عده اى از زنها که ازدواج با آنان حرام است
مسأله 2393 :
ازدواج با زنهائى که مثل مادر و خواهر و مادر زن با انسان محرم هستند حرام است .
مسأله 2394 :
اگر کسى زنى را براى خود عقد نمايد اگرچه با او نزديکى نکند, مادر و مادر مادر آن زن و مادر پدر او هرچه بالا روند به آن مرد محرم مى شوند.
مسأله 2395 :
اگر زنى را عقد کند و با او نزدکى نمايد, دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پائين روند, چه در وقت عقد باشند يا بعدابه دنيا بيايند, به آن مرد محرم مى شوند.
مسأله 2396 :
اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزديکى نکرده باشد, تا وقتى که آن زن در عقد او است - بنابر احتياط واجب - با دختر اوازدواج نکند.
مسأله 2397 :
عمه و خاله پدر, و عمه و خاله پدر پدر, و عمه و خاله مادر, و عمه و خاله مادر مادر هرچه بالا روند به انسان محرمند.
مسأله 2398 :
پدر و جد شوهر هرچه بالا روند, و پسر و نوه پسرى و دخترى او هرچه پائين آيند, چه در موقع عقد باشند يا بعدا به دنيابيايند, به زن او محرم هستند.
مسأله 2399 :
اگر زنى را براى خود عقد کند, دائمه باشد يا صيغه , تا وقتى که آن زن در عقد او است نمى تواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
مسأله 2400 :
اگر زن خود را به ترتيبى که در کتاب طلاق گفته مى شود, طلاق رجعى دهد, در بين عده نمى تواند خواهر او را عقد نمايد, ولى در عده طلاق بائن مى تواند با خواهر او ازدواج نمايد, و در عده متعه احتياط واجب آن است که ازدواج نکند.
مسأله 2401 :
انسان نمى تواند بدون اجازه زن خود با خواهر زاده و برادر زاده او ازدواج کند, ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد وبعدا زن اجازه نمايد اشکال ندارد.
مسأله 2402 :
اگـر زن بـفهمد شوهرش برادرزاده يا خواهر زاده او را عقد کرده و حرفى نزند, چنانچه بعدا رضايت ندهد, عقد آنان باطل است .
مسأله 2403 :
اگر انسان پيش از آنکه دختر خاله خود را بگيرد, با مادر آن زنا کند, ديگر نمى تواند با آن ازدواج نمايد, و بنابر احتياطواجب دختر عمه نيز اين حکم را دارد.
مسأله 2404 :
اگر با دختر عمه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد و پيش از آنکه با آنان نزديکى کند بـا مادرشان زنا نمايد, احتياط مستحب آن است که از ايشان به طلاق دادن جدا شود, و اما اگر زنا کردن با مادرشان پس از نزديکى با خودشان باشد, موجب جدائى آنهانمى شود.
مسأله 2405 :
اگر با زنى غير از عمه و خاله خود زنا کند, اولى آن است که با دختر او ازدواج نکند, بلکه اگر زنى را عقد نمايد و پيش از آنکه با او نزديکى کند با مادر او زنا کند, بهتر آن است که از آن زن جدا شود, ولى اگر با او نزديکى کند و بعد با مادر او زنا نمايد, بلا شک لازم نيست از آن زن جدا شود.
مسأله 2406 :
زن مسلمان نمى تواند به عقد کافر درآيد, مرد مسلمان هم نمى تواند با زنهاى کافره غير اهل کتاب ازدواج کند, ولى صيغه کردن زنهاى اهل کتاب مانند يهود و نصارى مانعى ندارد, و بـنابر احتياط استحبابى عقد دائمى با آنها ننمايد, و بعضى از فرق از قبيل خوارج و غلات و نواصب که خود را مسلمان مى دانند, در حکم کفارند, و مرد و زن مسلمان نمى توانند با آنها به طور دائم يا انقطاع ازدواج نمايند.
مسأله 2407 :
اگر با زنى که در عده طلاق رجعى است زنا کند, آن زن - بنا بر اظهر - بر او حرام نمى شود, و اگر با زنى که در عده متعه , ياطلاق بائن , يا عده وفات است زنا کند بعدا مى تواند او را عـقد نمايد, اگرچه احتياط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
و معناى طلاق رجعى و طلاق بائن و عده متعه و عده وفات در احکام طلاق گفته خواهد شد.
مسأله 2408 :
اگر با زن بى شوهرى که در عده نيست زنا کند, بعدا مى تواند آن زن را براى خود عـقـد نـمايد, ولى احتياط واجب آن است که صبر کند تا آن زن حيض ببيند بعد او را عقد نمايد, و اگر ديگرى بخواهد آن زن را عقد کند اين احتياط مستحب است .
مسأله 2409 :
اگر زنى را که در عده ديگرى است براى خود عقد کند, چنانچه مرد و زن يا يکى از آنـان بـدانـند که عده زن تمام نشده و بدانندعقد کردن زن در عده حرام است , آن زن بر او حرام ابدى مى شود, اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزديکى نکرده باشد.
مسأله 2410 :
اگر زنى را که در عده ديگرى است براى خود عقد کند, و با او نزديکى کند, آن زن بر او حرام ابدى مى شود, اگرچه نمى دانسته که آن زن در عده است يا نمى دانسته که عقد زن در عده حرام است .
مسأله 2411 :
اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و ازدواج با او حرام است و با او ازدواج کند, بايد از او جـدا شـود و بعدا هم نبايد او را براى خود عقد کند, و همچنين است اگر نداند که آن زن شوهر دارد ولى بعد از ازدواج با او نزديکى کرده باشد.
مسأله 2412 :
زن شوهردار اگر زنا کند, بر مرد زنا کننده بنابر اظهر حرام ابدى نمى شود, و نيز بر شوهر خود حرام نمى شود, و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد, بهتر است که شوهر, او را طلاق دهد ولى بايد مهرش را بدهد.
مسأله 2413 :
زنـى را که طلاق داده اند و زنى که صيغه بوده و شوهرش مدت او را بخشيده يا مـدتـش تـمام شده , چنانچه بعد از مدتى شوهرکند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم عده شوهر اول تمام بوده يا نه , به شک خود اعتنا نکند.
مسأله 2414 :
مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده , بنابر احتياط بر لواط کننده - در صورتى که بالغ بوده - حرام است , ولى اگر گمان کند که دخول شده , يا شک کند که دخول شده يا نه , بر او حرام نمى شوند.
مسأله 2415 :
اگر با مادر يا خواهر يا دختر کسى ازدواج نمايد, و بعد از ازدواج با آن کس لواط کند, آنها بر او حرام نمى شوند مگر اينکه آن ازدواج به طلاق يا مانند آن در زمان لواط بهم بخورد و لـواط کـنـنده بخواهد دوباره با آنها ازدواج کند, و در اين صورت احتياط واجب آن است که با آنها ازدواج ننمايد.
مسأله 2416 :
اگر کسى در حال احرام که يکى از کارهاى عمره يا حج است با زنى ازدواج نمايد, عـقد او باطل است , و چنانچه مى دانسته که زن گرفتن بر او حرام است , ديگر نمى تواند آن زن را عقد کند.
مسأله 2417 :
اگر زنى که در حال احرام است با مردى که در حال احرام نيست ازدواج کند, عقد او باطل است , و اگر زن مى دانسته که ازدواج کردن در حال احرام حرام است , واجب است که بعدا با آن مرد ازدواج نکند.
مسأله 2418 :
اگر مرد طواف نساء را که يکى از کارهاى حج است بجا نياورد, زنش و زنان ديگر بر او حرام مى شوند, ولى نکاح با زنش باطل نمى شود ونيز اگر زن طواف نساء نکند, شوهرش و مردان ديگر بر او حرام مى شوند, ولى اگر بعدا طواف نساء را انجام دهند حلال مى شوند.
مسأله 2419 :
اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پيش از آنکه نه سال دختر تمام شود, با او نزديکى کند, اظهر آن است که بعد ازبلوغ دختر, نزديکى با او حرام نيست , ولى احوط آن است که او را طلاق دهد.
مسأله 2420 :
زنى را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام مى شود, ولى اگر با شرائطى کـه در احکام طلاق گفته مى شود با مردديگرى ازدواج کند, بعد از مرگ يا طلاق شوهر دوم و گذشتن مقدار عده او, شوهر اول مى تواند دوباره او را براى خود عقد نمايد.