تقليد ميت
س . باقى ماندن بر تقليد ميّت، جايز است يا نه؟
ج . جايز نيست.
1 . جايز است ـ بنا بر اقوى ـ در آنچه تقليد در آنها محقّق شده است، در صورت تساوى ميّت و حىّ؛ و اظهر وجوب بقا است در صورت اعلميّت از حىّ.
بدان که پس از آن که مکلّف فهميد جواز تقليد در مسائل تقليديّه را ـ به علم خود يا اجتهاد خود ـ راجع به شروط مفتى، بايد به علم خود، يا اجتهاد خود، يا اتّفاق مجتهدين در خصوص شرطيّت شرطى يا عدمش، يا تقليد واجدِ شرط، اعتماد نمايد.
و چون مسأله [ عدم جواز ] تقليد ميّت ـ ابتداءً ـ نزد اماميّه تقريباً مسلّم است، لذا تکليف نسبت به آن که عبارت از شرطيّت حيات در تقليد ابتدايى باشد، روشن است.
و امّا بقاى بر تقليد ميّت، پس مورد اختلافست، و بايد مکلّف در صورت عدم علم يا اجتهاد در اين فرع و عدم توافق ميّت و حىِّ متعيّن يا جايز التقليد فى نفسه، در مسأله جواز بقا، تقليد از واجد شرط نمايد؛ و واجد شرط نسبت به احتمال شرطيّت حيات در بقا و عدم آن، حىّ است؛ و ميّت، صلاحيّت از براى تقليد نسبت به اين جهت از شک در مسأله را، ندارد.
و اما نسبت به احتمال وجوب بقا ـ به جهت احتمال حرمتِ عدول حتى به مساوى، چنانکه قولى بر آن است، يا به جهت رعايت اعلميّت ميّت، که فىالجمله رعايت آن لازم است، پس چون اين مسأله بقائيّه نيست و تقليد در آن، ابتدايى است ـ بايد رجوع به حىّ نمايد [ که ] اگر در احتمال حرمتِ بقا، حىّ مطلقا منع کرد، تکليف روشن است؛ و اگر تجويز کرده است، مسأله وجوب بقا را هم، از حىّ بايد استعلام نمايد؛ و همچنين اگر در غير صورت اعلميّت ميّت، منع نموده بود.
پس حرمت و جواز و وجوب و تخيير، همه اينها بايد مأخوذ از حىّ باشد به ملاکهاى مختلف که مذکور شد.
و در اين مسائل تقليديّه، عمل به قول حىّ مىنمايد، از حرمت بقا مطلقا، يا در غير صورت اعلميّت ميّت، يا وجوب بقا در صورت اعلميّت او.
و در صورت شک در وجوب بقاى بر تقليدِ ميّت اعلم، اگر چه حىّ، واجد نيست مگر آن که جهتِ شک، احتمال اشتراط حيات در صورت اعلميّتِ ميّت در بقا باشد، نه احتمال مانعيّت اعلميّت در طرف تقليد بقايى، لکن چون اين مسأله، بقائيّه نيست ـ زيرا اگر تقليد در اين مسأله جايز باشد، تقليد ابتدايى است مگر در فرض نادرى ـ لذا اين مسأله را نمىتواند از اعلمِ [ ميّت ] اخذ نمايد، و بايد از حىّ، تعيين تکليف نمايد.
پس مرجع براى مکلّف در جميع احتمالاتِ شک در بقا، حىّ است در وظيفه او نسبت به ساير مسائل تقليديّه از [ قبيل ] وجوب عدول به حىّ، يا وجوب بقاى بر تقليد اعلم، يا تخيير، واللّه العالم.