زنهايى که ازدواج با آنها حرام است
مسأله 2849 :
ازدواج با زنهايى که مثل مادر و خواهر و مادر زن با انسان محرم هستند، حرام است.
مسأله 2850 :
اگر کسى زنى را براى خود عقد نمايد ـ اگرچه با او آميزش نکند ـ مادر و مادرِ مادر آن زن و مادر پدر او هر چه بالا روند، به آن مرد مَحرم مىشوند.
مسأله 2851 :
اگر زنى را عقد کند و با او آميزش نمايد، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پايين روند ـ چه در وقت عقد موجود باشند يا بعد به دنيا بيايند ـ به آن مرد مَحرم مىشوند.
مسأله 2852 :
اگر با زنى که براى خود عقد کرده آميزش نکرده باشد، تا وقتى که آن زن در عقد اوست، نمىتواند با دختر او ازدواج کند.
مسأله 2853 :
عمّه و خاله پدر و عمّه و خاله پدرِ پدر وعمّه و خاله مادر و عمّه و خاله مادر مادر هر چه بالا روند، به انسان محرمند و با آنان نمىتوان ازدواج کرد.
مسأله 2854 :
پدر و جدّ شوهر، هر چه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى او هر چه پايين آيند ـ چه در هنگام عقد موجود باشند يا بعد به دنيا بيايند ـ به زن او محرم هستند.
(539)
مسأله 2855 :
اگر زنى را براى خود عقد کند، دائم باشد يا موقّت، تا وقتى که آن زن در عقد اوست، نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
مسأله 2856 :
اگر زن خود را به ترتيبى که در کتاب طلاق گفته مىشود، طلاق رجعى دهد، در بين عدّه نمىتواند خواهر او را عقد نمايد، بلکه در عدّه طلاق بائن هم که بعد بيان مىشود، احتياط مستحب آن است که از ازدواج با خواهر او خوددارى نمايد امّا در مدّت عدّه ازدواج موقّت ـ اگرچه بائن است ـ احتياط واجب آن است که با خواهر او ازدواج نکند.
مسأله 2857 :
انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود، با خواهرزاده يا برادرزاده او ازدواج کند؛ ولى اگر بدون اجازه زن خود آنان را عقد نمايد و بعد زن بگويد: «به آن عقد راضى هستم»، اشکال ندارد.
مسأله 2858 :
اگر زن بفهمد شوهرش برادرزاده يا خواهرزاده او را عقد کرده و حرفى نزند، چنانچه بعد رضايت ندهد عقد آنان باطل است، بلکه اگر از حرف نزدن زن هم معلوم باشد که باطناً راضى بوده است، احتياط واجب آن است که شوهر زن با طلاق از برادرزاده يا خواهرزاده او جدا شود، مگر آن که اجازه بدهد.
مسأله 2859 :
انسان مىتواند با عمّه يا خاله همسر خود بدون اجازه او ازدواج نمايد.
مسأله 2860 :
اگر انسان پيش از آن که دختر عمّه يا دختر خاله خود را بگيرد، با مادر آنان زنا کند، ديگر نمىتواند با آنان ازدواج نمايد.
مسأله 2861 :
اگر با دختر عمّه يا دختر خاله خود ازدواج نمايد و پيش از آن که با آنان آميزش کند، با مادر آنان زنا نمايد، عقد آنان اشکال ندارد.
مسأله 2862 :
اگر با زنى غير از عمّه و خاله خود زنا کند، احتياط واجب آن است که با دختر او ازدواج نکند، ولى اگر زنى را عقد نمايد و با او آميزش کند و بعد با مادر او زنا کند، آن زن بر او حرام نمىشود و همچنين است اگر بعد از عقد و پيش از آن که با همسرش آميزش کند با مادر او زنا نمايد، ولى در اين صورت احتياط مستحب آن است که از آن زن جدا شود.
(540)
مسأله 2863 :
زن مسلمان نمىتواند به عقد کافر درآيد، مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى کافر غير اهل کتاب ـ يهودى، مسيحى و زرتشتى ـ ازدواج کند، ولى ازدواج دائم يا موقّت با زنهاى اهل کتاب مانعى ندارد؛ البته چنانچه مردى همسر مسلمان داشته باشد، بدون اجازه او نمىتواند با زن کتابى ازدواج نمايد مگر آن که او را متعه نمايد و مدّت ازدواجش بسيار کوتاه باشد.
مسأله 2864 :
زن شوهردار اگر زنا بدهد، بنابر احتياط واجب بر زانى حرام ابدى مىشود، ولى بر شوهر خود حرام نمىشود و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است که شوهر او را طلاق دهد، ولى بايد مهريّه او را بدهد.
مسأله 2865 :
اگر با زنى که در عدّه طلاق رجعى است زنا کند، بنابر احتياط واجب آن زن بر او حرام مىشود و اگر با زنى که در عدّه ازدواج موقّت يا طلاق بائن يا عدّه وفات است زنا کند، بعد مىتواند او را عقد نمايد، اگرچه احتياط مستحب آن است که با او ازدواج نکند و معناى طلاق رجعى و طلاق بائن و عدّه ازدواج موقّت و عدّه وفات در احکام طلاق گفته خواهد شد.
مسأله 2866 :
اگر با زن بىشوهرى که در عدّه نيست زنا کند، بعد مىتواند آن زن را براى خود عقد نمايد، ولى احتياط مستحب آن است که صبر کند تا آن زن حيض ببيند و بعد او را عقد نمايد و همچنين است اگر ديگرى بخواهد آن زن را عقد کند.
مسأله 2867 :
اگر زنى را که در عدّه مرد ديگرى است، براى خود عقد کند، عقدشان باطل است و نسبت به ازدواج بعدى آنان با يکديگر، مسأله سه صورت دارد:
اوّل: بين آنان آميزش صورت گرفته باشد که در اين صورت بر يکديگر حرام ابدى هستند و ديگر نمىتوانند با يکديگر ازدواج نمايند.
دوم: بين آنان آميزشى صورت نگرفته باشد، ولى مرد و زن يا يکى از آن دو در حال عقد بدانند که زن در عدّه است و بدانند که ازدواج در حال عدّه حرام است که در اين صورت نيز بر يکديگر حرام ابدى هستند.
سوم: بين آنان آميزشى صورت نگرفته باشند و هيچ کدام در حال عقد نمىدانستهاند
(541)
که زن در عدّه است يا نمىدانستهاند که عقد کردن زن در حال عدّه حرام است که در اين صورت بعد از تمام شدن عدّه زن، مىتوانند با يکديگر ازدواج کنند.
و اگر انسان با زن شوهردارى ازدواج کند نيز حکم آن مانند ازدواج با زنى است که در حال عدّه است.
مسأله 2868 :
اگر مرد نداند که زن در عدّه است يا نداند که عقدِ در عدّه حرام است و با او ازدواج کند، چنانچه زن هم نداند و بچّهاى از آنان به دنيا آيد، حلالزاده است و شرعا فرزند هر دو مىباشد؛ ولى اگر زن مىدانسته که در عدّه است و نيز مىدانسته که عقد در عدّه حرام است و مرد نمىدانسته، بچّه شرعا ملحق به پدر است و بين بچه و مادر ارثى نمىباشد.
مسأله 2869 :
زنى که او را طلاق دادهاند و زنى که صيغه بوده و شوهرش مدّت او را بخشيده يا مدّت او تمام شده، چنانچه بعد از مدّتى شوهر کند و بعد شک کند که هنگام عقد بستن با شوهر دوم، عدّه شوهر اوّل تمام شده بوده يا نه، در صورتى که بداند يا احتمال دهد که در هنگام شوهر کردن متوجّه حال خود و بىمانع بودن خود بوده است، نبايد به شکّ خود اعتنا کند.
مسأله 2870 :
مادر و خواهر و دختر کسى که لواط داده، بر لواط کننده حرام مىباشند ـ اگرچه لواط کننده و لواط دهنده بالغ نباشند ـ ولى اگر گمان کند که دخول شده يا شک کند که دخول شده يا نه، بر او حرام نمىشوند.
مسأله 2871 :
اگر با مادر يا خواهر يا دختر کسى ازدواج نمايد وبعد از ازدواج با آن شخص لواط کند، آنها بر او حرام نمىشوند.
مسأله 2872 :
اگر کسى که در حال اِحرام است با زنى ازدواج نمايد، عقد او باطل است و چنانچه مىدانسته که زن گرفتن بر او حرام است، ديگر نمىتواند آن زن را عقد کند.
مسأله 2873 :
اگر زنى که در حال احرام است با مردى که در حال اِحرام نيست ازدواج کند، عقد او باطل است و اگر زن مىدانسته که ازدواج کردن در حال اِحرام حرام
(542)
است، احتياط مستحب آن است که بعد هم با آن مرد ازدواج نکند.
مسأله 2874 :
اگر مرد طواف نساء را که يکى از اعمال حجّ و عمره مفرده است بجا نياورد، استمتاع از زن که به واسطه مُحْرِم شدن بر او حرام شده بود، بر او حلال نمىشود و نيز اگر زن طواف نساء نکند، استمتاع از شوهر بر او حلال نمىشود، ولى اگر بعدا طواف نساء را انجام دهند، اين استمتاع حلال مىشود.
مسأله 2875 :
اگر کسى دختر نابالغى را برا ى خود عقد کند و پيش از آن که نُه سال دختر تمام شود، با او آميزش و دخول کند، چنانچه دختر در اثر آميزش اِفضا شود ـ يعنى راه ادرار و حيض او يکى شود ـ هيچ وقت نبايد با او آميزش کند و بايد علاوه بر مهريّه و ديه اِفضا، نفقه او را تا آن زن زنده است، بپردازد.
مسأله 2876 :
زنى که سه مرتبه او را طلاق دادهاند، بر شوهرش حرام مىشود، ولى اگر با شرايطى که در کتاب طلاق گفته خواهد شد، زن با مرد ديگرى ازدواج کند، شوهر اوّل مىتواند در صورتى که شوهر دوم او را طلاق دهد يا بميرد، دوباره او را براى خود عقد نمايد.
مسأله 2877 :
اگر مرد با زن خود نزد حاکم شرع «لِعان» کند، آن زن براى هميشه بر آن مرد حرام مىشود.
مسأله 2878 :
قرابتى که بر اثر شير دادن (رضاع) حاصل مىشود، با شرايطى موجب حرمت نکاح مىگردد که در احکام محرميّت به سبب شير دادن خواهد آمد.