احکام هبه
هبه عبارت است از تمليک عين مجانا - بدون اين که در مقابل عين عوضى دريافت کند - و بخشيده شده بايد عين - اگر چه به نحو مشاع - باشد ، نه منفعت ، و چه در خارج باشد يا در ذمه ، در صورتى که به غير کسى که در ذمهء اوست ببخشد ، و اگر به کسى که آن عين در ذمهء اوست ببخشد ، ذمهء مديون برئ مى شود ، و نمى تواند به آن چه بخشيده رجوع کند .
مسأله 2416 :
در هبه ايجاب و قبول معتبر است ، چه به لفظ باشد - مثل آن که بگويد : " اين کتاب را به تو بخشيدم " و کسى که به او بخشيده شده بگويد : " قبول کردم " - يا به فعل باشد ، مثل آن که کتاب را به قصد بخشش به طرف بدهد ، و او هم به قصد قبول بگيرد .
مسأله 2417 :
معتبر است هبه کننده عاقل و بالغ و قاصد باشد ، و بر هبه اکراه نشده باشد ، و به واسطهء سفاهت و افلاس ممنوع از تصرف در مالش نباشد ، و مالک مالى باشد که مى بخشد ، يا بر آن ولايت داشته باشد ، و اگر نه آن هبه فضولى است و صحت آن منوط به اجازه ء کسى است که اجازه ء او معتبر است .
مسأله 2418 :
در هبه قبض معتبر است ، پس اگر مالى را به کسى ببخشد ، تا به قبض او ندهد ، هبه محقق نمى شود ، و بايد کسى که مال به او بخشيده شده ، به اذن هبه کننده قبض کند ، ولى اگر آن چه را بخشيده ، در تصرف کسى باشد که به او بخشيده ، کفايت از قبض مى کند . و قبض در غير منقول - مانند خانه و زمين - به اين است که مانع از تصرف را بر طرف کند ، و مال را در استيلاى کسى که به او بخشيده قرار دهد ، و در منقول به اين است که به طرف بدهد ، و طرف هم از او بگيرد .
مسأله 2419 :
اگر مالى را به کسى که به حد بلوغ نرسيده يا به ديوانه ببخشد ، معتبر است ولى آن دو قبول کند ، و آن مال را قبض نمايد ، ولى اگر ولى به آن دو ببخشد ، و در دست خودش باشد ، بودن آن مال در تصرف ولى از قبض کفايت مى کند .
مسأله 2420 :
اگر به يکى از ارحام - خويشاوندان - خود مالى ببخشد ، بعد از آن که به قبض او داد ، نمى تواند رجوع کند و پس بگيرد ، و همچنين است در صورتى که هبه کننده بر کسى که به او هبه شده ، شرط کند ، و به آن شرط عمل شود ، يا کسى که به او هبه شده ، در مقابل هبه عوضى به هبه کننده بدهد . و در غير موارد ذکر شده تا عين مالى که هبه شده باقى باشد ، مى تواند مال بخشيده شده را پس بگيرد ، ولى اگر تلف شده يا آن را به ديگرى منتقل کرده ، يا تغييرى در عين داده - مثل آن که اگر پارچه بوده ، آن را رنگ کرده باشد - نمى تواند پس بگيرد . مسأله 2421 - زن و شوهر در لزوم هبه ، حکم رحم را ندارند .
مسأله 2422 :
اگر مالى را به کسى ببخشد ، و در ضمن آن بر آن کس شرط کند که مالى به او بدهد يا کارى - که جايز باشد - براى او انجام دهد ، بايد کسى که بر او شرط شده ، به آن شرط عمل کند ، وهبه کننده قبل از عمل به شرط مى تواند رجوع نمايد ، و همچنين اگر کسى که بر او شرط شده ، به شرط عمل نکند ، و يا نتواند به آن شرط عمل نمايد ، هبه کننده مى تواند رجوع کند .
مسأله 2423 :
اگر هبه کننده يا کسى که مال به او هبه شده ، قبل از قبض بميرد ، هبه باطل مى شود .
مسأله 2424 :
اگر هبه کننده بعد از قبض دادن بميرد ، ورثه نمى توانند رجوع کنند ، و همچنين اگر کسى که مال به او بخشيده شده بميرد ، هبه کننده نمى تواند رجوع نمايد .
مسأله 2425 :
همچنان که رجوع به گفتن محقق مى شود - مثل آن که بگويد : " از بخششى که کردم برگشتم " - به فعل نيز محقق مى شود ، مثل آن که به قصد رجوع از طرف بگيرد ، يا آن چه را بخشيده به قصد رجوع به ديگرى واگذار نمايد ، و در تحقق رجوع ، دانستن کسى که مال به او هبه شده ، معتبر نيست .
مسأله 2426 :
مالى را که به شخصى بخشيده ، اگر در ملک آن شخص ، زيادى منفصل يا قابل انفصال پيدا کند - مثل آن که گوسفند بره آورد ، يا درخت ميوه دهد - مال آن شخص است ، و اگر هبه کننده ، در هبهء مثل گوسفند و درخت ، رجوع کند ، نمى تواند بره و ميوه را از آن شخص پس بگيرد