مسائل متفرقه

مسائل متفرقه

:: اثبات تاريخى يا مباحث رجالى ::

سوال :

آيا درخصوص رواياتى نظير «ما منّا إلاّ مسموم أو مقتول؛ هيچ يک از ما نيست مگر اين که مسموم شده ويا به قتل رسيده باشد»(بحارالانوار، ج‌27، ص‌217)، اثبات تاريخى روايت ما را از مباحث رجالى وبررسى سند روايت مستغنى مى سازد؟

جواب :

در احکام الزامى ما مستغنى نمى سازد مگر اين که قرائن [آنچه از آثار و علامات براى انسان حاصل مى شود تا بر صحت حقانيت مطلبى يا بر سقم و بطلان آن يقين کند] اطمينان آورى در دست باشد که باعث وثوق به صدور روايت گردد.

:: منشأ اختلافاتى که ميان مؤمنان رخ مى دهد ::

سوال :

منشأ بروز اختلافات در عرصه ايمان و در ميان مؤمنان چيست؟ آيا ريشه اين مسأله احترام نگذاشتن به اعتقادات طرف مقابل است يا خوش بين نبودن به رفتار وگفتار ديگران؟

جواب :

هر دو مطلب صحيح است ومنشأ هر دو به نبود محبت باز مى گردد؛ چراکه دوست داشتن ديگران در راه خدا ومهرورزى به برادران ايمانى اختلاف وناسازگارى را از ريشه بر مى کند.

:: تطهير بدن ولباس زمانى که آب کم باشد ::

سوال :

اگر بدن ولباس مان هر دو نجس شدند، وآب به اندازه تطهير يکى از اين دوتا بود، کدام يک مقدم است؟

جواب :

انسان مختار است، مگر اينکه يکى از اين دو نجاستش بيشتر يا شديدتر باشد، در اين صورت، احتياط واجب در تطهير متنجس بيشتر يا شديدتر مى باشد.

:: مفهوم «عرفان» ::

سوال :

عرفان چيست؟

جواب :

عرفان در مکتب اهل بيت عليهم السلام عبارت است از به دست آوردن نوعى معرفت به خداى سبحان ورسول خدا واهل بيت عليهم السلام ونيز قيامت، به طورى که اين معرفت باعث شود انسان نسبت به اوامر ونواهى خداى متعال التزام پيدا کند وآنها را زيرپا ننهد.

:: پاک کردن لباس نجس در خشکشويى ::

سوال :

آيا خشکشويى با بخار براى پاک شدن لباس کافى است، يا بايد آن را مجدداً در آب فشار داد؟

جواب :

خشکشويى با بخار وشستن در ماشين لباسشويى براى پاک شدن لباس کافى است.

:: پاک شدن فرش نجس با اشعه خورشيد ::

سوال :

آيا فرشى که با چسب روى زمين چسبانده شده است، حکم زمينى را دارد که در صورت نجس شدن با اشعه خورشيد پاک مى شود؟

جواب :

فرش در فرض مذکور، حکم زمين را دارد واگر شرايطى که در رساله هاى عملى ذکر شده است فراهم شود آفتاب آن را پاک مى کند.

:: تفاوت «جايز نيست» و«حرام است» ::

سوال :

چرا در برخى رساله هاى عمليه گاه از تعبير «جايز نيست» استفاده مى شود وگاه تعبير «حرام است» به کار مى رود با اين که ظاهراً معنى اين دو تعبير يکسان است؟

جواب :

علت اين کار رعايت نوعى ادب در تعبير يا صرفاً گزينش الفاظ آسان ومتنوع است.

:: هبوط حضرت آدم عليه السلام ::

سوال :

در برخى از کتاب هاى تاريخى با تکيه بر برخى از روايات آمده است مکانى که حضرت آدم عليه السلام درآن هبوط کرد، سرزمين هند وسرنديب بود وآن حضرت از آن جا به مکه آمد وگرد خانه طواف کرد. آيا اين مطلب درست است؟

جواب :

اين مطلب در برخى از روايات آمده است.

:: احکام سر تراشيدن در روزهاى ماه ::

سوال :

نظر شما راجع به کتب ادعيه ورواياتى که از احکام حلق (سر تراشيدن) در ماه هاى عربى سخن مى گويند، چيست؟

جواب :

رواياتى در اين موارد آمده است، ولى در مقابل رواياتى نيز هست که مى فرمايد: انسان، قبل از انجام هرکار اعم از حلق وغيره صدقه بدهد واقدام نمايد، زيرا صدقه بلا و نحوست را دفع مى کند.

:: نقاط ضعف مسيحيان ::

سوال :

نقاط ضعف مسيحيان (براى مناظره با آنان) چيست؟

جواب :

حضرت مسيح عليه السلام هيچ نقطه ضعفى ندارد ونقاط ضعف همگى به خود مسيحيان باز مى گردد. بزرگ ترين نقطه ضعف مسيحيان اعتقادشان به تثليث (سه خدايى) است؛ به عبارت ديگر مى گويند سه خدا وجود دارد: پدر، پسر وروح القدس. آنان معتقدند خدا در عين حال که سه تاست، يکى است ودر عين حال که يکى است سه تاست! اين بزرگ ترين نقطه ضعف آنان مى باشد که نه تنها با هيچ عقل ومنطقى سازگار نيست بلکه با قوانين ساده رياضى نيز سازگارى ندارد.

:: حديث مغفرت ::

سوال :

روايتى وارد شده که مفادش اين است : هر کس پس از نماز صبح وعصر بگويد:" خدايا درود خودت، فرشتگان وپيامبرانت را بر محمد وخاندانش قرار بده " «اللهم اجعل صلاتک وصلاة ملائکتک وانبيائک ورسلک على محمد وآل محمد» تا يک سال براى او گناهى نوشته نمى شود" آيا اين مطلب صحت دارد؟ حال آيا اگر شخصى عمداً مرتکب گناه شود بر طبق اين روايت هيچ گناهى براى او نوشته نمى شود؟

جواب :

اين روايت ومانند آن ـ که زياد هم مى باشند ـ به منزله مقتضى (علت ناقصه) هستند يعنى در صورتى اثر کامل بر آنها مترتب مى شود که مانعى در کار نباشد. نظيرعبارت" هر کس لا اله الا الله بگويد " درروايت شريف سلسلة الذهب از امام هشتم على بن موسى الرضا عليه السلام است که خداى متعال مى فرمايد: " کلمة لا اله الا الله (توحيد) دژ محکم من است هر کس وارد آن شود از عذاب من در امان است." وبعد حضرت فرمودند: «بشرطها وشروطها وانا من شروطها» يعنى: توحيد مقتضى است براى بهشتى شدن ولى به شرط اينکه مانعى از قبيل انکار ولايت اهل بيت عصمت وطهارت در کار نباشد.

:: رياضت روحى نزد اهل بيت عليهم السلام ::

سوال :

تا چه حد انسان عادى مى تواند با توسّل به رياضت روحى ومعنوى، به مراتب يقين ومکاشفه برسد؟

جواب :

اميرمؤمنان عليه السلام در نهج البلاغه مى فرمايد: «إنّما هي نفسي أروضها بالتقوى»، من نفس سرکش را با تقوا وتمرين رام مى سازم، لذا شايسته است هر مسلمان که پيرو اهل بيت عليهم السلام است، راه وروش آنها را دنبال کند از جمله رياضت روحى، حضرت همچنين مى فرمايد: الرياضة للنفس تکون بالتقوى، رياضت نفس ممکن نيست مگر با تقوا، وامام صادق عليه السلام براى واژه تقوا چند تفسير ارائه فرموده که خلاصه آنها عبارتند از: به جا آوردن واجبات، پرهيز از محرمات، وپيروى از اخلاق نيک وخصلت هاى حسنه از قبيل خدمت به مردم ونفع رساندن به آنها محض رضاى خداى متعال. اگر انسان بتواند اين سه چيز را به جا آورد، يقيناً به مرتبه رضا وتسليم به اراده خدا خواهد رسيد، که لاجرم اين بلندترين مرتبه ايمان ويقين است.

:: عمروعاص وحکومت مصر ::

سوال :

گفته شده که اميرالمؤمينن عليه السلام پس از مرگ محمدبن ابى بکر ومالک اشتر حکومت مصر را به عمروعاص سپرده بود، آيا اين مسأله صحّت دارد؟

جواب :

صحيح نيست.

:: اماکن خشکشويى لباس هاى نجس ::

سوال :

در يک کشور اسلامى، لباس هاى پاک ونجس که به خشکشويى داده مى شود را تميز از عين نجاست تحويل مى گيريم، آيا اين لباس ها پاک مى گردد يا خير؟ با توجه به اينکه صاحب مغازه مسلمان است، ولى چند نفر از کارگران مسيحى هستند؟

جواب :

بله، در فرض سوال، لباس ها پاک هستند.

:: حکم بيدارماندن در شب ::

سوال :

حکم بيدارماندن در شب وانجام اعمال حلال ومباح چيست؟ دليل قرآنى بر حرمت ويا جواز آن چيست؟

جواب :

خداى متعال مى فرمايد :" اوست که شب را براى شما آفريد تا در آن آرامش بيابيد..." (يونس/67) يعنى در آن بخوابيد واستراحت کنيد. ودر نهج البلاغه هم اميرالمؤمنين عليه السلام به فرماندهان سپاهش توصيه مى کند که لشکريان در اول شب بخوابند وصبح زود بعد از نماز صبح آنان را حرکت دهند وجز اين از ادله اى که دلالت مى کنند بر اينکه شب براى خواب است نه بيدارماندن بله! برخى از روايات وجود دارد که بيدارماندن در شب زفاف و جهت عبادت وآموختن علم را جايز مى دانند واز غير اينها نهى مى کنند به ويژه اگر بيدارماندن در شب باعث قضاشدن نماز صبح شود.

:: اسامة بن زيد وولايت على عليه السلام ::

سوال :

آيا اسامة بن زيد با اعتقاد به ولايت على عليه السلام از دنيا رفت؟

جواب :

در روايتى از امام باقر عليه السلام است که مى فرمايد: «إنّه رجع فلا تقولوا فيه إلاّ خيراً؛ او توبه کرد پس جز به نيکى از او ياد نکنيد».

:: تفاوت روايت ودرايت ::

سوال :

روايت حديث با درايت آن چه تفاوتى دارد؟

جواب :

روايتْ صرف نقل است ولى درايتْ به معنى مفهوم مى باشد. بنابراين روايت کردن حديث يعنى نقل آن، ولى دراية الحديث فهم معناى دقيق حديث است.

:: حقيقت صلح ودوستى ::

سوال :

حقيقت صلح ودوستى در اسلام چيست؟

جواب :

اسلام دين صلح وآرامش به تمام معناى کلمه صلح وآرامش است. اسلام بنيانش را بر صلح ودوستى بنا نهاده وصادقانه به صلح ودوستى دعوت کرده است زيرا در قوانين وروشهايش زمينه را به طور جدى براى آنها فراهم وتشويق به آن نموده است وبا هرکس که تلاش کرده تا در صلح ودوستى اخلال وارد نمايد به مقابله برخاسته واگر از اين کارش دست برنداشت او را نه تنها محارب با مردم بلکه محارب با خدا ورسولش به شمار مى آورد واو را تهديد به عقوبت شديد مى کند تا ديگر کسى جرأت مختل کردن صلح وآرامش ديگران را پيدا نکند وباعث ترس ووحشت مردم نشود. اسلام در يک فراخوان عمومى که ويژه مسلمانان نيست بلکه براى همه مردم است با صراحت تمام مى گويد:" اى مردم! ما شما را از يک مرد وزن آفريديم وشما را تيره ها وقبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد..." (حجرات/13) بنابراين گوناگون بودن مردم بخاطر شناخت يکديگر، انتخاب برتر، زيباتر، بهتر وکاملتر از هرطايفه وگروهى است تا با يکديگر در صلح، آرامش وتکامل زندگى کنند نه در جنگ، دعوا وتخريب، واين مهم بعد از فراخوانى خداست که مى فرمايد:" اى کسانى که ايمان آورديد! همگى در صلح وآشتى درآييد..." (بقره/208) البته صلح با عزت وسرفرازى، لذا در آيه ديگر خداى متعال خطاب به مؤمنين مى فرمايد :" پس هرگز سست نشويد و(دشمنان متجاوز به امنيت افراد وجامعه را) به صلح (ذلت بار) دعوت نکنيد..." (محمد/35) .

:: نهادن نام هايى چون «عبدالحسين» و «عبدالزهرا» ::

سوال :

برخى از اهل سنت اين اشکال را به ما وارد مى کنند که چرا بـر فرزندان مان نام هايى چون «عبدالحسين» و «عبدالزهرا» مى گذاريم. به آنها مى گوييم اين اسامى صرفاً به معناى خدمت است نه بندگى، واز صحاح آنان در اين زمينه دليل هايى ذکر مى کنيم که درآن «عبد» به معناى مورد نظر ما آمده است. ولى آنان مى گويند: پيامبر صلّى الله عليه وآله اين قبيل اسم ها را تغيير داد. حديثى که به آن استشهاد مى کنند در صحيح مسلم بدين گونه آمده است: «ابوهريره از رسول خدا صلّى الله عليه وآله نقل کرد که فرمودند: «لا يقل أحدکم اسق ربک، أطعم ربک، وضىء ربک. ولا يقل أحدکم: ربى، وليقل: سيدي، مولاي، ولايقل أحدکم: عبدي، أمتي، وليقل: فتاي، فتاتي، غلامي؛(صحيح مسلم، ج‌7، ص‌47) هيچ يک از شما نگويد: پروردگارت را آب ده، پروردگارت را غذا ده، پروردگارت را وضو بده وهيچ کس نگويد: پروردگارم، بلکه بگويد: آقايم، اربابم وهيچ کس را شما نگويد: بنده ام، کنيزم، بلکه بگويد: جوانم، غلامم».؟

جواب :

اين حديث در سياق احاديث احترام بردگان وکنيزان قرار دارد واصل وجود بردگان وکنيزان را انکار نمى کند. چگونه ممکن است اصل مطلب را انکار کنيم در حالى که خداى متعال مى فرمايد: «ضرب الله مثلاً عبداً مملوکا لا يقدر على شيء؛ خدا به بنده اى زرخريد که هيچ کارى از او برنمى آيد مثل مى زند»(نحل‌(16)، آيه‌75).

:: پاک شدن کفش نجس با راه رفتن ::

سوال :

کفش نجس با راه رفتن روى زمينى که با سيمان وآسفالت وشبيه آنها پوشيده است، پاک مى شود يا خير؟

جواب :

بله، با راه رفتن روى زمين وآنچه از زمين گرفته شده حتى اگر با ملامست آتش تغيير پيدا کرده نظير سيمان وآسفالت (قير مخلوط با ريگ) پاک مى شود.

:: بررسى صحّت روايات مربوط به زن ::

سوال :

رواياتى که زن را به عنوان بازيچه يا ناقص العقل معرّفى مى نمايند تا چه حد صحّت دارند؟ از حضرت عالى خواهشمندم مرا راهنمايى فرماييد زيرا از اين قبيل روايات خيلى ناراحتم؟

جواب :

در منابع مختلف، پاسخ هاى متعدّدى براى اينگونه روايات ذکر شده که لازم است به آنها رجوع شود، ولى در اينجا به طور مختصر بيان مى نماييم که: زن ومرد هردو با هم انسان کامل را تشکيل مى دهند، همانطورى که شب وروز مکمّل همديگر وتشکيل دهنده يوم هستند، از اين رو رابطه زن ومرد نسبت به انسان – نزد خدا ودين اسلام – شبيه رابطه شب وروز نسبت به يوم مى باشد، آيا در اين حالت مى توان تاريکى شب يا روشنايى روز را به عنوان نقص يا عيب خواند؟ هرگز، چراکه طبيعت شب تاريکى وطبيعت روز روشنايى مى باشد، همين طور زن ومرد که هرکدام داراى طبيعت خاص خود مى باشند. در همين راستا حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره به بعضى از خواص طبيعت زن کرده ومى فرمايد: «إنّها ريحانة وليست بقهرمانة»، زن همچون شاخه گل است نه قهرمان خشن، يعنى احساسات وعاطفه بر عقل او غلبه کرده است، تا بتواند از پس مسؤوليت هاى سخت از قبيل زايمان، بچه دارى، شيردهى، و... برآيد، واينها هيچ کدام به عنوان نقص به شمار نمى آيند بلکه عين کمالند. امّا رواياتى که به مشورت با زنها وعمل کردن برخلاف را دعوت مى کند – طبق روايات ديگر – در صورتى است که نظر آنان مخالف دين واخلاق، نه موافق اخلاق وآداب اسلامى باشد، همانطورى که در بسيارى از زنان مؤمن شاهد دين دارى ودين محورى هستيم. شايان ذکر است که بيش از هفتاد تفاوت ميان زن ومرد اعم از تفاوت هاى طبيعى وجسمى که از ديدگاه علمى ثابت شده وجود دارد وبديهى است اين تفاوتها مستلزم تفاوت در وظايف هرکدام از آنها مى باشد.

:: صدقه دادن پيش از انجام هرکار ::

سوال :

با قرآن استخاره گرفته ام، بد آمد، سپس بلافاصله استخاره اى که از حضرت امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف نقل شده است گرفتم خوب آمد، به کدام يک عمل کنم؟

جواب :

بهتر است در فرض سوال پيش از انجام آن عمل، صدقه بدهيد.

:: راه اخلاص چيست؟ ::

سوال :

با وجود زرق وبرق هاى فراوان دنيايى وزمينه هاى شهوت رانى وسختى دسترسى به مراقد ائمه اطهار عليهم السلام براى پناه بردن به معنويات وکسب معرفت واخلاص از آن بارگاه ها وقدرت نداشتن بر ازدواج راه نجات چيست؟

جواب :

انسان با ازدواج نصف دين خود را نگه داشته ـ همان گونه که در حديث شريف آمده است ـ، بنابراين مؤمن بايد براى ازدواج وساده برگزارى آن تلاش کند. رسول اکرم براى آنان که ازدواج را آسان مى گيرند ومهريه را کم قرار مى دهند واز تشريفات در آن مى کاهند دعا کرده است، لذا ازدواج براى حفظ از آلودگى ها وشهوت رانى ها بسيار تأثيرگذار است وبر مؤمن است که به سادگى ازدواج کند وسپس نصف دين خود را حفظ کند. با يادآورى آن که خدا او را مى بيند وبر هرکوچک وبزرگى کيفر مى دهد چه در دنيا وچه در آخرت. همان گونه که در سوره (زلزله (99)، آيات:7ـ8) آمده است: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ*وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ؛ هرکه هموزن ذرّه اى نيکى کند نتيجه آن را خواهد ديد. وهرکه هموزن ذرّه اى بدى کند نتيجه آن را خواهد ديد». در دنيا وآخرت، در دنيا به آنچه مناسب عمل اوست ودر آخرت آنچه مناسب آن جايگاه است چون آنجا کامل ترين جزاست. وتمام اينها در اين خلاصه مى شود که انسان با فرهنگِ پربار قرآن کريم وآموزش هاى رسول اکرم وائمه معصومين عليهم السلام آشنا گردد وخود را اول به آن آراسته وسپس آن را در جامعه رواج دهد، ان شاءالله تعالى.

:: استدلال برامور مربوط به آداب واخلاق ::

سوال :

آيا در استدلال برامور مرتبط با آداب واخلاق لازم است که فقط به روايات صحيح السند وغيرمرسل استناد شود؟

جواب :

در اين موارد لازم نيست روات سند ثقه باشند.

:: مرتد فطرى ومرتد ملى ::

سوال :

مرتد فطرى چه فرقى با مرتد ملى دارد وحکم هرکدام چيست؟

جواب :

مرتد فطرى کسى است که در حالى کفر ورزد که بر دين اسلام واز والدينى مسلمان زاده شده است يا دست کم يکى از والدين او مسلمانند. مرتد ملى کسى است که در ابتدا کافر بوده وسپس به دين اسلام درآمده وپس از آن مجدداً به کفر گراييده است. ظاهراً توبه مرتد فطرى همانند توبه مرتد ملى پذيرفته مى شود.

:: معناى تسامح در ادله سنن ::

سوال :

معناى تسامح در ادله سنن چيست؟

جواب :

منظور اين است که لازم نيست رجال ذکرشده در ادله مستحبات همگى ثقه باشند برخلاف ادله واجبات ومحرمات که بايد رجال ذکرشده درآن همگى از ثقات باشند.

:: پوشيدن لباس مشکى ::

سوال :

من لباس هاى مشکى را دوست دارم خواه پيراهن باشد يا شلوار ومانند آن و از پوشيدن آن هدفى جز دوست داشتن لباس هاى مشکى ندارم. آيا اين کار اشکالى دارد؟ واگر هميشه آنها را بپوشم حکمش چيست؟

جواب :

پوشيدن لباس مشکى مکروه مى باشد نه حرام وپوشيدن آن براى عزادارى ائمه معصومين عليهم السلام نه تنها مکروه نيست بلکه مستحب مى باشد. لذا شايسته است تنها در ايام سوگوارى اهل بيت –که درود خدا بر آنان باد- مانند دو ماه محرم وصفر لباس مشکى پوشيده شود تا انسان- ان شاء الله تعالى – به ثواب هم برسد.

:: ازدواج حضرت خديجه عليها السلام ::

سوال :

يکى از علما در کتاب خود به نام فاطمة الزهرا، قدوه وأسوه نوشته است که حضرت خديجه پانزده سال از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم بزرگ تر بود وقبل از ايشان دوبار ازدواج کرده بود ونام همسران سابق او چنين است:

1. يکى از بزرگان بنى تميم که أبوهالة نام داشت ودرگذشت؛

2. عتيق بن عابد که خدا از خديجه دخترى به نام هند به او داد. اين شخص نيز درگذشت وپس از فوت او پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم با حضرت خديجه ازدواج کردند. نظر حضرتعالى دراين خصوص چيست؟

جواب :

اين تنها يکى از اقوال موجود در اين مسأله است. نقل هاى تاريخى ديگرى نيز در دست است که براساس آنها حضرت خديجه پيش از پيامبر ازدواج نکرده بود ودختر يا پسرى نداشت، ولى دخترى را به فرزندى قبول کرده بود ودر عرف آن روزگار فرزندخوانده در حکم فرزند بود.

:: آيه «إفک» ::

سوال :

لطفاً شأن نزول آيه «افک» را براساس تفاسيرى غيراز تفسير الميزان ومجمع البيان بيان فرماييد؟

جواب :

در تفسير تقريب القرآن إلى الأذهان آمده است: محدثان شيعه اين ماجرا را به «ماريه» وعلماى اهل سنت آن را به عايشه نسبت داده اند. اصل ماجرا چنين است: امام باقر عليه السلام فرمودند: هنگامى که ابراهيم فرزند رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم درگذشت آن حضرت به شدت در مرگ او اندوهگين شد. عايشه به آن حضرت گفت: براى چه اين همه اندوهگين شده اى؟ او پسر ابن جريح بود!... تا آخر روايت». پس از آن مى نويسد: «منافقان اين گناه را به عايشه وصفوان نسبت دادند واين شايعه را منتشر کردند. علماى اهل سنت در اين باره فراوان سخن گفته اند. ولى سند روايات شان نادرست است واحتمال دارد هردو اتفاق روى داده باشد؛ مثل بسيارى از آيات قران که بيش از يک شأن نزول دارد». در صراط النجاة آمده است: «اين آيه بنابر نظر درست، درباره ماريه ودر مقام تنـزيه وبيان پاکى او نازل شده وقول ديگرى که آن را به عايشه نسبت مى دهد مدرک آن اخبارى است که خود عايشه درباره خودش نقل کرده والبته مستند نيست».

:: مفهوم عسر وحرج ::

سوال :

شخصى در يکى از کشورهاى غير اسلامى زندگى مى کند ومجبور است با غير مسلمانان معاشرت داشته باشد. آيا اين مسأله نوعى عسر وحرج به شمار مى رود؟

جواب :

عسر وحرج ملاک شخصى دارد. از اين رو اگر مانند مسأله يادشده موضوع عسر وحرج براى شخص محقق شود، احتياط بر او واجب نخواهد بود واجتناب لازم نيست.

:: رفتن پدر در قبر فرزند ::

سوال :

آيا اين موارد مکروه است؟ قصابى، رفتن پدر در قبر فرزند، ريختن خاک بر قبر مرده از طرف فاميل وريختن خاک بر قبر فرزند از جانب پدر؟

جواب :

در روايات شريفه اى که از اهل بيت عليهم السلام وارد شده از اين امور نهى شده، ولى دلايل نهى آنها يکسان نيست.

:: حکم کروات ::

سوال :

آيا استفاده از کِرِوات جايز است؟

جواب :

مکروه است.

:: همراه داشتن لوح اسم جلاله در دستشويى ::

سوال :

حکم همراه د اشتن لوح طلا يا نقره ويا هرنوع از جواهرات که بر روى آن آيات قرآن يا اسم جلاله نوشته شده است وبا آن به دستشويى رفتن چيست؟

جواب :

مکروه است.

:: حکم کشتن حشرات ::

سوال :

حکم کشتن حشرات ومورچه ها با حشره کش وجز آن چيست؟ آيا بر آن مجازات مى شويم؟

جواب :

جايز است وعقابى ندارد.

:: صدقه جاريه ::

سوال :

صدقه جاريه چيست؟

جواب :

آنچه را انسان پس از مرگش برجاى مى گذارد صدقه جاريه است، مانند فرزند صالحى که براى پدر ومادرش طلب آمرزش مى کند، يا دانش دينى واخلاقى که مردم از آن بهره مى برند، يا آثارى که عموماً براى مردم مفيد باشد مانند مسجد، پل، مدرسه، درمانگاه، کتابخانه وغيره تمام اينها صدقه جاريه است.

:: طرز تلفظ «بسم الله الرحمن الرحيم» در نماز ::

سوال :

آيا اظهار کسره «الرحيم» در نماز واجب است؟

جواب :

بنابر قواعد تجويد حرکت آخر کلمه مانند کسره «الرحيم» در صورت وقف به سکون تبديل مى شود.

:: پندهايى به حرکت تبليغى ::

سوال :

ما عضو انجمن اسلامى هستيم ودروس حوزوى، علوم سياسى، جامعه شناسى، اقتصاد ومديريت را تدريس مى کنيم. نظر شما چيست وچه توصيه اى به ما داريد؟

جواب :

در انتخاب استاد، کتاب ومانند آن بايد با اساتيد ودانشمندان پرهيزکار که در اين امر خبره هستند مشورت کنيد تا در تحقيق وتدريس موفق شويد وخود وجامعه تان را بر مبناى فرهنگ قرآن واهل بيت عليهم السلام بسازيد.

:: جشن حنابندان ::

سوال :

مراسم حنابندان - از جشن هاى شايع در عروسى هاست – به ويژه اينکه در اين جشن ها مهمانان همه زن مى باشند، وداماد روى صندلى با صورت پوشيده مى نشيند، وزن هاى اجنبى دور وبر او را مى گيرند وشروع به خواندن سرود وترانه، همراه با هلهله وکف زدن مى کنند، حکم برگزارى اين قبيل جشن ها چيست؟

جواب :

همه اين کارها فى نفسه جايز است به شرط اينکه همراه با فعل حرام نباشد از قبيل نگاه به زن اجنبى يا شنيدن صداى او با قصد لذّت.

:: حنابستن در شب عروسى ::

سوال :

حکم حنابستن پاى داماد توسط مادر يا خواهرش يا يکى از خاله هايش، چيست؟

جواب :

جايز است.

:: دور انداختن نان وبرنج در زباله ::

سوال :

دور انداختن نان وبرنج در زباله چه حکمى دارد؟

جواب :

بايد از هرکارى که تبذير شمرده شود واهانت به نعمت هاى خدا، به ويژه نان باشد خوددارى کرد.

:: در حرام شفايى نيست ::

سوال :

آيا اين سخن صحيح است که در حرام هيچ گونه شفايى وجود ندارد؟

جواب :

بلى، از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت شده است که فرمودند: «ليس في الحرام شفاء؛ خداى متعال درمان هيچ دردى را در حرام قرار نداده است».(بحارالانوار، ج 59، ص 67)

:: پايبندى به تعهدات مالى با غيرمسلمان ::

سوال :

برخى از برادران کارت اعتبارى دريافت مى کنند ولى قسط آن را به شرکت صادرکننده نمى پردازند. بهانه آنان اين است که اين پول ها در مصارف غيراسلامى ودر بلاد کفر مصرف مى شود واموال آنان محترم نيست وبه اين افراد هرچند مى گوييم اين کار، اسلام را در کشورهاى اروپايى بدنام جلوه مى دهد، توجهى نمى کنند. نظر حضرتعالى چيست؟

جواب :

شخص بايد نسبت به معاملات ومبادلات عرفى وعقلايى خود ملتزم باشد. خداى متعال مى فرمايد: «اوفوا بالعقود؛ به قراردادهاى خود وفا کنيد».(مائده (5)، آيه 1)

يعنى به معاملات خود پايبند باشيد. در حديث شريف آمده است: «المؤمنون عند شروطهم؛ مؤمنان بايد برپيمان خويش پايدار باشند». (مستدرک الوسائل، ج 13، ص 301)

:: حجيت اطمينان ::

سوال :

لطفاً ميزان حجيت اطمينان را بيان فرماييد؟

جواب :

اطمينان فى نفسه ودر علم طريقى حجت است.

:: دور انداختن نان وبرنج در زباله ::

سوال :

دور انداختن نان وبرنج در زباله چه حکمى دارد؟

جواب :

بايد از هرکارى که تبذير شمرده شود واهانت به نعمت هاى خدا، به ويژه نان باشد خوددارى کرد.

:: عشق ::

سوال :

عشق در اسلام چه حکمى دارد؟ اگر به کسى علاقه مند شده باشم ونتوانم خود را قانع کنم که اين کار صحيح نيست چه بايد بکنم. مى دانيم که عشق احساسى است که از دل برمى خيزد ومن نمى توانم خود را فريب دهم وبگويم او را دوست ندارم يا او را دوست دارم. حضرتعالى دراين خصوص چه نظر وتوصيه اى مى فرماييد؟

جواب :

در حديث شريف آمده است: «هل الدّين إلاّ الحب؛ (کافى، ج 8، ص 79) آيا دين چيزى جز مهر است؟» ولى منظور از مهر در اين جا مهر به خداست ودر روايت درباره عشق هاى زمينى آمده است: «تلک قلوب خلت عن ذکر الله فأذاقها الله حب غيره؛ (بحارالانوار، ج 70، ص 158) دل اين افراد از ياد خدا خالى شده، از اين رو خدا مهر غيرخود را درآن افکنده است».

از اين رو انسان بايد نعمت هاى بى شمارِ خداى متعال را به ياد آورد وبداند که اين نعمت هاى بى کران زاييده محبت وشفقت بى کران خدا نسبت به ما است. پس اگر ما قلب مان را برروى محبت خدا ببنديم يا محبت ديگرى را هم در دل جاى دهيم، جفاکار خواهيم بود. از سوى ديگر خداى متعال مى فرمايد: «وما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه؛(احزاب (33)، آيه 4) خدا براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است». هر انسان يک قلب دارد وبا آن فقط مى تواند نسبت به يک چيز تمايل پيدا کند وآن را دوست داشته باشد. بنابراين بايد عاجزانه از خدا بخواهيم که محبت اغيار را از دل ما بيرون کند وسببـى فراهم کند که از آن يکسره بى نياز شويم.

:: هديه ورشوه ::

سوال :

دادن هديه به مدير به مناسبت سالروز تولد ومانند آن چه حکمى دارد؟ آيا آن چنان که برخى مى گويند چنين چيزى رشوه محسوب مى شود وجايز نيست؟

جواب :

اين کار رشوه دادن نيست وحرام نمى باشد.

:: تفأل ::

سوال :

آيا پيش از استخاره بايد دعاهايى خوانده شود؟ آيا استخاره زمان ويژه اى دارد؟ آيا استخاره اى داريم که از طريق آن امکان تحقق امرى در آينده دانسته شود؟

جواب :

بله، دعاهاى مخصوصى هست که بايد پيش از استخاره خوانده شود. اين دعاها در کتاب باقيات الصالحات که در حاشيه کتاب مفاتيح الجنان (ودر برخى چاپ ها در آخر آن) به چاپ رسيده آمده است. همچنين در کتاب مزبور اوقات مخصوص استخاره ذکرشده ونيز کيفيت استخاره اى که از طريق آن تحقق امرى درآينده دانسته مى شود، تحت عنوان تفأل به قرآن مجيد(*) آمده است. البته بايد دانست که تفأل مکروه است.

(*) باقيات الصالحات چاپ شده در حاشيه مفاتيح الجنان، باب ششم، تفأل به قرآن مجيد واستخاره به آن.

:: استنقاذ ::

سوال :

اصطلاح فقهى «استنقاذ» به چه معناست؟

جواب :

استنقاذ در اصطلاح فقهى چنان که صاحب مجمع البحرين آورده عبارت است: رفع يد عاديه (دستى که نابه جا چيزى را در اختيار گرفته باشد) در مقابل عوض. ودر لغت عبارت است از: رهايى بخشيدن. البته اين کار بايد به اذن حاکم شرع صورت گيرد.

:: مرقد عون واقع در ده کيلومترى کربلا ::

سوال :

نظر حضرتعالى درباره هويت عون که مرقد او در ده کيلومترى کربلا در مسير بغداد قرار دارد چيست؟ برخى گمان مى کنند که اين شخص عون بن عبدالله بن جعفر (يعنى فرزند حضرت زينب سلام الله عليها) مى باشد. ولى در تواريخ آمده است که اين شخص از احفاد امام حسن مجتبى عليه السلام است. مطابق متون تاريخى اين شخص عون بن عبدالله بن جعفربن مرعى بن على بن الحسن البنفسج بن إدريس بن داوودبن احمد المسودبن عبدالله بن موسى الجون بن عبدالله المحض بن حسن مثنى بن امام حسن بن على بن ابى طالب مى باشد. او در اوايل قرن چهارم به کربلا آمد واز ناحيه اسديان که در کربلا ساکن بودند مورد تکريم واقع شد. آنان از او خواستند در جوار عموى خود سيدالشهدا عليه السلام بماند وزمينى در سه فرسخى مرقد سيدالشهدا به او بخشيدند. پس از درگذشت او بنابر وصيتش او را همان جا به خاک سپردند وبر آرامگاه او گنبدى از گچ وآجر بنا نهادند که زيارتگاه مردم شد. برخى از مردم او را عون فرزند اميرالمؤمنين وبرخى او را عون پسر زينب کبرى مى دانند ولى چنان که مى دانيم اين دوبزرگوار هردو در ضريح شهدا مدفونند.

جواب :

شخص موردنظر براساس متون تاريخى از احفاد امام حسن مجتبى عليه السلام است وعون بن على وعون بن عبدالله ـ بنابر آنچه مقاتل وارشاد مفيد واعلام الورى وديگر کتاب ها آورده اند ـ در ميان شهداى کربلا قرار دارند

:: جلسات توديع ::

سوال :

آيا تقدير از زحمات مديران زن وبرگزارى مراسم توديع براى آنها واهداى جايزه به آنان ـ آن گونه که برخى از اهل سنت مى گويند ـ حرام است؟

جواب :

اگر مستلزم کار حرامى نباشد، حرام نيست.

:: خودکشى وبيمارى هاى روانى ::

سوال :

علم روانشناسى امروز نشان مى دهد که همه اقسام خودکشى برخاسته از بيمارى هاى روانى وعوارض روان پريشى است. آيا اين سخن بدين معنا خواهد بود که هيچ يک از کسانى که دست به خودکشى زده اند مشمول اين آيه قرآنى نمى شوند که مى فرمايد: «ولا تقتلوا أنفسکم إن الله کان بکم رحيماً ومن يفعل ذلک عدوانا وظلما فسوف نصليه ناراً وکان ذلک على الله يسيراً؛ (نساء 4، آيات 29و30) وخودتان را نکشيد، زيرا خدا همواره با شما مهربان است، وهر کس از روى تجاوز وستم چنين کند وبه زودى وى را در آتش درآوريم، واين کار برخدا آسان است». بدين معنا که اين عمل از روى اراده نبوده است ولذا از مصاديق خودکشى خارج شده است.

جواب :

در انسان دو نيروى بسيار سرکش وجود دارد که شارع آنها را مهار نموده واز تسليم شدن در برابر آنها نهى فرموده است. اين دو نيرو شهوت وغضب مى باشند. خداى متعال شهوت را با ازدواج مهار نموده ودر حديث شريف آمده است: «من تزوج فقد احرز نصف دينه، فليتق الله في النصف الباقى؛«بحارالانوار، ج 100، ص 219» هرکس ازدواج کند نيمى از دين خود را مصون داشته است، پس بايد درخصوص نيمه ديگر دين خود پارسايى ورزد». منظور از نيمه دوم غضب است وانسان بايد با حلم وخويشتن دارى وفروخوردن خشم اين نيرو را مهار کند وجلو سرکشى آ ن را بگيرد. شارع مقدس درخصوص آن بسيار هشدار داده وآن را شعبه اى از ديوانگى دانسته وما را به دورى گزيدن از آن، امر فرموده است.

بنابراين کسى که دست به خودکشى مى زند، هرچند هنگام انتحار دچار نوعى روان پريشى وبيمارى است، ولى اين قدرت را داشته از مقدماتى که منجر به اين حالات روانى مى گردد، جلوگيرى کند ونگذارد به اين قبيل بيمارى هاى روانى دچار گردد. درست مانند کسى که خود را از فراز ساختمان بلندى به زير مى افکند. چنين شخصى هم پس از پرت کردن خود فاقد اختيار است ولى قبل از آن اين قدرت واختيار را داشته است که از مقدماتى که منجر به سقوط ومرگ مى شود دورى کند.

:: آموختن علم نجوم ::

سوال :

يادگرفتن علم نجوم چه حکمى دارد؟ آيا افلاک وستارگان در سرنوشت انسان مؤثرند؟

جواب :

فراگيرى علم نجوم وهيئت وفلک جايز است، اما حکم کردن به تأثير ستارگان واجرام سماوى برسرنوشت آدمى (بدون اراده خدا) حرام است.

:: تفقه در دين وپاسخگويى به شبهات ::

سوال :

براى آن که جوانان نسبت به مسائل دينى شناخت کافى پيدا کنند وبتوانند همه شبهات درون دينى وبرون دينى را پاسخ دهند، حضرتعالى چه توصيه اى مى فرماييد؟

جواب :

در روايات پيشوايان ما علم، نور دانسته شده است. نور چيزى است که راه انسان را روشن مى کند واو را از لغزيدن ودرافتادن نگاه مى دارد وباعث مى شود با سلامت کامل به هدف ومقصود خود برسد. بنابراين کسى که علم ندارد، از لغزش وزمين خوردن ايمن نيست. اما بايد دانست آن علمى که راه را پيش روى انسان روشن مى کند، علمى است که در قرآن مجيد، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه، وسخنان واحاديث رسول خدا واهل بيت عليهم السلام وجود دارد. از اين رو شايسته است که هرمسلمانى در کنار کسب وکار خود ساعتى را به آموختن مسائل دينى واحکام قرآن اختصاص دهد تا نسبت به امور دينى بصيرت کافى بيابد.

در اين ميان کتاب هاى مهم وارزشمندى وجود دارد که انسان را در پاسخگويى به شبهات ـ به ويژه شبهات مربوط به مسائل امامت وتشيّع ـ يارى مى دهد که از آن جمله مى توان به مجموعه يازده جلدى الغدير وکتاب هايى چون شب هاى پيشاور، والمراجعات نوشته علامه شرف الدين اشاره نمود.

گفتنى است براى استمرار در مطالعه وتعميق اطلاعات دينى تأسيس هيئت هاى ويژه اى براى قرائت وتفسير قرآن مجيد ونيز خواندن کتاب هاى الغدير وشب هاى پيشاور وگفت وگوى علمى درباره مطالب اين کتاب ها وراه اندازى مسابقاتى علمى براساس محتواى اين آثار بسيار سودمند وراه گشاست. در چنين هيئت هايى مى توان اين قبيل کتاب ها را تهيه وبه رسم امانت در اختيار علاقه مندان نهاد تا آنها را بخوانند ودرباره آنها به گفت وگو بپردازند. اين قبيل جلسات درگسترش علم وافزايش آگاهى پسران ودختران مسلمان نقش انکارناپذير دارد.

:: مخالفت با مشهور ::

سوال :

چرا مخالفت با مشهور اشکال دارد؟

جواب :

به دليل حديث شريفى که درآن آمده است: «خذ بما اشتهر ودع الشاذ النادر؛ مشهور را ملاک کار قرارده وموارد شاذ ونادر را واگذار». (مستدرک الوسائل، ج 17، ص 303)

:: شيرخوردن از همسر ::

سوال :

شيرخوردن مرد از همسر شيرده جايز است؟ آيا مکيدن سينه همسر در دوره نامزدى يا غيرآن اشکالى ندارد؟

جواب :

اگر همسر راضى باشد، هردو صورت مورد سوال جايز است ولى در دوره نامزدى ـ اگر صيغه محرميت خوانده نشده باشد ـ اين کار جايز نيست.

:: ابطال سحر ::

سوال :

اگر از طريق سحر ومانند آن، به زيان کسى دعايى درست کرده وبه اصطلاح او را طلسم کرده باشند، ازچه طريق مى توان اثر آن کار را باطل کرد؟

جواب :

از ميان امورى که به حل چنين مشکلى کمک مى کند مى توان به اين موارد اشاره کرد: استغفارکردن هفتاد بار در روز، خواندن دعاى «يا من تحل به عقد المکاره» در هرروز، خواندن چهارقل (سوره هاى توحيد، جحد، فلق، ناس) ونيز آيات ساحران (آيه 54تا56 سوره اعراف).

:: هديه دادن به جنس مخالف ::

سوال :

آيا زن مى تواند به مردى بيگانه به عنوان برادر دينى خود چيزى هديه دهد وبالعکس؟

جواب :

هديه دادن به خودى خود ومادامى که مستلزم کار حرامى نباشد، جايز است.

:: شبهه محصوره، شبهه غيرمحصوره، شبهه بدويه ::

سوال :

منظور از اصطلاحاتى چون «شبهه محصوره»، «شبهه غيرمحصوره» و«شبهه بدويه» چيست؟

جواب :

منظور از شبهه محصوره شبه اى است که اطراف آن اندک است ولى شبهه غيرمحصوره شبهه اى است که اطراف آن بسيار باشد. هردوى اين دوشبهه از موارد علم اجمالى به شمار مى رود در حالى که شبهه بدويه، خالى از علم اجمالى است وحکم آن از همان ابتدا مشتبه مى باشد.

:: حکم شعبده ودليل آن ::

سوال :

حکم شعبده ودليل آن چيست؟

جواب :

احوط ترک آن است. مگر اين که عنوان حرام ديگرى نظير ضرررساندن به مؤمن برآن مترتب شود. در زمينه دليل آن به کتب استدلالى نظير مکاسب محرمه شيخ انصارى مراجعه شود.

:: به جا آوردن اعمالى که موجب محبوب شدن انسان مى شود ::

سوال :

اين که انسان آيه اى از قرآن را 82 بار بريک دانه خرما بخواند وآن را به شخصى بدهد تا شيفته او شود، چه حکمى دارد؟

جواب :

خداى متعال مى فرمايد: «إن الّذين آمنوا وعملوا الصالحات سيجعل لهم الرّحمن وُدّاً؛ کسانى که ايمان آورده وکارهاى شايسته کرده اند، به زودى خداى رحمان براى آنان محبتى در دل ها قرار مى دهد».(مريم (19)، آيه 96)

راه محبوب شدن نزد خداى متعال ومردم تنها ايمان وکارهاى شايسته (عمل صالح) است. واين تنها شيوه ايجاد محبوبيت در دل هاست. هرچند ممکن است برخى از مواردى چون دستور فوق به خودى خود بى اشکال باشد.

:: فضه، خادمه حضرت زهرا سلام الله عليها ::

سوال :

چگونه فضه خادمه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها شد؟

جواب :

در کتاب الاصابة نوشته ابن حجر عسقلانى به نقل از اميرمؤمنان عليه السلام آمده است: «پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم براى دخترش فاطمه زنى را براى خدمتکارى درنظر گرفت که فضه نوبيه نام داشت».

:: پوشيدن عمامه سياه ::

سوال :

کسى که مادرش سيد، ولى پدرش غيرسيد است، مى تواند عمامه سياه ببندد؟

جواب :

عمامه سياه فقط نماد ونشانه کسانى است که پدرشان سيد است. اين افراد درحقيقت به رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم اقتدا مى کنند که عمامه سياهى را که «سحاب» نام داشت بيشتر ترجيح مى دادند. اين کار سادات همچنين اقتدا به امام حسين عليه السلام نيز هست، چراکه آن حضرت روز عاشورا همين عمامه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم (يعنى صحاب) را برسر بسته بودند.

:: نسخه بردارى از کتاب ::

سوال :

در برخى از کتاب ها قيدشده که نسخه بردارى از کتاب مجاز نيست. نظر حضرتعالى دراين خصوص چيست؟

جواب :

اگر اين کار در عرف، نوعى حق به شمار آيد، جايز نيست.

:: نگه داشتن عروسک هايى به صورت حيوانات وتصاوير شخصيت هاى کارتونى درمنزل ::

سوال :

نگه دارى عروسک هايى به صورت حيوانات ومجسمه هايى براى بازى کودکان درخانه، ونيز چسباندن تصوير شخصيت هاى کارتونى برديوار منزل چه صورتى دارد؟

جواب :

نگه دارى مجسمه وتصوير درخانه مطلقاً مکروه است ودر صورتى که پيدا وآشکار باشد، براى نماز کراهت ويژه دارد.

:: خلاف احتياط ::

سوال :

معنى اصطلاح فقهى «خلاف احتياط» چيست؟

جواب :

معنى اين است که احتياط درخلاف آن است براى کسى که بخواهد احتياط کند، اگر احتياط استحباب باشد بهتر است ترک شود واگر وجوب باشد لازم است ترک شود.

:: بوسيدن دست شخصيت هاى مذهبى ::

سوال :

با توجه به اين که بوسيدن دست وپاى شخصيت هاى مذهبى مانند رکوع وسجود دربرابر آنان است، آيا اين کار اشکالى ندارد؟

جواب :

برخى از روايات گوياى اين معناست که برخى اصحاب پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم دست وپاى مبارک آن حضرت را مى بوسيدند، واين کار رکوع وسجود شمرده نمى شود زيرا اعمال آدمى بسته به نيات درونى اوست.

:: جشن تکليف دختران ::

سوال :

سن تکليف دختران چه زمانى است وچه کارهايى درجشن تکليف دختران پسنديده مى باشد؟

جواب :

دخترى که نه سال قمرى تمام دارد وپا به ده سالگى نهاده، به بلوغ شرعى وسن تکليف رسيده است. بهترين کار تعليم واجبات وآموختن اين مطلب است که بايد از يک مرجع تقليد کند وتکاليف دينى نظير نماز وروزه خود را براساس فتاواى او به جا آورد. همچنين بايد او را نسبت به التزام به حجاب ودورى از محرمات ارشاد نمود وديگر امور دينى نظير طهارت ونجاست وغسل هاى واجب را [به شکلى که درخور سن اوست] به او ياد داد.

:: خواندن کتب ضاله ::

سوال :

بنده درخانه کتاب انجيل دارم وهرچند مى دانم تحريف شده، دوست دارم آن را نگاه دارم وبراى آگاهى بيشتر مطالعه کنم واطمينان دارم که اين کار بردين وعقيده من اثر منفى به جا نمى گذارد. اين کار از نظر شرعى چه صورتى دارد؟

جواب :

اگر عقيده شما استوار ومستند به دليل وبرهان است واز اين بابت که دچار انحراف نمى شويد وتأثير نمى پذيريد، اشکالى ندارد.

:: سن تکليف دختران ::

سوال :

بلوغ دختران ورسيدن آنان به سن تکليف موضوع مناقشات فقهى است؛ چراکه دخترى که امروزه نه سال دارد، از نظر عقلى رشد کافى نيافته است. از اين رو برخى از فقهاى روزگار ما معتقدند سن مناسب براى تکليف دختران در اين زمان دوازده سالگى است. ازجمله فقهايى که دوازده سالگى را سن تکليف دختران مى دانند مى توان جناب آية الله سيد محمدتقى مدرسى را نام برد. نظر حضرتعالى دراين خصوص چيست؟

جواب :

فتواى مرجع بزرگوار آية الله العظمى سيد صادق شيرازى دام ظله درخصوص سن تکليف وبلوغ شرعى دختران، داشن نه سال کامل قمرى (پايان نه سالگى) است. دليل اين مطلب رواياتى است که در جلد 13 و14 وسائل الشيعه آمده است. مشهور علماى خاصه، ونه فقهاى عامه براين نظرند ودر مفتاح الکرامه، ظاهر تذکره علامه حلى، مسالک شهيد ثانى آمده است که اصحاب بر بلوغ شرعى دخترى که نه سال تمام دارد، اجماع دارند (موسوعه الفقه، ج 50، ص 188).

:: کاستن از دشوارى وبلاى کارى با صدقه ودعا ::

سوال :

در صورتى که از طريق استخاره معلوم شود انجام دادن کار موردنظر شخص داراى بلا وسختى بسيار است، راهى براى کاستن از بلا ودشوارى آن وجود دارد؟

جواب :

دعا ونيز صدقه، مثلاً کشتن يک گوسفند ودادن گوشت آن به فقرا ونيازمندان، ان شاء الله باعث کاهش يا حتى دفع بلا ودشوارى آن کار مى شود.

:: حکم آموختن فلسفه ::

سوال :

آموختن فلسفه چه حکمى دارد؟

جواب :

از آن جا که محور علم فلسفه، عقل بشرى است وعقل بشرى بدون يارى وپشتيبانى شرع، درمعرض خطا واشتباه است، لذا فلسفه از خطاهايى چون عقول عشره ومانند آن مبرا نيست. از اين رو تحصيل فلسفه بايد با قرآن واحاديث شريف همراه باشد تا براشتباهات موجود در اين علم وقوف حاصل شود.

:: موارد جواز استخاره ::

سوال :

موارد جواز استخاره کدام است؟

جواب :

مورد استخاره هنگامى است که انسان دچار حيرت مى باشد وعلى رغم تحقيق ومشورت به نتيجه روشنى نرسيده است.

:: تکرار استخاره ::

سوال :

آيا جايز است پس از گرفتن استخاره در مسأله اى، دوباره ودر همان مسأله استخاره را تکرار کرد؟

جواب :

بايد اين کار ترک شود؛ زيرا تکرار مخل، وعلاوه برآن نشانه وسواس مى باشد و وسواس نکوهش شده است.

:: عمل نکردن به استخاره ::

سوال :

اگر شخصى به استخاره عمل نکند، چه صورتى دارد؟

جواب :

اگر قصد مخالفت با استخاره را داريد، پيش از اين کار صدقه بدهيد.

:: فرق استخاره وفال ::

سوال :

فرق استخاره وفال چيست؟ ومشروعيت وحکم هرکدام چگونه است؟

جواب :

استخاره، چه با قرآن باشد وچه با تسبيح، مشروعيت دارد، ولى فال فاقد پشتوانه شرعى است.

:: استحباب به دست کردن انگشتر ::

سوال :

آيا استحباب پوشيدن انگشتر صحت دارد؟ وبهترين وبا فضيلت ترين انگشتر کدام است؟

جواب :

در روايات، پوشيدن انگشتر نقره مستحب دانسته شده است. نگين عقيق هم استحباب ديگرى است وشايد بافضيلت ترينِ نگين ها باشد.

:: تلفظ صحيح تشهد ::

سوال :

از ميان «اشهد الاّ إله الاّ الله» و «اشهد أن لا اله الاّ الله» کدام يک در تشهد نماز صحيح است؟

جواب :

لفظ موجود در تشهد چنين است: «اشهد أنْ لا اله الا الله» ولى براساس قواعد تجويد نون ساکن در لام ادغام مى شود واين گونه تلفظ مى شود: «اشهد ألاّ اله الاّ الله» پس هردو صحيح است ولى احوط آن است که قاعده تجويدى را رعايت کنيم وهميشه مانند مورد دوم تشهد نماز را ادا نماييم.

:: حرمت حرم رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم ::

سوال :

آيا حرم رسول خدا واميرمؤمنان وامامان ديگر همان حرمتى را دارند که حرم الهى ومکه مکرمه دارند وبايد در حفظ امنيت وحرمت آنها کوشيد؟

جواب :

بله اين مشاهد مقدس نيز مانند حرم الهى حرمت دارند ورعايت حرمت آنها واجب است وبايد از شکستن حرمت شان خوددارى نمود.

:: مصادر کتاب الدعا والزيارة ::

سوال :

مصادر ومنابع کتاب شريف الدعا والزيارة نوشته مرجع فقيد کدام است؟

جواب :

معظم له اعلى الله درجاته برکتاب ها ومنابع بسيارى از گذشتگان وعلما ومحدثان پيشين شيعه ونيز کسانى که درموضوع دعا تأليفاتى داشته اند ـ نظير شيخ الطائفه شيخ طوسى ـ اعتماد نموده اند.

:: توبه ::

سوال :

شخصى مرتکب گناه بزرگى شد وپس از آن توبه کرد. ولى هرگاه نماز يا دعا مى کند از بابت گناهى که از او سرزده گريه مى کند وهميشه احساس پشيمانى مى کند واز خداى متعال مى خواهد او را مورد غفران قرار دهد. آيا گناه چنين شخصى مورد عفو الهى قرار مى گيرد؟

جواب :

در حديث شريف آمده است: «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛ آن که از گناه توبه کند مانند کسى است که مرتکب گناه نشده است».(اصول کافى، ج 2، ص 435.)

ولى يکى از صفات ممدوح مؤمن براساس روايات ـ آن است که هميشه گناهان خود را ـ هرچند سى سال از آن گذشته باشد به ياد آورد وهرگاه گناهان خود را به ياد آورد، دچار شرمندگى در برابر خدا شود واز ترس خدا اشک بريزد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

جدیدترین ها در این موضوع

No image

وقف

No image

کفارات

No image

دیات

No image

ولایت

No image

اخلاق وآداب اسلامى

پر بازدیدترین ها

No image

روزه

No image

طهارت

No image

ازدواج

No image

خمس

No image

هبه

Powered by TayaCMS