احکام قرض (آیت الله حسین وحید خراسانی)

احکام قرض (آیت الله حسین وحید خراسانی)

احکام قرض

قرض دادن به مسلمان مخصوصا به مؤمنين از کارهاى مستحب است ، و در قرآن مجيد به آن امر شده ، و قرض دادن به مؤمن قرض دادن به خدا شمرده شده ، و وعده ء مغفرت به قرض دهنده داده شده ، و در اخبار راجع به آن سفارش شده است ، و از پيغمبر اکرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) روايت شده که کسى که به برادر مسلمان خود قرض بدهد ، براى او به هر درهمى که قرض داده به وزن کوه احد حسنات است ، و اگر با او در طلب قرض مدارا کند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب مى گذرد ، و کسى که برادر مسلمان به او شکايت کند و قرض ندهد خداوند عزوجل بهشت را بر او حرام مى کند . و از حضرت صادق ( عليه السلام ) روايت شده که اگر قرض بدهم براى من محبوب تر است از آن که به مانند آن صدقه بدهم .

مسأله 2325 :

در قرض لازم نيست صيغه بخوانند ، بلکه اگر چيزى را به قصد قرض به کسى بدهد و او هم به همين قصد بگيرد ، صحيح است .

مسأله 2326 :

در صورتى که در قرض شرط مدت نشده باشد ، يا بعد از گذشتن مدت باشد ، هر وقت بدهکار بدهى خود را بدهد طلبکار بايد قبول نمايد .

مسأله 2327 :

اگر در عقد قرض براى پرداخت آن مدتى قرار دهند ، طلبکار نمى تواند پيش از تمام شدن آن مدت طلب خود را مطالبه کند ، ولى اگر مدت نداشته باشد ، طلبکار هر وقت بخواهد مى تواند طلب خود را مطالبه نمايد .

مسأله 2328 :

اگر طلبکار - در موردى که حق مطالبه دارد - طلب خود را مطالبه کند ، چنانچه بدهکار بتواند بدهى خود را بدهد ، بايد فورا آن را بپردازد ، و اگر تأخير بيندازد گناهکار است مسأله 2329 - اگر بدهکار غير از خانه اى که لايق به حال او است و در آن سکنى دارد و اثاثيهء منزل و چيزهاى ديگرى که ناچار از داشتن آنهاست ، چيزى نداشته باشد ، طلبکار نمى تواند طلب خود را از او مطالبه نمايد ، بلکه بايد صبر کند تا بتواند بدهى خود را بدهد .

مسأله 2330 :

کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، چنانچه بتواند کاسبى کند و براى او عسر و حرجى نباشد ، واجب است کسب کند و بدهى خود را بدهد .

مسأله 2331 :

کسى که دسترسى به طلبکار خود ندارد ، چنانچه اميد نداشته باشد که او را پيدا کند ، بايد طلب او را از طرف صاحبش به قصد صدقه به فقير بدهد ، و بنابر احتياط واجب از حاکم شرع اجازه بگيرد ، و اگر طلبکار او سيد نباشد ، احتياط مستحب آن است که طلب او را به سيد فقير ندهد .

مسأله 2332 :

اگر مال ميت بيشتر از خرج واجب کفن و دفن و بدهى او نباشد ، بايد مالش را به همين مصرفها برسانند ، و به وارث او چيزى نمى رسد .

مسأله 2333 :

اگر کسى مقدارى پول طلا يا نقره قرض کند و قيمت آن کم شود ، چنانچه همان مقدار را که گرفته پس بدهد کافيست ، و اگر قيمت آن زيادتر گردد ، لازم است همان مقدار را که گرفته بدهد ، ولى در هر دو صورت اگر بدهکار و طلبکار به غير آن راضى شوند ، اشکال ندارد . مسأله 2334 - اگر مالى را که قرض کرده از بين نرفته باشد و صاحب مال آن را مطالبه کند ، احتياط مستحب آن است که بدهکار همان مال را به او بدهد .

مسأله 2335 :

اگر کسى که قرض مى دهد شرط کند که زيادتر از مقدارى که مى دهد بگيرد ، مثلا يک من گندم بدهد و شرط کند که يک من و پنج سير بگيرد ، يا ده عدد تخم مرغ بدهد که يازده عدد تخم مرغ بگيرد ، ربا و حرام است ، بلکه اگر قرار بگذارد که بدهکار کارى براى او انجام دهد ، يا چيزى را که قرض کرده با مقدارى جنس ديگر پس دهد - مثلا شرط کند يک تومانى را که قرض کرده با يک کبريت پس دهد - ربا و حرام است ، و نيز اگر با او شرط کند که چيزى را که قرض مى گيرد به طور مخصوصى پس دهد - مثلا مقدارى طلاى نساخته به او قرض بدهد و شرط کند که ساخته پس بگيرد - بازهم ربا و حرام مى باشد ، ولى اگر بدون اين که شرط کند خود بدهکار زيادتر از آن چه قرض کرده پس بدهد ، اشکال ندارد ، بلکه مستحب است . مسأله 2336 - ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است ، و اقوى اين است که کسى که قرض ربوى گرفته مالک مى شود هر چند احوط عدم تصرف در آن است .

مسأله 2337 :

اگر گندم يا چيزى مانند آن را به قرض ربوى بگيرد و با آن زراعت کند ، اقوى اين است که حاصلى که به دست مى آيد مالک مى شود ، ولى احوط عدم تصرف در آن است .

مسأله 2338 :

اگر لباسى را بخرد وثمن آن را از مالى که به قرض ربوى گرفته ، يا از مال حلالى که مخلوط با آن مال است به صاحب لباس بدهد ، پوشيدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشکال ندارد ، و همچنين است اگر به فروشنده بگويد که : ( اين لباس را با اين مال مى خرم ) هر چند احوط آن است که آن لباس را استعمال نکند .

مسأله 2339 :

اگر انسان مقدارى پول به کسى بدهد که در شهر ديگر از طرف او کمتر بگيرد اشکال ندارد ، و اين را صرف برات مى گويند .

مسأله 2340 :

اگر مقدارى پول به کسى قرض بدهد که بعد از چند روز در شهر ديگر زيادتر بگيرد - مثلا نهصد و نود تومان بدهد که بعد از ده روز در شهر ديگر هزار تومان بگيرد - ربا و حرام است ، ولى اگر کسى که زيادى را مى گيرد ، در مقابل زيادى جنس بدهد يا عملى انجام دهد ، اشکال ندارد .

مسأله 2341 :

اگر کسى از ديگرى طلبى دارد که از جنس طلا و نقره يا کشيمنى و پيمانه اى نيست مى تواند آن را به شخص بدهکار يا ديگرى به کمتر فروخته ووجه آن را نقد بگيرد ، ولى اگر طلب اسکناس باشد فروختن آن به کمتر در صورتى که ثمن هم از جنس همان اسکناس باشد ، محل اشکال است ، و در صورتى که از غير آن جنس باشد ، مثل فروش اسکناس ايرانى به دولار اشکال ندارد ، و همچنين طلبى را که از شخص بدهکار دارد مى تواند مبلغى از آن را کسر کند و مابقى را نقد بگيرد .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خوردن و آشامیدن

No image

سایر مبطلات

No image

ترک یا ابطال روزه

No image

روزه قضا

پر بازدیدترین ها

No image

کفاره روزه

No image

روزه قضا

No image

ترک یا ابطال روزه

No image

مبطلات روزه

Powered by TayaCMS