ارث

ارث

ارث

سوال 1815 :

زن بـاردارى کـه بچه پنج ماهه در شکم داشت , تصادف کرده هر دو جان دادند و به خاک سپرده شدند , آيا بچه از مادرارث مى برد ؟

جواب :

بچه ـ در فرض سوال ـ ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1816 :

در مـنـهـاج در احکام خيار تعليقه نداريد و اختيارفرموده ايد عدم محروميت زن از ارث خيارى که متعلق است به چيزى که زن در آن محروم است , مانند زمين , آيا مرادحضرت عالى اين اسـت خـيـارى کـه زن ارث مـى برد مانند خياراجنبى است يا مانند خيار مالک است که حق رد و استردادزمين به خود دارد بمقدار حق خود ؟

جواب :

خيار زن اگر چه مانند خيار ورثه است , در اصل جعل و لکن متفاوت است .

در اثر اعمال , که اگر در فروش زمين اعمال نمودچيزى از زمين به او برنمى گردد .

و اگر در خريد آن اعمال نمود از ثمن معامله مقدارى به او منتقل مى شود , واللّه العالم .

سوال 1817 :

ارث مادرم در نزد برادرانش است و در جهت گرفتن آن تلاشهايى قانونى صورت گرفته , ولى تا به حال بى نتيجه مانده است , آيا مادرم حق تقاص از اموال برادرانش دارد يا نه ؟

جواب :

در فـرض مزبور مادرتان مى تواند به مقدار سهم ارث خود , از مال برادرها تقاص کند , يعنى از مال آنها ـ اگر به دستش آمد ـ به مقدار حق ارث خود بردارد , واللّه العالم .

سوال 1818 :

اگر انسان در زمانى که بچه بود از باغ کسى مقدارى ميوه خورد بعد از وفات صاحب باغ , آيـا اگـر وارث او را از خودراضى کند کفايت مى کند يا اگر وارثان مقدارشان زياد باشد ,بايد همه آنها را از خود راضى کند ؟

جواب :

در صـورت تـمـکـن بـايـد همه وراث را راضى کند , و يا سهم آنها رابدهد .

و اگر به بعضى از آنها دسترسى ندارد و مکان فرستادن سهمشان به آنها نيست , بايد با اذن حاکم شرع از جانب آنهاصدقه بدهد , واللّه العالم .

سوال 1819 :

اگـر مـردى بالغ و عاقل به زور يکى از محارم خود را ازاله بکارت کند و يا با زن محرم غير بـاکـره نزديکى نمايد آيا فرزندزنا از هر دو ارث مى برد ؟

و آيا دختر حق مطالبه مهر خود را اززانى دارد ؟

جواب :

در هـر دو صورت , مولود از هيچ يک ارث نمى برد و در صورت عنف , کسى که با او زنا شده است , چه باکره و چه غير باکره ,حق مطالبه مهر المثل را دارد , واللّه العالم .

سوال 1820 :

اگـر مـردى زنـى را صـيـغـه عمرى خود نمايد , آيا اين زن ازمردش ارث مى برد ؟

آيا زن صيغه اى , پيش از پايان مدت ,حق تقاضاى فسخ مانده مدت صيغه را دارد ؟

جواب :

اگـر در ضمن عقد نکاح شرط ارث شده است در اين صورت ارث مى برد و اگر شرط ارث نشده , ارث بـردن در فرض سوال مشکل است .

و احتياط اين است که مصالحه شود .

و در بخشش مدت واجراى طلاق , بايد رعايت احتياط شود , واللّه العالم .

سوال 1821 :

در حـادثـه اى زن و شوهر و تنها فرزند ذکورشان جان باختند .

از خانم متوفى پدر و مادر ( جـد و جـده کـودک ) و ازخانواده شوهر فقط برادرانش در قيد حيات هستند .

آيا پدر ومادر خانم متوفى , علاوه بر مهريه دخترشان , چيزى از دارايى دختر و سهم نوه خود , ارث مى برند ؟

جواب :

در فـرض مـزبـور , آنـچه را که نوه دخترى از پدر و مادر خود ارث مى برد .

به جد و جده مادرى او مـى رسـد .

و امـوالـى را کـه آن نـوه قـبـل از اين حادثه داشت , به پدر و مادر او مى رسد که سهم الارث پـدر از اموال آن نوه به برادرهاى او ـ که عموهاى نوه باشند آمى رسد .

و سهم الارث مادر از امـوال آن نـوه , بـه پدر و مادرش که جد و جده نوه باشند , مى رسد .

و آنچه را که زن متوفى قبل ازايـن حـادثـه مـالک آن بود ـ از مهريه و غير آن ـ 14 آن به عنوان ارث به شوهرش مى رسد .

و 34 ديـگـر بـه پـدر و مـادر آن زن ( جـد و جـده آن نوه ) مى رسد , البته مقدارى از آن به عنوان ارث خودشان , ومقدارى به عنوان ارث آن نوه که از طريق نوه به آنها مى رسد ,واللّه العالم .

سوال 1822 :

پـدرى تـمـامـى مـا يملکش اعم از منقول و غير منقول را باوجه شرعى و عرفى به فرزند ذکورش واگذار نموده بمبلغ ‌خاصى مشروط بر اينکه فرزند از مال خودش به دختران ناقل مبلغى را بپردازد لکن تا حال منتقل اليه چيزى پرداخت ننموده آيا خواهرانش مى توانند ادعاى ارث پدر را بنمايند ؟

جواب :

بر متصالح واجب است مبلغى را که در ضمن صلح بر وى شرط شده است بپردازد .

امواليکه پس از صـلـح مـذکور براى پدرحاصل شده است و تا زمان موت باقى بوده حکم ترکه ميت رادارد ما بين وراث تقسيم مى شود , واللّه العالم .

سوال 1823 :

نيمى از زمين را شوهر , و نيم ديگر را همسرش خريده اند .

اين دو فرزندى هم ندارند .

زن زودتـر از مـردمـى مـيـرد , و شـخصى خود را ورثه زن مى نامد در حالى که نيمى از سهم زمين را شوهرش خريده , آيا کسى مى تواند ارث ببرد ؟

و ايا من مى توانم ان زمين را بخرم ؟

جواب :

چـنـانـچه احراز شود که زن در زمان موت وارث ديگرى غير ازشوهر نداشت , خريدن شما مانعى ندارد .

و زمين ملک شمامى شود , واللّه العالم .

سوال 1824 :

حقوق متوفى را به همه اعضاى خانواده مى دهند , آياتصرف و تملک آنان به اندازه مساوى است ؟

جواب :

تابع تعيين دهنده آن است , واللّه العالم .

سوال 1825 :

به دليل کالبد شکافى و برداشتن عضوى از ميت , ديه به خانواده پرداخت مى شود , آيا آنان مى توانند آن را تقسيم کنند ؟

جواب :

بين ورثه تقسيم نمى شود , بلکه صرف در خيرات براى ميت مى شود , واللّه العالم .

سوال 1826 :

زن طـلاق خـلـعـى مى گيرد .

پيش از پايان عده مرد مى ميرد .

در اين صورت زوجه ارث مى برد ؟

جواب :

زوجه حق ارث ندارد , واللّه العالم .

سوال 1827 :

بـه درخـواسـت پـدرم , از پول خودم براى حج به نام او نام نوشتم .

دو سال بعد پدرم فوت نـمـود .

آيـا ارزش کنونى فيش حج جزء ما ترک ميت است ؟

يا چون وصى پدر بوده و هستم و اصل پـول را بـه ايـشان تمليک نموده ام , آيا استفاده از ارزش کنونى فيش حج منوط به اجازه و رضايت ساير ورثه مى باشد ؟

جواب :

فـيش مزبور ما ترک ميت نيست .

و اگر سازمان حج آن را به کسى که صاحب پول بوده بدهد , در صورتى که شما پول را به پدر تمليک نکرده بوديد , بلکه پول خود را داده بوديد که پدرتان حج برود مـال شـمـا است .

و اگر سازمان فيش را به کسى که پول به نام او داده شد , به او بدهد .

مال تمام ورثه است , واللّه العالم .

سوال 1828 :

وارث مرده اى , دو برادر و يک همسر دايمى است .

لطفانحوه تقسيم ارث آنها را بفرماييد ؟

جواب :

ديـن , مـانـند بدهى به مردم و خمس ما فى الذمه و غيره , از اصل مال خارج مى شود .

و پس از آن وصـيـت به اندازه ثلث نافذ است و بيش از آن نياز به اجازه وارث دارد .

پس از اخراج دين ووصيت بـقـيه ترکه بين وارث تقسيم مى شود .

به همسر دايمى يک چهارم بقيه ترکه داده مى شود .

و سه چـهـارم آن را دو بـرادربـه طـور مـساوى باهم تقسيم مى کنند , توضيح اين که زن اززمين ارث نـمـى برد .

و از بنا و اشجار به طورى که دو رساله نوشته شده ارث مى برد , به رساله مراجعه شود , واللّه العالم .

سوال 1829 :

پـدرى امـوالـش را بـه فـرزندانش تقسيم مى کند و هر يکى ازپسران حصه خود را تصرف مـى کـنند .

و از طرف پدر هيچ گونه اظهارى نسبت به تمليک و يا هبه و يا اباحه در تصرف نشده ,آيا اين تقسيم موجب ملکيت است ؟

جواب :

چنانچه به اين عنوان به فرزندان داده که بعد از مردن ملک آنهاشود , تمليک نيست , بلکه وصيت به تقسيم خاص است که اثرى ندارد و بايد ترکه ميت به حسب سهام ارث تقسيم شود و اگر به اين عـنـوان داده کـه از الان در دسـت آنها باشد و به همين صورت بعد از مردن باقى بماند , ظاهرش تمليک است , ولى اگر پدر بعدادعا کند که من تمليک نکرده ام , قولش مسموع است , واللّه العالم .

سوال 1830 :

شـخـصـى دو زن دارد يـکى از زن هايش پيش از شوهرش ازدنيا مى رود وى از هر دو زن فرزندانى دارد , آيا فرزندان نخستين زن 18 حق مادرى را از پدر ارث مى برند ؟

جواب :

فرزندان زوجه اى که قبل از زوج فوت نموده , فقط سهم خود را ازپدر ارث مى برند , واللّه العالم .

سوال 1831 :

آيا دختر از زمينهاى کشاورزى پدر ارث مى برد ؟

جواب :

دخترا از زمين کشاورزى پدر ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1832 :

فـرزند يا همسر مرد در زنده بودنش از اموال او بردارند وبعد از مردن اين اموال جزء ترکه ميت است ؟

جواب :

پـولـهايى را که زن و ساير ورثه در زمان زنده بودن شوهربرداتشته اند , ملک آنها نمى شود .

و همه ايـن اموال جزء ترکه ميت است که بايد بين ورثه تقسيم شود , مگر اين که ورثه تراضى کنند که هر چه در دست هر کس هست باشد .

و زن هم بايد بعد از فوت شوهر طلب خود را اثبات کند , مگر اين که ورثه به طلب اقرار کنند , واللّه العالم .

سوال 1833 :

زنـى چـون بـچـه دار نمى شد , از مرد بيگانه نطفه گرفته وبچه دار شده , آيا بچه از زن و شوهرش ارث مى برد ؟

جواب :

جـايـز نيست نطفه مرد اجنبى در رحم زن اجنبيه قرار گيرد , ولى اگر اين کار شد , اين زنى که نـطفه غير در رحم او واقع شده است ,مارد بچه است , و لکن شوهر زن پدر اين بچه نيست .

و اين بچه از اين شوهر ارث نمى برد و پدر اين بچه صاحب نطفه است ,واللّه العالم .

سوال 1834 :

مرده اى , سه پسر دايى و يک پسر خاله دارد , چگونه آنهاارث مى برند ؟

جواب :

تـرکه چهار قسمت مى شود , و به هر يک از وراث يک سهم مى رسد .

و اين در صورتى است که پسر دايى ها و پسر خاله ازيک پدر و مادر باشند .

و در غير اين صورت , تفصيل آن دررساله موجود است , واللّه العالم .

سوال 1835 :

فـردى هـسـتم غير از طبقه سوم , وارثى ندارم , آيا اموالم راوقف کنم يا براى آنها به ارث بگذارم ؟

جواب :

امـلاکتان را مى توانيد به ارث بگذاريد و مى توانيد وقف کنيداختيار آن با شماست .

و اگر احتمال مى دهيد , بعد از شما به دست غير اهل بيفتد و آن را در غير رضاى خدا صرف کنند , اولى اين است کـه وقـف کـنـيـد .

بـه ايـن نحو که املاکم را در جهت يا جهات خيريه مسلوبة المنفعه , يعنى به استثناى منافع مادام العمر ,وقف مى کنم , واللّه العالم .

سوال 1836 :

شخصى به دليل تنگ دستى زمينهايش را رها کرده و به شهر مى رود , اما خويشانش در آن زمينها کشت و کار مى کنند ,آيا تصرف بستگان و نسل بعدى آنان جايز است ؟

جواب :

تـصرف و تملک اقربا و نسل بعدى آنان به واسطه ارث درصورت اعراض مالک اولى اشکال ندارد , واللّه العالم .

سوال 1837 :

اگر پدر چندين دست لباس يا چند جلد قرآن عالى قيمت داشته باشد , آيا پسر بزرگ همه را مى برد ؟

جواب :

لباسهايى که ميت آنها را مى پوشيد يا مهيا براى پوشيدن خصوص او بود به پسر بزرگ ميت مى رسد , هر چند متعددباشد .

و در غير لباس مثل مصحف چنانچه متعدد باشد , احوطآن است که در زايد بر يکى با ساير ورثه مصالحه شود , واللّه العالم .

سوال 1838 :

وارثان اموال پدر را ميان خود تقسيم کرده و هر يک درسهم خود تصرف مى کنند .

حدود شانزده ماه پس از آن يکى ازآنان ادعا مى کند راضى نيست , آيا ادعاى او اثر دارد ؟

جواب :

اگـر آن وارث سـهـم خود را بدون اکراه گرفته و در دستش بوده ,ادعاى بعدى وى اثر ندارد .

و رضايت و طيب نفس معتبر نيست ,بلکه اکراه موجب بطلان قسمت است , واللّه العالم .

سوال 1839 :

پدرى در زمان حياتش مقدارى اموال به پسرانش مى بخشد و بر دخترانش چيزى نمى دهد .

بـعـد از مـرگ پـدرش قطعه زمينى مانده که زمين شهرى تصاحب نموده و پولش راهم پرداخت نمود , آيا اين پول بين وراث تقسيم مى شود ؟

جواب :

اگـر مقدار زمينى را که پدر در زمان حيات , از املاک خويش بخشيده است , به قبض اولاد کبير رسيده باشد , (( اگر اولادصغار باشند , قبض لازم نيست )) .

ملک ايشان است .

و نسبت به مقدارى که باقى مانده بين تمام ورثه بر حسب سهام ارث تقسيم مى گردد , واللّه العالم .

سوال 1840 :

ايا ديه مقتول جزء ما ترک و دارايى اوست ؟

و ايضا تقسيم آن بين ورثه , همچون قانون ارث است ؟

جواب :

ديه جزء ما ترک مقتول است , و مابين وراث به حسب طبقات وقانون ارث تقسيم مى شود , ولى از آن , خويشان مادرى چه برادران و چه خواهران و اولاد ايشان و اجداد مادرى و دايى هاارث نمى برند , واللّه العالم

سوال 1841 :

آيا مهريه زن جزء ترکه اوست ؟

و اگر جزء ترکه اوست ,شوهر مى تواند به نسبت سهم الارث خود از آن کسر , و مانده مهريه را به ساير ورثه زن ( زوجه خود ) پرداخت نمايد ؟

جواب :

مهريه زن جزء ترکه است و شوهر از آن به نسبت سهم الارثش ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1842 :

زوج و يـا زوجـه اى بـه قـتل رسيده , و آن دو وارث ديگرى ندارند .

بفرماييد آيا : 1ـ ايشان اولـيـاى دم يکديگرند ؟

2ـ حق دريافت ديه را از قاتل دارند؟

و 3ـ آيا رضايت آنان در قتل يکى از آن دو مانع از قصاص قاتل خواهد بود ؟

جواب :

1 ـ زوج و زوجـه از حق قصاص ارث نمى برند , 2 ـ حق دريافت ديه را در قتل عمد , در مواردى که ديـه گـرفـتـه شـده و در قـتـل خـطـايـى دارند , به نسبت سهم الارثى که دارند .

3 ـ چنان که گذشت حق قصاص , به آنان ارتباطى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1843 :

آيا قاتل مقتول بلاوارث ( قتل عمد ) اعدام مى شود ياخير ؟

و اگر اعدام نمى شود , چرا ؟

جواب :

به ولى امر رجوع مى شود , واللّه العالم .

سوال 1844 :

اگر مرد يا زنى کشته شوند , و يکى از آن دو و چند فرزند ومادر يا پدر زنده باشند , آيا مرد و زن اولياى خون يکديگرمى شوند ؟

اگر اولياى هم نباشند رضايت آنان اثرى دارد ؟

جواب :

در قتل عمد , از اولياى دم نيستند , ولى در قتل خطايى از ديه ارث مى برند , و در جايى که به آنها ارتباطى ندارد , رضايت آنها وعدم رضايت بى اثر است , واللّه العالم .

سوال 1845 :

تقسيم ارث بين سه فرزند و يک مادر ـ در صورتى که وصيتى نباشد ـ چگونه است ؟

جواب :

ارث مادر ميت يک ششم است .

و همسر از زمين ارث نمى برد .

واز قيمت بنا و ما بقى يک هشتم را ارث مـى بـرد .

و باقى مانده بين فرزندان تقسيم مى شود .

و هر پسر دو برابر يک دختر ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1846 :

آيـا پـسـر بـزرگ کـتابهاى نفيس پدر , مانند بحار الانوار و جزآن , همچنين وسيله نقليه موتورى اختصاصى او را به عنوان حبوه مى برد يا خير ؟

جواب :

کتابهاى ديگر ميت از حبوه نيست .

و وسيله نقليه موتورى هم چنانچه ماشين باشد , از حوه نيست .

و اگر موتور سيکلت باشد ,احوط در آن تصالح با ساير ورثه است , واللّه العالم .

سوال 1847 :

وارث مـقتول غير از ديه يا قصاص , آيا مى تواند مخارج مجلس ختم را از قاتل بگيرد يا اگر مقتول زن کسى بوده ,همسرش مى تواند مخارج ازدواجش را از قاتل بگيرد ؟

جواب :

ديه را مى تواند بگيرد , واللّه العالم .

سوال 1848 :

شخصى با فرزندش در سانحه رانندگى جان دادند , که اوپدر , همسر و يک پسر دارد , آيا با وجود پدر و پسر , همسرش که مادر فرزند است , از ديه بچه اش ارث مى برد ؟

جواب :

مادر از ديه فرزند و اموالى که از پدرش به وى رسيده وهمچنين از ساير اموال فرزند , ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1849 :

کسى کشته شده و ديه او را وارثان از قاتل گرفته اند .

اکنون ديه مقتول در کجا و براى چه کسى خرج مى شود , آيا زن ميت مى تواند از ديه ارث ببرد ؟

جواب :

ديـه در حـکـم تـرکـه مقتول است , و تمام وراث از جمله زن او از آن با رعايت طبقات ارث , ارث مـى بـرنـد , ولـى کـسـانـى که فاميل مادرى مقتول هستند , مانند دايى و خاله با برادر امى از آن ارث نمى برند , واللّه العالم .

سوال 1850 :

اگـر در عـقد موقت ارث بردن را شرط کند ايا اين شرطجايز مى باشد و ايا در عقد دايمى شرط ارث را لغو کنند ,صحيح است ؟

جواب :

شرط عدم ارث در نکاح دايم فاسد است , و لکن مفسد نکاح نيست .

و شرط ارث در متعه بنابر اظهر نافذ است , واللّه العالم .

سوال 1851 :

اگـر مـيت پسر يا دختر نداشته باشد , ولى نوه داشته باشد ,ايا زوج يا زوجه ثمنيه و ربعيه ببرند چون نوه هم اولاد است ياخير ؟

جواب :

بلى در فرض مزبور زوجه ثمن و يا زوج ربع ارث مى برد , واللّه العالم .

سوال 1852 :

خـانمى ارث پدرى خود را در اختيار شوهرش مى گذارد ووى از درآمدن آن به همراه در آمـد خـويـش صرف زندگى مى کند .

ايا زن مى تواند بدون اجازه شوهر اندکى از اين مال رادر راه خدا صدقه بدهد ؟

جواب :

اگـر زن سهم خود را مطالبه کند و شوهر از پرداخت آن امتناع نمايد , زن مى تواند به مقدار سهم خـود از مال شوهر تقاص کند ,ولى به غير ارحامش بدون اذن شوهر , احتياط مستحب آن است که صدقه ندهد , واللّه العالم .

سوال 1853 :

کـسى که مستمرى بگير است .

و يک ساختمان چهار طبقه که يک طبقه آن را دست يک همسرش داده و ديگرى هم اجاره است .

اگر بين مادر و دو همسر , (( که از يک زن دو فرزنددختر , و از زن ديگر دو فرزند پسر و يک دختر دارد )) تقسيم شود سهم ارث اينان چگونه است ؟

جواب :

هـمـسرهاى ميت از عرصه بنا ارث نمى برند .

18 قيمت بناى مسکونى ـ به نحوى که حق بقاى در زمين بدون اجرت را داشته باشد ـ به دو همسر او مى رسد که بالسويه بين آنها تقسيم مى گردد .

و مـادامـى کـه سـهـم دو هـمـسر از بنا داده نشد18 اجاره آن بنا به نحوى که ذکر شد به دو همسر مى رسد .

و بقيه بنا و اجاره آن بين مادر ميت و فرزندان او تقسيم مى شود .

16 از بقيه به مادرميت مـى رسد .

و 56 بقيه بين فرزندان ميت تقسيم مى شود .

چون فرض شده است ميت 3 دختر و يک پـسـر دارد آن 56 را به پنج قسمت مى کنند , هر دختر يکى از آن پنج قسمت را مى گيرد و به پسر دوتـا از آن پـنـج قـسمت مى رسد .

و اما مستمرى که از اداره دولتى و نيز شهريه اموات ـ که داده مـى شود ـ تابع نظر دهنده است , چنانچه آنها را به کسانى مى دهند که احتياج داشته باشند , فق ط به آنها صرف مى شود , واللّه العالم .

سوال 1854 :

آيـا اجـازه هست که شخص در حياتش تمام اموالش را به غير ورثه اش ببخشد و براى ورثه هيچ گونه ارثى نگذارد ؟

جواب :

تمليک تمام اموالش در حال حيات به ديگرى صحيح است , ولى شرعا عمل خوبى حساب نمى شود , واللّه العالم .

سوال 1855 :

آيـا هـمـسر اجازه دارد در سوگوارى شوهر متوفاى خود ازترکه او براى خريد لباس سياه صرف بنمايد ؟

جواب :

تـصرف در مال متوفى قبل از تقسيم يا بدون رضايت وراث جايزنيست , و اگر صغير هستند , ولى شرعى يا قيم بايد اجازه تصرف بدهد .

و اگر بدون تقسيم يا اذن تصرف کرد , ضامن است و بايد بعد از تقسيم , از سهم الارث کم شود , واللّه العالم .

سوال 1856 :

زمين کشاورزى که پدرم روى آن کار مى کرد , از آن ارباب بود و من آن را از پدرم خريدم .

اينک پس از فوت او ,خواهرانم مدعى ارث هستند , آيا حقى دارند ؟

جواب :

در فـرض مـزبور , نسبت به ملکيت زمين , دختران ميت حقى ندارند , ولى حق اولويت در زمين , چنانچه قبل از موت پدر و دروقتى که پسر ان زمين را مى خريد متعارف بوده , به مقدارى که خريد و فروش مى شود به حسب سهام بين ورثه ميت تقسيم مى گردد , واللّه العالم .

سوال 1857 :

دو خواهرم حق ارث خود را با بنده به هشتاد هزار تومان مصالحه نموده اند پس از مدتى به بهانه ترقى ملک , مدعى هستند که ما مصالحه نمى کنيم , آيا حق به هم زدن آن رادارند ؟

جواب :

در فـرض مـزبور که دو خواهر ارثيه خود را با برادر مصالحه کرده اند , و چنانچه برادر هشتاد هزار تومان را در همان زمان اداکرد و به قدرى تاءخير نينداخته که ترقى فاحش پيدا شود ,خواهرها حق بهم زدن مصالحه را ندارند , واللّه العالم .

سوال 1858 :

ميان چند وارث بر سر تقسيم يک خانه اختلاف است .

يکى از آنها به خريد رضايت مى دهد و نه به فروش يا تقسيم ان , حتى به بهايى افزوده تر , چه بايد کرد ؟

جواب :

با فرض امتناع يکى از وراث از تقسيم سهم خود و يا فروش آن به قيمت مناسب , در فرضى که قابل تـقـسيم باشد , ساير وراث به اذن حاکم شرع سهام را تقسيم مى کنند و سهم او را مى دهند .

واگر قابل تقسيم نيست , به اذن حاکم شرع سهم او را مى فروشند ,و لو خريدار خودشان باشند , و ثمن آن را به وى مى دهند .

و پس از آن تصرف در آن خانه جايز است , واللّه العالم .

سوال 1859 :

پـس از مـرگ پـدرم که از ترکه او ارث مى بردم , شوهرم راواداشتم تا حق خودم را از ديگر وارثان بگيرد .

بعدها فهميدم او با دريافت هزار تومان حق العرف , نه حق ارث , با آنان صلح کرده .

و من اين کار او را نپذيرفتم .

آيا صلحى که در نبود وبى امضاى من کرده درست است ؟

نيز آن مدت که حق من دردست ديگران بود , حق اجرة المثل دارم ؟

جواب :

چنانچه شوهرتان را فقط وکيل در مطالبه و دريافت سهم الارث نموده بوديد و به او وکالت مطلق کـه شـامـل صلح در غياب شماهم باشد نداده بوديد , صلح مذکور بدون اجازه شما نفوذى ندارد , ولـى اگر او را وکيل مطلق قرار داده بوديد , صلح انجام شده نافذ است .

و شما حق مطالبه بعد از آن را نـداريـد .

و اگـرشوهر ادعا کند که وکيل مطلق بوده و شما انکار داريد , بايد اووکيل مطلق بـودن را اثـبـات کـنـد .

و در فرض بطلان صلح نسبت به زمينهايى که حق الارث شما است , حق مطالبه اجرة المثل راداريد , واللّه العالم .

سوال 1860 :

شخصى که خواهر و برادر و فرزند داشت .

در حيات اوفرزندانش از بين رفتند .

آيا ارث او به برادر و خواهرمى رسد ؟

جواب :

فرض مذکور , از مصاديق ارث غير محتسب است , واللّه العالم .

سوال 1861 :

اشخاصى که در شرکتهاى غير دولتى و يا کارخانه هاى شخصى مشغول کار هستند , پس از مرگشان شرکت مبلغى وجه نقد به ورثه آنان مى دهند , آيا اين وجه داخل در ترکه ميت است ؟

جواب :

اگر از اول مقدارى از حقوق کم مى شود براى چنين روزى , حکم ترکه دارد .

و اگر ارفاقا به ورثه داده مى شود , تابع نظر دهنده است , واللّه العالم .

سوال 1862 :

پـدرى فـوت کند و هيچ يک از فرزندان او عاقل نباشند ,ولى فرزندان چه کسى است ؟

آيا ارث پدر به متصدى امورمى رسد ؟

جواب :

اگر پدر براى او قيم تعيين نکرده باشد , به حاکم شرع مراجعه مى کنند تا براى او قيم تعيين کند .

و در هر صورت سهم آن فرزند غير عاقل به خود او مى رسد , واللّه العالم .

سوال 1863 :

شخصى مرده و اولاد ندارد , ولى عمارتى دارد که اجاره داده سهم چه کسى است ؟

جواب :

در فرض مزبور که ميت اولاد ندارد , ربع آن مقدار از مال الاجاره که در مقابل عمارت بدون حياط واقع مى شود سهم زوجه است ,واللّه العالم .

سوال 1864 :

قـطـعه زمينى در دست آبا و اجداد من بوده و آنها را کشت مى کردند .

اکنون آن زمين به ورثـه رسـيده است , و همان کشت و کار را دارند آيا اين تصرف دليل مالکيت ما هست ؟

و آياکسى بدون دليل و فقط به عنوان منابع طبيعى مى تواند از ورثه بگيرد ؟

جواب :

تصرف به نحو مذکور طريق ثبوت مالکيت است , واللّه العالم .

سوال 1865 :

کسى باغى را به زور گرفته و در تصرف خود داشته ,سپس او مرده فرزندان او سند ثبتى نيز به نام خويش گرفته اند .

و بخشى را نيز فروخته اند , آيا حق ورثه از بين مى رود ؟

جواب :

هـمـه وراث غـاصـب بـايد رضايت همه ورثه صاحب باغ را به دست آورند .

و الا مديون و گنهکار هستند کسانى که متصرف هستندتصرفشان عدوانى است , واللّه العالم .

سوال 1866 :

يکى از وارثان بدون اجازه ديگران در زمينى استفاده شخصى مى نمايد , ديگران به اين کار راضـى نـيـستند , آيا منافع بايد تقسيم شود ؟

و به علاوه مى توانند مصالحه کنند , مثلا 5سال شما داشـتـه باش و ما هم به نوبه خود به اندازه حق مان داشته باشيم , اگر تراضى حاصل نشد ورثه اى که مانع ازاستفاده شده اند , مسئول هستند ؟

جواب :

اگـر مـيـت وصـى تـعيين کرده , امر ثلث به او مربوط است و اگروصى ندارد به حاکم شرع بايد مـراجـعـه کـنند .

و هر چه صلاح دانست همان بايد عمل شود .

و اگر زمين را وقف بر وراث کرده ,موقوف عليهم بايد با هم تراضى کنند , واللّه العالم .

سوال 1867 :

زمينى در دست ما است که وارثان آن يک نفر مسلمان ودو برادر و يک خواهر هستند , که در ابـتـدا پـدرشان مسلمان ومادرشان بهايى بود .

اکنون يکى از برادران مسلمان شد .

تقسيم ارث چگونه است ؟

جواب :

اگـر در زمـان فـوت پـدر , آن دو بـرادر و يک خواهر بهايى بوده اند ,زمين به برادر مسلمان ارث مـى رسـد , و او فـعـلا مـالـک شـرعـى زمـين است .

و اگر مسلمان بوده اند و بعد بهايى شده اند حـصـه ايـشـان بـه وارث مسلمان آنها ـ اگر چه زنده اند ـ مى رسد .

و ايشان مالک شرعى آن حصه مـى بـاشـند و زارع بايد با مالک يا مالکين شرعى زمين قرارداد ببندد و زارع در صورت قدرت بايد حصه مالک شرعى زمين را به همان وارث مسلمان بدهد , و لو اين که آن وارث همان برادر مسلمان باشد , واللّه العالم .

سوال 1868 :

کسانى مثل خواهر و عمه که حق خود را ـ چه منقول و چه غير منقول ـ مى دانند که ثابت اسـت , هنگام حيات خواستارحق خود نمى شوند .

پس از مرگ انان ايا وارث حق داردخواستار خود شود ؟

جواب :

وارث حق دعوى دارد , واللّه العالم .

سوال 1869 :

تنها وارث مرده اى در زندان است , آيا براى نماز خواندن و غيره بايد از او اجازه گرفت ؟

جواب :

اگر استيذان از وارث ممکن باشد بايد براى تجهيز ميت از او اذن گرفت و در صورت عدم امکان , چنانچه تجهيز ميت متوقف برتصرف در اموال وى باشد بايد از حاکم شرع يا وکيل او استيذان کنند , واللّه العالم .

سوال 1870 :

همسر دايمى مردى زرتشتى بودم .

چهار دختر از او دارم .

پس از مرگ او , زنى مسلمان که دو فـرزند دارد , با ارائه صيغه نامه اى رسمى که در آن شوهرم را بدون همسر معرفى کرده ,ادعاى هـمسرى او را دارد , آيا من و فرزندانم که پس از مرگ اومسلمان شده ايم , حق ارث از دارايى او را داريم يا نه ؟

جواب :

چنانچه محرز شود که زن مسلمان که صيغه شخص متوفى شده به عنوان اين که متوفى مسلمان است , زن او شده ـ کما اين که مفروض در صيغه نامه چنين است ـ اولاد آن زن که به حسب فرض از متوفى هستند , وارث شخص متوفى مى باشند .

و شما ودخترانتان هم اگر قبل از تقسيم اموال متوفى مسلمان شديد , باآن دو فرزند در ارث متوفى شريک هستيد , و يک هشتم از غيراراضى به شـمـا مـى رسد .

و ما بقى بين اولاد متوفى ـ چهار دخترى که از شما دارد و دو فرزندى که از زن صيغه شده دارد ـ به طورى که به پسر دو برابر دختر برسد , تقسيم مى شود , واللّه العالم .

سوال 1871 :

شـخـصى در حال حياتش به يکى از وارثان چيزى مى بخشد , و شرط مى کند : بعد از فوت من حق ارث نداشته باشى , آيا اين نوع عمل کرد شرعى است ؟

جواب :

شـرط بـه نـحو مزبور نافذ نيست و اگر چنين شرط کند که وارث سهم خود را از ارث بعد از موت مورث به ساير ورثه ببخشد , اين شرط صحيح و نافذ است , واللّه العالم .

سوال 1872 :

شـخـصـى زمينى را به مدت يک ماه به خيار فسخ خريد وده روز پس از آن مرد .

نامبرده فرزند ندارد , ولى همسر دارد .

اگر معامله فسخ نشود , همسر ارث نمى برد , آيا اين اجازه هست که همسر خيار فسخ نمايد تا از پولى که در دست فروشنده است ارث ببرد ؟

يا خيار فسخ به دست ورثه ديگراست ؟

جواب :

زن از خـيـار فسخ ارث مى برد , ولى خيارى که به ورثه منتقل شده حق واحد است و ورثه فقط در صورت توافق با هم ,مى توانند فسخ کنند , واللّه العالم .

سوال 1873 :

آقايى زمين را به نام فرزندش قباله مى کند ـ به شرط اين که وقتى کارهاى بانکى را انجام داد , دوبـاره بـه پدر برگرداند ـ آن گاه وصيت مى کند اگر برگردانيد , در بقيه اموال هم ارث بـبـرد ,اگـر برنگردانيد , آن زمين حق ارث او باشد .

اصلاحات ارضى شد و زمين به دست ديگرى افتاد , حال تکليف چيست ؟

جواب :

چنانچه پدر زمين مزبور را به پسر بخشيده و شرط کرد که بعدبه او برگرداند , شرط مزبور باطل اسـت .

و پسر از ما ترک ميت ارث مى برد .

و چنانچه به پسر نبخشيده و فقط به اسم او قباله کرده , پـسـر مى بايست بعد از برطرف شدن گرفتارى , زمين را به قباله پدر برگرداند .

و اگر به خاطر کـوتـاهى در اين امر , بعد ازمرگ پدر , زمين از دست او گرفته شد , بقيه وراث مى توانند درازاى حق الارث آنها که در آن زمين از بين رفته , سهم آن پسر رادر اموال ديگر ميت به تقاص بردارند , ولـى اگـر پسر کوتاهى نکرده , او هم مثل بقيه وراث مى تواند سهم خود را از ماترک ميت بردارد , واللّه العالم .

سوال 1874 :

دانشجويانى مسلمان براى تحصيل به خارج مى روند .

اينان با بعضى از کسانى که مسلمان نـيـسـتند و با شرايط آنان ازدواج مى کنند .

صاحب فرزند هم مى شوند , چگونه است وموضوع ارث چگونه است ؟

جواب :

مـرد مسلمان مى تواند با زنى که از اهل کتاب است ازدواج کند .

ولى نکاح زن مسلمان با مرد کافر مـطـلـقـا چـه کتابى باشد و چه غير کتابى ـ باطل است , و بايد از هم جدا شوند .

و چنانچه ازروى شبهه بوده , فرزندان ارث مى برند , واللّه العالم .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

ارث

ارث

No image

ارث

No image

ارث

No image

ارث

No image

ارث

No image

ارث

استفاءسایر مراجع

No image

احکام ارث‌

پر بازدیدترین ها

No image

غسل(جنابت)

No image

مطهرات

No image

نوافل یومیه

No image

زکات

No image

روزه

Powered by TayaCMS