مسائل متفرّقه طلاق

مسائل متفرّقه طلاق

مسائل متفرّقه طلاق

سوال 930 :

زنى که معلوم نيست همسرش در فلان حادثه کشته يا مفقود شده است و مدّت چهارسال است که خبرى از او نيست، آيا مى تواند با شخص ديگرى ازدواج کند؟

جواب :

نمى تواند با مرد ديگرى ازدواج کند، مگر اين که يقين به فوت او پيدا کند يا مراجعه به حاکم شرع کرده تا او دستور تحقيق درباره شخص مورد نظر را صادر نمايد و پس از طىّ مراحل شرعى او را طلاق دهد.

سوال 931 :

وظيفه زنى که شوهرش مفقود شده چيست و در اين مدّت نفقه او از کجا تأمين مى شود؟

جواب :

زنى که شوهرش مفقود شده است چند حالت دارد:

الف)اگر صبر کند تا خبرى آيد مانعى ندارد و بايد نفقه او را از مال شوهرش داد.

ب) اگر انفاق کننده اى از ولى يا غير او باشد بايد صبر کند، مگر اين که عسر و حرج شديد و ضرر مهمّى حاصل شود که حاکم شرع مى تواند او را طلاق دهد.

جواب :

در غير اين دو صورت، رفع امر به حاکم شرع مى کند و او به مدّت 4 سال از اطراف محلّ فقدان وى تحقيق مى کند، اگر خبرى نشد نخست به ولىّ او پيشنهاد طلاق مى کند و اگر او طلاق نداد خودش طلاق مى دهد سپس عدّه وفات نگه مى دارد (هر چند کفايت عدّه طلاق رجعى نيز قوى است امّا احتياط مهماامکن ترک نشود) و بعد شوهر مى کند. اگر شوهر اوّل مادام که در عدّه است مراجعه کرد اولى است و اگر بعد از عدّه ـ حتى قبل از ازدواج مجدّد ـ شوهر اوّل بيايد طلاق نافذ است و تنها با رضايت طرفين و عقد جديد امکان بازگشت است.

سوال 932 :

هرگاه مردى زندگى را بر همسرش سخت بگيرد و حاضر به طلاق او هم نباشد قاضى در چه صورتى مى تواند اين زن را طلاق دهد؟

جواب :

طلاق در صورتى براى قاضى جايز است که عدم امکان سازش در حدى باشد که منجر به عسر شديد و حرج اکيد گردد زوج شخصاً حاضر به طلاق نباشد و طلاق قاضى طلاق رجعى است، ولى اگر رجوع واقع شود و باز موضوع عدم سازش باقى باشد مجدّداً طلاق مى دهد تا سوّمين مرتبه که طلاق بائن بشود.

سوال 933 :

بيش از ده سال است که به دلايل زير قصد طلاق زوجه ام رادارم:

الف) عدم تمکين ب) خروج بدون اذن از منزل و حتّى از شهر در موارد غير ضرورى. ج) اقدام به آبرويزى و هتک حرمت بنده در جامعه د) تهمتهاى ناروا و) تهديد به مسموم نمودن هـ) نامشروع قلمداد کردن صيغه ازدواج، و قانون نيز توجّهى به من نکرده آيا مى توانم خود صيغه طلاق را بخوانم و آيا گرفتن حکم طلاق در مقابل پرداخت پول امکان پذيراست و چنين حکمى اعتبار شرعى دارد؟

جواب :

عدم تمکين به تنهايى مى تواند دليلى بر اقدام به طلاق باشد، ولى تا مى توانيد از طلاق بپرهيزيد مگر اين که ناچار شويد.

سوال 934 :

طلاق زنى که همسرش ترياکى است و مدّتى است که مفقودالاثر شده و محکوم به اعدام است، چگونه است؟

جواب :

چنانچه فرار کرده و اميد به بازگشت او نيست و زن در عسر و حرج شديد مى باشد و زندگى کردن با چنين مردى براى او مقدور نيست حاکم شرع مى تواند او را طلاق دهد، ولى اگر مى تواند صبر کند و احتمال بازگشت و امکان زندگى با او وجود دارد، حکم او عدم طلاق است.

سوال 935 :

در موضوع اختلاف زن و شوهرى که حضرت امام رضوان الله تعالى عليه احتياط داشتند در تعيين حکمين، که نظر مبارک حضرت عالى هم همين است، اگر زن از شوهر خود تقاضاى طلاق کند با اين که شرعاً و قانوناً اختيار طلاق با مرد است (مگر موارد استثنايى) آيا در چنين موردى نيز احتياج به تعيين حکمين است؟ چون اگر زوج راضى به طلاق نباشد حَکَم نمى تواند کارى بکند و نتيجه ندارد و در موارد استثنايى مانند ترک نفقه و عدم امکان اخذ نفقه زوجه از زوج، که دادگاه مى تواند اقدام به طلاق کند آيا در چنين موردى تعيين داور لازم است يا خير؟

جواب :

حکميّت طبق ظاهر قرآن مجيد مربوط به مواردى است که اختلاف شديد ميان زن ومرد پيدا شده و ممکن است منجر به جدايى يا مطالب ناگوار ديگر شود در اين جا حاکم شرع دو حَکَم براى رسيدگى به کار آنها تعيين مى کند و حکمين در صورتى مى توانند حُکم به جدايى دهند که اين امر از سوى زوجين به آنها محوّل شده باشد که هر چه را صلاح ديدند عمل کنند حتّى طلاق.

سوال 936 :

خانمى 21 سال پيش با مردى به صورت لفظى و غير معلوم از نظر دائمى و موقّتى ازدواج نموده، بعد از چهارسال زندگى و تولد اوّلين فرزندشان، آن مرد اين خانم و بچّه را رها کرده و مفقود شده و جستجو نيز بى فايده بوده آيا اين خانم مى تواند ازدواج بنمايد يا نه؟

جواب :

بايد به حاکم شرع مراجعه کند هرگاه مأيوس از اطّلاع بر احوال او شد مى تواند او را طلاق دهد و بعد از چهار ماه و ده روز ازدواج کند و احتياطاً حاکم شرع مدّت باقيمانده را (به فرض موقّت بودن عقد) نيز مى بخشد واگر احتمال پيدا شدن شوهر وجود دارد حاکم شرع چهار سال براى جستجو تعيين مى کند هرگاه اثرى پيدا نشد اقدام به طلاق مى کند.

سوال 937 :

هرگاه زوج بدون عذر شرعى از دادن نفقه خوددارى کند آيا طلاق زوجه جايز است؟

جواب :

حاکم شرع بايد از مال زوج نفقه را بپردازد و اگر ميسّر نشود به او تکليف طلاق کند و اگر طلاق ندهد شخصاً او را طلاق مى دهد.

سوال 938 :

اگر زنى پس از طلاق از شوهر اوّل با مرد ديگرى ازدواج کند و به علّتى ازدواج دوّم باطل باشد آيا اين زن مى تواند پيش شوهر دوّم بماند چون اگر شوهر دوّم آن زن را طلاق بدهد و از هم جدا شوند مايه آبروريزى آن مرد يا آن زن است؟

جواب :

مى تواند بماند، امّا نامحرم است و روابط زن و شوهرى نبايد ميان آن دو باشد.

سوال 939 :

اين جانب مدّت شانزده سال قبل با مردى ازدواج نمودم و مدّت هشت ماه زندگى مشترک داشتيم که شوهرم به جمهورى اسلامى ايران مسافرت نموده و مدّت شانزده سال اين جانب را ترک نمود. در اين مدّت هيچ گونه خرجى و نفقه برايم نفرستاد، به ناچار همراه پدر شوهرم جهت رديابى از همسرم به ايران آمديم، متأسفانه ايشان به جرم موادّ مخدر در يکى از زندانها محبوس بود، بعد از يک سال انتظار همسرم آزاد شد و دوباره زندگى مشترک را آغاز نموديم و از او حامله شدم، شوهرم باز هم فرار کرد بعد از مدّتى با زن ديگرى که تبعه ايرانى است با تعدادى از فرزندانش پيدا شد، و از آن جا که نه حقير از همسر دوّمش اطّلاع داشتم و نه همسر دوّمش از من اطّلاع داشت، همسر ايرانيش بناى ناسازگارى گذاشت، بعد از مدّتى با همسر دوّمش به جاى نامعلومى رفت و فرزند ما بعد از اين به دنيا آمد و اکنون مدّت دو سال است که در عالم هجرت بدون سرپرست و خرجى و نفقه زندگى مى کنم، در ضمن اين دفعه پدر پيرش را نيز همراه خود برده است به مراجع قضايى شاکى شده ام خبرى از همسرم معلوم نيست، حال تکليف من چيست و چه کار کنم؟

جواب :

در صورتى که مرد حاضر به دادن نفقه و زندگى کردن با اين همسر نيست و طلاق هم نمى دهد حاکم شرع مى تواند صيغه طلاق او را اجرا کند.

سوال 940 :

من همراه شوهر و فرزندانم در سال 1366 به نروژ آمديم و الآن سه سال است که شوهرم من و بچّه هايم را رها کرده و رفته و مرا بلاتکليف گذاشته است ولى طلاق دولتى را در نروژ انجام داده ايم در نروژ مرکز توحيد اسلامى براى شيعيان و مسلمين وجود دارد، از جنابعالى درخواست مى کنيم که به روحانى اين مرکز وکالت و اجازه براى جارى کردن صيغه طلاق شرعى بدهيد تا مرا طلاق دهد؟

جواب :

چنانچه همسر شما نه حاضر است با شما زندگى کند و نه طلاق شرعى مى دهد به روحانى محترم محلّ وکالت داديم که شما را بعد از ثبوت اين موضوع مطلّقه سازد و همچنين در مورد ساير مسلمانانى که در شرايطى همانند شرايط شما زندگى مى کنند.

سوال 941 :

آيا براى تبديل ازدواج دائم به موقّت غير از طلاق و انجام عقد موقّت راهى وجود دارد؟ و اگر ندارد آيا عدّه نگهداشتن لازم است يا شوهر سابق در عدّه مى تواند زن را متعه کند؟

جواب :

راه آن فقط طلاق است و در عدّه مى تواند با او ازدواج نمايد به شرط اين که طلاق رجعى نباشد و اگر طلاق رجعى است بايد بعد از تمام شدن عدّه او را به عقد موقّت درآورد.

سوال 942 :

ميان من و شوهرم سه سال پيش نزاع و اختلاف به وجود آمد که کار به دادگاه کشيده شد، بعد از آن که شوهرم فهميد که محکوم مى شود فرار کرد و به افغانستان رفت و شنيدم که در آن جا زن گرفته و من در اين جا سرگردان و بى سرپست در خانه خواهر خود به سر مى برم، آيا شرعاً حاکم شرع مى تواند با ولايت خود مرا طلاق دهد؟

جواب :

اگر عمداً همسر خود را رها کرده و رفته و رسيدگى به حقوق شرعى او نمى کند و همسر در عسر و حرج گرفتار است حاکم شرع مى تواند او را طلاق دهد ولى اگر دسترسى به او هست قبلا اتمام حجّت شود.

سوال 943 :

اين جانبه با شخصى ازدواج کردم و مدّت يک سال و نيم با هم بوديم ولى اکنون ايشان سه سال است که مفقودالاثر شده و خبرى از ايشان ندارم، من از مهاجرين خارجى هستم و با يک فرزند خود در شهر مقدّس مشهد بى سرپرست و آواره زندگى مى کنم و بسيار پريشان مى باشم، من در زمان جارى شدن عقد به شوهرم گفتم که اگر به مدّت شش ماه نفقه به من نرسيد اختيار طلاق به دست خودم باشد ولى آنها در عقدنامه ازدواج اين مورد را ننوشتند، من هم سواد نداشتم که بخوانم، حال وظيفه من چيست؟

جواب :

اگر او عمداً شما را رها کرده و رفته و در عسر و حرج شديد قرار داريد مى توانيد به روحانى سرشناس و آگاه به مسائل مراجعه کنيد تا شما را طلاق دهد.

سوال 944 :

اين جانب مدّت 24 سال است که با خانمم زندگى مى کنم و داراى شش فرزند مى باشيم، در اين مدّت با دخالت مستقيم پدر و مادر و برادر خانمم رو به رو بوده ام و زندگى تلخى را گذرانده ام تا اين که مدّتى قبل ديگر کارد به استخوانم رسيد و تصميم به جدايى از همسرم گرفتم و چون در تصميم خود جدّى بودم در چند جلسه (البتّه به فارسى) گفتم: همسرم مانند خواهر و مادرم براى من مى باشد، حال همسرم از گذشته خود پشيمان شده و تعهّد داده که ديگر مثل گذشته به تحريکات بستگان خود گوش نکند و من هم مى خواهم مدّتى ديگر به ايشان فرصت بدهم و با ايشان زندگى کنم با توجّه به گفته بالا آيا مى توانم با ايشان به عنوان زن و شوهر زندگى کنم؟

جواب :

چنانچه اين سخن را در حالى گفته ايد که دو شاهد عادل حضور داشته اند و آن زن هم در حال عادت نبوده بعد از پاک شدن با او نزديکى نکرده باشيد بايد کفّاره بدهيد و کفّاره آن دوماه روزه است که بايد سى و يک روز آن پشت سر هم باشد و اگر توانايى به روزه نداشته باشيد 60 مسکين را طعام دهيد امّا اگر دو شاهد عادل حضور نداشته، کفّاره اى هم ندارد و اين سخن بى اثر است، در ضمن توجّه داشته باشيد در آن جا که کفّاره لازم باشد تا کفّاره ندهيد حلال نمى شود.

سوال 945 :

خانم شوهردارى با افرادى حدود دو سال رابطه داشته است و حتّى مدّت 20 روز بدون اجازه شوهرش معلوم نيست که در کجا به سر برده است آيا لازم است اين خانم مشهور به فساد را طلاق داد؟

جواب :

طلاق دادن او واجب نيست ولى لازم است او را از کار خلاف بازدارد.

سوال 946 :

شخصى به زنش اختيار داد که از سوى او کسى را براى طلاق وکيل کند، مدّتى گذشت زنش او را مطّلع نکرد که طلاق جارى شده يا نه؟ آيا نفقه در اين مدّت برشوهر واجب است و آيا شوهر مى تواند اين زن را به عنوان همسرش بپذيرد؟

جواب :

مادامى که وقوع طلاق مشکوک است در حکم زوجه اوست.

سوال 947 :

همسران مفقودالاثرهاى جنگ تحميلى که چندين سال از شوهرانشان خبرى ندارند در چه صورتى مى توانند ازدواج کنند؟

جواب :

در صورتى که يقين به فوت همسرشان پيدا کنند، ازدواج جايز است و در غير اين صورت اگرماندن در آن حال، مايه عسر و حرج شود، حاکم شرع مى تواند آنها را طلاق دهد و در غير اين صورت بايد طبق دستور حاکم شرع چهار سال درباره آنها تحقيق شود اگر اثرى پيدا نشد حاکم شرع آنها را طلاق مى دهد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

مسائل متفرّقه طلاق

جدیدترین ها در این موضوع

No image

احکام طلاق

No image

عدّه طلاق

No image

طلاق رجعی

No image

احکام رجوع

پر بازدیدترین ها

No image

احکام طلاق

No image

طلاق رجعی

No image

مسائل متفرّقه طلاق

No image

عدّه طلاق

Powered by TayaCMS