فصل نهم : اسراف در مخارج شخصی و خانوادگی

فصل نهم : اسراف در مخارج شخصی و خانوادگی

فصل نهم : اسراف در مخارج شخصي و خانوادگي

نيازمندي هاي شخصي.

آفرينش انسان به گونه اي صورت گرفته که ناچار است براي بقا و تأمين حيات خود دست به دامان عواملي بشود که ادامه زندگي را براي او امکان پذير سازد. شايد کمتر موجودي را بتوان پيدا نمود که به اندازه انسان حيات طبيعي اش در معرض خطر بوده و تا اين حد به کمک عوامل محافظ نيازمند باشد.

خداوند حفظ نفس را بر بشر واجب کرده و در اين راستا تأمين نيازمنديهاي بقاي خود و خانواده اش را بر او لازم نموده است.

در اين ميان، گروهي از مردم آن چنان در اين جهت افراط مي کنند که در اين راه هيچ مرز و قانوني به جز تمتع بيشتر نمي شناسند و در مقابل عدّه اي نيز، با وجود قدرت و تمکّن مالي از انفاق بر خويش و اهل و عيال خود بخل مي ورزند.

آيا از نظر اسلام، حدّي براي اين گونه خرج ها و مصرف ها وجود دارد و اگر دارد آن حدّ کدام است.

قبل از آن که به قسمتي از نيازمندي هاي انسان در جهات مختلف و حدود مشروع ارضاي آنها اشاره شود؛ يادآوري اين نکته لازم است که - همان گونه که مکرّراً گفتيم - اسلام، نه تنها از پاسخگويي معقول به تمامي احتياجات طبيعي انسان منعي به عمل نياورده؛ بلکه بر تأمين کامل و صحيح کليّه خواسته هاي مادّي و جسمي او پا فشاري و تأکيد هم دارد و اين يک اصل مهمّي است که پايه تمامي موضوعات اين بخش را تشکيل مي دهد. اکنون بحث را تحت عناوين نيازمندي هاي مختلف انسان، پي مي گيريم.

1. تغذيه کامل.

از مهم ترين عوامل حفظ بقا براي هر موجود زنده و از آن جمله انسان، عامل تغذيه و کيفيّت آن است. خداوند، مخازن طبيعت را سرشار از مواد مختلف مورد نياز انسان قرار داده و شايد به دليل تنوّع در مأکولات و تمتّع هر چه بيشتر بندگانش، تمامي آن را در يک مادّه مأکول جمع نکرده است؛ بلکه آنها را در انواع گوناگون غذاها و ميوه ها و غير آن پراکنده و توزيع فرموده است و به انسان اجازه داده تا براي تأمين کليّه نيازمندي هاي خويش از مواد متنوع غذايي بهره برداري نمايد و حتي براي ادامه حيات بشر بدو فرمان (اکل و شرب) نيز صادر فرموده است و آن کساني را که نعمت ها و رزق هاي پاک خداوند را بر خود و ديگران تحريم مي کنند، به عقاب و بازخواست کشانده است.(1) در سيره نبىّ اکرم ْ نيز آمده است که آن حضرت در تغذيه خود از کليّه طعام ها و مواد مختلف غذايي استفاده مي فرمود.(2).

بهره جويي ناقص و محدود از مواد غذايى، چه بسا جسم را ضعيف و دچار اختلال و کمبود سازد، و آن هم پيامدهايي به جز کاهش مقاومت بدن در برابر هجوم امراض و عوارض گوناگون نخواهد داشت و حتي در بسياري از موارد، اعصاب و روان آدمي نيز از تأثير زيانبخش آن بي نصيب نمي ماند. در اين زمينه حضرت صادق ژ در حديثي فرمودند:.

اگر کسي که چهل روز گوشت نخورد، به بدخلقي دچار مي شود.(3).

لذا در کلمات حضرات معصومين ه بر روي اکثر مواد خوراکي و غذايي تأکيد و سفارش شده و خواص لازم هر کدام و آثار مثبت هر يک از آنها بر جسم و روان بيان شده و حتي استفاده از گوشت انواع حيوانات و پرندگاني که خوردن آنها حلال است، توصيه و تشويق شده و همين طور روايات بسياري در زمينه انواع ميوه ها و فوايد آن و اقسام مختلف حبوبات و خواصّ آن و نيز اصناف ديگري از موادّ خوراکي که هر يک دربردارنده جزيي از ويتامين ها و ساير مايحتاج بدن است، وجود دارد که ذکر حتي قسمتي از آن از وضع و هدف اين نوشته بيرون است.(4).

اسراف در طعام.

ممکن است عدّه اي از متديّنان ما فکر کنند، اگر بنا باشد انسان از مواد مختلف غذايي استفاده کند، مرتکب اسراف خواهد شد و تمتّع زياده از حدّ ضرورت از مواد خوراکي را اسراف به حساب آورند و با اين تفکّر، خود و خانواده خويش را از بهره وري از نعمت هاي الهي محروم سازند و سلامت خود و آنها را در مخاطره قرار دهند. ائمه طاهرين ه براي پيشگيري از يک چنين انديشه اي به طور مکرّر به مسلمان ها گوشزد مي نمودند که نعمت هاي الهي براي استفاده بندگان اوست و خداوند هيچ گاه مؤمنين را از سود بردن از آنچه براي آنان آفريده است، منع نمي فرمايد و اين از حريم اسراف خارج است. حضرت صادق ژ در يک حديث معتبر فرمودند:.

لَيْسَ فِي الطَّعِامِ سَرَف؛(5).

در امور مربوط به آذوقه و طعام، اسراف نيست.

بنابراين، مقصود از اين حديث شريف اين است که تأمين احتياجات بدن از راه تغذيه کامل و کافي - گر چه با هزينه زياد همراه باشد - اسراف نيست و نبايد انسان به توهّم وقوع در اسراف، خود را به کمبود و سوء تغذيه دچار سازد. هيچ گاه معناي روايت آن چنان که بر سربعضي از زبان هاست، اين نيست که زياده روي در خوردن و ولخرجي و سفره رنگين خارج از معمول با تشريفات زايد و بي مورد، بدون اشکال و از اسراف بيرون است.(6).

ولذا در قسمتي از يک روايت، حضرت امام صادق ژ فرمودند:.

در آنچه به سلامت و اصلاح بدن کمک کند، اسراف نيست. همانا اسراف در آن چيزي است که مال را تلف نمايد و به بدن ضرر وارد آورد.(7).

واضح است، پرخوري و يا بعضي غذاهاي پرهزينه و سنگين، جز اين که معده را خسته و بيمار کند و اعتدال عمومي بدن را بر هم زند، ره آورد ديگري ندارد. امام صادق ژ درحديثي فرمودند:.

هر دردي از پرخوري ناشي مي شود، مگر تب که بدون آن نيز عارض بدن مي شود.(8).

چاقي مفرط - که سرمنشأ بسياري از بيماري هاي قلبي و عروق است - غير از وراثت عاملي جز پرخوري ندارد و هميشه بهترين دستورالعمل براي تعديل وزن بدن کم خوري و اعتدال در خوراک بوده و هست. باز در حديث ديگري امام کاظم ژ فرمودند:.

اگر مردم در خوراک خويش ميانه روي و اقتصاد را رعايت مي کردند، بدن هاي آنان سالم و معتدل مي گشت.(9).

پزشکان معتقدند: انسان از سن 25 سال به بالا به طور طبيعي مقداري چربي و مواد اضافي ذخيره مي کند و رو به چاقي مي رود و در اين صورت، پرخوري هيچ کمکي جز به افزايش وزن بدن و خروج بدن از حالت اعتدال نخواهد کرد. و شايد بدين لحاظ، خوردن از روي سيري و زياده روي در آن، در کلمات حضرات معصومين ه نوعي تضييع مال به شمار آمده است. نبىّ اکرم ْ در وصيّتي به اميرالمؤمنين ژ فرمودند:.

چهار چيز تضييع مال است: خوردن از روي سيرى؛ روشن کردن چراغ در مهتاب؛ زراعت در زمين سخت و غير قابل کشت و نيکي به کسي که اهليّت آن را ندارد.(10).

همچنين عدّه اي از فقهاي عظام، خوردن از روي سيري را اسراف دانسته اند.(11).

2. پوشاک وتجمّل.

زيبايى، لباسي است که خداوند بر اندام طبيعت پوشانده و چون خود جميل مطلق است، جهان را نيز درنهايت جمال آفريده و ستارگان را در زيباترين صورت براي تزيين آسمان دنيا به وجود آورد و خود، مخلوقات خويش را به زيبايي و حسن، توصيف فرموده است:.

اَلّذي أَحْسَنَ کُلَّ شَىْ‌ء خَلَقَه...؛(12).

آن خدايي که هر چيزي را که ايجاد کرد نيکو آفريد.

خداوند خود جميل است و جمال را دوست دارد و بدين جهت آنها را که خويش و ديگران را از زينت هاي الهي محروم مي کنند، توبيخ کرده‌(13) و انبياي بزرگ و کتاب هاي آسماني را فرستاده تا آدميان، نه تنها از نظر صورت باطني و روحي به بهترين وجه تربيت شوند؛ بلکه بهداشت و زيبايي ظاهري خويش را نيز به طور کامل رعايت کنند.

عنايت و توجّه بدين اصل مهمّ اسلامى، اضافه بر اين که خود نوعي هماهنگي و همسويي با اصل خلقت است، آثار مثبت و بسيار مهمّي بر تحکيم روابط و پيوندهاي اجتماعي دارد. لذا خداوند دستور مي دهد، تا مؤمنين هنگام رفتن به مساجد - که محلّ اجتماع مردم براي عبادت است - خود را بيارايند و با وضع نامرتب و آلوده پا در محيط پاک مسجد نگذارند.(14).

مرحوم امين الاسلام طبرسى(ره) از تفسير عياشي نقل مي کند:.

حضرت امام مجتبي ژ هرگاه براي اقامه نماز مهيّا مي شد، بهترين لباس خويش را مي پوشيد. وقتي اطرافيان علّت آن را جويا شدند، حضرت فرمود: خداوند زيبا است و زيبايي را دوست دارد و من خودم را براي پروردگارم زينت مي کنم؛ زيرا فرموده است: در وقت رفتن به مسجد خود را زينت کنيد و من دوست دارم نيکوترين لباسم را بپوشم.(15).

در سيره پيامبر گرامي ْ نقل شده است:.

آن حضرت خود را همواره در آيينه مي نگريست و موي سر خويش را شانه مي زد و آن را مرتب مي نمود و چه بسا در آب زلال نگاه مي کرد و موهاي خود را مرتب مي فرمود. آن حضرت، اضافه بر خودپردازي که در محيط خانه داشت، آن را براي اصحاب و محيط بيرون نيز انجام مي داد و مي فرمود: خداوند دوست دارد وقتي بنده او به سوي برادران ديني اش از خانه بيرون مي رود خود را آماده کند و بيارايد.(16).

در اين گزارش علاوه بر اين که سيره نبىّ اکرم مبني بر رعايت زينت ظاهر در بين اجتماع بيان شده، بر ضرورت و لزوم رعايت زيبايي و حسن منظر در محيط منزل براي تحکيم پيوندهاي خانوادگي نيز اشاره دارد و حتّي از اين نقل مي توان استفاده کرد که لزوم آن در محيط داخلي و خانوادگي از اهميّت بيشتري برخوردار است؛ زيرا رعايت حسن ظاهر از سوي پيامبر اکرم ْ در بين اهل خود، به عنوان اصل و پايه و يک امر مسلّم فرض شده، ولي توجّه حضرت بدان در محيط اجتماع، فرع و بر پايه آن معرفي شده و اين نکته اي است که براي حفظ بنيان زناشويي و جلوگيري از فساد در روايات ديگر نيز مورد توجه قرار گرفته و اهميّت آن مورد تأکيد واقع شده است.(17).

در همين راستاست که در بعضي از روايات حتي داشتن لباس هاي متعدّد تا به وسيله آن، هم آبرو و موقعيّت اجتماعي خويش را حفظ کند و هم با استفاده به جا و منظّم از تمامي آنها، از فرسودگي و کهنگي زود رس آنها جلوگيري به عمل آورد، بي اشکال و خارج از اسراف شمرده شده است.

در يک حديث معتبر، اسحاق بن عمار مي گويد: از حضرت صادق ژ درباره مردي که ده جامه دارد و از آنها بهره مند مي شود سوال کردم، حضرت فرمود: (اشکالي ندارد.)(18).

باز در حديث ديگري مي گويد: به حضرت امام صادق ژ عرض کردم:.

آيا صحيح است يک مؤمن ده لباس داشته باشد فرمود: بلى، پرسيدم: بيست لباس فرمود: بلى. سوال کردم: سي لباس بازهم جواب مثبت داد و فرمود: اين اسراف نيست...(19).

روايات در اين زمينه بسيار است و حتي در بعضي از آنها ائمّه طاهرين براي حفظ شخصيّت و موقعيّت پيروان خود در جامعه و به خصوص در بين مخالفان، دستور اکيد بر رعايت حسن ظاهر داده اند. در حديثي حضرت امام موسي بن جعفر ي خطاب به شيعيان فرمودند:.

شما گروهي هستيد که دشمنانتان زيادند پس آنچه مي توانيد در تجمّل و زينت خود بکوشيد.(20).

اسراف در لباس.

در بحث قبل گفته شد که اسلام نه تنها با تجمّل و زيبايي طلبي و صرف مال در جهت تأمين و تهيه ابزار لازم آن مخالفتي ندارد؛ بلکه در بسياري از موارد به آن سفارش وتشويق هم نموده است و در اين زمينه تنها دو جنبه منع گرديده و از اسراف قلمداد شده است:.

نخست اين که شخصي گام از حدّ خويش فراتر بگذارد و اقدام به خريد و تهيه البسه و لوازم تجمّلي براي خود و اعضاي خانواده اش بنمايد که خارج از شأن و موقعيّت اجتماعي و يا اقتصادي او باشد. اميرالمؤمنين ژ در روايت (اصبغ بن نباته) مي فرمايند:.

سه علامت براي شخص اسرافگر وجود دارد: 1. مي خورد آنچه براي او نيست؛ 2. مي خرد آنچه براي او نيست؛ 3. مي پوشد آنچه براي او نيست.(21).

(طريحى) مي گويد: معناي حديث اين است:.

مي خورد و خريداري مي کند و مي پوشد آنچه را بالاتر از شأن او باشد.(22).

ديگر آن که، با استفاده بي رويّه و نامنظّم از پوشاک خود، زمينه کهنگي و مندرس شدن زود رس آنها را فراهم آورد. در قسمتي از روايت اسحاق بن عمار، حضرت صادق ژ مي فرمايند:.

اسراف اين است که جامه حفظ آبرويت را در منزل و وقت کار بپوشى.(23).

به مضمون اين حديث شريف، روايات ديگري نيز آمده که در مناسبت هاي مختلف به بعضي از آنها اشاره شده است.

3. مسکن.

از مهم ترين نيازها و ضروري ترين آنها براي هر موجود زنده، به ويژه انسان که به جهت خصوصيات طبيعي اش در معرض آفات و خطرات بيشتري قرار دارد، مسکن مناسب به شمار مي آيد که در رديف اوّل نيازمندي ها و خواسته هاي او واقع شده است.

در روايات برخورداري از مسکن و جان پناه مناسب، از حقوق مسلّم هر فردي شناخته شده و حتي تأمين آن براي زن از سوي شوهر از حقوق واجب به حساب آمده است و نيز در برخي روايات سخن از داشتن منزل وسيع است که از سعادت انسان قلمداد و همچنين پرهيز از ساخت و سکونت در منزلِ ضيق و تنگ که از ناداني و حماقت شخص شمرده شده است. حضرت امام صادق ژ از نبىّ اکرم ْ نقل مي کنند که حضرت فرمودند:.

از سعادت شخص مسلمان، مسکن وسيع است.(24).

نيز در حديث ديگري رسول گرامي ْ فرمودند:.

وسعت منزل از سعادت انسان است.(25).

(معمربن خلاد) در يک روايت معتبر مي گويد:.

حضرت رضا ژ منزلي را خريداري نمودند و به خدمتگزار خود دستور دادند تا بدان منزل برود و فرمودند: منزل تو تنگ است. او گفت: اين منزل را پدرم ساخته است. حضرت فرمودند: اگر پدرت کار احمقانه اي کرده باشد سزاوار است تو مثل او باشى‌(26).

در اين جا اين توضيح لازم است که ممکن است حضرت از موقعيّت و وضع مالي پدر خادم خود مطّلع بوده و او با داشتن تمکّن و قدرت مالي براي ساختن منزلي وسيع تر، مسکني ضيق براي خود و يا فرزندش ساخته بوده است.

بنابه اظهارات کارشناسان و مسؤولان محترم نظام جمهوري اسلامى، قسمت اعظم تلفات در زلزله ويرانگر گيلان و زنجان سال 69 در ساختمانهايي بوده است که يا داراي طرح و نقشه صحيح معماري نبوده اند و يا در ساخت و پي ريزي ستون ها و پايه هاي آن مسامحه و صرفه جويي به عمل آمده است.

بنابراين، با توجّه به اين که کشور ايران به خصوص مناطق حاشيه اي آن، از نقاط زلزله خيز جهان به حساب مي آيد؛ صرف مخارج زياد در راه ايجاد و بناي ساختمان هاي مستحکم و پايدار از دايره اسراف خارج است؛ بلکه رعايت استحکام و ابرام در بناها و محل هاي مسکوني از مسائل لازم محسوب مي شود.

تجاوز از حدّ کفاف.

از روايات مختلف اين گونه به دست مي آيد که برخورداربودن از خانه وسيع از سعادت انسان است؛ ولي وسعت منزل، بر حسب افراد و موقعيت هاي آنان متفاوت است و فراهم کردن مسکن بيش از حدّ نياز و کفايت، مذمّت و تقبيح شده است. در واقع وسعت يک واحد مسکوني در صورتي پسنديده است که در خدمت نيازهاي انسان باشد، نه خارج از آن.

رسول اکرم ْ پس از آن که هر کس ساختماني از روي ريا و سمعه بسازد تهديد به عذاب الهي فرمودند، کسي پرسيد: چگونه بنايي با اين وصف ساخته مي شود حضرت فرمود:.

بدين صورت که براي فخرفروشي بر همسايگان و برادران ديني اش، بيش از مقدار لازم مسکن بنا کند.(27).

نيز درحديث مشابهي رسول خدا ْ در جواب چنين سوالي فرمودند:.

زياده از حدّ کفاف يا براي مباهات بر ديگران، ساختمان سازي مي کند.(28).

دراين حديث شريف، خصوصيتي وجود دارد که حدّ کفاف به طور مستقل آمده و بيانگر اين نکته است که فراهم کردن مسکن بيش از مقدار کفايت، گرچه براي فخرفروشي و خودنمايي هم نباشد ناپسند و موجب غضب و عذاب الهي است. باز در حديث ديگري امام صادق ژ فرمودند:.

هر بنايي اضافه برحدّ کفاف باشد، در قيامت بر صاحبش سختي و عذاب خواهد بود.(29).

تنها در صورتي داشتن مسکن اضافي و متعدّد بي اشکال شمرده مي شود که صاحب آن، اضافه بر رفع نيازهاي شخصى، از آن در راه پناه دادن به بي پناهان و دستگيري از مستضعفان بهره گيري نمايد.

اميرالمؤمنين ژ در بصره براي عيادت از علاء بن زياد حارثي - که از اصحاب امام ژ و بيمار بود - به منزلش تشريف بردند وقتي حضرت وسعت منزل او را نگريستند فرمودند:.

با وسعت اين خانه در دنيا چه مي کني در حالي که تو بدان در آخرت محتاج ترى!.

سپس آن حضرت مي فرمايد:.

آري اگر در آن از ميهمان و واردان پذيرايي کني و خويشان بي سرپناهت را در آن جاي دهي وحقوقي که از اين خانه بر عهده ات هست ادا نمايى، در اين صورت تو به وسيله آن به آخرت رسيده اى.(30).

بر طبق نتايج آمارگيري (مرکز آمار ايران) ازوضعيت خانوارهاي کشور در سال 1367 در بين خانواده هاي شهري که براي اين آمار انتخاب شدند، 3/23 درصد داراي سه اتاق، 1/23 درصد داراي چهار اتاق، 8/19 درصد داراي دو اتاق، 16 درصد داراي پنج اتاق، 3/10 درصد آنها داراي شش اتاق و يا بيشتر و 6/8 درصد داراي يک اتاق بوده اند.

همچنين اين آمار نشان مي دهد که تنها محلّ سکونت 4/77 درصد از خانوارها داراي آشپزخانه بوده است.(31).

اکنون با توجه به اين که عدّه کثيري از هموطنان ما در شرايطي هستند که مجبورند، استراحت شخصي و پذيرايي از ميهمان و حتي آشپزي خود را تنها در يک اتاق انجام دهند، چه وظيفه اي بر عهده صاحبان منازل وسيع و اضافي با در نظر گرفتن اخوّت و مواسات اسلامي بار مي شود.

4. وسيله نقليّه.

در بحث پيش ملاحظه شد که در روايات، منزل وسيع از سعادت و خوشبختي انسان قلمداد شده است. همين طور در احاديث، حضرات معصومين ه از مَرْکَب سالم و راهرو نيز، به همين عنوان ياد نموده اند. رسول گرامي ْ فرمودند:.

از سعادت فرد مسلمان،وسعت مسکن و همسايه صالح و مرکب راهرو است.(32).

باز همان حضرت فرمودند:.

از سعادت شخص، زن صالح و مسکن وسيع و مرکب خوب و فرزند صالح است.(33).

ولي اگر وسيله نقليّه گران تر و بالاتر از شأن و موقعيّت اجتماعي و بيشتر از مقدار نياز و کفاف صاحبش باشد، نه تنها از سعادت نيست؛ بلکه خود مايه شقاوت و داخل اسراف خواهد بود.

حضرت صادق ژ در قسمتي از سخنان خود به (ابان بن تغلب) فرمودند:.

آيا خيال مي کني خداوند شخصي را بر مالي که به او تفضّل فرموده امين قرار داده است، تا در حالي که يک اسب بيست درهمي براي نيازهاي او کافي است، اسب ده هزار درهمي خريداري کند... و خود فرموده است: اسراف نکنيد، همانا خداوند اسرافگران را دوست ندارد.(34).

5. بوي خوش.

از امور مفيد به حال انسان که براي نشاط روحي و اعصاب او بسيار مؤثر و نتيجه بخش است، به کارگيري بوي خوش و معطّر است. نبىّ اکرم ْ و ائمه طاهرين ه با قول و عمل مسلمانان را به استفاده از آن ترغيب نموده اند. امام باقر ژ فرمودند:.

حضرت رسول خدا ْ هرگاه از مکاني عبور مي نمود تا دو يا سه روز به جهت بوي خوش او، هر رهگذري متوجّه عبور آن حضرت از آن مسير مي شد.(35).

نيز حضرت صادق ژ در حديثي فرمودند:.

رسول خدا ْ همواره بيش از آن مقدار که در خوراک خرج مي نمود، در بوي خوش انفاق مي فرمود.(36).

لذا با توجّه به فوايد بوي خوش براي روان و اعصاب و نيز تأثيرات مثبتي که بر روابط اجتماعي دارد،صرف مال زياد در راه آن، به جا شمرده شده و از عنوان اسراف خارج است.

درحديثي امام صادق ژ فرمودند:.

آنچه براي به دست آوردن و مصرف بوي خوش خرج کنى، اسراف نيست.(37).

6. موقعيّت اجتماعي.

از آن جا که اسلام توجه زيادي به انسان و شرافت افراد بشر دارد، به حفظ شخصيّت و حيثيّت اجتماعي او نيز اهميّت داده است و در اين راستا اجازه داده تا شخص براي حفظ آبروي خويش در اجتماع به مقدار لازم از ثروت خود بهره ببرد و حتّي در بسياري از احاديث، ثروتي که در اين راه مصرف شود، به عنوان بهترين مال معرّفي شده است.

اميرالمؤمنين ژ فرمودند:.

همانا بهترين کارها حفظ آبرو به وسيله ثروت است.(38).

در روايت ديگري همان حضرت فرمودند:.

از بزرگواري شخص، مصرف نمودن مال در راه حفظ آبروست و صيانت ازمال به قيمت بر باد دادن آبرو از پستي انسان به حساب مي آيد.(39).

به همين جهت مصرف مال در اين راه از اسراف و تبذير خارج شمرده شده است. از حضرت اميرالمؤمنين ژ روايت شده است که فرمودند:.

آنچه از ثروت خود براي حفظ آبرويت به مصرف برسانى، از بين نرفته است.(40).

ولي بايد توجه داشت، که در موارد بسياري انسان دچار اشتباه مي شود و خود را داراي موقعيّتي فرض مي کند و سپس ممکن است براي حفظ آن اعتبار موهوم، به ولخرجي ها و ريخت وپاشي هايي دست بزند و خود را از حريم عفاف و تقوا خارج نمايد و تمامي اينها را به حساب حفظ آبرو بگذارد. از اين رو بايد موارد حقيقي و صحيح آن را با دقّت شناخت و بعد از آن به مقدار لازم صرف مال کرد. به عنوان مثال؛ براي برپايي يک مجلس ميهماني و يا غير آن بايد به حدّي خرج مال کرد که نه انسان در اجتماع به تنگدستي و يا بخل و مالدوستي متهم شود و نه به اسراف و تبذير و خودنمايى.

7. لوازم زندگي.

تأمين و تهيّه وسايل و ابزار زندگي در حدّ نياز و نيز مخارج حفظ و تعمير آنها از مصارف ضروري زندگي محسوب مي شود و از موارد مجاز براي صرف مال است.

درحديثي حضرت امام صادق ژ نيازمندي هاي شخصي را که انسان مي تواند از مال خويش در راه آن مصرف کند بر مي شمارند و از جمله اين که:.

... آنچه براي تعمير و ترميم وسايل زندگي و يا حمل و نقل و يا حفظ آنها به خرج مي رساند و نيز آنچه از منزل و يا وسيله اي از وسايل زندگي براي رفع نيازهاي خود تهيّه مي نمايد.(41).

عدول از اعتدال.

فراهم نمودن لوازم مورد نياز زندگى، گرچه از عنوان اسراف خارج است، ولي تجاوز از حدّ اعتدال جايز نيست؛ مانند اين که ابزاري خريداري کند که يا مورد نيازش نيست و يا جنبه تشريفات اضافي دارد و يا بيش از مقدار احتياجش باشد که در هر سه مورد کاري مسرفانه کرده و از حدّ ميانه دور شده است. حماد بن عيسي مي گويد: امام صادق ژ به جامه خواب منزل شخصي نظر انداخت و سپس فرمود:.

يکي براي خود او و ديگري براي اهل او و سومي هم براي ميهمانش و چهارمي جايگاه شيطان است.(42).

باز در حديثي سه علامت براي شخص مسرف بيان مي کند و از جمله آنها اين است که: (وَيَشْتَرى مِا لَيْسَ لَهُ؛(43) خريداري مي کند آنچه را لايق به حال او نيست و بالاتر از شأن اوست.).

البته وضعيّت اشخاص در اين مورد مختلف است: ممکن است فردي به دليل موقعيّت خاصّ اجتماعي اش که لازمه آن، رفت و آمد زياد است نيازمند وسايل و ابزاري باشد که داشتن آنها براي او اسراف نباشد، ولي اگر همان وسايل را شخص ديگري که داراي آن شرايط نيست داشته باشد، فردي مسرف به حساب آيد.

بر اين اساس، در آن حديث که حضرت صادق ژ فرمودند: چهارمين بستر براي شيطان است، در واقع آن چهارمي اضافه بر نياز آن شخص بوده و براي ميهمانداري او تنها يک جامه خواب کفايت مي کرده است و چنانچه شخصي براي پذيرايي از ميهمانان و واردينش اضافه بر آن مورد نيازش باشد، با برخورداري از آن نه تنها مسرف نيست؛ بلکه بنابر آنچه در پيش گفته شد، اين خود بهترين مورد براي خرج مال و ثروت است؛ زيرا دارا بودن آن مايه حفظ آبرو و حيثيّت شخص و پاسدار موقعيّت اجتماعي اوست.

8. ساير موارد.

آنچه تاکنون ذکر شد، نمونه هايي از نيازمندي هاي شخصي و خانوادگي بود و اين گونه احتياجات منحصر به آنچه گفته شد نيست و موارد ديگري هم وجود دارد: از قبيل ازدواج و تشکيل خانواده، مسافرتها، تحصيل دانش، بهداشت و تأمين سلامتى، خدمتگزار، تفريحات سالم و مانند آن که با ملاک هاي به دست آمده در قسمت هاي قبل مي توان به تأکيد اسلام بر ضرورت رعايت و توجه به آنها و نيز به اندازه مجاز صرف مال در راه آن پي برد.

9. انتخاب اصلح.

در پايان اين بخش، به نکته اي اشاره مي شود که در بسياري از مخارج شخصي به کار خواهد افتاد و آن اين است که گاهي جنسي با قيمت نازلي خريداري مي شود در صورتي که مي توان با همان مقدار يا اندکي بيشتر، کالايي که در مقايسه با آن از دوام و فايده زيادتري برخوردار باشد، تهيه نمود که در صورت تمکّن از تحصيل جنس مرغوب صرف مال در غير آن از اسراف شمرده شده است. يکي از اصحاب حضرت کاظم ژ مي گويد:.

حضرت به من فرمودند: چه مرکبي دارى عرض کردم: داراي الاغي هستم. فرمود: آن را چقدر خريده اى گفتم: به سيزده دينار. فرمود: اين کار اسراف است که الاغي را به اين مقدارخريداري کني و (برذون) تهيه نکنى. عرض کردم: آقاي من! خرج (برذون) از الاغ بيشتر است. فرمود: آن کس که الاغ را روزي مي دهد (برذون) را هم خواهد داد.

برذون، که همان يابو و اسب باربر است، اضافه بر اين که کار حمل و نقل را به خوبي انجام مي دهد، فوايد ديگري را نيز داراست که امام ژ در دنباله گفت وگوبه يکي از مهم ترين آنها در آن عصر اشاره مي فرمايد:.

آيا نمي داني هر کس مرکبي را نگهداري نمايد و در انتظار فرمان ما باشد و با اين آمادگي دشمن ما را به خشم آورد و به ما منسوب باشد، خداوند روزي را بر او جاري و سينه اش را وسيع خواهد ساخت و به آرزوهايش نايل مي نمايد و در گرفتاري ها و احتياجات ياور اوخواهد بود(44).

-------------------

پاورقي :

1. اعراف (7)، آيات 32 و 33.

2. بحارالانوار، ج‌16، باب (في صفة أخلاقه في مطعمه)، ص‌241.

3. مکارم الاخلاق، ص‌158.

4. ر . ک: وسائل الشيعه، ج‌17، ابواب اطعمه مباحة ومکارم الاخلاق، ص‌158 - 160.

5. وسائل الشيعه، ج‌16، باب 27 از ابواب مائدة، حديث 1.

6. البته ظاهر روايت همان است که بيان شد و احتمال هم مي آورد که حديث شريف، نهي باشد به صورت خبر، مثلاً اگر گفته شود: در داوري ظلم نيست، مقصود اين نيست که قضاوت به هر صورت انجام گيرد عين عدل است؛ بلکه منظور اين است که نبايد در آن ستم کرد و بر اين اساس معناي حديث اين است که نبايد در طعام اسراف کرد و ناظر به همان زياده روي ها و خرج هاي غير لازم است و با آنچه در متن معنا شد منافاتي ندارد و نتيجه يکي است.

7. وسائل الشيعه، ج‌1، باب 38 از ابواب آداب الحمام، حديث 7.

8. همان، ج‌16، باب 1، از ابواب مائدة.

9. همان جا، حديث‌7.

10. همان، باب 2، حديث 4.

11. نراقى،عواد الأيّام،خاتون آبادى، شرح و ترجمه شرح اربعين شيخ بهائى، حديث 30.

12. سجده (32)، آيه 7.

13. اعراف (7)، آيه 32.

14. اعراف (7) آيه 31.

15. مجمع البيان، ج‌4، ص‌412.

16. مکارم الاخلاق، ص‌34.

17. همان، ص‌79، 81.

18. وسائل الشيعه، ج‌3، باب 9 از ابواب احکام الملابس، حديث 1 و 3.

19. وسائل الشيعه، ج‌3، باب 9 از ابواب احکام الملابس، حديث 1 و 3.

20. همان، ج‌3، باب 5 از ابواب احکام الملابس، حديث 2.

21. سفينة البحار، ج‌1، ص‌617.

22. مجمع البحرين، مادّه (سرف).

23. وسائل الشيعة، ج‌3، باب 9 از ابواب احکام الملابس، حديث 3.

24. همان، ج‌3، ص‌558.

25. همان، ص‌559.

26. همان، ص‌559.

27. همان، ص‌588.

28. همان، ص‌588.

29. همان، ص‌587.

30. نهج البلاغه، تحقيق صبحي صالح، خ 209.

31. اطلاعات سياسي اقتصادى، سال چهارم، شماره 6، خرداد و تير 1369و ص 74.

32. وسائل الشيعه، ج‌3، ص‌588.

33. مکارم الاخلاق، ص‌125.

34. سفينة البحار، ج‌1، ص‌615.

35. مکارم الاخلاق، ص‌34.

36. وسائل الشيعه، ج‌1، ص‌443.

37. مکارم الاخلاق، ص‌41.

38. وسائل الشيعه، ج‌15، باب 28 از ابواب النفقات، حديث 1.

39. مستدرک الوسائل، ج‌2، باب 21 از ابواب النفقات.

40. مستدرک الوسائل، ج‌2، باب 21 از ابواب النفقات.

41. تحف العقول، ص‌250.

42. وسائل الشيعه، ج‌3، باب 23 از ابواب احکام المساکين، حديث 1.

43. سفينة البحار، ج‌1، ص‌617.

44. همان، ص‌616.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS