره يا چيز ديگرى را که زکات آن واجب است قرض کند و يک سال نزد او بماند، بايد زکات آنرا بدهد و بر کسى که قرض داده چيزى واجب نيست.