فصل - چيزهائى که براى آن وضو گرفته مى شود
چيزهائى که براى آن وضو گرفته مى شود چند قسم است :
اول - چيزهائى است که وضوء درصحت آن دخالت دارد مانند نماز و طواف
دوم - در برطرف کردن حرمت آن مؤ ثر است مانند لمس کردن خطوط قرآن کريم .
سوم - در کمال آن دخالت دارد مانند قرائت قرآن کريم
چهارم - در برطرف کردن کراهت از اعماليکه انجام آنها بدون داشتن وضوء مکروه است مؤ ثر است چون خوردن در حال جنايت که اگر شخص جنب وضوء بگيرد آن کراهت برطرف مى شود.
اما قسم اول :
پس وضوء شرط است براى نماز چه واجب و چه نافله چه اداء و چه قضاء و قضاء چه از خود مکلف باشد و چه از ديگرى و نيز در انجام اجزائى که از نمازش فراموش کرده و باحتياط نزديکتر آن است که در دو سجده سهو نيز وضوء داشته باشد هرچند که قوى تر از اين بنظر مى رسد که در سجده سهو نيز شرط نيست و همچنين در طوافيکه جزء حج و عمره واجب ميباشد شرط است و باحتياط واجب در طواف عمره مستحبى نيز شرط است .
اما قسم دوم :
پس وضوء شرط است براى جائز شدن برخورد بدن با خطوط قرآن و بنابراين لمس کردن آن بر کسى که وضوء ندارد حرام است و در اين تکليف هيچ فرقى بين آيات و کلمات و حروف و مد و تشديد و اعراب قرآن نيست اسماء خدايتعالى و صفات خاصه به آن حضرت نيز در اين حکم ملحق بقرآن است هرچند که در غير قرآن باشد.
و اما اينکه آيا اسماء انبياء و امامان عليهم السلام و ملائکه نيز ملحق به آن هستند يا نه محل تاءمل و اشکال است البته نزديکتر به احتياط آنستکه بدون وضوء به آن اسماء و مخصوصا دو نوع اول لمس نکند.
مساءله 1 - در حرمت لمس کردن - خطوط قرآن و ملحقات آن - فرقى بين اجزاء بدن نيست چه با اجزاء ظاهرى باشد و چه باطنى (چون زبان )، بله جواز تماس دادن مو با خطوط قرآن بعيد نيست همچنانکه بين انواع خطوط فرقى نيست و همه آنها مشمول اين حکم است چه خط متداول و مرسوم و چه متروک و همچنين فرقى نيست بين انواع کتابت چه با قلم نوشته شده باشد و چه با چات و يا عکس بردارى و امثال آن .
اما قسم سوم :
چند قسم است که ذکر همه آنها در اين کتاب مختصر مناسب نيست و در اينکه وضو گرفتن خودش عملى مستحب باشد تاءمل است .
مساءله 2 - مستحب است براى کسى که وضوء دارد مجددا وضوء بگيرد و ظاهرا وضوء گرفتن براى نوبت سوم و چهارم و بيشتر جائز باشد و اگر بعد از وضوء تجديدى فهميد که با وضوء نبوده وضوئش صحيح است و احتياج به وضوء ديگر نيست .