کسانى که ازدواج با آنها حرام است
مسأله :
ازدواج با کسانى که با انسان محرم هستند حرام است.
مسأله :
مادر و جدّه پدرى و مادرى هرچه بالا روند، و دختر و نوه دخترى و پسرى هرچه پايين آيند، خواهر، دختر خواهر و دختر برادر، هرچه پايين آيند و عمّه و خاله و عمّه و خاله پدر و مادر هرچه بالا روند و زنِ پسر و زن پدر و مادر زن هرچه بالا رود و دختر زن پس از نزديکى با مادرش، و نوه پسرى و دخترى آن زن به مرد محرم مىباشند.
مسأله :
پدر و جدّ هر چه بالا روند، پسر، نوه دخترى و پسرى هرچه پايين آيند، برادر و پسر برادر و پسر خواهر، هرچه پايين آيند، عمو و دايى و عمو و دايى پدر و مادر هرچه بالا روند و پدر و جدّ شوهر هرچه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى شوهر هرچه پايين آيند و داماد و شوهر مادر بعد از نزديکى با مادر، به زن محرم مىباشند.
مسأله :
اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزديکى نکرده باشد، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با دختر او ازدواج کند، گرچه محرم او نيست.
مسأله :
اگر زنى را براى خود عقد کند، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نمايد.
مسأله :
اگر زن را طلاق رجعىدهد، در بينعدّه نمىتواندخواهر او را عقد نمايد.
مسأله :
انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او ازدواج کند، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نمايد و بعداً زن بگويد به آن عقد راضى هستم اشکال ندارد.
مسأله :
اگر انسان پيش از آنکه دختر عمّه يا دختر خاله خود را بگيرد با مادر آنان زنا کند، ديگر نمىتواند با آنان ازدواج نمايد، ولى اگر بعد از ازدواج با آنان با مادرشان زنا کند آنها بر او حرام نمىشوند.
مسأله :
اگر با زنى غير از عمّه و خاله خود زنا کند، مکروه است با دختر يا مادر او ازدواج نمايد، امّا اگر او را عقد نمايد و بعد با مادر يا دختر او زنا کند آن زن بر او حرام نمىشود.
مسأله :
مرد شيعه مىتواند با زن سنّى ازدواج کند و همچنين زن شيعه مىتواند به عقد سنّى درآيد ولى سزاوار نيست که اين کار عملى شود.
مسأله :
زن مسلمان نمىتواند به عقد کافر درآيد. مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى کافر به طور دائم ازدواج کند، ولى صيغه کردن زنهاى اهل کتاب مانند يهود و نصارى و مجوس، مانعى ندارد.
مسأله :
اگر با زنى که شوهر دارد يا در عدّه طلاق رجعى است زنا کند، آن زن بر او حرام ابدى مىشود، و اگر با زنى که در عدّه متعه، يا طلاق بائن، يا عدّه وفات است زنا کند، بعداً مىتواند او را عقد نمايد.
مسأله :
اگر با زن بىشوهرى که در عدّه نيست زنا کند بعداً مىتواند آن زن را براى خود عقد نمايد ولى بهتر است که صبر کند تا آن زن حيض ببيند، و همچنين است اگر ديگرى بخواهد آن زن را عقد کند.
مسأله :
اگر زنى را که شوهر دارد يا در عدّه ديگرى است براى خود عقد کند، چنانچه مرد و زن يا يکى از آنان بدانند که عدّه زن تمام نشده يا بدانند که عقد کردن زن در عدّه حرام است، آن زن بر او حرام ابدى مىشود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزديکى نکرده باشد، ولى چنانچه هيچ کدام نمىدانستهاند، در صورتى که مرد با او نزديکى کرده باشد، آن زن بر او حرام مىشود.
مسأله :
زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمىشود، و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد بهتر است که شوهر او را طلاق دهد، ولى بايد مهرش را بدهد.
مسأله :
زنى را که طلاق دادهاند و زنى که صيغه بوده و شوهرش مدّت او را بخشيده يا مدّتش تمام شده، چنانچه بعد از مدّتى شوهر کند و بعد شکّ کند که موقع عقد شوهر دوّم عدّه شوهر اوّل تمام بوده يا نه، بايد به شکّ خود اعتنانکند.
مسأله :
مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است، ولى اگر گمان کند که دخول شده، يا شکّ کند که دخول شده يا نه، بر او حرامنمىشوند.
مسأله :
اگر با مادر يا خواهر يا دختر کسى ازدواج نمايد و بعد از ازدواج با آن کس لواط کند، آنها بر او حرام نمىشوند.
مسأله :
اگر کسى در حال احرام - که يکى از کارهاى حجّ است - ازدواج کند عقد او باطل است و چنانچه مىدانسته که ازدواج نمودن در حال احرام حرام است، ديگر نمىتواند با او ازدواج نمايد، و فرقى نمىکند که هر دو در حال احرام باشند يا يکى از آنان.
مسأله :
اگر مرد يا زن طواف نساء را - که يکى از کارهاى حجّ است - بجا نياورد، همسرش بر او حلال نمىشود، و نيز نمىتواند همسر ديگرى هم بگيرد، تا وقتى که طواف نساء را انجام دهد.
مسأله :
اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پيش از آنکه نُه سال دختر تمام شود با او نزديکى و دخول کند، چنانچه او را افضا نمايد هيچ وقت نبايد با او نزديکى کند.
مسأله :
زنى را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام مىشود. ولى اگر با شرايطى که در کتاب طلاق گفته مىشود با مرد ديگرى ازدواج کند، شوهر اوّل مىتواند پس از طلاق شوهر دوم، دوباره او را براى خود عقد نمايد.
مسأله :
اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود که از آن زن نيست عقد کند، و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج کند.