مسجد
سوال 1 :
- اينجانب خادم مسجدى هستم که مدت سى و دو سال است در اين مسجد براى رضاى خدا خدمت مىکنم و از کسى مزد و حقوق نگرفته و نمىگيرم، در حياط اين مسجد مقدارى درخت قلمه و درخت ميوه غرس نمودم و بار آوردم آيا جايز است از ميوه و چوب آنها خانواده اينجانب استفاده کنند يا جايز نيست؟
جواب:
- اگر درختان را از مال خودتان غرس کردهايد و وقف ننمودهايد ميوه آن از خود شما است و مىتوانيد استفاده کنيد.
سوال 2 :
- اينجانب يک قواره زمينى را که 312 متر مربع مىباشد براى مسجدى خريدارى نمودم چون مردم اين محل بودجه نداشتند نتوانستند بسازند حالا با کمک مردم مىخواهند مسجد را بسازند مىبينند که اين زمين براى مسجد کوچک است آيا اجازه است که اين زمين را بفروشم و در همين محل زمين بيشترى خريدارى نمائيم. البتّه در موقع خريدارى زمين، صيغه خوانده نشده ولى با عقيده کامل خريدارى شده براى مسجد؟
استفتاءات، ج2، ص: 335
جواب:
- خريد زمين به قصد بناى مسجد کافى در وقف نيست اگر بعد از خريد وقف نشده و تحويل وقف نگرديده به ملک مالک باقى است و اختيار آن با مالک است.
سوال 3 :
- ما يک حسينيه داريم که تقريبا خراب شده و مکانش هم جاى خوبى نيست مىشود آن را بفروشيم و کنار مسجد يک زمينى است حسينيهاى از نو بسازيم؟ و اگر مىشود چون وصل مسجد است يک متر هم از حياط مسجد داخل حسينيه قرار بگيرد تا بتوانيم در عزادارى امام حسين (عليه السّلام) حسينيه خوبى داشته باشيم؟
جواب:
- فروش حسينيه و همچنين جزء حسينيّه قرار دادن مسجد جايز نيست.
سوال 4 :
- مسجدى در شهرى ساخته شده که بانيان آن دو برادر بودهاند که يکى از آنها فوت کرده و وصيت نموده که برادرش ساختمان مسجد را به اتمام برساند، در ضمن، اين دو برادر صاحب زمينهاى زيادى بودهاند و پس از تصويب قانون خريد و فروش زمين از طرف مجلس شوراى اسلامى مبنى بر اين که کليه زمينها براى پنج سال به عنوان حکم ثانوى به واسطه و نظارت کامل دولت بايد خريد و فروش شود و پس از اين که دولت اعلام نمود که طبق مصوّبه مجلس، خريد و فروش زمين ممنوع است، بانى مسجد چند قطعه از
استفتاءات، ج2، ص: 336
زمينهاى خودش را براى مسجد به فروش رساند، بدون نظارت دولت و حتّى به خاطر اين که خلاف قانون انجام داده بود، هيچ مدرکى ردّ و بدل نشد و از اين پول براى به اتمام رساندن مسجد استفاده نمودند؛ آيا اين عمل جائز بوده است يا خير؟ و در صورت اشکال براى مسجد چه اقدامى بايد شود؟
جواب:
- درباره مسجد اشکالى ايجاد نشده است.
سوال 5 :
- احتراما به استحضار مىرساند که در محلّى از زير زمين تا کف به نام حسينيّه و از کف به بالا به نام مسجد از مردم پول گرفته شده و 65 درصد آن را جهاد، جهت احداث مسجد پرداخته است، چه حکمى دارد؟ مسجد است يا حسينيّه؟
جواب:
- اگر از ابتدا مقدارى به حساب حسينيّه و مقدارى به عنوان مسجد ساخته شده و وقف گرديده اشکال ندارد و هر يک از حسينيّه و مسجد حکم خود را دارد.
سوال 6 :
- مسجدى در سال 54 توسّط شخصى بنا شده و به نام همان شخص نامگذارى شده و مردم در طول چندين سال در اين مسجد نماز خواندهاند و سپس توسعه دادهاند و مقدارى زمين نيز جنب مسجد مذکور خريدارى نموده و فرش و منبر و ساير لوازم نيز خريدهاند و خود بانى مسجد نيز هيچگونه ممانعتى نکرده، سپس مردم مستضعف مقدارى آهن نيز خريدارى کردهاند تا مسجد را به طور کلّى تعمير اساسى نمايند؛ لکن بانى مسجد اکنون مخالفت نموده و مانع ساختمان و توسعه مسجد مىباشد و حال اين که اوّلا خود ايشان عنوان مسجد را گذاشته و ثانيا اکنون مىگويد: "حتّى اگر به مراجع تقليد هم
استفتاءات، ج2، ص: 337
مراجعه کنيد من مىگويم مسجد را وقف نکردهام و سند آن نزد من است و من آنرا نمىدهم، شما اگر مىخواهيد در کنار اين مسجد، يک مسجد براى خودتان بسازيد!" حالا ما هم آهنى را که تهيه کردهايم براى همه زير بنا و با نقشه مهندسى مىباشد و ضمنا براى محلّى که ايشان آن را مسجد تعيين کرده خرج زيادى کردهايم، اکنون نه مىتوانيم دو مسجد در کنار هم بسازيم و نه مىتوانيم تعمير اساسى مسجد را شروع و ساختمان آن را تکميل نمائيم. خواهشمند است ما را راهنمايى کامل بفرماييد!
جواب:
- سند ميزان نيست؛ اگر وقف مسجد متحقّق شده و تحويل جهت وقف گرديده ديگر واقف اختيارى در آن ندارد و توسعه مسجد اگر ضرورت داشته باشد اشکال ندارد و واقف حق ممانعت ندارد.
سوال 7 :
- آيا جنگلها و مراتع کشور که جزو انفال بوده و بهره بردارى از آن بايستى با نظر ولىّ امر و توسط دولت صورت پذيرد، مىشود توسط اشخاص وقف گردد؟ و اگر چنين موردى پيش آيد اداره آن با توجّه به کسب علوم و تخصّصهاى مربوطه با نظر ادارات اوقاف خواهد بود يا واحدهاى تابعه سازمان جنگلها و مراتع کشور؟
جواب:
- وقف جنگلها و مراتع عمومى صحيح نيست.
سوال 8 :
- در بين رقبات موقوفات گاهى اراضى شن و ماسه با خاک رس پيدا مىشود که تا کنون عوايد آنها در جهت اجراى نيّات واقف به مصرف مىرسيده، اخيرا برخى از دواير دولتى مدّعى هستند که اين نوع اراضى، معادن
استفتاءات، ج2، ص: 338
و جزو انفال است، آيا اين نحوه از معادن شرعا انفال محسوب مىشوند يا موقوفه هستند؟
جواب:
- اينها انفال نيستند و موقوفه هستند.
سوال 9 :
- در روستايى که اهالى آن روستا، محل سکونت خود را رها کردهاند و نزديک همان محل در زمين موات خانه ساختهاند، من در يک قطعه از همان زمين موات با کمک اهالى مسجدى بنا کردم بطوريکه قسمتى از ديوار مسجد آماده است و ضررى هم ندارد، عدّهاى ديگر از همان محلّ روى مقاصد و يا غرض شخصى از به پايان رساندن مسجد جلوگيرى مىکنند. آيا از نظر شرع مقدس اسلام مىتوانند جلوگيرى نمايند يا خير؟
جواب:
- اگر زمين موات بوده و متعلق حق کسى نبوده، با تحجير و آماده شدن براى مسجد، ديگران حق مزاحمت ندارند، لکن چنانچه دولت اسلامى در اين باره مقرّراتى دارد بايد مراعات شود.
سوال 10 :
- در وقف و حبس فضوليّت جريان دارد يا خير؟
جواب:
- در وقف و حبس جارى نيست.
سوال 11 :
- اينجانب کشاورزى هستم که تنها دارايى و ما يملک خود را که عبارت از يک "طاق" از شانزده طاق مزرعهاى بوده، بر اثر ناراحتى و گرفتارى و کسالت اقدام به وقف کردن آن نمودم و در وقفنامه قيد گرديد که صيغه وقف جارى شده ولى اين که به تصرّف وقف داده شده يا نه، قيد نشده است، الحال به علّت اين که داراى عيال و اولاد بوده و عمل انجام شده باعث محروميّت
استفتاءات، ج2، ص: 339
استفتاءات ج2 346 س 29 ..... ص : 346
آنان شده، از عمل خود پشيمان هستم و مىخواهم اجازه فرمايند با توجه به اين که مورد وقف به تصرّف وقف داده نشده، آيا عمل انجام شده صحيح نبوده و مىتوان از آن عدول نمود يا خير؟
جواب:
- مجرّد صيغه وقف بدون تحويل آن کافى نيست و در خصوصيّات مورد سوال به مسؤولين ذى ربط مراجعه شود.
سوال 12 :
- زمينى در بيش از بيست سال قبل براى مسجد داده شده و با پول مردم مسجد ساخته شده. آيا صاحب قبلى زمين يا وارث آن مىتواند بگويد من راضى نيستم کسى در اين مسجد نماز بخواند يا خير؟
جواب:
- بعد از ساختن مسجد و تحويل به نماز گزاران نمىتواند رجوع کند، و رضايت او معتبر نيست.
سوال 13 :
- مقدارى از بيابان براى مسجد تعيين مىشود و به عنوان مسجد در آن نماز اقامه مىشود، سپس از آنجا مىروند؛ براى کسانى که موضوع را مىدانند اگر به آنجا گذرشان بيفتد حکم مسجد دارد؟
جواب:
- به مجرّد تعيين مقدارى از بيابان براى مسجد و نماز در آن حکم مسجد پيدا نمىکند.
سوال 14 :
- اينجانب 3 دانگ و 3 ربع دانگ مشاع از شش دانگ باقيمانده کاروانسراى مورد مالکيت خود را که السّاعه هم متصرف و محل ارتزاق روزمره
استفتاءات، ج2، ص: 340
اينجانب و عائلهام مىباشد، طبق وقفنامه جهت مسجد يا حمام و يا ساير امور عام المنفعه وقف مؤبّد کردم و مقرّر شد که حاکم شرع دادگاه با مشورت و صلاحديد امام جمعه به نحو احسن از آن استفاده نمايد و قيد شد که خودم مادام الحيات حق نظارت داشته باشم، صيغه جارى شد ولى مورد وقف تحويل حاکم شرع و امام جمعه داده نشد و چون به موضوع و آينده وقف بر اثر بيسوادى و کهولت سن مطلّع و واقف نبودم ناآگاهانه وقفنامه را انگشت و مهر زده، با گذشت اندک زمان از عمل خود نادم و پشيمان شدم بدين سبب اعلام ندامت و ابطال وقفنامه را از مراجع مذکور خواستهام، ولى توجّهى نفرمودهاند.
البته مورد وقف را هم کما کان تحويل نداده و در تصرفم مىباشد و امور زندگيم از همين محل تأمين مىشود و راضى به تحويل وقف نيستم تمنّا دارم نظر و فتواى حضرت امام را در ذيل اين ورقه مرقوم فرمائيد.
جواب:
- تنها خواندن صيغه وقف و ثبت در دفتر کافى براى تماميّت وقف نيست. و تا عين موقوفه تسليم جهت وقف نشده، واقف مىتواند برگردد.
سوال 15 :
- در زمان طاغوت محلّى به عنوان دبستان تهيه مىشود که پول آن را افراد زيادى دادهاند، ولى سند آن به اسم سه نفر ثبت است. در حال حاضر با اين محل چه کنيم و آن را به چه ارگانى واگذار نماييم؟
جواب:
- اگر دبستان است بايد دبستان باقى بماند و لو به واگذارى آن به فرهنگ.
سوال 16 :
- شخصى که در سنوات گذشته همواره کارهاى دائمى وى نوازندگى و سلمانى و دوره گردى بوده است، در سال 1350 در پيشگاه
استفتاءات، ج2، ص: 341
خداى بزرگ توبه نموده است و در آن ايّامى که اشتغال به کسبهاى فوق داشته پولهايى را که در مسير آن کسبها از مردم اخذ نموده از همان پولها پس از توبه زمينى را خريدارى کرده و با کمک مردم محل حسينيهاى ساخته است و خمس پولها را نيز پرداخته و از مراجع رسيد دريافت نموده است آيا اکنون برگزارى مجالس عزادارى در اين حسينيه و اقامه نماز جايز است يا خير؟
جواب:
- اگر علم به وجود مال حرام در پولى که براى خريد و تأسيس حسينيّه داده است نباشد يا مورد از موارد حلال شدن مال مخلوط به حرام به دادن خمس باشد "1" عزادارى و اقامه نماز در آن مانع ندارد.
سوال 17 :
- شخصى در گرگان مقدار پانصد و پنجاه متر زمين که در آن چندين اطاق مخروبه قديمى بوده به عنوان حسينيه به هيئت متوسلين به حضرت ابا عبد اللّه الحسين (عليه السّلام) واگذار نموده و قبض و اقباض هم محقق شده است متعاقب آن اعضاى هيئت تابلو و پرچمى با عنوان حسينيه بر سر آن نصب نموده و شخص واگذار کننده هم حضور داشته است و اين هيئت براى انجام مراسم عزادارى در آن زمين و مرمت آن مخارجى در حدود چهل هزار تومان متحمل شده است و نيز چندين هفته هم در آن محل مراسم عزادارى حضرت خامس آل عبا اقامه شده است و چون واگذار کننده شخصا
استفتاءات، ج2، ص: 342
نمىتوانسته در مجالس شرکت کند شخصى به نمايندگى از طرف ايشان در اولين مراسم شب جمعه شرکت داشته و همه اين گفتهها با اطلاع نماينده محترم حضرت عالى و امام جمعه محترم گرگان انجام گرديده است با توجه به اينکه طبق فتواى حضرت عالى معاطات در وقف بر مصالح عامه کفايت مىکند مضافا به اينکه لفظا هم واگذارى را ادا کرده آيا اين شخص مىتواند منصرف شده و برگردد يا خير؟
جواب:
- با فرض اينکه مالک زمين آن را به عنوان حسينيه تحويل داده و متولى شرعى يا مردم قبض نموده و در جهت وقف هم مورد استفاده قرار گرفته مالک نمىتواند منصرف شود و حسينيه را به ملک خود برگرداند.