فصل اول در آبها
آب يا مطلق است (يعنى به آن ، آبِ تنها گفته ميشود) و يا مضاف است (يعنى آنرا به چيزى نسبت ميدهند) مانند آب هندوانه و آب انار و يا با چيزى ممزوج شده بطوريکه ديگر از اينکه کلمه ( آب ) بر آن صدق کند خارج گشته مانند آب شکر يا آب نمک و امثال آن و آب مطلق چند قسم است يکى آب جارى و ديگرى آبيکه از زمين مى جوشد ولى جارى نمى شود و سوم آب چاه و چهارم آب باران و پنجم آبى که (چون آب حوض ) درجائى ايستاده باشد و آنرا راکد گويند.
مساءله 1 - آب مضاف خود بخود پاک است ولى شى ء نجسى را پاک نميکند و نيز حدث را برطرف نميسازد و اگربا نجاستى برخورد کند همه اش نجس ميشود هرچند که بمقدار هزار کر باشد بلکه در صورتيکه از بالا بپائين بريزد ولو بطور عمودى نباشد لکن در جريان افقيش شدت داشته باشد وقسمت پائين آن با نجاستى برخورد کند همان محل برخورد و پائين تر از آن نجس ميشود و نجاست به قسمت بالاى آب سرايت نميکند.
مساءله 2 - آب مطلق بصرف بخار شدن و بالارفتن مضاف نميشود (پس آبيکه از بخار آب مطلق بدست مى آيد آب مطلق است ) بله اگر چيزى مانند گل خشبوبا آن مخلوط شود و هنگام بخار شدن يا بخار بالا برود گاهى آب حاصل از مطلق است مانند آب مضاف تبخير شده و در بعضى موارد مضاف است مانند گلاب تبخير شده که بعد از تبخير نيز گلاب است پس معيار در مطلق بودن يا مضاف بودن آب تبخير شده حال اجتمال قطرات بعد از تبخير است که بسا ميشود بعد از جمع کردن مطلق باشد و يا ميشود که مضاف باشد.
مساءله 3 - اگر درباره مايعى شک شود در اينکه آيا آب مطلق است يا مضاف اگر حالت قبل از شک معلوم باشد که مطلق بوده يا مضاف بنا را بر همان حالت مى گذارد مگر در بعضى از فرضها مثل موارديکه شبهه در مفهوم آن مايع باشد و بخاطر نامعلوم بودن مفهوم دربقاء موضوع شک کند (مثل اينکه جوهرى رنگى درآب ريخته شده باشد درحديکه آب را تيره کرده باشد و ما ندانيم آيا به آن آب تيره مى گويند ويا آب جوهر).
و اگر حالت سابقه آنرا نميدانند که چه بوده آن آب نه حدث را بر طرف مى سازد و نه نجاستى را پاک مى کند و اگر به نجاستى برخورد کند در صورتيکه کمتر از کر باشد قطعا نجس مى شود و اما اگر بمقدار کر باشد ظاهرا محکوم بطهارت است .
مساءله 4 - همه اقسام آب مطلق وقتى درملاقات با نجاسات نجس مى شود که يکى ازاوصافش يعنى رنگ يا بوى و يا طعمش تغيير کند و اما اگر اين دگرگونى اوصاف بخاطر ملاقات نباشد بلکه بخاطر مجاورت باشد متجنس نميشود مثل آبى سالم که نزديک مردارى قرار گرفته باشد و در نتيجه بوى مردار بردارد بله اگر مردار بيرون آب افتاده و جرئى از آن در آب قرار گرفته باشد و آنگاه آب از آن جزء و از اجزاء خارج مردار متعفن شده باشد آن آب متنجس است .
مساءله 5 - شرط است در نجس شدن آب متغير اينکه با اوصاف نجاست متغير شده باشد نه با اوصاف متنجس پس اگررنگ آبى کثيراز قبيل کر و يا جارى و امثال آن بخاطر افتادن جامه اى متنجس که رنگ مى دهد در آن مثلا قرمز شود نجس ميشود.
مساءله 6 - معيار در مساءله فوق صرف متغير شدن اوصاف سه گانه آب بوسيله نجاست است هرچند اوصافيکه آب بخود گرفته مطابق اوصاف نجس نباشد مثلا با ريختن خون در آب رنگ آب قرمز نشود بلکه زرد شود اين نيز تغير است و آب رانجس مى کند.
مساءله 7 - اگر چيزى نجس شود و به اوصاف نجس متغير گردد آنگاه در آبى معتصم - کر و يا جارى و امثال آن - ريخته شود آن آب نجس نمى شود مثلا مردارى در آبى بيفتد و آنرا متغير کند و سپس آن آب را بعد از برون شدن مردار در حوضى کر بريزند و حوض کر نيزبا تغير آن متغير گردد و بوى آنرا بگيرد نجس نميشود بله وقتى نجس مى شود که آب نجس شده اجزائى از نجس را با خود داشته باشد و حوض کر بوسيله آن اجزاء دگرگون شود.
مساءله 8 - آب جارى عبارتست از آبى که از زمين بجوشد و جارى شود و چنين آبى چه کم باشد و چه زياد با برخورد با نجس نجس نميشودآبى هم که از زمين مى جوشد ولى جارى نمى شود - مانند بعضى چشمه ها و نيز مانند چاه - حکم جارى را دارد و در نتيجه با برخورد با نجس نجس نميشود مگر آنکه يکى از اوصاف سه گانه اش تغيير کند.
مساءله 9 - آب راکدى که متصل به آب جارى است حکمش همان حکم جارى است و بنابراين گوداليکه بوسيله ساقيه (نهر کوچک ) و نظير آن (نظير لوله ) متصل به نهر است حکم نهر را دارد و همچنين اطراف نهر هر چند آب آن ها جريان نداشته باشد.
مساءله 10 - آب جارى و آنچه گفتيم در حکم جارى است اگر بخاطر تغير نجس شده باشد يا برطرف شدن تغيرش و آميخته شدنش با آب معتصم پاک ميشود چه اينکه خود بخود بحال طبيعى برگردد و چه بوسيله علاج .
مساءله 11 - آب راکد کمتر از کر اگر ماده (منبع ) نداشته باشد يا برخورد به نجس متنجس ميشود چه اينکه وارد برنجس شود و چه اينکه نجس وارد بر آن شود و اگر همين آب متنجس با آبى معتصم مانند جارى و کر و آب باران ممزوج شود پاک مى گردد و در اينکه صرف اتصال کافى است و يا بايد ممزوج بشود اقوى اين استکه بصرف اتصال و بدون امتزاج اکتفاءنشود.
مساءله 12 - آب قليلى که شک بشود در اينکه منبع دارد يا نه اگر درسابق منبع داشته و فعلا شک دراين استکه ايا اتصالش با آن منبع قطع شده يا نه بايد بناء را بر حالت قبلى بگذارد (و بگويد هنوز اتصال برقرار است ) و اگر در سابق منبع نداشته حکم به اتصال نمى کند ولکن در عين حال اگر به نجاست برخورد کند حکم به نجاستش نميکند بلکه بنا بر احتمال قوى تر حکم بطهارت آن ميکند.
مساءله 13 - آب راکد اگر به حد کر برسد يا برخوردش به نجس متنجس نمى شود مگر آنکه همه اش متغير شود و اما اگر يک طرف آن متغير شده باشد در صورتيکه باقيمانده مقدار کمى باشد آن باقيمانده پاک است و قسمت متغيرش نجس است که اگر با ممزوج شدن با قسمت باقيمانده تغيرش برطرف شود نيز پاک ميشود و اگر باقى مانده کمتر از کر باشد همه اش نجس مى شود.
مساءله 14 براى کر دو قسم تقدير - و تعيين مقدار - هست يکى به حسب وزن که عبارتست از هزار و دويست رطل عراقى که هر رطل آن برحسب حقه ى کربلاى معلا و نجف اشرف - يعنى نهصد و سى و سه مثقال و ثلث مثقال - عبارتست از هشتاد و پنج حقه و سه هشتم آن و برحسب حق بقالى به اضافه دو مثقال و نيم صيرفى و بحسب حقه اسلامبولى که دويست و هشتاد مثقال است - عبارت مى شود از دويست و نود و دو حقه و نيم و بحسب من شاهى - که هزار و دويست و هشتاد مثقال است - عبارت ميشود از شصت و چهار من الا بيست مثقال و بحسب من تبريزى ميشود صد و بيست و هشت من الا بيست مثقال و بحسب من بمبئى - که چهل سير و هر يک سيرش هفتاد مثقال است - عبارت ميشود از بيست و نه و يک چهارم من و بحسب کيلوى متفاوت تقريبا ميشود سيصدو هفتاد و هفت کيلو و چهار صد و نوزده گرام .
قسم دوم اندازه گيرى بحسب مساحت است و آن بنا بر احتياط عبارتست از جمعى بالغ بر سى و چهار وجب الا يک هشتم آن بلکه اين نظريه خالى از قوت نيست .
مساءله 15 - آبيکه کر بودنش مشکوک است اگر حالت سابقه آن معلوم است بنا برهمان حالت مى گذارند (مثلا اگر قبلا کر بوده و مکلف شک دارد آيا از کر کمتر شده يا نه بايد بگويد هنوز کر است و همچنين عکس اين صورت ) و اگر حالت سابقه آن معلوم نيست اقوى اين استکه با برخوردش به نجاست متنجس نميشود و در عين حال ساير احکام کر بر آن جارى نيست (مثلا چيز نجس با ملاقات با آن پاک نمى شود.
مساءله 16 - درصورتيکه آبى کمتر از کر بحد کر برسد از سوى ديگر مکلف يقين کند که اين آب به نجاست برخورده لکن نداندبرخورد قبل از آن به حد کر بوده يا بعد از آن حکم بطهارت آن آب مى شود مگر آنکه زمان برخورد را بداند و زمان رسيدن آب به حد کر را نداند و اما اگر آب قبلا کر بوده و سپس قليل شده که دراينصورت اگر يقين به برخوردش با نجاست دارد ولى نمى داند ملاقات قبل از قليل شدن کر بوده يا بعد از آن ظاهر اين استکه حکم بطهارت آب مى شود هر چند که تاريخ قليل شدن آب را بداند و تاريخ ملاقات را نداند.
مساءله 17 - آب باران در حال باريدنش از آسمان مانند آب جارى است يعنى ماداميکه رنگ و يا بوى و يا طعم نجس بخود نگرفته نجس نمى شود و احتياط آنستکه بمقدارى باشد که اگر درزمين سخت مى باريد جارى مى شد هرچند که اکتفا به صدق اطلاق کلمه ( باران ) بر آن خالى از قوت نيست .
مساءله 18 - منظور از آب بارانيکه گفتيم جز با دگرگون شدن اوصافش نجس نمى شود هم قطرات باران و هم آبى است که باريده و در نقطه اى جمع شده و ريزش باران بر آن ادامه دارد و همچنين است آب جمع شده ديگرى که باران بر آن نمى بارد ولى متصل است بمحلى که باران بر آن مى بارد بنابراين آب بارانيکه از ناودان به نقطه اى مانند زير سقف مى ريزد در حال ريزش باران حکم آبى را دارد که در پشت بام جمع شده و باران بر آن مى بارد.
مساءله 19 - باران هرچيز متنجس شده را بشرطيکه قابل تطهير با آب باشد پاک مى کند مانند آب متنجس و زمين و فرش و ظرفيکه نجس شده لکن در خصوص آب متنجس آنچه بنظر قوى تر اين استکه ممزوج شدن آب باران با آن معتبر است و درفرش و امثال آن احتياج به فشار دادن (و غساله گرفتن ) ونيز احتياج به تعدد ندارد بلکه در ظرفها نيز نيازى به تعدد نيست بله اگر ظرفها به لعاب دهان سگ متنجس و آلوده شده باشد بايد اول خاک مال شود و سپس درزير باران قرار گيرد که در اينصورت همينکه باران بر آن باريد پاک مى شود و بدون اينکه احتياج به تعدد داشته باشد.
مساءله 20 - لحاف و تشک و فرش و امثال اينها اگر نجس شود در صورتى با آب باران پاک مى شود که باران همه جاى آن يعنى ظاهر و درون آن را فراگيرد و اگر يک قسمت ازآن را فرا گرفته باشد تنها همان قسمت پاک مى شود و نيز اگر تنها ظاهرآن را فراگرفته باشد و بباطن آن نفوذ نکرده باشد تنها همان ظاهرش پاک ميشود.
مساءله 21 - اگر پشت بام نجس شده باشد و آب باران در آن نفوذ نموده بداخل خانه بچکد آن قطرات مادام که باران بند نيامده پاک است هرچند که عين نجاست بر بالاى بام موجود باشد و قطراتى که مى چکد از آن عين نجس عبور کرده باشد و همچنين چکه هائى که در فرض قبلى بعد از بند آمدن باران مى چکد و احتمال داده شود که اين از آبى است که درهنگام بارش در اعماق سقف ذخيره شده و يا احتمال دهد اين قطرات بعد از بند آمدن باران به عين نجس و چيزى که متنجس به آن شده برنخورده و اما اگربداند که اين قطرات همان آبى است که بعد ازبند آمدن باران بعين نجس ويا متنجس به آن برخورده نجس ميباشد.
مساءله 22 - آب راکدى که نجس شده باباريدن باران بر آن ممزوج شدنش با آن پاک مى شود همچنانکه با متصل شدنش به آب معتصم (نجاست ناپذير) مانند آب کر و جارى و ممزوج شدنش با آن پاک مى گردد و لازم نيست چگونگى خاصى دراتصال رعايت شود بلکه معيار مطلق اتصال است هرچند بوسيله لوله و سوراخى باشد که آندو را بهم مرتبط کند همچنانکه بالاتر بودن آب معتصم از آب نجس و با هم سطح بودن آندو لازم نيست بله اگر آب نجس از بالا بر روى آب معتصم بريزد اين اتصال کافى نيست و آب بالا را پاک نمى کند.
مساءله 23 - آبى که دروضوء استعمال مى شود بدون اشکال پاک است و حدث و خبت را برطرف مى سازد (يعنى هم ميتوان دوباره با آن غسل کرد و وضوء گرفت و هم چيزنجس را با آن تطهير کرد) همچنانکه آبى که در غسل استعمال مى شود طاهر و مطهر از نجاست و بلکه اقوى آنست برطرف کننده حدث نيز هست .
مساءله 24 - آبى که در برطرف کردن نجاست استعمال ميشود و آن را غساله گويند مطلقا نجس است چه غساله اول باشد و چه دوم .
مساءله 25 - آبى که درتطهير محل بول يا غايط استعمال مى شود پاک است در صورتى که يکى از اوصاف آن يعنى طعم و بوى و رنگش دگرگون نشده باشد و اجزاء مشخصى از غايط در آن ديده نشود و نيزنجاست از مجراى متعارف خود تجاوز فاحش نکرده باشد بطورى که عرف آب آن را آب استنجاء نداند و نيز لازم است نجاست خارجى به آن نرسيده باشد.
پس اگربول و يا با غائط نجاست ديگرى مانند خون از مجرا خارج شود آن آب نجس است حتى اگر آن خون جزئى از بول و يا غائط شمرده شود بنابر احتياط آب استنجاء آن پاک نيست .
مساءله 26 - درپاک بودن آب استنجاء شرط نيست که اول آب بر محل ريخته شود و سپس دست بر آن بگذارد هرچند که اين احوط است .
مساءله 27 - اگر نجسى بين چند چيز محصور مشتبه شود (مثل اينکه يک ظرف نجسى در بين ده ظرف گم شود) واجب است از همه آن ده ظرف اجتناب شود و اگر چيزى ديگر بيکى از اين ظرفها برخورد نمايد اگرحالت سابقه آن ظرف نجاست بوده بنابر احتياط اگر نگوئيم اقوى حکم به نجاست آن چيز مى شود و اگر حالت سابقه اش نجاست نبوده بايد بين فرض هائى که دارد تفصيل داد.
مساءله 28 - اگر مايع يک از دوظرفى که مشتبه شده ريخته شود باز هم واجب است از آن ظرف ديگر اجتناب شود.