فصل سوّم : طُرُق ثبوت هلال

فصل سوّم : طُرُق ثبوت هلال

فصل سوّم : طُرُق ثبوت هلال

س . علامات دخول ماه رمضان را بيان فرماييد؟

ج . علامات، چهار چيز است:

اول: «ديدن هلال» هر چند ديگرى نديده باشد.

دوم: «گذشتن سى روز» از هلال شهر «شعبان»؛ و همچنين هلال ماه «شوال»، معلوم مى شود به گذشتن سى روز از هلال شهر «رمضان».

سوّم: «شهادت عدلين» است مطلقا، اگر موافق باشند در شهادت در وصف هلال و شهادت بدهند به ديدن.

1. اظهر، اکتفا به «شهادت» يکى به ديدن اول رمضان و ديگرى به ديدن قبل از سى روز، و همچنين در شوال براى روزى که توافق در آن، کافىِ يقينى است. و در وجوب استفصال از اوصاف، تأمّل است.

ثبوت هلال به حکم حاکم شرع

و اظهر ثبوت هلال است به حکم حاکم شرع، اگر چه مستند به علم باشد، چنانکه اظهر ثبوت به شهادت است اگر چه نزد حاکم نباشد، يا نزد او مردود شود.

اشتراک افق

و اما مقدار حجيّت شهادت به حسب اماکن بعيده، پس اظهر حجيت آن است بر جميع کسانى که قاطع باشند که اگر مثلاً اولِ شبِ جمعه، در مکانى ديده شود، اول شب جمعه مکان بعيد، ديده شده يا مىشود در صورت عدم مانع سماوى يا ارضى (بدون فرق بين شرقى و غربى)؛ و اگر مقطوع نباشد اين مطلب و به حکم مقطوع نباشد، هر بلدى محکوم به حکم خود است به حسب رؤيت و عدم آن.

امکان حصول علم به محاسبه اهل فن و جواز مراجعه به آنها

و ممکن است حصول علم به سبب اطلاع کامل به جغرافياى بلاد و محاسبات وقت غروب آفتاب و طلوع ماه على الدّقه و مراجعه به اهل خبره اين امور؛ و اما بلاد متقاربه و متباعده، پس حدّى براى آنها مذکور نيست، و ممکن است که مراد، کمىِ تفاوت در وقت غروب آنها باشد.

يوم الشک

مسأله :

«يوم الشک » بالنسبة به احکام واقعيه مشکوک، مورد استصحاب شهر سابق است تا زمان علم به خلاف به سبب رؤيت هلال در غروب يا بيّنه بر رؤيت در آن وقت در نفس مکان مکلّف، يا مکانى که رؤيت در آن، ملازم رؤيت در مکان مکلّف است؛ مثل آن که در شرق، رؤيت ثابت بشود که مستلزم رؤيت در غرب است بعد از زمانى، در صورت اشتراک دو مکان رؤيت در صدق رؤيت در شب شنبه مثلاً. و همچنين اگر در غرب، رؤيت بشود نسبت به شرق با عدم فاصله کثيره، مثل زمانى که در امکان رؤيت بر تقدير عدم مانع، تلازم دارند که مقارب نصف ساعت است.

و عالم به مذکور از غير طريق رؤيت و بيّنه مثل محاسبات قطعيه دقيقه، در حکم رؤيت خود يا بيّنه است در احکام مشکوک بنا بر اظهر؛ پس استصحاب در غير صورت علم و رؤيت و بيّنه است، و کافى است تحقق اينها در شهر سابق نسبت به ما بعد سى روز از آن ماه در محکوميّت به حکم شهر جديد به واسطه قطع استصحاب به سبب آنها.

قول اهل فن و حساب

و اما قول اهل حساب، پس با اطمينان شخصى به صدق اگر چه به ضميمه محاسبات دقيقه باشد و با تعدّد و عدالت محاسِب که اخبار نموده باشد به طورى که اعلام به امکان رؤيت در مواضع خاصّه به مطابقت يا استلزام باشد، اظهر قبول آن است و انقطاعِ اصل، به آن مى شود، مثل رؤيت که علم به خلاف اصل است؛ پس همچنين رؤيت تقديريّه که اخبار از آن مى شود، مثل اِخبار بيّنه از رؤيت در اطراف شهر ماضى، کافى است در تحقق موضوعِ وجوبِ صوم و افطار.

و اِخبار اهل محاسبه دقيقه با عدالت و تعدد در صورت کفايت علمِ به حساب، به منزله علم به حساب است بنا بر اظهر.

چهارم: «شياع» است، يا اين که جمعى بگويند که «ماه را ديديم» و ثابت مى شود به آن، هلال با حصول علم.

Powered by TayaCMS