گفتار در احکام مربوط به ظرفها
مساءله 1 - ظروف کفار مانند ظروف غير کفار مادام که يقين به ملاقات با آن با نجاست داراى رطوبت مسرى نداشته باشيم محکوم به طهارت است همچنين غير ظروف از لباس و فرش و غير آنها که دردست کفار است اما چيزى که از جنس پوست باشد و بدانيم از پوست حيوانى درست شده که خون جهنده دارد و نيز بدانيم که آن حيوان طبق مراسم اسلام ذبح نشده و بدانيم که قبلا آن شى ء در دست مسلمانى بوده محکوم به نجاست است و غير پوست يعنى گوشت و بيهى که در دست آنان است و بلکه در بازار ايشان است با شرائطى که گذشت محکوم به نجاست است .
مساءله 2 - حرام است بکار بستن ظروف طلا و نقره درخوردن و نوشيدن و ساير استعمالات مانند تطهير از حدث و خبث و غير آن و آنچه در اين باب حرام است خوردن و نوشيدن از آن ظروف است و يا در آنست نه اينکه خوردنى و نوشيدنى را از داخل آن براى غير خوردن بردارند و نه خود آن شى ء خوردنى و نوشيدنى و بنابراين اگر در روز ماه رمضان از آن ظرف غذائى مباح سر بکشد و يا شربتى حلال بنوشد افطارش افطار بحرام نيست هرچند که بخاطر خوردن و نوشيدن از آن ظرف عمل حرامى مرتکب شده است همه اينها درباره خوردن و نوشيدن بود.
و اما در غير اين دو عمل تنها استعمال ظرف طلا و نقره حرام است پس اگر با دست آب از آن ظرف بردارد و وضوء بگيرد تنها آب برداشتن حرام است نه وضوئش و آيا برداشتن غذا و ميوه در اين گونه ظروف براى خوردن بدان جهت که مقدمه حرام است نيز استعمال است تا از باب حرمت مطلق استعمال حرام باشد و در نتيجه برداشتن آن بعنوان استعمال يک حرام و خوردنش حرامى ديگر باشد يا نه ؟ مورد تاءمل و اشکال است هرچند که حرام نبودن دومى خالى از قوت نيست .
و اما استعمال اينگونه ظروف در نهادن آن ها در طاقچه و روى ميز براى صرف زينت حرام نيست هرچند که نزديک تر به احتياطخوددارى از آن است .
زينت نکردن مساجد و مشاهد مشرفه با طلا و نقره بهتر و به احتياط نزديک تر است و اما نگهدارى ظروف طلا بدون اينکه آنرا استعمال کنند حرام نيست واحتياط آن است که از ظرف هائى که قاب آن طلا و نقره است بطورى که اگر ظرف اصلى را از قاب جدا کنند قاب به تنهائى نيز ظرفى مستقل شمرده شود اجتناب شود و اما در موردى که قاب جداى از ظرف خودش ظرف نيست اين احتياط واجب نيست و همچنين در ظرفى که آب طلا و يا آب نقره دارد و يا با طلا يا نقره زينت شده است و ظرف ساخته شده از ممزوج از طلا و نقره بحکم ظرف طلا و نقره است هرچند که بآن ظرف طلا بگويند و نه نقره و اما اگر طلا يا نقره با فلزى ديگر ممزوج شود و از آن ظرفى بسازند اگر بآن طلا يا نقره صادق باشد حکمش حرمت استعمال است و گرنه نه .
مساءله 3 - ظاهرا منظور از ظروف در مورد بحث تنها ظروفى است که کاربردش در خصوص خوردن و نوشيدن و طبخ و شستشو کردن و خمير کردنست نظير کاسه و کوزه و پياله و ديگ و پاتيل و قدح و طشت و سماور و قورى و فنجان بلکه و کوزه قليان و نعلبکى و بنابراحتياط قاشق نيز و بنابر استعمال مثل سرقليان و سرچپق و غلاف شمشير و خنجر و کارد و صندوق و قاب دعا و قاب ساعت و قنديل و خلخال حرام نيست هرچند که توخالى باشد و در اينکه آيا شامل هاون و مجمر عود و ظرف مخصوص بخور دادن و ظرف غاليه و معجون و ترياک و امثال اينها مى شود يا نه ترديد و اشکال هست و بهمين جهت احتياط ترک نشود.
مساءله 4 - همانطور که خوردن و نوشيدن از ظروف طلائى و نقره اى و گرفتن آن به لب و گرفتن لقمه از آن حرام است همچنين خالى کردن غذاى داخل آن در ظرفى ديگر و براى خوردن و نوشيدن از ظرف دوم نيزحرام است بله اگر منظور از اين کار رهائى از ارتکاب حرام باشد عيبى ندارد بلکه نه تنها اين مقدار استعمال عيبى ندارد خوردن و نوشيدن از ظرف دوم نيز حرام نيست بلکه بعيد نيست که در صورت اول هم بگوئيم آنچه حرام است صرف خالى کردن غذا و برداشتن آن و ريختن در ظرف ديگر است اما بعد از ريختن در ظرف دوم ديگر حرمتى ندارد و بنابراين اگر آن کسى که غذا را از ظرف طلائى يا نقره اى بظرف ديگر مى ريزد و نزد اشخاص مى گذارد غير خورنده غذاست (مثلا ميزبان و يا خادم او است ) تنها او عمل حرام را مرتکب شده نه آنهائى که آن غذا و يا نوشيدنى را مصرف مى کنند.
بله اگر پذيرائى کننده به دستور خورنده غذا را ازظرف طلائى و نقره اى بردارد بعيد نيست بگوئيم هردو مرتکب حرام شده اند پذيرائى کننده اين حرام را مرتکب شده که ظرف طلائى يا نقره اى را استعمال کرده و آمر مرتکب اين حرام شده که او را امر به منکر کرده بنابراين گناهکار بودن آمر مبنى بر فتوى است که امر به منکر نيز مانند خود منکر حرام باشد همچنانکه بعيد نيست چنين باشد.
مساءله 5 - ظاهرا وضو گرفتن از ظرفهاى طلا و نقره مثل وضوء گرفتن از ظروف غصبى باشد يعنى وضوء با ارتماس در آن باطل و با برداشتن آب از آن در صورت انحصار آب در آن آب نيز باطل و با بودن آبى ديگر وضوء با آن ظرف صحيح است .