طلاق خلع و مبارات

طلاق خلع و مبارات

سوال 923 :

اين جانب با شوهرم توافق کرديم که مبلغى را به صورت اقساط بپردازم تا مرا طلاق خلعى بدهد، وقتى طلاق مذکور انجام شد، از طريق دادگاه اقدام به گرفتن دختر دو ساله ام کردم درحالى که اقساط مذکور را مى پردازم، ولى چون شوهرم از گرفتن دخترم ناراحت شده است مى گويد: چون تمام مبلغ را تا کنون نداده اى مطلّقه نيستى وطلاق بهم خورده است، آيا اين حرف صحيح است؟

جواب :

طلاق خلعى واقع شده و مرد نمى تواند برگردد مگر اين که زن برگردد.

سوال 924 :

اين جانب با بذل يکصد عدد سکّه بهار آزادى از همسرم مطلّقه خلعى شده ام، در زمان عدّه طىّ نامه کتبى به دفتردار محضر، مراتب رجوع به بذل را اعلام کردم، اکنون متوجّه شده ام که دفتردار رجوع قانونى را به علّت فراموشى در دفتر ثبت ننموده است، حکم رجوع چيست؟ آيا مستحقّ دريافت مهريّه هستم؟

جواب :

چنانچه در عدّه، رجوع به بذل خود کرده ايد و به شوهر اطّلاع داده ايد، حق داريد بذل خود رابازپس گيريد و اگرخبر نداده ايد عده گذشته است کافى نيست و هر گاه دفتردار متکفّل اين کار شده و کوتاهى کرده است ضامن مى باشد.

سوال 925 :

همسر اين جانب نسبت به احکام اسلامى بى اعتناست و تمکين نمى کند و هنوز غير مدخوله است، آيا مى توانم او را طلاق دهم؟ طلاق او از چه نوعى است و حکم مهريّه او چيست؟

جواب :

سزاوار است مدّتى با او مدارا کنيد و او را نصيحت کرده و به او محبّت نماييد شايد تدريجاً عوض شود و کار به طلاق نکشد و در غير واجبات و محرّمات زياد سختگيرى ننماييد، اگر نتيجه نگرفتيد مى توانيد از او جدا شويد، ولى چون مطابق آنچه نوشته ايد اين زن ناشزه و غير مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگيرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طريق بذل مهريّه يا مانند آن و رضايت زوج امکان پذير نيست.

سوال 926 :

در رساله حضرت امام(رحمه الله) آمده است: در صورت رجوع زن بمابذل، مرد مى تواند دوباره بدون عقد او را زن خود قرار دهد، حال سوال اين است که اگر زن تقاضاى استرداد مهريّه بخشيده شده خود را کرد و مرد هم پرداخت، ولى ديگر نمى خواهد با او زندگى کند و از او متنفّر است، با اين وصف آيا زن پس از انقضاى ايّام عدّه مى تواند شوهر کند؟ يا اگر مرد مُرد ارث به او تعلّق مى گيرد يا طلاق به قوّت خود باقى است؟ در ضمن آيا مسأله مذکور صرفاً مربوط به طلاق خلع است يا در مبارات هم همين طور است؟

جواب :

مرد اگر بخواهد مى تواند رجوع کند و اگر نخواهد مى تواند رجوع نکند. در مبارات نيز اگر مايل نباشد رجوع نمى کند و در مواردى که طلاق رجعى است در زمان عدّه از يکديگر ارث مى برند.

سوال 927 :

طلاق خلعى واقع شده است ولى شوهر مدّعى است که قبل از طلاق با همسرم آميزش کرده ام و ديگر اين که شاهدين عدلين حضور نداشته اند بلکه طلاق در حضور عدّه اى از مؤمنين ظاهر الصّلاح واقع شده است، آيا چنين طلاقى صحيح است؟

جواب :

طلاق مزبور در هر حال محکوم به صحّت است زيرا ادّعاى شوهر در مورد مواقعه قبل از طلاق در فرض مسأله پذيرفته نيست و به اعتراف خود او ظاهر حال شهود، عدالت بوده و ما مأمور به باطن نيستيم، بنابر اين طلاق اشکالى ندارد مگر اين که با دليل شرعى ادّعاى خود را ثابت کند.

سوال 928 :

اگر مردى زنى را به طلاق خلعى دوّم مطلّقه کند، ليکن قبل از انقضاى عدّه، زن به بذلش رجوع کند امّا زوج مى گويد: من رجوع مى کنم به شرط آن که اکنون که به قرء دوّم رسيدى تو را صيغه مى کنم و به عقد انقطاعى در مى آورم و همين عمل هم انجام شد، امّا باز اختلاف شروع شد و آنها بر بذل مدّت توافق کردند و احتياطاً طلاق نيز جارى شد. اکنون بيان فرماييد:

الف) آيا اين زن بايد سه ماه عدّه طلاق نگهدارد و يا عدّه 45 روزه عقد انقطاعى نگهدارد؟

ب) آيا بذل مدّت صحيح است يا طلاق سوّم؟

جواب :

اگر چنانچه بذل مدّت صحيح باشد آيا مجدّدا مى تواند صيغه کند و يا محلّل لازم است؟

جواب :

الف) احتياط اين است که عدّه طلاق نگهدارد.

ب) از جواب بالا معلوم شد.

جواب :

احتياط آن است که بدون محلّل ازدواج نکند.

سوال 929 :

آيا طلاق خلع بدون گرفتن مال از زن صحيح است؟

جواب :

صحيح نيست.