- ذبح ونحر در منى
واجـب پـنـجـم از واجبات حج تمتع , ذبح يا نحر در منى است , ذبح يعنى کشتن گاو وگوسفند, ونـحـر يـعـنـى کشتن شتر (قربانى کردن ). وبايد با قصد قربت ودر روز باشد,مگر کسى که ترسى داشته باشد, که چنين شخصى مى تواند قربانى خود را شب بنمايد, وواجب است قربانى پس از رمى بـاشـد ولـى چـنـانچه او را از روى فراموشى يانادانى پيش از رمى بجا آورد صحيح است وحاجتى بـه اعـاده نـدارد, وواجب است ذبح يا نحر در منى باشدوهرگاه متمکن نباشد چنانکه مى گويند مـذبح را تغييرداده اند ودر وادى محسر قرار داده اند, پس اگر متمکن ازتاخير وذبح در منى باشد اگرچه تا آخر ذى الحجه , حلق ياتقصير نمايد ومحل شود وذبح را تاخير بيندازد,وهمچنين طواف ونماز طواف وسعى را تاخير بيندازد,والا جايز است به ذبح در مذبح فعلى اکتفا کند.
مسأله 285 - احتياط اين است که ذبح ونحر در روز عيدقربان باشد, ولى اگر از روى فراموشى يا عذر ديگر يانادانى ترک نمود, لازم است تا آخر ايام تشريق (يازدهم ودوازدهم وسيزدهم ) تدارکش نمايد, وچنانچه عذر اومستمر بود مى تواند تا آخر ماه ذى الحجه تاخير نمايد,وچنانچه بعد از طواف دانـسـت يا يادش آمد وتدارکش نمود, اعاده طواف بر او واجب نخواهد بود, هرچنداعاده اش احوط اسـت , ولـى اگـر از روى عـلـم وعـمـد قـربـانـى را ترک نموده وطواف کرد, ظاهر اين است که طوافش باطل وواجب است بعد از تدارک قربانى اعاده اش نمايد.
مسأله 286 - يک قربانى فقط براى يک نفر کفايت مى کند ونمى شود براى دو نفر يا بيشتر باشد.
مسأله 287 - قربانى بايستى يا شتر يا گاو يا گوسفندباشد, وشتر بايستى سال پنجم را تمام کرده ودر سـال شـشم داخل شده باشد, وشتر اگر شش ساله نباشد کافى نيست , وگاو وبز بايستى بنابر احتياط دو سالش تمام ووارد سال سوم باشند وکمتر از آن کافى نيست , ودرگوسفند بايستى هفت مـاهش تمام ووارد ماه هشتم باشدوکمتر از آن کافى نيست , واحتياط اين است که يک سالش تمام ودر سـال دوم داخـل شده باشد. وچنانچه پس ازقربانى کردن معلوم شد که قربانى در سن معتبر نـبـوده ,لازم اسـت قـربانى ديگرى به سن معتبر بنمايد, وقربانى بايستى از جميع اعضا سالم باشد وقـربـانى کور وشل وگوش بريده وشاخ شکسته ومانند اينها کفايت نمى کند,واحوط اين است که اخته شده نيز کفايت نمى کند, ولاغرنيز نباشد, واحوط اولى اين است که بيمار وموجو(رگ ماليده ) ومـرضوض (تخم کوبيده ) وپير که مغزاستخوانش آب شده , نباشد, وقربانى که گوشش شکافته يا سوراخ باشد عيبى ندارد, اگرچه احوط اين است که ازاينها نيز سالم باشد, واحوط واولى اين است که قربانى طورى نباشد که از اصل خلقت شاخ ودم نداشته باشد.
مسأله 288 - چنانچه قربانى را به عقيده اينکه سالم است خريدارى نموده وقيمتش را پرداخته وبـعـد مـعلوم شد که عيبى دارد, ظاهر اين است که مى تواند به آن اکتفا نمايدولازم نيست قربانى ديگرى بنمايد.
مسأله 289 - آنچه از شرايط در قربانى ذکر شد تماما درصورت تمکن وقدرت است , وکسى که نتواند قربانى رابه اين شرايط تهيه کند, هرچه ممکنش باشد همان کافى است .
مسأله 290 - چـنانچه قربانى را به عقيده اينکه چاق است , کشت , وبعد از کشتن معلوم شد لاغر است , کافى است وحاجتى به قربانى ديگر ندارد.
مسأله 291 - هرگاه شک در لاغرى قربانى داشته وبجهت فرمانبردارى خداوند متعال او را کشت هرچندبه اميد اينکه بدرگاه الهى قبول باشد سپس معلوم شدچاق بوده است کفايت مى کند.
مسأله 292 - هرگاه قربانى سالم وبى عيبى خريد وپس ازخريدارى ناخوش ومريض شد يا شکستى ديد يا عيب ديگرى پيدا کرد, کشتن همان کافى است ولازم نيست تعويضش نمايد.
مسأله 293 - هرگاه قربانى خريد وگم شد, قربانى ديگرى به جاى او بخرد, پس چنانچه اولى را پيش ازکشتن دومى يافت , اولى را بکشد ونسبت به دومى مختاراست که بکشد يا نکشد, ودر حکم سـاير اموال او خواهدبود, واحوط واولى اين است که او را نيز بکشد, وچنانچه اولى را پس از کشتن دومى يافت , بنابر احتياط اولى را نيزبکشد.
مسأله 294 - اگر قربانى گمشده اى را پيدا کرد بايد تا روزدوازدهم اعلان وتعريف کند, چنانچه صاحبش پيدانشد, عصر روز دوازدهم او را از قبل صاحبش بکشد.
مسأله 295 - کسى که پول قربانى را دارد وقربانى گيرش نمى آيد, بايستى پول او را نزد شخص امـيـنـى امـانـت بـگـذاردکـه تـا آخر ماه ذى الحجه با آن پول قربانى خريده وبکشد,وچنانچه ماه ذى الحجه گذشت نبايد بکشد مگر در سال بعد.
مسأله 296 - کـسى که نه قربانى دارد ونه پولش را, به جاى قربانى بايد ده روز روزه بگيرد, سه روزش را درحج يعنى روز هفتم وهشتم ونهم ذى الحجه را روزه بگيرد وهفت روز ديگر را در وطن خـود بگيرد, واحتياطاين است که هفت روز پى در پى باشد, وسه روز اول رامى تواند پس از شروع بـه اعمال عمره تمتع از اول ماه ذى الحجه بگيرد وبايستى پى در پى باشند, وچنانچه به وطن خود بـرنـگـشـت ودر مـکه اقامت نمود, بايستى تابازگشت اصحاب وهمراهانش به وطن يا تا يک ماه صبرنموده وبعد از آن هفت روز را روزه بگيرد.
مسأله 297 - کسى که بايد در حج روزه بگيرد چنانچه نتواند روز هفتم را روزه بگيرد, هشتم ونهم را روزه گرفته وروز ديگر را پس از بازگشت از منى روزه بگيرد, واگرروز هشتم نيز نتواند روزه بـگيرد, هر سه روز را تا بعد ازبرگشتن از منى تاخير نمايد, واحتياط اين است که پس ازبازگشت هرچه زودتر روزه ها را بگيرد وبدون عذر تاخيرننمايد, وچنانچه پس از بازگشت از منى نتوانست روزه بگيرد, اين سه روز را در راه بازگشت به وطن روزه بگيرديا در وطن خود, ولى نبايد بين سه روز وهفت روز جمع نمايد, يعنى بين روزه سه روز وروزه هفت روز فاصله بگذارد, وچنانچه تا اول محرم سه روز را روزه نگرفت ,روزه از او ساقط مى شود وقربانى براى سال بعد بر اومتعين مى شود.
مسأله 298 - کسى که نه قربانى داشته ونه پولش را ودرحج سه روز روزه گرفته سپس قربانى بـراى او مـمـکـن شـد,بنابر احتياط قربانى بر او واجب خواهد شد اگر تمکن قبل از گذشت ايام تشريق باشد, والا روزه کفايت ميکند.
مسأله 299 - کـسى که نمى تواند به تنهايى قربانى تهيه نمايد ومى تواند با ديگرى شرکت نمايد, احتياط اين است که بين شرکت در قربانى وروزه گرفتن به ترتيبى که گفته شد جمع نمايد.
مسأله 300 - هرگاه قربانى يا پولش را به کسى داده ودرکشتن آن وکيلش نمايد پس شک کند که وکـيـل قـربـانـى راکـشته يا نه , بنا را به نکشتن بگذارد, بلى اگر وکيل راستگوومورد وثوق باشد وبگويد کشته ام , کافى است .
مسأله 301 - آنچه از شرايط در قربانى ذکر شد, در کفاره شرط نيست , هرچند احتياط اين است که آن شرايط درکفاره نيز مراعات شود.
مسأله 302 - کشتار واجب در قربانى وکفاره , لازم نيست به مباشرت خود شخص باشد بلکه جايز اسـت در حـال اخـتـيـار, ديگرى را نايب قرار دهد, وبايستى کشنده مسلمان باشد ونيت از صاحب قربانى تا هنگام کشتن مستمر باشد, وکشنده لازم نيست نيت کند هرچند احوطواولى نيت نمودن اوست .
مصرف قربانى
مسأله 303 - احتياط اين است که قربانى را سه قسمت نموده : يک قسمت را به فقير مؤمن صدقه داده , ويـک قسمت را به مؤمنين هديه نموده , ويک قسمت باقى راخود بخورد. وواجب نيست ثلث فـقـير را به شخص خودفقير بدهد بلکه جايز است به وکيل فقير داده شود گرچه وکيل فقير خود صـاحـب قـربـانـى بـاشد, وکيل در آن قسمت بر حسب اجازه موکل خود هر تصرفى را که گفته است مى نمايد چه بخشيدن به ديگر يا فروش يا اعراض وغيراينها. وجايز است اخراج گوشت قربانى از منى . (مراعات اين نکته براى حجاج محترم بسيار مفيد است که هنگام حرکت از وطن از فقيرى وکـالـت بـگيرد که در يک سوم قربانى طبق خواسته او تصرف کند, زيرا يافتن فقير مؤمن در منى براى حجاج بسيار مشکل است ).
مسأله 304 - افراز وجدا کردن هر قسمتى از يکديگرلازم نيست وهمين که يک سوم مشاع را به عـنـوان صـدقه ويک سوم مشاع را به عنوان هديه داده واز قسمت باقيمانده مقدارى بخورد کافى است .
مسأله 305 - کـسـى کـه صدقه يا هديه را قبض مى کند, هرطور بخواهد مى تواند تصرف کند, وچنانچه او را به غيرمؤمن يا غير مسلمان ببخشد عيبى ندارد.
مسأله 306 - چـنانچه قربانى را کشت وپيش از تصدق وهديه نمودن , دزدى قربانى را دزديد يا کسى به زور از اوگرفت , صاحب قربانى ضامن نخواهد بود, بلى اگر خودبه اختيار خود او را تلف يا به نااهل بخشيد, بنابر احتياطدو سوم هديه وصدقه را ضامن خواهد بود.