1- مستغلات
سوال 1 :
- اگر کسى محل کسبى را از کسى اجاره کرده باشد و در آنجا مشغول به کسب مشروع باشد، آيا قبل از انقضاى مدت اجاره مالک يا کسى ديگر مىتواند مزاحم او شده و محل کسب را از او بگيرد يا نه؟
جواب:
- در اثناى مدت اجاره مالک بدون حق فسخ نمىتواند از مستأجر درخواست تخليه محل کند.
سوال 2 :
- چه مىفرماييد در خصوص افرادى که چند دکان را يک ساله اجاره دادهاند و اکنون که هزينه زندگى بالا رفته، مستأجرين نه اجاره را زياد مىکنند و نه تخليه مىکنند و موجر هم مستضعف است چون درآمد ديگرى ندارد؛ هکذا آن املاک مزروعى که دولت طاغوت اجاره داده و صاحب دکان و صاحب ملک شرعى مىگويد: "مستأجر غاصب است و من راضى نيستم چون به قدر مخارج زندگى درآمد ندارم!" آيا نماز در اين مکانها صحيح است يا خير؟
استفتاءات، ج2، ص: 195
استفتاءات ج2 203 س 20 ..... ص : 203
جواب:
- بعد از تمام شدن مدّت اجاره، تصرّف در ملک شرعى غير براى مستأجر مشروط به رضايت مالک است و در صورت عدم رضايت مالک تصرّف حرام است و بايد تصرّف کننده اجرت المثل را بپردازد.
سوال 3 :
- در حومهاى از توابع زنجان معدن نمکى است که اينجانب آن را از صاحبش به مدت دو سال اجاره نمودم که بعد از انقضاى مدّت به صاحبش تحويل بدهم بعد از ايجاب و قبول مشغول فعاليت شده و مخارج زيادى را صرف کردم تا سنگها آماده فروش شد اما قبل از فروش صاحب معدن آمده بنده را از معدن اخراج کرده آيا صاحب معدن قبل از انقضاى مدّت معين مىتواند معدن را از من پس بگيرد يا نه؟ اگر حق پس گرفتنش را دارد مخارجى که اينجانب به معدن گذاشتهام مىرسد يا نه؟
جواب:
- با فرض اينکه معدن مالک دارد و از مالکش اجاره کردهايد در بين مدّت بدون خيار فسخ حق ندارد پس بگيرد و در هر صورت مخارج را ضامن نيست و اگر مستأجر "عينى" در معدن دارد خود آن را مالک است.
سوال 4 :
- اگر تاجر ورشکسته قبل از صدور حکم افلاس، دکانى را اجاره کرده و مال الاجاره را نپرداخته آيا صاحب دکان حق فسخ دارد يا نه؟
جواب:
- محل اشکال است و احوط تخلّص به صلح است.
استفتاءات، ج2، ص: 196
سوال 5 :
- نظر مبارک در مورد مالکين منازلى که حکم تخليه مىگيرند، چيست؟ ضمنا به حضرتعالى نسبت مىدهند که مىفرماييد: چنانچه مالک داراى بيش از يک منزل باشد، مستأجر مىتواند تخليه نکند، چون مازاد بر احتياج شخصى مالک است، و جنبه انتفاعى دارد!
جواب:
- نسبت مذکور صحت ندارد و مستأجر بعد از مدّت اجاره در صورت مطالبه مالک، بايد مورد اجاره را تخليه کند.
سوال 6 :
- اينجانب ساختمانى را که آماده تأسيس هتل و استفاده براى مشاغل مشابه بوده است، به دو نفر مشاعا به نسبت 25 درصد و 75 درصد اجاره دادهام بعد از پيروزى انقلاب اسلامى چون مدّت اجاره منقضى شده و از مدّت اجاره بيش از سه سال گذشته بود، مستأجرى که 75 درصد مورد اجاره را در تصرّف استيجارى خود داشته است، به جهت عدم رضايت اينجانب (موجر)، سهم مورد اجاره خود را با ميل و رضا تحويل اينجانب داده است؛ پس از تحويل و تحوّل 75 درصد؛ در 25 درصد مورد اجاره نيز وضع يد نمودهام؛ آيا تصرّف اينجانب در ساختمان ملکى خودم به نسبت 25 درصد، با انقضاى مدّت اجاره غصب تلقّى مىشود؟ و آيا به مستأجر 25 درصد که راضى به قطع رابطه استيجارى نبوده است، حقى تعلّق مىگيرد يا خير؟ و آيا انجام عبادات شرعى در ملک شخصى موصوف، صحيح است يا خير؟
جواب:
- بعد از مدّت اجاره و مطالبه مالک، مستأجر بايد مورد اجاره را تخليه کند و تصرّف مالک غصب نيست.
استفتاءات، ج2، ص: 197
سوال 7 :
- زيد مغازهاى را با سرقفلى اجاره نموده، ليکن مدّت اجاره مجهول است، اوّلا اجاره صحيح است يا خير و در صورت بطلان، اجرت المسمّى بر عهده مستأجر است يا اجرت المثل؟ و ضمنا مستأجر به عنوان اعتراض، درب مغازه را بسته امّا موجر از تحويل گرفتن کليد خوددارى نموده؛ در اين مورد موجر مىتواند مطالبه اجاره بنمايد يا نه؟
جواب:
- اگر مدّت مجهول است، اجاره باطل است و مالک استحقاق اجرت المثل دارد و چنانچه مستأجر از مغازه استفاده نکند و بخواهد مغازه را به مالک تحويل دهد و مالک تحويل نگيرد، مستأجر ضامن چيزى نيست.
سوال 8 :
- اينجانب باغ توتى را در سال 1322 طبق قرارداد عادى از شخصى اجاره کردم که عمل پرورش کرم ابريشم انجام دهم (نوغان) که نصف، مال مالک باشد و نصف مال مستأجر که در اثر مرور زمان توت زار اوّليه از بين رفته و من از نوبه هزينه شخصى غرس توت نمودهام با آن که کليه هزينه طبق قرارداد به عهده مالک بود اما دينارى پرداخت نکرده. و همچنين دور و اطراف باغ درختهاى بزرگ پرورش شده که مال مستأجر است و هر ساله مالک طبق قرارداد نصف درآمد باغ را برده و مىبرد ضمنا در قرار داد قيد شده هزينه ساخت "تلمار" يا انبارى يا وسايل آن به عهده مالک بوده ولى تا کنون عمل نکرده و دينارى هم در اين بابت به مستأجر پرداخت نکرده و همه را مستأجر به هزينه خود گرفته و انجام داده است حال که مدت زيادى است از آن تاريخ مىگذرد مالک اظهار مىدارد از باغ بيرون برويد، از نظر شرعى و خدايى ما بايد چه کار کنيم؟
استفتاءات، ج2، ص: 198
جواب:
- در فرض مذکور با مطالبه مالک، مستأجر بايد باغ را تخليه کند بلى اگر "اعيانى" در باغ دارد ملک خود او است.
سوال 9 :
- اينجانب که به خاطر انزجار از خدمت در شهربانى زمان طاغوت به کشاورزى مشغول شده و از استخدام کشورى استعفا دادم، پس از شش سال جان کندن در يک باغى در زنجان به سبزى کارى مشغول بودم و اينک بنياد مستضعفين با در دست داشتن اجاره نامه و اقرار به صاحب ريشه بودن اينجانب مبادرت به خلع يد اينجانب و انتقال به اشخاص ديگر نموده و بدون ارزيابى ريشههاى مربوط به اينجانب به وسيله متخصصين فن، در فصل سرما مبادرت به از بين بردن ريشهها نموده است لطفا بفرماييد من حقى در ريشهها و باغ دارم يا خير؟
جواب:
- صاحب ريشه بر ريشهها حق دارد و بعد از تماميّت مدت اجاره حقى در زمين مالک ندارد.
سوال 10 :
- اينجانب ملکى داشتم که به علت ضعف جسمانى قادر به کشاورزى نبوده و فرزندى هم که به من کمک نمايد نداشتم لذا مجبور شدم ملک مذکور را اجاره بدهم ولى مستأجر مدت هفده سال است نه اجاره به من داده و نه حاضر است بخرد و قيمت آن را بپردازد و نه واگذار نمايد تقاضا دارم حکم شرعى آن را بفرماييد؟
جواب:
- مستأجر ضامن وجه اجاره است بايد به مالک بپردازد و پس از تمام شدن مدّت اجاره، تصرف بدون اجازه مالک جايز نيست.
استفتاءات، ج2، ص: 199
سوال 11 :
- آستان قدس رضوى اراضى خود را به کسى واگذار نمىکند مگر اينکه سند اجاره رسمى به عنوان موجر و مستأجر از يکى از محاضر رسمى داشته باشد عليهذا شخصى که سند اجاره به دستش افتاده بعد از انقضاى مدّت اجاره اولى از مستأجر سبقت گرفته با همين سند، اجاره را تمديد يا تجديد مىکند در صورتى که مستأجر به تمديد آن راضى نيست آيا متصرّف مىتواند در عين مستأجره تصرفات نمايد يا نه؟
جواب:
- بعد از مدت اجاره مستأجر اول حق ندارد و اجاره منوط است به نظر متصدى شرعى موقوفات آستان قدس.
سوال 12 :
- اينجانب داراى هفت سر عائله بوده و کارمند بازنشسته دولت مىباشم و قريب به 16 سال است در خانهاى که داراى دو اطاق کوچک مىباشد مستأجر هستم اخيرا حدود بيش از يک سال است که مالک با توجه به اينکه خانه مسکونى ديگرى دارد و خود با خانوادهاش در آنجا سکونت گزيده است براى تجديد بناى اين واحد مسکونى و واگذار کردن آن به فرزندش سخت مرا تحت فشار قرار داده که خانهاش را تخليه کنم با توجه به اينکه کل درآمد ماهيانهام حدود 4600 تومان است و من با اين حقوق و با تعداد زياد عائله امکان اجاره خانه ديگرى را ندارم و از طرفى هم صاحب خانه مرتبا مىگويد نمازى که در اين خانه مىخوانى و يا روزهاى که مىگيرى من رضايت ندارم. خواهشمند است با عنايت به شرح مختصر فوق تکليف ما را روشن فرماييد؟
جواب:
- بعد از تماميّت مدت اجاره تصرف مستأجر بايد با رضايت مالک باشد.
استفتاءات، ج2، ص: 200
سوال 13 :
- اينجانب يک باب مغازه با قرارداد صحيح از شخصى اجاره کردهام بعد از چندى شخص مزبور فوت کرده و داراى ده سر فرزند مىباشد و هم اکنون قرارداد ما به پايان رسيده و شش نفر از فرزندان آن مرحوم که از زوجه قبلى او هستند موافقند که مغازه در دست من باشد و آنها اجاره آن را بگيرند ولى زوجه دوم او که داراى چهار فرزند مىباشد از گرفتن سهميّه خود و چهار فرزندش خوددارى مىکند و مىگويد مغازه را به ما بده در صورتى که من مغازهاى مخروبه را با خرج گزافى به صورت يک مغازه در آوردهام مىخواهم بدانم از نظر شرع اسلام براى حقير چه مسؤوليتى است؟
جواب:
- با فرض اينکه مدّت اجاره تمام شده تصرف مستأجر در مورد اجاره موقوف است به اذن تمام ورثه مالک و اگر بعضى اذن ندهند نمىتواند تصرف نمايد.
سوال 14 :
- اينجانب به عنوان مستأجر در زمين موقوفه خاص با اجازه توليت با هزاران گرفتارى که قبل از انقلاب داشته ساختمانى ساختهام و با داشتن اجازه از توليت آن را به ديگرى اجاره دادهام حال بعد از انقلاب طريقه دريافت اجاره به چه صورت امکان پذير است آيا مىشود متولى شرعى به نسبت زمين، و اينجانب که ساختمان را ساختهام به نسبت ساختمان اجاره را دريافت داريم؟
جواب:
- ساختمان اگر از خود شما است مىتوانيد به او اجاره دهيد و مال الاجاره بگيريد.
سوال 15 :
- مستأجرى مغازهاى را براى شغل نانوايى به مدت يک سال از
استفتاءات، ج2، ص: 201
مالک اجاره نموده: 1- آيا جايز است مستأجر در مورد اجاره توالت و حمام و دست شوئى بنا نمايد؟ 2- آيا جايز است مستأجر سقف مغازه را به منظور دودکش سوراخ نمايد؟ 3- مسؤول خسارت تخريب سقف کيست؟ لازم به تذکر است که مدت اجاره خاتمه يافته.
جواب:
- بعد از انقضاى مدت اجاره تصرفات مستأجر بايد با رضايت مالک باشد و در اثناى مدت اجاره فقط تصرفاتى مىتواند بکند که مغازه را براى آن اجاره کرده است. و اگر قيدى در حين اجاره نشده تغيير و تبديل عين مورد اجاره جايز نيست مگر با رضايت مالک.
سوال 16 :
- موجر از دادن رسيد کرايه خوددارى مىنمايد آيا مغازهدار مىتواند به اداره ثبت واريز نمايد؟
جواب:
- بايد مال الاجاره به مالک داده شود و اگر رسيد نمىدهد مىتوانند شاهد بگيرند.
سوال 17 :
- شخصى تراکتور خود را به اجاره داده که زمين را شخم نمايند مبلغى به عنوان اجرت شخم زنى دريافت نموده بعدا معلوم شده که زمين مورد شخم غصبى بوده و در زمين غصب شخم مىزده اکنون تکليف اجرتى که دريافت نموده به فرضى که عالم به غصبيت بود و به فرضى که جاهل بوده چيست؟
جواب:
- اجرت را مالک است.
سوال 18 :
- تا کنون اينجانب از نحوه ابتياع و تملّک از ناحيه موجر آگاه
استفتاءات، ج2، ص: 202
نبودهام، اخيرا از طريق دادگاه صلح رونوشت سند مالکيت موجر همراه با تقاضاى تعديل مال الاجارة به دستم رسيد و بر طبق مندرجات آن معلوم مىشود که همزمان با استقراض ربوى، ملک مذکور را خريدارى و قسمتى از آن را به من اجاره داده است که با محاسبه سرانگشتى روشن شده که با کلّ مال الاجاره دريافتى علاوه بر اين که کلّ ارزش ملک را در مدّتى کوتاه تحصيل کرده، قسمتى از اصل و فرع بدهى بانک را نيز از ممرّ مال الاجاره دريافتى از اينجانب پرداخته است، حکم شرعى در اين مورد چيست؟
جواب:
- قرض و خريد خانه با آن صحيح است و چنانچه در اجاره "مال الاجاره" معلوم نشده اجاره باطل است و مالک بيش از اجرت المثل حق ندارد.
سوال 19 :
- من کشاورز هستم، مقدارى آب و زمين از فردى- که کارمند است- اجاره کردم که هر ساله سيصد و سى کيلو گرم گندم به عنوان اجاره به او مىپردازم، در زمان رژيم سابق اين آب و ملک به واسطه اصلاحات ارضى به من واگذار شده امّا من تا کنون اجاره را به صاحب ملک پرداخت نمودهام، تقاضامندم بفرماييد اگر ديگر اجاره را نپردازم. از نظر اسلام حلال است يا حرام؟
جواب:
- اگر زمين شرعا ملک غير است بايد تصرّفات در آن با کسب اجازه از مالک باشد. و در صورت اجاره کردن، بايد مال الاجاره به مالک داده شود.
استفتاءات، ج2، ص: 203
استفتاءات ج2 212 س 42 ..... ص : 211
سوال 20 :
- اگر شخصى مغازه را با دادن سرقفلى اجاره نمود و مدّت مديدى در اجاره همين مستأجر باشد، متمنّى است بيان فرماييد آيا موجر مىتواند اجاره را اضافه نمايد؟
جواب:
- پس از پايان عقد اجاره اول (در تجديد قرارداد اجاره) تعيين مال الاجاره موکول به توافق طرفين است.
سوال 21 :
- در مورد اجرت ضراب الفحل که آن حيوان صرفا براى همين کار نگهدارى مىشود، متمنّى است نظر مبارک خويش را بيان فرماييد.
جواب:
- حلال است.
سوال 22 :
- اگر چنانچه کسى محلّى را در قبال سرقفلى و اجاره ماهيانه معينى واگذار نمايد: 1- آيا مالک حق دارد پس از مدتى اجاره را اضافه کند؟ اگر حق دارد آيا ميزان آن به هر مقدار مجاز است؟ 2- در رابطه با سوال فوق اين نکته را اضافه مىنمايم که در بسيارى از موارد، مالکين معادل تمام پول سرمايه گذارى براى ساختمان و يا حتى بيشتر از اينها از محلّ فروش سرقفلى به دست مىآورند و در طول مدت چيزى به ملک اضافه نمىنمايند و مستأجر در ملک مذکور خرج مىکند و هر ساله بر اين هزينه تکرار مىشود در چنين مواردى چنانچه مالک ملک را به شخص ديگرى بفروشد آيا مالک جديد حق دارد اجاره بها را اضافه کند؟
جواب:
- 1 و 2- مالک شرعى مىتواند بعد از تمام شدن مدت اجاره مطالبه مال الاجاره بيشترى نمايد و تعيين مقدار، موقوف به رضايت طرفين است.
استفتاءات، ج2، ص: 204
سوال 23 :
- پدر اينجانب هيجده سال پيش فوت کرده عمويم قيم ما بوده و امور زندگى ما را از يک ساختمان اجارهاى که تقريبا نياز زندگى ما را تأمين مىنموده اجاره مىگرفته، چندين سال پيش براى تعديل اجاره بها اجبارا از طريق دادگسترى زمان طاغوت کمک گرفته و مبلغى به اجاره بها افزوده شد. مىخواهم بدانم اين افزايش بها در آن شرايط صحيح بوده و آيا ما فعلا در آن مورد تکليفى داريم يا نه؟
جواب:
- اگر با رضايت طرفين بوده اشکال ندارد.
سوال 24 :
- شخصى مغازهاى را از مالکش اجاره مىنمايد و شرط مىکند که مغازه را به کسى واگذار ننمايد هر موقع خواست مغازه را ترک کند، مغازه را مطابق همان شرطى که خريدارى کرده به صاحبش واگذار نمايد و مالک هم قولا اين شرط را قبول مىنمايد آيا از نظر شرع مقدس اسلام اين شرط درست است؟
جواب:
- مانع ندارد.
سوال 25 :
- آيا از نظر شرعى اجاره گرفتن از جواز را جايز مىدانيد؟ و همچنين آيا اين معامله که شرطى بوده فاسد است؟
جواب:
معامله صحيح است مگر آنکه معلّق بر شرط مذکور باشد ولى نبايد خلاف مقررات باشد.
سوال 26 :
- اگر شخص مستأجرى شرط و تعهد نمايد که عين مستأجرهاى را در فلان وقت، تخليه و به مالک تحويل نمايد و در صورت [عدم] ايفاى تعهد و
استفتاءات، ج2، ص: 205
شرط مقرّر، فلان مبلغ را به عنوان وجه التزام به مالک پرداخت نمايد، ذيلا مرقوم فرمايند: اولا، چنين شرط و تعهدى وجاهت شرعى دارد يا خير؟ ثانيا، چنانچه مستأجر در زمان معيّنه عين مستأجره را تخليه ننمايد، شرعا ملزم به پرداخت وجه التزام مقطوعه مقرّره خواهد بود يا نه؟
جواب:
- شرط مذکور مانع ندارد و چنانچه در ضمن عقد باشد عمل به آن واجب است.
سوال 27 :
- مغازهاى را مستاجرى در حدود 22 سال در اجاره دارد و هر چهار سال يک بار اجاره نامه آن تمديد مىشد و در اجارهنامه آخرى موجر به مستأجر حق داد که بعد از انقضاء مدّت اجاره به اختيار خود، تخليه کند و مغازه را با شرايطى مسترد دارد و يا بماند اجاره نامه تجديد شود و مبلغ اجاره بر حسب ديد و کارشناس و عرف محل و يا تراضى طرفين تعيين گردد حالا که مستأجر از نظر شغلى ناگزير است مغازه را تجديد اجاره [کند يعنى] اجاره آن را تمديد نمايد آيا موجر مىتواند بدون رضايت مستأجر مغازه را از او بگيرد و اجاره را تمديد نکند يا خير؟
جواب:
- اجاره نامه به تنهائى ميزان نيست اگر در ضمن عقد اجاره شرط شده که در پايان مدت دوباره براى مستاجر تجديد اجاره نمايد لازم است بر طبق شرط عمل نمايد در غير اين صورت اختيار ملک با مالک است.
سوال 28 :
- شخصى خانهاى را به مبلغ ماهيانه پنجهزار و پانصد تومان اجاره
استفتاءات، ج2، ص: 206
مىنمايد و مبلغ يکصد هزار تومان به عنوان وديعه به مالک مىدهد که هنگام تخليه پس بگيرد ولى ماهيانه مبلغ چهار هزار و پانصد تومان اجاره مىپردازد و ماهى يکهزار تومان بابت پولى که وديعه گذارده کسر مىنمايد، چون دادن و گرفتن ربا هر دو حرام است. لطفا روشن نماييد آيا کسر مبلغ يکهزار تومان صحيح بوده يا خير؟ و اگر ربا محسوب مىگردد، مستأجر مکلّف به پرداخت آن مىباشد يا خير؟
جواب:
- در فرض مرقوم اجاره صحيح است ولى بايد تمام مال الاجاره را بدون کسر کردن مبلغى بپردازد. بلى اگر اجاره به مبلغ کمتر شده باشد و در ضمن اجاره شرط شود که پولى به صاحب خانه بعنوان وديعه يا قرض يا غير آن داده شود اشکال ندارد.
سوال 29 :
- آيا پرداخت وديعه اصولا از ديدگاه شرع مقدس و نظر آن حضرت صحيح است يا خير؟ و بايد عرض کنم که چون اجارهها بيشتر است و حقير نمىتواند از محل حقوق دريافتى اجاره پرداخت نمايد و از اين گذشته از پولى که دارم نمىتوانم استفادهاى نمايم و نمىتوانم با اين قيمت فعلى خانهاى بخرم آيا مىتوانم به طور وديعه اين پول را به موجر بدهم يا نه؟
جواب:
- کم کردن مال الاجاره اگر به حساب پولى باشد که به موجر سپردهايد حکم ربا را دارد.
سوال 30 :
- عقد اجارهاى بين مالک و مستأجر با حدود و شرايط خاص شرعى
استفتاءات، ج2، ص: 207
واقع شده در حالتى که شهود به اندازه کافى نبوده؛ آيا مالک مىتواند طبق اجاره عمل ننمايد و به شرايط واقعه در ضمن عقد لازم عمل نکند؟
جواب:
- عمل به مقتضاى اجاره واجب است و همچنين شرط واقع در ضمن عقد لازم، واجب الوفاء است.
سوال 31 :
- شرکتى براى مدت دو سال شش دانگ منزل که متعلّق به اينجانب و ديگرى بوده از قرار ماهى بيست هزار ريال اجاره نموده و در اجاره خط تنظيمى چنين تعهد نموده: (چون در حال حاضر موجرين نسبت به دو باب اجاره تخفيف کلى نسبت به مستأجر قائل شدهاند، مستأجر متعهد گرديد چنانچه در انقضاء مدّت، مورد اجاره را به تصرف موجرين ندهد تا زمان تخليه و ختم عمليات اجرايى به قرار ماهى سى هزار ريال اجاره مورد اجاره را زائد از مدت دو سال بايد بپردازد و هيچ عذرى مسموع نخواهد بود) معذالک در پايان مدّت، منزل مورد اجاره را تخليه ننموده و نيز تعهد خود (پرداخت ماهى سى هزار ريال) را انجام نداده و همان اجاره قبلى ماهى بيست هزار ريال را توديع نموده مستدعى است بفرماييد که آيا چنين متعهدى مديون و ملزم به پرداخت ماهى سى هزار ريال مىباشد يا خير؟
جواب:
- شرط مذکور در ضمن عقد اجاره نافذ و عمل به آن لازم است.
سوال 32 :
- اگر تاجر ورشکسته قبل از صدور حکم افلاس، دکانى را اجاره کرده و همه وجه مال الاجاره را پرداخته است و پس از صدور حکم افلاس تاجر نمىتواند تجارت کند چون مالى در دست ندارد و با فرض اينکه
استفتاءات، ج2، ص: 208
در عقد اجاره قيد مباشرت شرط شده آيا اجاره باطل مىشود يا نه؟ و اگر باطل نباشد غرما حق فسخ دارند يا نه؟
جواب:
- اجاره باطل نمىشود و با فرض اشتراط مباشرت، غرما حقى ندارند.
سوال 33 :
- اگر بنّايى ساختن خانهاى را از شخصى مقاطعه کرد و در حين قرارداد با صاحب خانه شرط کردند که اگر اختلافى راجع به ساختمان و بنّايى آن وجود پيدا کرد به فلان معمار مشخّص مراجعه نمايند تا ايشان حلّ اختلاف کنند، آيا مىشود در مورد اختلاف از نظرّيه معمارى که مورد شرط است خوددارى کنند؟
جواب:
- بايد بر طبق شرط به حکميّت معمارى که تعيين نمودند راضى شوند.
سوال 34 :
- پس بايد به چه نحوى اين دو طرف، معامله را مطرح کنند تا اشکال شرعى آن از بين برود؟ بالاخره مستأجرى که مثلا پنجاه هزار تومان پول دارد و مىخواهد منزلى اجاره کند و فرض کنيد صاحب خانهاى هم براى تکميل ساختمانش به اين پول نيازمند است تا آن خانه را در اختيار مستأجر قرار دهد. يا مثلا صاحب خانه به عنوان ضمانت تخليه منزلش مقدارى پول از مستأجر مطالبه مىکند و مستأجر مايل است با اين پولى که مىدهد اگر چه ضمانت تخليه او نزد صاحب خانه است ولى مقدارى نيز از کرايه منزل او کاسته شود لطفا در اين زمينه توضيح بفرماييد؟
استفتاءات، ج2، ص: 209
جواب:
- مالک پول با قرض دادن به صاحب خانه فقط همان مبلغ را که قرض داده استحقاق دارد و در منزل هر مدّت زمان که سکونت نموده اجرت المثل را ضامن است بلى اگر در ضمن اجاره شرط شود که مبلغى به صاحب خانه داده شود صحيح است.
سوال 35 :
- اغلب افراد مستأجر براى مقابله با اجاره بهاى کلان سعى مىکنند که مقدارى از پس انداز خود را به عنوان وديعه و رهن در نزد مالک قرار دهند تا در اثر اين وديعه هم صاحب خانه با پول آنها کار کند و هم از اين بابت از کرايه منزل آنها کاسته شود و با پولى که صاحب خانه مىگيرد مثلا به ازاى هر هزار تومان حدود بيست تومان از کرايه او کاسته مىشود و طرفين به معامله راضى مىشوند لطفا بفرماييد اين قبيل معامله و اجاره چه حکمى دارد؟
جواب:
- اگر در ضمن اجاره شرط شود که مبلغى به صاحب خانه قرض يا وديعه داده شود اشکال ندارد هر چند وجه اجاره از اين جهت کم شود ولى اگر شرط اجاره به کمتر در ضمن قرض باشد ربا و باطل است.
سوال 36 :
- شخص نقّاشى، نقّاشى ساختمانى را کنترات مىکند مثلا مىگويد: من اين ساختمان را اينقدر مىگيرم نقّاشى مىکنم، آيا پولى که از صاحب اين ساختمان مىگيرد اشکال دارد يا نه؟
استفتاءات، ج2، ص: 210
جواب:
- اگر خصوصيات ساختمان و نقّاشى مورد نظر و مقدار پول معلوم باشد و قرار داد شود معامله صحيح است.
سوال 37 :
- در زمان طاغوت دادگاههاى به اصطلاح حمايت از خانواده هنگام طلاق علاوه بر اصل مهريه به خاطر گذشت زمان، پولى را به عنوان اجاره مهريّه جبرا از داماد مىگرفتند اگر مهريّهاى عين پول باشد و شرعا نيز وقت وصول مهريّه معين نشده باشد آيا جايز است که اجاره مهريه بر اصل مهريه افزوده گردد؟
جواب:
- پول اجاره ندارد و گرفتن زيادى حرام است.
سوال 38 :
- نظر مبارک درباره کسانى که نمره تاکسى را از شهربانى خريدارى مىکنند و به افراد ديگر اجاره مىدهند چيست؟ چه براى اجاره دهنده و چه براى اجاره کننده؟
جواب:
- مورد اجاره نيست و با موافقت مقرّرات دولت اسلامى واگذارى نمره در مقابل پول ولو موقتا مانع ندارد.
سوال 39 :
- آيا از نظر شرع مقدّس اسلام اجاره گرفتن از جواز را جايز مىدانيد؟
جواب:
- جواز اجاره ندارد ولى در صورتى که مطابق مقررات دولت اسلامى باشد استفاده مستأجر از اجازه ديگرى قانونى باشد صاحب جواز مىتواند در مقابل استفاده ديگرى از جواز مطالبه پولى بکند.
استفتاءات، ج2، ص: 211