عقاید

عقاید

:: شعر ::

سوال :

اشعارى، از شاعرى مجهول، بدين مضمون خواندم: گفتند هرکس رافضى شد نابود شد. گفتم هرکه با اهلبيت دشمن باشد راه جهنم را پيش گرفته. اگر مقدّم بودن وصى ـ حضرت على ـ را رفض بدانيم، بدون شک اولين رافضى خداست. اين اشعار تا چه حد صحّت دارد؟

جواب :

اين دو بيت شبيه دو بيت شافعى است که مى گويد: در بيابان مِنى بايست وبا صداى بلند فرياد بزن وبگو اگر دوستى آل محمد، رفض است، همه جن وانس بدانند من رافضى هستم.

:: جايگاه رسول اکرم صلى الله عليه وآله ::

سوال :

در قرآن کريم آمده است: «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى* فَکَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى؛ سپس نزديک آمد ونزديک تر شد، تا فاصله اش به قدرِ طول دو انتهاى کمان يا نزديکتر شد». چرا جايگاه رسول اکرم صلى الله عليه وآله به دقت در آن تعيين نشده است؟

جواب :

مرحوم آيت الله العظمى شيرازى در کتاب «تقريب القرآن الى الأذهان» در تفسير اين آيه کريمه آورده است: «مراد از اين آيه ـ بنابر ظاهر ـ فاصله جبرئيل از رسول اکرم صلى الله عليه وآله به قدر دو ذراع يا نزديک تر بود وشايد دور ونزديک مى شد، همان گونه که عادت دو صحبت کننده است» براى اطلاع بيشتر رجوع کنيد به مصدر يادشده ونيز تفسير تبيان شيخ طوسى، ج9.

:: آيا خطبه "بيان" امام على عليه السلام معتبر است ::

سوال :

نظر شما در مورد خطبه اى که نامش بيان است وبه امام على عليه السلام نسبت داده مى شود چيست؟

جواب :

برخى از مضامين آن در بعضى از خطبه هاى معروف آن حضرت آمده است همان گونه که توضيح برخى از کلمات آن توسط اميرالمؤمنين سلام الله عليه در بعضى خطبه هاى ديگر نيز آمده است.

:: دختران اميرمؤمنان عليه السلام از حضرت زهرا سلام الله عليها ::

سوال :

فرزندان حضرت على عليه السلام پسر ودختر از حضرت زهرا سلام الله عليها چند نفرند وچه کسانى هستند؟ واين که گفته مى شود حضرت زينب خودش ام کلثوم است چه صورتى دارد؟

جواب :

تعداد فرزندان آن دو بزرگوار بنابر مشهور پنج نفر است: دو امام بزرگوار حضرت امام حسن وحضرت امام حسين عليهماالسلام ودو دختر که مشهور به زينبين هستند وشهيد محسن سقط شده.

:: نمازهايى که از امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف روايت شده ::

سوال :

شيخ طوسى در مصباح وسيد ابن طاووس در جمال الاسبوع صلوات هايى منسوب به ابوالحسن ضراب اصفهانى که وى از امام زمان عليه السلام آنها را روايت مى کند نقل کرده اند، که در پايان آن اين گونه آمده است: خدايا بر محمد مصطفى وعلى مرتضى وفاطمه زهرا وامام حسن وامام حسين سيدالشهدا وبر تمام اوصيا درود بفرست وبر ولى ات ووليعهدهاى او، امامانى که فرزندان او هستند درود بفرست. سوال اين است: در فقره آخر که مى گويد: «ولى ات»، ظاهراً منظور امام زمان عليه السلام است، امامانى که فرزندان او هستند چه کسانى مى باشند؟

جواب :

منظور از «ولى ات» ـ در اين فقره از صلوات ـ امام حسين عليه السلام مى باشد، که امامان بعد از آن حضرت از ذريه ايشان مى باشند.

:: تفاوت اصولى ها واخبارى ها ::

سوال :

تفاوت ميان اصولى ها واخبارى ها چيست؟

جواب :

تفاوتى ريشه اى بين آن دو نيست، فقط در روش ومقدّمات متفاوتند.

:: توبه شيطان ::

سوال :

چرا شيطان از معصيت خود توبه نکرد؟

جواب :

لجبازى وخودخواهى شيطان او را از توبه بازداشت ودليل آن است که وقتى خدا به فرشتگان فرمان داد تا براى آدم سجده کنند، او به جاى فرمان برى نافرمانى کرده وبراى خلاف خود متکبّرانه دست به بهانه جوئى زد وآفرينش خود را با آفرينش آدم مقايسه کرد وگفت: «مرا از آتش آفريدى واو را از گِل» به نظرش آتش بر گِل شرافت داشت وخود را بزرگتر از آن ديد که براى آدم سجده کند وسجده نکرد، با آن نافرمانى «از کافران شد» خدا به او فرمود: «تکبر کردى» از سجود «يا از برتران هستى»؟ ابليس گفت: «من از او بهترم» چون من از آتشم واو از خاک وآتش بر خاک شرافت دارد. وقتى خدا خودخواهى، لجبازى، نافرمانى واصرار شيطان را ديد به او گفت: «تو رانده شده اى» يعنى از رحمت من رانده شدى «ولعنت من تا روز قيامت بر تو خواهد بود».

:: اصلاح بين دو نفر ::

سوال :

در حديث آمده است: «صلح دادن بين دونفر از تمام نماز وروزه ها برتر است» منظور چيست؟

جواب :

منظورِ اين حديث شريف: نماز وروزه هاى مستحبى است.

:: شعرى منسوب به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ::

سوال :

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

ريح الصبا وعهودهن سـواء

دع ذکر هن فمالهن وفـاء

و قلوبهن من الوفاء خــلاء

يکسرن قلبک ثم لا يجبرنـه

در اين دو بيت توصيه شده است از ياد کردن زنان و التذاذ از آنان خوددارى کنيم. آيا اين شعر بيانگر نظر امام است؟

جواب :

اسلام دين اعتدال است و بر ميانه روى تأکيد، و افراط و تفريط را نکوهش مى کند. کلام اميرالمؤمنين عليه السلام نيز در اين جا ناظر به افراط و تفريط است. و گرنه در روايات منقول از پيشوايان ما آمده است: «العبد کلما ازداد للنساء حباً ازداد في الايمان فضلاً(1)؛ هر مقدار دوستى انسان نسبت به زنان زياد گردد، فضيلت او در ايمان بيشتر شود». البته منظور از دوست داشتن زنان در اين روايت دوستى معتدل است. همچنين در روايت آمده است: «المرأة ريحانة(2).

---------------

(1) وسائل الشيعه، کتاب النکاح، باب‌3 از ابواب مقدمات نکاح، حديث 10.

(2) نهج‌البلاغه (محمد عبده)، ج‌3، ص‌56.

:: آيا کلمه اهل بيت شامل همسران مى شود؟ ::

سوال :

کلمه " اهل" در چندين آيه از قرآن آمده وشامل همسران پيامبران شده است آنگونه که خداى متعال مى فرمايد :" وآيا خبر موسى به تو رسيده است؟ هنگامى که از دور آتشى مشاهده کرد، وبه خانواده خود گفت : " اندکى درنگ کنيد که من آتشى ديدم شايد شعله اى از آن براى شما بياورم يا بوسيله اين آتش راه را پيدا کنم." (طه/9و10) دليل قرآنى بر اينکه آيه تطهير در سوره احزاب شامل همسران پيامبر صلى الله عليه واله نمى شود چيست؟

جواب :

خود آيه تطهير بر اين دلالت مى کند که اهل بيت عليهم السلام شامل همسران پيامبر نمى شود زيرا وقتى خطاب در آيه شريفه به همسران پيامبر است با لفظ جمع مؤنث آورده مى شود :" ( اى زنان پيامبر) در خانه هاى خود بمانيد وهمچون زنان دوران جاهليت نخستين در ميان مردم ظاهر نشويد وبر شما زنان است که نماز را برپا داريد وزکات را بپردازيد وخدا ورسولش را اطاعت کنيد..." ولى وقتى کلام در مورد اهل بيت مى شود ودر ميان آنان زنى جز حضرت زهرا- که درود خدا بر او باد- وجود نداشت وبقيه همه مرد بودند به لفظ جمع مذکر به خاطر تغليب آمده است وفرموده است :" تا از شما مردان پليدى را ببرد وشما مردان را پاک سازد...." ونفرموده تا از شما زنان... وشما زنان را پاک سازد.

:: دختران پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله ::

سوال :

آيا پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله دخترانى جز حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها داشت واين سخن که رقيه وکلثوم دختران هاله خواهر حضرت خديجه سلام الله عليها بوده اند وآنان در دامن رسول اکرم پرورش يافته اند ودختران آن حضرت نيستند، چه صورتى دارد؟

جواب :

مرحوم آيت الله العظمى شيرازى اعلى الله درجاته ترجيح مى داد که آنان دختران خود رسول اکرم صلى الله عليه وآله بوده اند.

:: جبر واختيار ::

سوال :

خدا انسان را با اختيار يا بدون اختيار آفريد؟

جواب :

خداى عزوجل وقتى انسان را آفريد به او عقل بخشيد وعقل در روايات شريفه ملاک تکليف واختيار است، چون وقتى خدا عقل را آفريد به او گفت: بيا، آمد. به او گفت: برو، رفت. خدا به عقل گفت: «به عزت وجلالم سوگند بر اساس تو پاداش وکيفر مى دهم» و در تأييد اين سخن در سوره شمس آمده است: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا*فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا*قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا*وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا؛ سوگند به نَفْس وآن که آن را درست کرد. سپس پليدکارى وپرهيزکارى اش را به آن الهام کرد، که هرکس آن را پاک گردانيد قطعاً رستگار شد. وهرکه آلوده اش ساخت، قطعاً درباخت». «فَأَلْهَمَهَا» يعنى از راه افکندن را در دل به او شناساند «فُجُورَهَا» يعنى عصيانش را «وَتَقْوَاهَا» يعنى اطاعتش را، لذا هر انسانى بين خير وشر، طاعت ومعصيت تمييز مى دهد وخود راه را انتخاب مى کند بدون اکراه واجبارى، البته اين مطلب امرى است که هرانسانى وجداناً آن را لمس نموده وباور دارد که در کارها احدى او را مجبور نمى کند. مثلاً بر رفتن به مسجد ونماز، همان گونه که بر نرفتن نيز کسى او را مجبور نمى کند واين خود اوست که يکى از دو راه را انتخاب مى کند.

:: قرآن وجوانان ::

سوال :

مسئوليت ما جوانان در برابر قرآن کريم چيست؟ وآيا برنامه هايى هست که ما را هميشه با قرآن در ارتباط قرار دهد؟

جواب :

تمام مسلمانان به ويژه جوانان وظيفه دارند قرآن را فراگيرند وبه آموزش هاى آن عمل کنند. در اين زمينه امام صادق عليه السلام مى فرمايد: «هر جوان مؤمنى قرآن بخواند قرآن با گوشت وپوست او درمى آميزد وخدا او را با نيکوکاران قرار مى دهد، قرآن روز قيامت مدافع او خواهد بود وخواهد گفت: خدايا هر عاملى پاداش خود را دريافت کرد جز عامل به من. گرامى ترين پاداش را به او عنايت فرما. خداى عزيز جبّار با دو پوشش بهشتى آن مؤمن را مى آرايد وتاج کرامت بر سر او مى نهد وبه قرآن گفته مى شود: راضى شدى؟ قرآن مى گويد: خدايا برتر از اين انتظار داشتم. امنيت به دست راست او وجاودانگى به دست چپش داده مى شود، سپس وارد بهشت مى شود وبه او گفته مى شود: يک آيه بخوان ويک درجه بالاتر برو آن گاه به قرآن گفته مى شود: راضى شدى؟ مى گويد: بله. امام فرمود: هرکه زياد قرآن بخواند وبراى فراگيرى اش به رنج بيفتد خداى عزوجل دو برابر اين به او پاداش خواهد داد». وسائل الشيعه، ج6، ص178.

ونيز در روايت ديگرى امام صادق عليه السلام فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمودند: قرآن را فراگيريد، قرآن روز قيامت به صورت جوان زيبايى نزد دوستش مى آيد وبه او مى گويد: منم آن قرآنى که شب ها به خاطرم شب زنده دار بودى وروز گرم را روزه به سر بردى، گلويت برايم خشک شد واشکت سرازير گشت ـ تا آن که فرمودند ـ سپس تاجى بر سرش نهاده مى شود، امنيت به دست راستش وجاودانگى به دست چپش داده مى شود ودو پوشش به او مى پوشانند وبه او گفته مى شود: بخوان وترقّى کن، هر آيه اى که بخواند يک درجه بالاتر مى رود وپدر ومادرش اگر مؤمن باشند دو پوشش به آنان مى پوشانند وبه آن دو گفته مى شود، اين به خاطر آموزش دادن قرآن به اوست». کافى، ج2، ص603.

وامام باقر عليه السلام فرمود: «هرکه در نماز ايستاده قرآن بخواند خدا به هرحرفى صد حسنه وهرکه در نماز نشسته قرآن بخواند خدا به هرحرفى پنجاه حسنه وهرکه در غير نماز قرآن بخواند به هرحرفى ده حسنه برايش مى نويسد». وسائل الشيعه، ج6، ص187، باب استحباب کثرة قراءة القرآن، بله مطالعه اين گونه روايات شريفه که بسيار است، توجه به زيبائى وجذابيت سخن خدا، آرامش نفس ومعنويت والاى حاصل از تلاوت قرآن، جوان را شيفته ودل باخته قرآن مجيد مى سازد، بنابراين بسيار قرآن بخوانيد وبه فرامين آن عمل کنيد وبه اخلاق آن آراسته شويد ونيز تفسير قرآن مثل: مجمع البيان و راهى به سوى قرآن وهمانند آن را بخوانيد که شيفته تر ودل باخته تر نسبت به قرآن مجيد خواهيد شد ان شاءالله تعالى.

:: اطاعت عقل از خدا ::

سوال :

در حديثى رسول اکرم صلى الله عليه وآله، خلقت عقل وشاخه هاى آن را براى يکى از بزرگان يهود وصف مى کند ومى فرمايد: «خدا عقل را که آفريد به او گفت: برو، رفت، بيا، آمد، آنگاه خدا فرمود: به عزت وجلالم سوگند به وسيله تو ثواب مى دهم وبه وسيله تو بازخواست مى کنم...» آيا اين حديث صحيح است؟

جواب :

در کتاب وسائل الشيعه، ج15، ص204، حديث 20286 باب وجوب پيروى عقل ومخالفت جهل، چاپ مؤسسه آل البيت عليهم السلام از امام باقر عليه السلام روايت شده: «هنگامى که خدا عقل را آفريد او را به سخن آورد وبه او فرمود: بيا، آمد. فرمود: برو، رفت. سپس فرمود: به عزت وجلالم سوگند هيچ آفريده اى محبوب تر از تو نيافريدم وتو را کامل نکردم مگر در آن که دوستش دارم، بنابراين به تو فرمان مى دهم وتو را نهى مى کنم وبه خاطر تو کيفر مى دهم وبه خاطر تو پاداش مى دهم. ونيز در کتاب وسائل الشيعه چاپ کتابخانه اسلاميه، ج1، ص27، باب «اشتراط العقل في تعلق التکليف؛ شرطْ بودن عقل در تکليف» ومانند آن از روايت شريفه وارد شده است، واين خود نشان دهنده آن است که عقل، شرافت وجايگاه والايى نزد خداى تبارک وتعالى دارد واگر انسان از عقل پيروى کند خدا او را دوست وگرامى اش مى دارد وبه او در مقابل فرشتگان وآسمانيان مباهات مى کند. اين روايات شريفه همانند آن انسان را تشويق مى کند که از خردش پيروى کند وهرچه عقل از آن بازمى دارد انجام ندهد. در پيروى از عقل سعادت وآرامش است، در حالى که پيروى از هواى نفس جز ناراحتى وبدبختى چيزى به ارمغان نمى آورد وپايانش آتش دوزخ است.

:: عصمت حضرت زهرا سلام الله عليها ::

سوال :

عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ذاتى است يا اکتسابى؟

جواب :

عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها ذاتى است، چون خدا ايشان را به صريح آيه تطهير، معصوم آفريد: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيرًا؛ (احزاب(33)، آيه33) خدا فقط مى خواهد گناه وپليدى را از شما خاندان پيامبر بزدايد وشما را کاملاً پاک وپاکيزه گرداند».

:: تفاوت ميان عصمت صغرى وکبرى ::

سوال :

تفاوت ميان عصمت صغرى وکبرى چيست؟

جواب :

معصوم بودن انسان از جانب خدا، يعنى خدا بنده خود را از معصيت دور مى دارد، معصوم کسى است که خطا واشتباهى از او سر نزند. کسى که از تمام محارم الهى خود را نگه دارد وتمام فرمان هاى خدا را با معرفت وبصيرت انجام دهد معصوم است. رسول اکرم صلى الله عليه وآله، حضرت فاطمه زهرا وامامان دوازده گانه صلوات الله عليهم داراى عصمت کبرى واولياى ديگر خدا، که توانسته اند خود را از نافرمانى خدا بازدارند داراى عصمت صغرى هستند.

:: انکار قرآن ::

سوال :

حکم کسى که بخشى از قرآن را انکار مى کند چيست؟ حکم کسى که تمام قرآن را انکار مى کند چيست؟

جواب :

در ميان مسلمانان کسى وجود ندارد که بخشى از قرآن يا تمام آن را انکار کند بلکه انکارکنندگان تنها غيرمسلمانان هستند.

:: معناى «أسألک بالقدرة الّتي قدّرتها» چيست؟ ::

سوال :

در دعاى کميل (عليه الرحمه) آمده است: «از تو درخواست مى کنم به آن قدرتى که تقدير فرمودى وبه آن قضيه اى که محتوم داشتى وحکم فرمودى» آن قدرت تقديرشده وآن قضيه محتوم چيست؟

جواب :

قدرت تقديرشده همان قدرت ثابت خدا بر جهان وآنچه در آن است مى باشد وقضيه محتوم همان سنت هاى ثابت الهى است که در جهان آفرينش قرار داده مثل: اسباب ومسببات وهمانند سعادت براى فرمانبردار وبدبختى براى نافرمانى وبهشت براى پرهيزکاران وآتش براى پويندگان راه باطل.

:: منظور از «أشهد أنّ عليّاً حجةالله» ::

سوال :

منظور از «أشهد أنّ علياً حجةالله» چيست؟

جواب :

آن گونه که در لغت نامه ها آمده «الحجّة» اسمى است از احتجاج، خداى متعال فرموده: «لِئَلاَّ يَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ؛ (نساء(4)، آيه165) تا براى مردم پس از فرستادن پيامبران، در مقابل خدا بهانه وحجّتى نباشد». ونيز فرموده: «فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ؛ (انعام(6)، آيه149) برهانِ رسا ويژه خداست». يعنى با فرمان ها ونهى هايش، تا مردم در مقابل، حجتى بر خدا نداشته باشند. «أشهد أنّ علياً حجّة الله» يعنى گواهى مى دهم على به امر خدا ورسول، حجّت خداست بر مردم، حجتى براى بيان فرمان ها ونهى هاى خدا.

:: مقايسه پيامبر صلى الله عليه وآله وحضرت اميرمؤمنان عليه السلام ::

سوال :

چگونه مى توانيم بين رسول اکرم صلى الله عليه وآله واميرمؤمنان على عليه السلام مقايسه کنيم وچگونه يقين کنيم که رسول اکرم بر اميرمؤمنان برترى دارد با آن که اميرمؤمنان ويژگى هايى دارد که رسول اکرم ندارد، مانند جايگاه ولادت، وقت شهادت، جايگاه شهادت وفضيلت قبر آن حضرت وبلاغت ورفتار آن بزرگوار؟

جواب :

اين سخن تابناک وگهربار از اميرمؤمنان سلام الله عليه مشهور است: «من برده اى از بردگان محمد صلى الله عليه وآله هستم». ودر نهج البلاغه هنگام سخن گفتن از رسول اکرم فرمود: «قرارگاه پيامبر صلى الله عليه وآله بهترين قرارگاه ومحل پرورش وخاندان او شريف ترين پايگاه است در معدن بزرگوارى وگاهواره سلامت رشد کرد...» ونيز هنگام دفن رسول اکرم فرمود: «پدر ومادرم فداى تو اى رسول خدا! با مرگ تو رشته اى بُريد که در مرگ ديگران نبريد، با مرگ تو رشته پيامبرى وفرودآمدن پيام واخبار آسمانى گُسست... اگر به شکيبايى امر نمى کردى واز بى تابى نهى نمى فرمودى، آن قدر اشک مى ريختم تا اشک ها تمام شود واين درد جانکاه هميشه در من مى ماند واندوهم جاودانه مى شد، که همه اينها در مصيبت تو ناچيز است. چه بايد کرد که زندگى را دوباره نمى توان بازگرداند ومرگ را نمى شود مانع شد، پدر ومادرم فداى تو! ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن ودر خاطره ات نگه دار». نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه235.

بله، اين موضع گيرى اميرمؤمنان نسبت به رسول اکرم است وبدين جهت است که خداى متعال اين موضع گيرى را ارج نهاده وفروتنى اميرمؤمنان را پذيرفته وايشان را رفعت بخشيده ومدال افتخار آفرينى به آن حضرت بخشيد، آن جا که در قرآن مجيد وى را نَفْس رسول اکرم دانست ودر سوره آل عمران، آيه61، آيه مباهله فرمود: «وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ» وشيعيان در اين جريان از قرآن کريم پيروى کردند وآن حضرت در جايگاه والايى همچون جايگاه رسول اکرم مى داند، چرا چنين نباشد، جايى که رسول اکرم سخن بيهوده اى نمى گويد وهرچه مى گويد وحى است فرموده است: «ياعلى دروغ مى گويد کسى که خيال کند مرا دوست دارد وبا تو دشمن باشد، ياعلى سازگارى تو سازگارى من است وجنگ تو جنگ من است، على با حق است وحق با على است هر طرف که بگردد...» براى آگاهى بيشتر به کتاب الغدير علامه امينى مراجعه شود.

:: آدم عليه السلام وترک اولى? ::

سوال :

نظر شما درباره آن که مى گويد معصيت آدمِ پيامبر همانند معصيت ابليس بود جز اينکه ابليس اصرار بر معصيت داشت اما آدم اصرار نداشت وتوبه کرد چيست؟

جواب :

حضرت آدم على نبيناوآله وعليه السلام با امر ارشادى اولوى خدا مخالفت کرد، در صورتى که شيطان در امر وجوبى مولوى با خدا مخالفت کرد ومخالفت امر ارشادى ترک اولى است ومعصيت نيست، در حالى که مخالفت امر وجوبى حرام ومعصيت است.

:: رابطه ميان امام حسين وامام زمان عليهماالسلام ::

سوال :

رابطه ميان امام حسين عليه السلام وامام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف چگونه است؟

جواب :

نُه امام شيعه از نسل امام حسين عليه السلام هستند وآخرين آنها امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف مى باشد که خداى متعال دين اسلام را به دست وى ظاهر مى گرداند وپيروز مى کند واو زمين را بعد از آن که از جور وظلم پر شده است از قسط وعدل پر مى کند.

:: نقش حضرت زينب سلام الله عليها در کربلا ::

سوال :

نقش حضرت زينب سلام الله عليها در پشتيبانى ويارى امام حسين عليه السلام چه بوده؟ چرا کربلا را ترک کرد وچرا دوباره به آنجا بازگشت؟

جواب :

نقش حضرت زنيب سلام الله عليها پيام رسانى حماسه کربلا ونهضت امام حسين عليه السلام به همه جا وهر زمان، يعنى رساندن اين پيام به نسل هاى آينده بوده است. ايشان به علّت اسارت کربلا را ترک نمودند وبه آنجا بازگشتند.

:: نقش ياران امام حسين عليه السلام ::

سوال :

نقش ياران امام حسين عليه السلام در حماسه کربلا چه بوده است؟ چگونه از حضرت اباعبدالله عليه السلام دفاع مى کردند ومى دانستند که مرگ آنان حتمى است در حالى که خداى متعال در قرآن مجيد مى فرمايد: «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ؛ خود را به مهلکه نيفکنيد»؟

جواب :

يارى رساندن به پيامبر وامام معصوم ونيز يارى دين خدا تکليف شرعى هر مسلمان مى باشد همچنين فداکارى وجان فشانى براى آنها؛ امّا درباره نقش ياران امام حسين عليه السلام، آنها نقش بسيار روشن ومؤثرى در کربلا ايفا کرده اند که به تفصيل در کتب مقاتل ذکر شده است، از جمله مقتل امام حسين عليه السلام تأليف سيدعبدالرزاق موسوى مقرّم.

:: فضيلت زيارت حضرت امام حسين عليه السلام ::

سوال :

زيارت، دعا وگريستن بر امام حسين سلام الله عليه چه فضيلتى دارد؟

جواب :

براى زيارت، دعا وگريستن بر امام حسين عليه السلام فضايل بسيارى ذکر شده است، وبراى آگاهى از آن به کتاب کامل الزيارات ابن قولويه مراجعه شود.

:: انتخاب کربلا از سوى امام حسين عليه السلام ::

سوال :

چرا امام حسين عليه السلام سرزمين کربلا را از ميان همه شهرهاى دنيا انتخاب نمودند؟ آيا ايشان علم به شهادت خود داشتند؟

جواب :

امام حسين عليه السلام علم به شهادت خود داشتند ونيز مى دانستند که در کربلا به شهادت مى رسند وقيام ايشان طبق وصيّت جدّ بزرگوارشان صلى الله عليه وآله بود که فرمودند: اخرج إلى العراق فإنّ الله شاء أن يراک قتيلاً ونساءک سبايا، به سوى عراق حرکت کن، زيراکه مشيّت خدا بر اين است که تو را شهيد وخانواده ات را اسير ببيند.

:: آيه در شأن امام حسين عليه السلام ::

سوال :

آياتى که در شأن حضرت امام حسين عليه السلام نازل شده کدام است؟

جواب :

آيات فراوانى نازل گرديده که مى توان جهت کسب اطلاعات بيشتر به کتاب «اهل بيت عليهم السلام در قرآن» نوشته آيت الله العظمى حاج سيد صادق شيرازى دام ظله که روى سايت نيز موجود است، مراجعه کرد.

:: حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف وقيامت ::

سوال :

در کتاب (يوم الخلاص) روايتى بدين مضمون آمده است: قيامت 40روز پس از فوت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف برپا مى گردد وخداى متعال ايمان را از قلب هاى مردمى که باقى مانده اند سلب مى کند وستم وفساد فراگير مى شود وقيامت به پا نمى شود مگر بر اشرار خلق، آيا اين روايت صحيح است؟ وآيا اين مردم باقى مانده ياران امامند؟ وآيا اين که مى گويد ايمان را از قلب آنان سلب مى کند منافى با عدل الهى نيست؟

جواب :

روايت صحيح بر اين دلالت دارد که زمين خالى از حجّت نمى ماند واگر زمين بدون حجت خدا باشد هرج ومرج به وجود خواهد آمد وزمين ساکنانش را فرو مى برد واين حالت واقع نمى شود مگر پس از رجعت رسول اکرم ودوازده امام معصوم از اهلبيت نبى مکرم وپايان يافتن حکومت عدل آنان بر زمين که با پايان آن عمر دنيا نيز پايان مى يابد. واز جمله آن روايات، روايتى است که شيخ صدوق در کتاب «کمال الدين» ج1، ص339، از امام صادق عليه السلام نقل کرده است: «خدا هميشه در زمين حجتى دارد که حلال وحرام را مى شناساند وبه راه خدا دعوت مى کند وحجت از زمين برداشته نمى شود مگر چهل روز قبل از قيامت ووقتى حجت برداشته شود باب توبه بسته خواهد شد. تا آن هنگام اگر کسى ايمان نياورده باشد، پس از آن ايمان سودى به حال او نخواهد داشت، آنان اشرار خلق خدايند وقيامت بر آنان برپا مى گردد». بنابراين، روايت مى فرمايد: باب توبه بر کسانى بسته خواهد شد که تا آن هنگام توبه نکرده باشند واين بدان معنا نيست که ايمان از آنان سلب خواهد شد. وبنابر صحت روايت سلب ايمان معناى آن چنين خواهد بود: آنان به خاطر بدرفتارى وانحراف فکرى وعقيدتى سزاوار سلب ايمان خواهند شد چنانچه آيه شريفه مى فرمايد: «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ؛ (بقره(2)، آيه7) خدا بر دل هاى آنان وبر شنوايى ايشان مُهر نهاده وبر ديدگانشان پرده اى است». واينان ياوران امام نيستند، بلکه منافقان وستمکارانند.

:: شعائر الله چيست؟ ::

سوال :

معناى شعائر الله چيست؟ وچه ضابطه اى براى تعيين آن وجود دارد؟

جواب :

هر نشانه عمومى که ارتباط محکمى با دين داشته باشد شعائرالله است وموارد آن فراوان است واين که خدا فرموده است: «لاتحلّوا شعائرالله؛ حرمت شعائر خدا را نگه داريد» معناهاى گوناگونى دارد: حرام هاى خدا را حلال نکنيد واز حدود آن تجاوز نکنيد وشعائر به معالم معنا شده، يعنى معالم حدود خدا وامر ونهى او وواجباتش؛ ونيز شعائرالله مناسک حج است، يعنى مناسک حج را ضايع نکنيد؛ ونيز شعائرالله صفا ومروه وقربانى است؛ ونيز بدين معنا آمده: آنچه را خدا در ارحام حرام کرده حلال نکنيد ونيز شعائر نشانه هايى است که براى فرق بين حِلّ وحرم نصب شده، که خداى عزوجل آنان را نهى کرده که بدون احرام وارد آن حدود تعيين شده نشوند.

:: ديدار با امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف ::

سوال :

علما داستان هاى زيادى از گذشتگان واز معاصرين در رابطه با ديدار با امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشريف در زمان غيبت نقل مى کنند، آيا ديدار امام زمان عليه السلام در زمان غيبت ممکن است وتعارضى با رواياتى که مى گويد «هرکه ادعاى رؤيت کرد دروغگو است» ندارد؟

جواب :

حديث شريف مى گويد: «هرکه ادعاى رؤيت کرد دروغگو است» واين با اين که بعد از وفات شخصى نقل مى کنند که وى امام زمان عليه السلام را ديده منافات ندارد، يعنى وى در زمان حيات خود ادعا نکرده که امام را ديده، بلکه به نزديکان يا فرزندانش گفته وآنان پس از فوتش به ديگران خبر داده اند، علاوه بر اين روايت يادشده مى خواهد راه را بر کسانى ببندد که نسبت مى دهند چيزى از امام زمان عليه السلام شنيده اند ومنظور آن اين است که مردم چيزى در اين زمينه باور نکنند.

:: قرآن کريم وقرائت هاى هفت گانه ::

سوال :

آيا جايز است قرآن را با قرائت هاى هفت گانه تلاوت کرد ويا به آن گوش داد؟

جواب :

جايز است ولى بنابر احتياط واجب بايد در نماز قرائت موجود در قرآن خوانده شود.

:: زمين هاى هفتگانه ::

سوال :

در قرآن مى خوانيم آسمان هاى هفتگانه وزمين هاى هفتگانه، سماوات هفتگانه را از حديث معراج پيامبر اکرم شناختيم، منظور از زمين هاى هفتگانه چيست؟

جواب :

مرحوم آيت الله العظمى شيرازى در کتاب خود «تقريب القرآن الى الأذهان» در تفسير آيه 12سوره طلاق «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ؛ خداست که هفت آسمان را آفريد وهمانند آن زمين را»، آورده است: امام رضا عليه السلام فرموده اند: زمينى است که آسمانش آن را احاطه کرده است. سپس زمينى است که آسمانش آن را احاطه کرده است، تا هفت بار تکرار کرد. براى اطلاع بيشتر در اين زمينه رجوع کنيد به کتاب «الهيئة والاسلام؛ اخترشناسى واسلام» علامه شهرستانى.

:: شنيدن تلاوت قرآن بدون توجه ::

سوال :

گاهى هنگام رانندگى يا انجام کارهاى ديگر نوار قرآن گوش مى دهيم به گونه اى که ذهنمان در عين حالى که متوجه به قرآن است واحساس آرامش مى کنيم به جاى ديگرى نيز مشغول است، آيا اين حالت با «انصات؛ گوش فرادادن» که قرآن مجيد به آن امر فرموده منافات دارد؟ وچه حکمى دارد؟ خوب است يا مکروه است يا مباح؟

جواب :

خوب است.

:: زادگاه حضرت مريم سلام الله عليها ::

سوال :

مريم سلام الله عليها دختر عمران در کجا متولّد شده است؟

جواب :

در تاريخ آمده است: مادر مريم ومادر يحيى خواهر بودند ودر شهر بيت المقدس وکنار مسجد الأقصى زندگى مى کردند، به همين جهت وقتى مادر مريم باردار شد نذر کرد آنچه را در شکم دارد به خدمت مسجد الأقصى بگمارد، بنابراين تولّد حضرت مريم در بيت المقدس بوده است.

:: معتقدين به تأويل قرآن ::

سوال :

گروهى از اخبارى هاى شيعه وجود دارند که قائل به تحريف شدن قرآن کريم هستند، حکم آنان با دليل چيست؟

جواب :

علماى اخبارى شيعه قائل به تأويل وتفسير هستند واين دو غير از تحريف قرآن است به عنوان نمونه : فرمايش خداى متعال :" اى پيامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده را به صورت کامل به مردم برسان..." تأويلش اين است که در مورد امامت حضرت على عليه السلام خلافت وجانشينى او بعد از پيامبر نازل شده است وروشن است که اين غير از الفاظ قرآن است.

:: هرکس جعفرى است علوى نيز هست؟ ::

سوال :

آيا مى توان هر شيعه جعفرى را علوى ناميد، گرچه از نسل شريف پيامبر نباشد؟

جواب :

بله، هرکس مذهبش جعفرى است علوى نيز مى باشد.

:: نفرين فرستادن بر قاتلان امام حسين عليه السلام ::

سوال :

چرا هنگام آشاميدن آب بر قاتلان امام حسين عليه السلام لعن ونفرين مى فرستيم؟ چه عبارتى بايد بر زبان آورد؟

جواب :

براى اين است که رواياتى در اين باره نقل شده که داراى اجر بسيارى مى باشند واين روايات به نوعى بر دوستى ويارى مظلوم، ونفرت از ظالم ودورى از آن، که کنار آب فرات از آب دادن به حضرت دريغ نمودند تشويق مى کند. لذا هنگام نوشيدن آب به ياد لب تشنگان کربلا مى گوييم: سلام الله على الحسين ولعنةالله على أعدائه، سلام بر امام حسين عليه السلام ولعنت بر دشمنان او.

:: آيا امام زمان عليه السلام علم به وقت ظهور دارند؟ ::

سوال :

آيا حضرت مهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف علم دقيق به ساعت ظهور دارند؟

جواب :

روايات نقل شده از ائمه اطهار عليهم السلام حاکى از علم آن حضرت به ساعت ظهور است، واين علم را خداى تبارک وتعالى به پيامبرش وحى فرموده ومأمور به انتقال آن به حضرت على عليه السلام وائمه يکى پس از ديگرى شده است.

:: علّت آفريدن وبودن شيطان ::

سوال :

با وجود اينکه خداى متعال مى دانست شيطان دشمن انسان است، علّت آفريدن او چيست؟

جواب :

خداى تبارک وتعالى در سوره عنکبوت مى فرمايد: «الم، أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَکُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ»، آيا مردم چنين پنداشتند که به صرف اينکه گفتند ما به خدا ايمان آورده ايم رهاى شان کنند، وبر اين دعوى هيچ امتحانشان نکنند؟ ما اممى پيش از اينان به امتحان وآزمايش آورديم تا خدا دروغگويان وراستگويان را کاملاً معلوم کند. بنابراين، امتحان کردن انسان براى اين است که خود انسان بداند صدق دعواى ايمان وى يا – العياذ بالله- دروغ بودن آن. واين امر براى مسأله ثواب وعقاب بسيار ضروريست واز جمله وسيله هاى امتحان وآزمايش: نفس امّاره، هوا وهوس، دنياى فريبنده وشيطان ومعلوم است که امکان امتحان وجود ندارد مگر شرايط واسباب آن فراهم شود.

:: ائمه معصومين وانجام معجزات ::

سوال :

آيا انجام معجزه از طرف پيامبر وائمه معصومين عليهم السلام مانند زنده نمودن مرده يا شفادادن پيس ونابينا از باب دعاست يعنى دعا مى کنند وخدا دعايشان را مستجاب مى کند يا از باب تصرف تکوينى است؟ اگر جواب دوّمى است حقيقت اين نيروى تکوينى چيست؟

جواب :

ظهور معجزه از جانب پيامبر وامامان عليهم السلام از باب دعا، نيروى تکوينى وبه اذن خداى متعال مى باشد. زيرا هم پيامبر وهم امام بايد براى اثبات راستى ادعايشان در مورد نبوت وامامت، دليلى اقامه کنند. بنابراين خدا او را به سلاح معجزه مجهز مى کند وبه او ولايت تکوينى مى دهد به گونه اى که به هر چيزى بگويد موجود شو آن چيز براى تصديق او به اذن خدا موجود مى شود ودر قرآن کريم درباره حضرت موسى ومعجزات نه گانه اش، حضرت عيسى وشفادادن پيس وکور مادرزاد وزنده کردن مردگانش، وحضرت سليمان وقالى پرنده اش، ووصى او آصف بن برخيا وآوردن تخت پادشاهى بلقيس از شهر سبا در يک چشم بهم زدنش آياتى آمده است.

:: توسّل به پيامبر اکرم واهل بيت آن حضرت ::

سوال :

گفته شده که توسّل به پيامبر صلى الله عليه وآله در حيات مبارک ايشان مى باشد، ولى پس از آن بايد به حضرت على عليه السلام توسل جست، اين مقوله صحّت دارد؟

جواب :

خداى منان در قرآن مجيد سوره مائده، آيه35 مى فرمايد: «وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ؛ اى مؤمنان وسيله اى براى ارتباط وتقرب به خدا بجوييد»، وبر حسب روايات، وسيله تقرب وارتباط ما با خداى متعال پيامبر واهل بيت عليهم السلام هستند، وهيچ فرقى ميان آنان وجود ندارد، کما اينکه هيچ فرقى ميان حيات ومَوت آنها نيست، زيرا آنان زنده به حيات ابدى هستند ونزد پروردگارشان متنعّم مى باشند.

:: توبه قاتل حمزه عموى پيامبر ::

سوال :

آيا درست است که گفته مى شود وحشى قاتل شير خدا ورسولش حمزه عليه السلام توبه نيکويى نموده واسلامش خوب شده ودر بهشت است؟

جواب :

امر وحشى وامثال او در دست خداست ودر روايتى وارد شده که اين اشخاص از کسانى هستند که امرشان به خدا واگذار شده است همانگونه که خداى متعال مى فرمايد:" وگروهى ديگر، به فرمان خدا واگذار شده اند يا آنان را مجازات مى کند ويا توبه آنان را مى پذيرد..." (توبه /106)

:: انکار مقامات اهل بيت وحکم آن ::

سوال :

برخى از افراد، منکر بسيارى از مقامات وفضايل اهل بيت عليهم السلام مى باشند که در خصوص هريک از آنها روايات صريحى وارد شده وعلما بدان تصريح فرموده اند. اين قبيل افراد چه حکمى دارند؟

جواب :

اين کار تا منجر به انکار ضرورى دين که لازمه آن انکار يکى از اصول ثلاثه: توحيد، نبوت يا معاد نشود به اسلامِ اين افراد زيانى نمى رساند، هرچند در ولايت آنان خلل ايجاد مى کند.

:: رواياتى که از ذکر اسم خاص حضرت حجت نهى کرده است ::

سوال :

آيا رواياتى که در آنها از ذکر اسم خاص حضرت حجت منع شده شامل زمان ما نيز مى شود؟

جواب :

هرگز، شامل زمان ما نمى شود.

از سوى ديگر در قرآن آمده است: «ولله الأسماء الحسنى فادعوه بها؛(اعراف، آيه 180) ونام هاى نيکو به خدا اختصاص دارد، پس او را با آنها بخوانيد». در تفسير اين آيه از ائمه معصوم عليهم السلام روايت شده است که نام هاى نيکوى خدا خود آن بزرگوارانند وخدا را بايد به واسطه آنان بخوانيم. اين قبيل روايات نشان دهنده اين معناست که ميان حاجت خواستن از خدا وحاجت خواستن از امامان معصوم که نام هاى نيکوى خدايند فرقى نيست.

همچنين در قرآن کريم آمده است: «ولو أنهم رضوا ما آتاهم الله ورسوله وقالوا حسبنا الله سيؤتينا الله من فضله ورسوله إنا إلى الله راغبون؛(توبه، آيه 59) واگر آنان بدانچه خدا وپيامبرش به ايشان داده اند خشنود مى گشتند ومى گفتند: «خدا ما را بس است به زودى خدا وپيامبرش از کَرَم خود به ما مى دهند وما به خدا مشتاقيم» [قطعاً] براى آنان بهتر بود».

ودر مصباح المجتهد شيخ طوسى از قول حضرت امام باقر عليه السلام آمده است: «يارسول الله، إنى أتوجّه بک ... لينجح بک طلبتي ويقضي بک حاجتي؛(مصباح المجتهد، ص 323) اى رسول خدا، من به تو رو مى آورم ... تا خواسته ام روا وحاجتم برآورده شود».

:: تفسير ولايت تکوينى ::

سوال :

اين جانب به آيين تشيع مشرف شده ام ولى در مسأله ولايت تکوينى دچار اشکالم، آيا مى توانيد اين مسأله را برايم بشکافيد و با استفاده از قرآن توضيح دهيد؟

جواب :

قرآن کريم از زبان حضرت عيسى بن مريم عليهماالسلام مى فرمايد: «انى أخلق لکم من الطين کهيئة الطير فأنفخ فيه فيکون طيرا باذن الله وأبرء الأکمة و الأبرص واحيى الموتى باذن الله؛(آل عمران (3)، آيه 49) من از گل براى شما چيزى به شکل پرنده مى سازم، آن گاه در آن مى دمم، پس به اذن خدا پرنده اى مى شود. و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم و مردگان را زنده مى گردانم». در اين جا آفرينش، بهبود دادن بيماران لاعلاج، و احياى مردگان از مقوله ولايت تکوينى است، امرى که حضرت عيسى خود بدان اذعان داشته مى فرمايد: «به اذن خدا زنده مى کنم و درمان مى نمايم. خداى متعال به جناب آصف بن برخيا نيز ولايت تکوينى داد و از آن طريق بود که توانست تخت بلقيس را از شهر سبا به کاخ سليمان پيامبر عليه السلام انتقال دهد.

خداى متعال همچنين والاترين درجات اين ولايت را به پيامبر خاتم صلى الله عليه وآله وسلم و دوازده وصى پاکش عليهم السلام عنايت کرده است.

:: توسل به پيامبر واهل بيت عليهم السلام وحاجت خواهى از آنان ::

سوال :

دليل شرعى توسل به پيامبر واهل بيت عليهم السلام وحاجت خواستن از آن بزرگواران چيست وحکم اين کار از نظر مکتب اهل بيت عليهم السلام چه مى باشد؟

جواب :

خداى متعال مى فرمايد: «ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما؛ (نساء، آيه 64) واگر آنان وقتى به خود ستم کرده بودند، پيش تو مى آمدند واز خدا آمرزش مى خواستند وپيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش مى کرد، قطعاً خدا را توبه پذير مهربان مى يافتند». درخواست وحاجت خواهى بايد از خدا وپيامبر واولياء الله صورت گيرد؛ زيرا خداى سبحان به اين بزرگواران درجه شفاعت بخشيده وآنان را در قرآن وسيله اى براى تقرب به خدا وحاجت خواستن از او خوانده است.

:: نماز يا لعن ::

سوال :

روايات و احاديث فراوانى درباره فضيلت صلوات فرستادن برمحمد و آل محمد عليهم السلام و نيز فضيلت و ثواب لعن بردشمنانشان شنيده و خوانده ايم ولى نمى دانم گفتن «اللهم العن الجبت والطاغوت» فضيلت بيشترى دارد يا گفتن «اللهم صل على محمد وآل محمد». برخى از مردم لعن را برصلوات ترجيح مى دهند وثواب وفضيلت آن را بيشتر مى دانند وگروهى نيز صلوات را با فضيلت تر مى شمارند. لطفا نظر مبارکتان را در اين خصوص بفرماييد.

جواب :

تبرى از دشمنان خدا ولعن آنان ونيز تولى داشتن نسبت به اولياى خدا ودرود وصلوات فرستادن برآنان، هر دو از فرايض اسلامى است که هر کدام فضيلت وثواب دارد. در روايات ما به صراحت آمده است که دين همانا جز حب وبغض نيست.(بحارالانوار، ج65، ص63) (البته حب وبغضى که در محل شايسته وصحيح باشد). از برخى روايات برترى تبرى دريافت مى شود که البته شايد از باب مصونيت در برابر دشمنان خدا وستمگران وخشونت طلبان وآلوده نشدن به ستم وخشونت آنان باشد.

:: اهل بيت در قرآن ::

سوال :

از جمله مسائل پيچيده قرآنى، آياتى است که در شأن اهل بيت وبه ويژه حضرت امير عليهم السلام نازل شده است؛ آياتى چون آيه ولايت واتمام نعمت، آيه تبليغ ووصايت، آيه تطهير وعصمت و... گاه ملاحظه مى شود که قرآن مثلاً در مقام بيان مسأله خاصى از احکام است، ولى يکباره به آيه اى در خصوص اهل بيت عليهم السلام مى پردازد وپس از آن به سياق حکم فقهى پيشين باز مى گردد وآن را تکميل مى کند. اين مطلب باعث مى شود که آيه مربوط به اهل بيت عليهم السلام قابليت توجيه وتأويل پيدا کند وبتوان احتمال داد مربوط به اهل بيت عليهم السلام نيست. راز وحکمت اين شيوه بيانى چيست؟

جواب :

شايد حکمت آن - افزون برمسائل بلاغى - پنهان کردن امور حساس وسرنوشت ساز در لابه لاى امورى است که حساسيت برانگيز نيست. اين مطالب راهبردى حساس، در عين پنهان بودن براى اهل تدبر وکسانى که به تفاسير اهل بيت عليهم السلام مراجعه مى کنند آشکار است. از سوى ديگر اين شيوه از جمله اسباب مصون نگاه داشتن قرآن از تحريف است که خداى متعال در اين باره فرموده است: «انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کرديم وخود از آن محافظت مى کنيم».(حجر 15، آيه 9)

:: تفسير عبارتى از زيارت جامعه کبيره ::

سوال :

در زيارت جامعه کبيره آمده است: «إياب الخلق إليکم وحسابهم عليکم؛ بازگشت خلق به سوى شما وحساب خلايق برعهده شماست». مفهوم اين عبارت چيست؟

جواب :

خداى متعال مى فرمايد: «يوم ندعو کل أناس بامامهم؛ [يادکن] روزى را که هر گروهى را با پيشواى شان فرا مى خوانيم».(اسراء، آيه 71)

منظور اين آيه روز قيامت است که در آن امام برمردم شهادت مى دهد وبرحساب وکيفر آنان نظارت مى کند. معناى اين آيه نظير عبارت يادشده از زيارت جامعه است.

:: امامان معصوم عليهم السلام ومسأله فراموشى ::

سوال :

آيا امامان معصوم عليهم السلام نيز دچار فراموشى مى شوند؟ در صورتى که پاسخ منفى است نظر حضرتعالى درخصوص حديثى که صاحب کتاب فقه الامام جعفربن محمد الصادق در اين باب آورده چيست؟

جواب :

امامان معصوم عليهم السلام از فراموشى به دورند وحديث يادشده صحيح نيست وبا ادله متواتر تعارض دارد.

:: افکار مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها ::

سوال :

نظر حضرتعالى درخصوص کسانى که مظلوميت حضرت زهرا سلام الله عليها وآنچه را برسر آن حضرت آمد قبول ندارند چيست؟

جواب :

اين قبيل اشخاص را بايد باحکمت وموعظه حسنه به راه صحيح هدايت وارشاد نمود.

:: استغفار معصومين عليهم السلام ::

سوال :

در بسيارى از ادعيه واحاديث شريفى که از ناحيه معصومين عليهم السلام وارد شده مشاهده مى شود که آن بزرگواران به درگاه خدا استغفار کرده اند. باتوجه به اين که آن بزرگواران معصوم مى باشند وگناهى مرتکب نمى شوند استغفار آنان چه مفهومى دارد؟

جواب :

استغفار معصومين عليهم السلام از باب «حسنات الابرار سيئات المقربين؛ نيکى هاى ابرار بدى هاى مقربان است» مى باشد. آن حضرات عليهم السلام اعمال ضرورى خود مانند خوردن وآشاميدن واستراحت را در برابر مقام ربوبى نوعى کوتاهى مى دانند وبراى اين امور استغفار مى نمايند.

:: ضروريات مذهب ::

سوال :

معيار در تعيين ضروريات مذهب چيست؟

جواب :

آنچه همه شيعيان اثناعشرى برآن اتفاق دارند ضرورى مذهب است.

:: پرسش درخصوص امام دوازدهم ::

سوال :

امام دوازدهم کيست؟

جواب :

حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امام دوازدهم وخاتم اوصياى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وآخرين خليفه معصوم است. او کسى است که زمين را پس از آن که پر از ظلم وجور شده، از عدل وداد پر خواهد نمود وکسى است که به يمن وجود او زمين وآسمان آرام وقرار يافته است؛ زيرا اگر حجت نبود زمين اهل خود را فرو مى بُرد. همچنين به برکت اوست که خلايق روزى مى خورند؛ زيرا اگر وجود شريف او نبود آسمان قطرات باران را فرو نمى فرستاد وزمين برکات خود را دريغ مى کرد. از رهگذر استغفار او براى زمينيان، وبه ويژه شيعيان ودوستداران اوست که خداى متعال رحمت گسترده وخود را شامل حال آنان مى نمايد وخشم وعذاب خود را از آنان دور مى کند؛ زيرا مطابق آنچه در روايات پيشوايان ما آمده است اعمال بندگان روزانه برآن بزرگوار عرضه مى شود وايشان براى گناهکاران طلب مغفرت مى نمايد. بنابراين پيوسته نسبت به اخلاق ورفتار وکارهاى مان هوشيار باشيم وبکوشيم رفتارمان موجبات آزار خاطر عاطر ايشان را فراهم نکند واز کسانى باشيم که براى کسب خشنودى وتحقق اهداف ايشان تلاش مى کنند ودر نشر فرهنگ ايشان ـ که همانا فرهنگ والاى اهل بيت عليهم السلام است ـ سعى وافر نماييم ان شاء الله.

:: توسل به ائمه عليهم السلام ::

سوال :

آيا دعاى مشهور يا متواترى در دست هست که طى آن امام معصوم شخصاً توسل کرده وفرموده باشد: «يا محمد، يا رسول الله» وپس از آن از آن حضرت حاجت طلبيده باشد؟ آيا تفاوتى مى کند که کسى بگويد: «يا على» وبداند که امام به اذن خدا حاجتش را برآورده مى سازد يا اين که بگويد: «يا الله لحق على ...»؟

جواب :

نقل است که در غزوه احد، هنگامى که مردم از پيرامون رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم گريختند وايشان را در ميان دشمنان تنها نهادند، ايشان به حضرت على عليه السلام ـ که در آن اوضاع دشوار از پيامبر محافظت مى کرد ـ پناه برد و پيوسته مى گفت: «يا على، اين جماعت را از من دور کن» وحضرت امير عليه السلام به يارى خداى متعال آنان را شکست داد واز پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم پراکنده نمود.

:: ناراضى بودن حضرت زهرا سلام الله عليها از خليفه اول ودوم ::

سوال :

رواياتى که نشان مى دهد ابوبکر وعمر نزد خانم حضرت زهرا سلام الله عليها آمدند واز ايشان خواستند از آنها راضى شود، تاچه اندازه صحت دارد؟ آيا آن حضرت پيش از شهادت از آنان راضى شد؟

جواب :

هرگز، آن حضرت پيش از شهادت از ايشان خشنود نشد بلکه تاريخ نشان مى دهد که ايشان در حالى به شهادت رسيد که نسبت به آن دوتن غضبناک بود. ابن ابى الحديد آورده است: «والصحيح عندى أنها ماتت وهى واجدة على ابى بکر وعمر؛ نظر درست نزد من آن است که او [حضرت زهرا سلام الله عليها] در حالى درگذشت که نسبت به ابوبکر وعمر خشمگين بود».شرح نهج البلاغه، ج 6، ص 50

در صحيح بخارى آمده است: «فقال أبوبکر... فهجرته فاطمة فلم تکلمه حتى ماتت؛ ابوبکر گفت ... پس از آن حضرت زهرا [سلام الله عليها] از او رو برتافت وبا او سخن نگفت». صحيح بخارى، ج 8، ص 3

براى آگاهى بيشتر در اين زمينه نک به: الغدير، ج 9، ص 387.

:: اسماء الله، رحمت الهى ::

سوال :

خداى متعال نام هايى نيکو دارد که همگى مايه رحمت است، ولى بعضى از مردم گروهى از اين صفات مانند جبار وقهار ومهيمن را به کار مى برند وبرآن ها رنگى استبدادى مى پوشانند تا بدين واسطه مردم را بترسانند وبرافکار واعمالشان چيرگى يابند. از حضرتعالى تقاضا مى شود مفهوم صحيح اين نام ها را روشن کنيد.

جواب :

در دعاهايى که از اهل بيت عليهم السلام به دست ما رسيده آمده است: «يا من سبقت رحمته غضبه؛ اى کسى که رحمت ومهر او برقهر وغضبش پيشى گرفته است». خداى متعال، قرآن وسوره هاى قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز کرده است چرا که او پيش از هر چيز نسبت به بندگان رحمان ورحيم وبخشاينده ومهرورز است وجباران درشت رفتار وخشن را دشمن مى دارد وبه آنان وعده دوزخ داده است. الدعا والزيارة، أعمال يوم عرفة، التاسع، دعاء للامام على بن الحسين عليهماالسلام.

:: اسم اعظم ::

سوال :

اسم اعظم چيست؟

جواب :

اسم اعظم خداى متعال اسمى است که بارى تعالى آن را به خود اختصاص داده وبرخى از اسرار آن را در اختيار برخى از انبيا واولياى خود قرار داده است.

حضرت رسول واهل بيت عليهم السلام از اين اسم آگاهى کامل دارند واز امورى آگاهند که هيچ يک اولين وآخرين آگاه نشده است.

:: حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام وخلفاى سه گانه ::

سوال :

چرا حضرت امير عليه السلام با خلفاى سه گانه ارتباط نزديک داشت وحتى خطاهاى آنان را نيز تصحيح مى فرمود؟

جواب :

حضرت امير عليه السلام پس از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم درخصوص اسلام ومسلمانان پدرى دلسوز ومهربان بود وبه مصالح مسلمانان وبقاى اسلام فراوان مى انديشيد واين کار چنان براى آن حضرت اهميت داشت که مى فرمود: «أما حقى فقد ترکته مخافة أن يرتد الناس عن دينهم؛ مطالبه حق خود را وانهادم ترس از اين که مبادا مردم از دين خود بازگردند ومرتد شوند».بحارالانوار، ج 43، ص 171

:: علامات ظهور ::

سوال :

باتوجه به اين که در آستانه ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف قرار داريم، مهم ترين علامات ظهور آن حضرت چيست؟

جواب :

از برخى روايات دريافت مى شود که علامت حتمى ظهور سه مورد است: صيحه به نام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در شب نيمه ماه مبارک رمضان، ظهور سيد حسنى، وخروج سفيانى.

:: زيارت عاشورا، حديث قدسى ::

سوال :

آيا اين فقره جزء زيارت عاشوراست: «اللهم خصَّ أَنت اوّل ظالم باللعن مني وابدأ به أولاً، ثمّ الثّاني والثّالث والرابع، اللهم العن يزيد خامساً، والعن عبيدالله بن زياد وابن مرجانة وعمربن سعد وشمراً وآل ابي سفيان وآل زياد وآل مروان إلى يوم القيامة؛ بار خدايا نخستين ظالم را از جانب من به لعن ونفرين مخصوص کن واين کار را از او آغاز فرما. پس از او بردومى وسومى وچهارمى لعنت فرست. خدايا در نوبت پنجم يزيد را لعنت کن ونيز بر عبيدالله بن زياد، ابن مرجانه، عمربن سعد، شمر، خاندان ابوسفيان، خاندان زياد ومروانيان تا روز قيامت لعنت ونفرين فرست»؟ آيا فقره مذکور از ابتدا جزء زيارت عاشورا بوده يا جزء برساخته هايى است که در گذر زمان جزء زيارت انگاشته شده است؟ باتوجه به اين که امامان بزرگوار ما بيش از هرکس برحفظ موجوديت وکيان اسلام اصرار داشتند چگونه مى توان پذيرفت که چنين زيارتى از ناحيه آنان صادر شده باشد؟ در روزگارى که افراد را به صرف شيعه تشيّع به قتل مى رساندند امامان چگونه اين فرصت را يافتند که چنين زيارتى را به خصوص با داشتن فقره يادشده نشر دهند؟ منظور از «الرابع» در فقره يادشده چه کسى است؟

جواب :

بله اين فقره جزء زيارت عاشوراست واين زيارت حديثى قدسى مى باشد واز ناحيه بارى تعالى صادر شده است. ديگر اين که لعن کردن ظالمان منافاتى با حفظ کيان اسلام ندارد ودر قرآن کريم ده ها بار ظالمان مورد لعن واقع شده اند. منظور از «الرابع» در فقره يادشده ـ به قرينه «اللهم العن يزيد خامسا» ـ شخص معاويه است.

:: شرح فقره اى از زيارت ناحيه ::

سوال :

فرمايش حضرت حجة عجل الله تعالى فرجه الشريف را که مى فرمايند: «ناشرات الشعور؛ با موهاى آشکار» بدين نحو مى توان تصوير نمود: در گذشته ميان عرب متعارف بود که هرگاه زنى عزيزى را از دست مى داد تا پايان عمر در مصيبت او سوگوار مى ماند وحتى از تبسم وخنده نيز خود را محروم مى نمود. اين زنان در چنين حالاتى به نشانه شدت سوگوارى موهاى تافته خود را ميان عبا مى گشودند. اين رسم هنوز در عراق وشايد برخى از مناطق عربى موجود است. معناى فرمايش پيش گفته حضرت آن طور که برخى گمان مى کنند چنين نيست که زنان حرم سيدالشهدا عليه السلام در حالى از خيمه ها بيرون آمدند که سر وموهاى شان العياذ بالله پيدا وآشکار بود. بنابراين معناى «ناشرات الشعور» آن است که بانوان حرم حسينى به نشانه شدت مصيبت تافته هاى مبارک موهاى خود را در زير مقنعه گشودند والبته پيش از آن، در اطاعت امر سيدالشهدا عليه السلام، مقنعه هاى خود را در نهايت استوارى برسر بستند. حضرت سيدالشهدا عليه السلام از آن رو اين دستور را داده بود تا مبادا هنگام مصيبت وفاجعه حجاب آنان مخدوش شود.

آيا تفاصيل فوق مربوط به جناب آية الله العظمى سيد صادق حسينى شيرازى دام ظله مى باشد؟

جواب :

بله، مضمون فرمايش ايشان همان است که در بالا گفته شد. معظم له در خطابه يادبودى که در شب يازدهم محرم الحرام 1425ق ايراد فرمودند به اين معنا تصريح فرمودند. متن نگار يافته اين سخنرانى بين مؤمنان توزيع شد واز سايت معظم له قابل دريافت است. گفتنى است که در اين فقره از زيارت به جاى الناظر نظير «بارزات الشعور» يا «مظهرات الشعور»، تعبير «ناشرات الشعور» آمده واين به نوبه خود مؤيد نظريه فوق است.

:: فضيلت عفو وتعارض آن با امور ديگر ::

سوال :

چرا با اين که اهل بيت عليهم السلام به فضيلت اخلاقى گذشت معروف بودند، حضرت زهرا سلام الله عليها نسبت به خليفه اول ودوم گذشت نکردند؟

جواب :

حضرت زهرا سلام الله عليها مى دانستند که چنين عفوى يارى رساندن به ظالم وکمک کردن به ستم هاى عظيم و پى درپى در طول تاريخ است.

:: تأليفات ائمه عليهم السلام ::

سوال :

معروف است که ائمه عليهم السلام داراى تأليفات بوده اند ولى بنده در اين زمينه جز صحيفه سجاديه ورسالة الحقوق والرسالة الذهبية را نمى شناسم. آيا پيشوايان ما غير از اين موارد نوشتارهاى ديگرى نيز داشته اند؟

جواب :

امامان معصوم عليهم السلام به دليل شرايط ووضعيت دشوار روزگارشان به تعليم وبالابردن آگاهى مردم واملاى احاديث شريفى از خدا وپيامبر صلى الله عليه وآله وسلم واميرمؤمنان عليه السلام اهتمام داشتند ودر اين خصوص کتابخانه اى غنى وسرشار از معارف اسلامى ودانش هاى لازم براى زندگى فردى واجتماعى وسياسى و... برجاى نهادند. نهج البلاغه، نهج الفصاح، غررالحکم، اصول کافى، تحف العقول، ارشاد مفيد، ارشاد ديلمى، بحارالانوار، وسائل الشيعه، احتجاج وديگر منابع ومصادر مهم روايى.

:: حضرت امير عليه السلام ومطالبه حق خود ::

سوال :

آيا حضرت امير عليه السلام حق خود را از خلفاى سه گانه مطالبه مى فرمودند؟

جواب :

بله وخطبه هاى ايشان نظير خطبه شقشقيه گواه اين مدعاست.

:: علامات ظهور و نااميدى از ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف ::

سوال :

آيا يکى از علامات ظهور امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف يأس از ظهور آن حضرت است بدين معنا که مردم بگويند: ايشان ظهور نخواهد کرد؟

جواب :

هرگز، اين مطلب از علامات ظهور نيست.

:: حضرت امير عليه السلام وتقيه ::

سوال :

آيا حضرت امير عليه السلام هنگام خلافت خلفاى سه گانه از تقيه نيز استفاده مى کردند؟

جواب :

در برخى موارد.

:: اسماء الله، مؤنث يا مذکر ::

سوال :

چرا اسما وصفات خداى تعالى همگى مذکر است ومثلاً گفته مى شود: «هوالله». هيچ گاه نمى گويند «هى الله».

جواب :

نام ها وصفات خداى متعال به اعتبار لفظ مذکرند. از اين رو ضميرى که به آن ها برمى گردد مذکر است. وانگهى ضماير وعلائم تأنيث همگى مختص مؤنث - حقيقى ومجازى - اند، اما ضماير وعلامات مذکر مخصوص مذکر نيستند بلکه کاربردشان اعم از مذکر است ودر خصوص چيزهايى که نه حقيقتاً مذکرند ونه مؤنث نيز به کار مى روند.

:: ولايت حضرت اباالفضل العباس عليه السلام ::

سوال :

بنده شنيده ام که درباره حضرت قمر بنى هاشم عليه السلام گفته اند او قهرمان زمين و آسمان است.

قهرمان بودن آن حضرت در زمين براى همگان امر شناخته شده اى است ولى منظور از قهرمانى آن حضرت در آسمان چيست؟ آيا اين همان معناى ولايت تکوينى نيست؟

جواب :

شايد معناى قهرمان آسمان اين باشد که ايشان قهرمان و دلاور نترسى است که شجاعت خود را از جانب آسمان دريافت داشته است. البته آنچه شما احتمال داده ايد نيز بعيد نيست؛ زيرا مولاى ما قمر بنى هاشم عليه السلام پس از امامان معصوم عليهم السلام شايستگى و اهليت اين مقام را داراست.

:: ولايت تکوينى ::

سوال :

آيا ولايت تکوينى مانند عصاى حضرت موسى يا ماجراى پرندگان حضرت ابراهيم عليه السلام نوعى معجزه است يا معناى ديگرى دارد؟ از حضرتعالى تقاضامندم معناى ولايت تکوينى امام معصوم را توضيح دهيد.

جواب :

آرى، ولايت تکوينى از مقوله رفتارهاى معجزه گونه است که افراد عادى از آوردن مثل آن عاجزند؛ مانند ماجراى پرندگان چهارگانه يا نسوختن در آتش در خصوص حضرت ابراهيم عليه السلام و نيز عصاى موسى عليه السلام و يد بيضا، شکافتن دريا و نيز شفا يافتن نابيناى مادرزاد و زنده کردن مردگان به دست حضرت عيسى عليه السلام. ايشان از گل پرنده اى مى ساخت و پس از آن که در آن مى دميد جان مى گرفت و پرنده زنده اى مى شد. همچنين آوردن تخت بلقيس از سبا به نزد سليمان نبى که به دست آصف صورت گرفت نيز از همين مقوله است و همچنيناست معجزات پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله وسلم مانند شق القمر و نيز معجزات امامان معصوم عليهم السلام مانند ردالشمس و گستردن عدالت و داد در زمين و ميان مردم به دست مبارک حجة بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشريف.

:: دعاى صنمى قريش ::

سوال :

اين جانب جوانى هستم که مايلم در خصوص دعاى صنمى قريش و دليل آن پرستش کنم و مى خواهم بدانم مفهوم شيعه و موضع آن نسبت به خلفا چيست؟

جواب :

خداى متعال در قرآن از شيعه ياد کرده و آنان را تا بدان جا ستوده که نام شيعه را به خليل خود ابراهيم عليه السلام پيشکش فرموده است: «وإن من شيعته لابراهيم؛ و بى گمان ابراهيم نيز از شيعيان اوست».(صافات (37)، آيه 83)

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم نيز اين نام را به پيروان على عليه السلام مرحمت فرمود و اين هنگامى بود که جبرئيل اين گفتار خداى متعال را نازل کرد: «إن الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خير البرية؛ در حقيقت کسانى که ايمان آورده و کارهاى شايسته کرده اند، آنانند که بهترين آفريدگانند».(بينة (98)، آيه 7)

در اين هنگام رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم به حضرت امير عليه السلام خطاب کردند و فرمودند: «هم والله أنت وشيعتک؛ به خدا قسم آنان تو وشيعيانت هستند».(وسائل الشيعه، کتاب الامر بالمعروف، باب 17 از ابواب الامر والنهي، حديث 19)

از سوى ديگر قرآن ولايت برمردم را فقط براى خداى متعال، پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم، اميرالمؤمنين على و يازده فرزند ايشان عليهم السلام مقرر داشته است.

قرآن فرموده است: «إنّما وليّکم الله ورسوله والّذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزکاة وهم راکعون. ومن يتول الله و رسوله والذين آمنوا فان حزب الله هم الغالبون؛ ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست وکسانى که ايمان آورده اند:همان کسانى که نماز برپا مى دارند ودر حال رکوع زکات مى دهند وهر کس خدا و پيامبر او وکسانى را که ايمان آورده اند ولى خود بداند پيروز است؛چرا که حزب خدا همان پيروزمنداند». (مائده (5)، آيات 55، 56)

رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم اين سخن خداى متعال را هنگام مراجعت مسلمانان از حجة الوداع در غدير خم ابلاغ کرد و على عليه السلام را به عنوان اميرالمؤمنين و خليفه پس از خود نصب فرمود و از مردم براى آن جناب بيعت گرفت. نخستين کسانى که با آن جناب بيعت کردند ابوبکر و عمر بودند که به ايشان گفتند: «بخ بخ يا على اصبحت مولاى ومولى کل مؤمن ومؤمنة؛ به به! زهى شرف اى على! مولاى من و هر مرد و زن مؤمنى شدى».(ينابيع المودة، ج2، ص249)

ولى اين دو تن پس از ارتحال پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم و طى آن ماجراى معروف، حضرت على عليه السلام را از خلافت کنار زدند. حضرت امير عليه السلام خود در خطبه شقشقيه نهج البلاغه فرموده اند: «اما والله لقد تقمصها فلان وإنه ليعلم أن محلى منها محل القطب من الرحى؛ آگاه باشيد که فلان (ابوبکر) خلافت را چون جامه اى برتن کرد و قطعاً مى دانست که جايگاه من نسبت به آن چونان محور است به آسياب». (نهج البلاغه، خطبه سوم)

از سوى ديگر خداى متعال در قرآن کسانى که پيامبرش را آزار دادند يا به واسطه آزردن خاندانش او را آزردند، لعنت کرده و فرموده است: «إن الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة وأعدلهم عذابا مهينا؛ بى گمان کسانى که خدا و پيامبر او را آزار مى رسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و برايشان عذابى خفت آور آماده ساخته است». (احزاب (33)، آيه 57.)

براى آگاهى بيشتر در اين زمينه به خطبه پيش گفته در نهج البلاغه و نيز کتاب الغدير نوشته علامه امينى مراجعه شود.

:: وظيفه مؤمنان در زمان غيبت ::

سوال :

در زمان غيبت کبرا انجام دادنِ چه کارى برمؤمن واجب است؟

جواب :

براى فراهم ساختن مقدمات ظهور، انجام دادن اين امور برهمه مؤمنان واجب است:

1. دعا براى فرج، چرا که پيشوايان دين ماعليهم السلام به ما امر کرده اند که براى تعجيل در فرج آن حضرت عجل الله تعالى فرجه الشريف دعا کنيم و فرموده اند: فرج شما نيز در آن است.

2. انتظار فرج، بدين معنا که فرهنگ قرآن و اهل بيت عليهم السلام را در خود متجلى سازيم و پس از آن بکوشيم اين فرهنگ مترقى و بى بديل را در محيطهاى اسلامى و جهانى گسترش دهيم و در اين راه از تمام توان خود و وسايل مختلف نظير رسانه هاى گروهى استفاده کنيم و بکوشيم با حکمت و موعظه حسنه و از طريق دستگاه امام حسين عليه السلام و نهضت اصلاحى و اهداف انسانى و بى همتاى او به نشر اين فرهنگ کمک کنيم.

3. براى آگاهى بيشتر نسبت به تکاليف مؤمنان در زمان غيبت به کتاب هاى مکيال المکارم و نجم الثاقب مراجعه شود.

:: آرامگاه پيامبر ::

سوال :

آيا رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در حجره عايشه به خاک سپرده شد؟

جواب :

آن حضرت در حجره مخصوص خود به خاک سپرده شد که کوچک بود و بيش از ده نماز گزار - در حال ايستاده - جا نداشت.

:: فرزندان اميرالمؤمنين عليه السلام ::

سوال :

آيا حضرت امير عليه السلام فرزندانى به نام هاى ابوبکر و عمر داشتند؟

جواب :

آن حضرت فرزندانى به نام هاى ابوبکر و عمر و عثمان داشتند و نام گذارى فرزندشان به نام عثمان به سبب مِهر حضرت نسبت به صحابى جليل عثمان بن مظعون قريشى است. ايشان از سابقان و چهاردهمين مردى است که بدين اسلام درآمد و در هر دو هجرت و نيز جنگ بدر شرکت داشت و از شمار کسانى است که در زمان جاهليت شراب را حرام و ناروا مى شمرد. گفته اند: او نخستين کسى است که در بقيع به خاک سپرده شد و اولين شخص از مهاجران است که در مدينه در گذشت. نقل شده است که رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم فرمان داد تا تشييع کنندگان، جنازه او را برزمين نهادند و آن حضرت چندين بار برآن بوسه زد و به درون قبر او رفت و آن را هموار کرد و به دست مبارک خود برآن لحد نهاد.

ووجه تسميه? دو فرزند ديگر حضرت اميرمؤمنان عليه السلام به اين جهت بوده که آن از اسم هاى معروف وکينه هاى مشهور آن زمان بوده است واختصاصى به آنان نداشته است.

:: ازدواج دختر اميرالمؤمنين عليه السلام با عمر ::

سوال :

ازدواج ام کلثوم دختر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام با عمر - که وهابيان آن را دليلى برعدالت عمر مى دانند - چقدر صحت دارد؟ اگر اين ازدواج از سر تهديد صورت گرفت، نوع تهديدى که از سوى عمر متوجه حضرت اميرالمؤمنين شد، چگونه بود؟

جواب :

اين خبر صحيح نيست و زن دادن به کسى نشان دهنده عدالت کسى نيست.

:: صفات شيعيان ::

سوال :

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: «شيعتنا المتباذلون في ولايتنا، المتحابون في مودتنا، المتزاورون في احياء امرنا، الذين ان غضبوا لم يظلموا، وإن رضوا لم يسرفوا، برکة على من جاوروا سلم لمن خالطوا؛

معناى اين گفتار حضرت چيست؟

جواب :

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در اين حديث به بيان ويژگى هاى شيعيان خود پرداخته است.

اين ويژگى ها چنين است:

آنان دارايى و مقام و آبروى خود را در راه ولايت اهل بيت عليهم السلام و گسترش آن بذل مى کنند.

معيار مهرورزى و دوستى در ميان آنان دوستى اهل بيت عليهم السلام است.

از اين رو با کسى که اهل بيت عليهم السلام را دوست ندارد دوستى نمى کنند، هر چند از نزديکان و بستگانشان باشد.

به ديدار همديگر مى روند و هدفشان از اين کار زنده داشتن امر اهل بيت عليهم السلام است. از اين رو در ديدارهايشان به لهو و لعب يا چيزى که اهل بيت عليهم السلام آن را نپسندند، نمى پردازند.

به هنگام خشم حلم مى ورزند از اين رو خشمشان به ديوانگى و خيره سرى و رفتار بى خردانه و ستمگرى منجر نمى شود.

هنگام خشنودى حکيمند. اگر از کسى خشنود شوند، اين خشنودى باعث نمى شود او را بيش از آنچه سزاوار است بستايند. همچنين خشنودى آنان به ناسپاسى و سرکشى نمى انجامد.

اما به واسطه حلم و حکمت و خردشان براى مجاوران و کسانى که با آنان همزيستى دارند، مايه برکتند.

از آن جا که دين دار و مؤمنند، دست تجاوز به سوى کسى دراز نمى کنند، لذا نسبت به کسانى که با آنان معاشرت دارند، بى آزارند و ديگران از آنان ايمن و آسوده اند و چنان که مى دانيم مسلمان کسى است که مسلمانان از دست و زبان او ايمن باشند.

:: زنان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم ::

سوال :

آيا زنان پيغمبرصلى الله عليه وآله وسلم در يک خانه زندگى مى کردند؟

جواب :

هر يک از زنان آن حضرت حجره کوچکى داشت که مخصوص او بود.

:: عصمت حضرت قمر بنى هاشم عليه السلام ::

سوال :

نظر حضرتعالى در خصوص عصمت حضرت اباالفضل العباس عليه السلام چيست؟

جواب :

حضرت قمر بنى هاشم عليه السلام از رهگذر تقوا و دانش و اخلاق و سيره نورانى اش به درجه عصمت صغرا نائل شدند؛ چراکه در روايات آمده است عصمت کبرا مخصوص چهارده معصوم عليهم السلام است.

:: تخريب قبور ائمه ::

سوال :

همچنان که مى دانيم بسيارى از امراى عباسى کوشيدند تا بارگاه ائمه عليهم السلام را ويران کنند ولى به اسبابى همچون معجزات الهى موفق به اين کار نشدند. پس چگونه وهابى ها توانستند قبور ائمه بقيع عليهم السلام را ويران کنند؟

جواب :

عباسيان کوشيدند اثرى از قبر باقى نماند و نشانى از آن برجا نگذارند اما نتوانستند و فقط بقعه هاى مشرف و قبود مطهر را ويران کردند. همان طور که وهابيان با بقاع متبرک و بارگاه امامان پاک چنين کرده اند.

در حقيقت خرابى بارگاه فرزندان پيامبر تا به امروز، دليلى برجفاى وهابيان نسبت به پيامبر آنان و زير پانهادن فرمان خداى متعال است که فرمود: «قل لا أسألکم عليه اجراً الاّ المودة في القربى؛ بگو به ازاى رسالت پاداشى از شما نمى خواهم مگر مودت خويشاوندان». (شورى (42)، آيه 23.)

:: ارث حضرت زهرا عليهاالسلام ::

سوال :

آيا حضرت زهرا عليهاالسلام در خانه و املاک پيامبر حقى داشت؟

جواب :

در احکام ارث آمده است: هرگاه ورثه متوفا منحصر به يک نفر باشد، کل ما ترک به او مى رسد. رسول گرامى اسلام صلى الله عليه وآله وسلم در حالى از جهان رخت بربست که تنها يک دختر از خود برجا نهاد. از اين رو پس از خارج کردن حق زنان پيامبر (يک هشتم) آن بانوى گرامى تنها وارث رسول خدا بود.گفتنى است که همسران متوفا از عين زمين و قيمت آن سهمى نمى برند و تنها از قيمت ساختمان ارث مى برند.

:: برترى جسمى امام ::

سوال :

گفته اند: «معصوم از نظر جسمى در نهايت کمال قرار دارد. از اين رو مانند ديگران براثر اسباب طبيعى نظير بيمارى و پيرى و جز آن فوت نمى کند و تا کسى او را مسموم نکند يا به قتل نرساند، رحلت نمى کند». نظر حضرتعالى در اين باره چيست؟

جواب :

در طب قديم و جديد ثابت شده است که اگر آدمى مى دانست که با چه شيوه اى از تغذيه، ميان عناصر موجود در بدن توازن ايجاد کند، هزاران سال عمر مى کرد. امامان معصوم ما عليهم السلام به خوبى از اين مطلب آگاهى دارند. از اين رو اگر به قتل نمى رسيدند، عمر درازى مى کردند، همان طور که امام ما حضرت مهدى منتظر عجل الله تعالى فرجه الشريف تا به امروز بيش از يازده قرن عمر کرده است.

:: تشکيک در مظلوميت حضرت زهرا عليها السلام ::

سوال :

برخى اظهار داشته اند که ماجراى قتل حضرت محسن عليه السلام و شکستن پهلوى حضرت زهرا عليهاالسلام را نه مى توان تأييد و نه انکار کرد ولى روايتى را که براساس آن خانه حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را محاصره کردند و کوشيدند آن را بسوزانند را قبول داردند ... آيا اين نظريه در عقايد شيعه خللى وارد مى کند؟

جواب :

با وجود روايات و نقل هاى تاريخى و شواهد فراوان مجالى براى تشکيک در مظلوميت آن بانو و مصيبت او باقى نمى ماند. ايشان خطاب به پدر بزرگوارشان مى فرمود:

«صُبت علىّ مصائب لوأنّها صُبت على الايام صرن لياليا؛ چنان مصيبت هايى برسرم آمد که اگر برسر روز روشن مى آمد، به شام تار مبدل مى شد.»

گذشته از اين که گفته ابوبکر که هنگام مرگ مى گفت: «کاش به خانه فاطمه عليهاالسلام يورش نمى آوردم». پرده از اين فاجعه عظيم برمى دارد.

:: عالم ذر ::

سوال :

حقيقت عالم ذر چيست؟ آيا برگزيدن پيامبران و انتخاب پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم به عنوان آخرين پيامبر و حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف به عنوان آخرين وصى مربوط به آن دوران است؟

جواب :

حقيقت عالم ذر همان است که قرآن فرموده: «واذ اخذ ربک من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم وأشهدهم على أنفسهم ألست بربکم قالوا بلى؛ و هنگامى که پروردگارت از پشت فرزندان آدم ذريه آنان را برگرفت و ايشان را برخودشان گواه ساخت که آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا، گواهى داديم». (اعراف (7)، آيه 172.)

در تفسير تقريب القرآن آمده است: «در تفسير اين آيه دو قول هست: براساس قول نخست خداى متعال تمام ذريه حضرت آدم را مانند ذراتى از پشت او بيرون آورد و سپس خود و آفرينشش را برآنها معرفى کرد. اگر اين نبود هيچ کس پروردگار خود را نمى شناخت، آن شناسايى پايدار در اندرون بشر پايدار ماند ولى آن صحنه از ياد رفت.

قول دوم مى گويد: اين آيه مانند کلامى عرفى است که شيوه تمثيل در آن به کار رفته است. روشن است که قول اول هيچ مشکلى ندارد زيرا خداى متعال برهر کارى قادر است». (سيد محمد شيرازى، تقريب القرآن الى الاذهان، ج9، ص267.)

در همان عالم است که انبيا و اوصيا شايستگى خود را در پذيرش و تسليم در برابر خدا نشان دادند و از سوى خدا بدين منصب برگزيده شدند. اين سخن براساس رواياتى است که در اين خصوص صادر شده است. از سوى ديگر رواياتى در دست داريم که براساس آن ها، سجود فرشتگان برآدم از اين رو بود که پيامبر خاتم و خاندان گرامى شان عليهم السلام در صلب اويند. چنان که گويا خداى متعال پيش از خلقت آدم بلکه عالم (چنان که در برخى روايات آمده،) انوار آن ذوات مقدس را آفريده و خلقت عالم و آدم مقدمه اى براى آفرينش پيامبر خاتم و خاندانش عليهم السلام بوده است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

وقف

No image

کفارات

No image

دیات

No image

ولایت

No image

اخلاق وآداب اسلامى

پر بازدیدترین ها

No image

روزه

No image

طهارت

No image

ازدواج

No image

خمس

No image

هبه

Powered by TayaCMS