صیغه عقد ازدواج‌

صیغه عقد ازدواج‌

صيغه عقد ازدواج‌

سوال 37 :

- کسى سواد عربى ندارد ولى از روى رساله فارسى مى‌تواند صيغه متعه را بخواند، آيا صحيح است يا بايد به عربى صحيح خوانده شود؟

جواب:

- در صورت إمکان به عربى صحيح خوانده شود.

سوال 38 :

- اگر کسى معناى قصد انشاء را نداند ولى عقد را صرفا به قصد محرم شدن جارى نمايد، آيا عقد صحيح است؟ مثلا اگر دختر و پسرى عقد را دوتائى بين خود جارى کنند، به طورى که پسر قصد انشاء و معناى هر يک از کلمات عقد را بداند ولى دختر قصد انشاء و معناى کلمات را نداند و ايجاب را به قصد آن که با آن پسر محرم بشود بخواند با قرائت صحيح (و پسر هم صيغه قبول را به قصد انشاء بخواند با قرائت صحيح، و از هر کلمه معناى آن را قصد نمايد) و در عقد مذکور دختر مقدار مهريّه خود را که پدر دختر تعيين کرده مى‌داند که چقدر است، آيا عقد مذکور صحيح است؟

جواب:

- در فرض سوال عقد صحيح است.

سوال 39 :

- در ازدواج دختر و پسرى، دختر با إجازه پدرش به پسر براى جارى نمودن عقد دائم بين خودشان وکالت داده است، و پسر بنا به وکالتى که دختر به وى داده است خودش عقد دائم را بين خود و موکّله‌اش از روى رساله و به قصد انشاء جارى نموده است، و براى اطمينان بيشتر- با اينکه قواعد دستور زبان عربى را نمى‌داند ولى معناى هر يک از کلمات صيغه عقد دائم را مى‌داند- يک بار هم عقد را در دو صيغه "أنکحت موکّلتى ... لنفسى دواما على الصّداق‌

استفتاءات، ج‌3، ص: 94

المعلوم" و "زوّجت موکّلتى ... لنفسى دواما على الصّداق المعلوم" به ترتيب با جوابهاى "قبلت النّکاح على الصّداق المعلوم" و "قبلت التّزويج على الصّداق المعلوم" اجراء کرده است. با توجّه به اين که پسر دستور زبان عربى را نمى‌داند (ولى با دانستن معناى هر يک از کلمات، با قرائت صحيح، به قصد انشاء، عقد دائم را در دو صيغه فوق هم به زبان عربى و هم براى تأکيد به زبان فارسى بين خود و موکّله‌اش جارى نموده است) آيا عقد صحيح است يا خير؟

جواب:

- عقد مذکور صحيح است.

سوال 40 :

- اگر کسى براى يکى از اقارب (همانند برادر، خواهر، فرزندانشان، عمو، عمّه، دائى و خاله) إجراء صيغه عقد بنمايد آيا إشکال دارد؟

جواب:

- اگر به وکالت از آنها براى آنها عقد اجراء کرده صحيح است، و الّا فضولى و موقوف به إجازه آنها است.

سوال 41 :

- با توجّه به مسأله 2370 رساله إمام، اگر دختر و پسرى راضى به ازدواج با يکديگر باشند (و پدر و مادر طرفين هم إجازه اين ازدواج را داده باشند) آيا مى‌توانند خودشان صيغه ازدواج خود را به فارسى بخوانند؟ و عقد آنان صحيح است يا نه؟

جواب:

- در فرض سوال اگر قادر بر اجراء صيغه عربى نبوده‌اند عقد صحيح است.

استفتاءات، ج‌3، ص: 95

سوال 42 :

- اگر مجريان عقد در موقع إجراء عقد، نام اشخاص را مرخّم کنند (مثلا مسيح اللّه را مسيح بگويند) آيا عقد إشکالى پيدا مى‌کند؟

جواب:

- إسم بردن ميزان نيست، همين قدر که عقد براى شخص معيّنى خوانده شود و به نحوى آن شخص را معلوم نمايند کفايت مى‌کند.

سوال 43 :

- شخص عاقد از پسر و دختر وکالت مى‌گيرد که صيغه عقد را جارى نمايد، و همان شب زوجين زفاف مى‌کنند، عاقد فراموش مى‌کند که إجراء عقد کند، پس از دو روز عاقد متذکّر مى‌شود که صيغه عقد را جارى نکرده و فورى صيغه عقد را جارى مى‌نمايد، آيا عمل زوجين در اين مدّت چه صورت دارد؟ آيا عاقد که از روى سهو و فراموشى عقد نخوانده چه حکمى دارد؟

جواب:

- چيزى بر عاقد نيست، و عمل مقاربت پيش از عقد اگر به اعتقاد اينکه وکيل عقد را خوانده و زوجيّت حاصل شده انجام گرفته حکم وطى شبهه* را دارد.

سوال 44 :

- اگر زوج يا زوجه براى ازدواج به کسى وکالت دهند، و آن وکيل هم به کس ديگر تا به عاقد برسد؛ آيا عاقد بايد وسائط را در متن عقد ذکر کند يا

استفتاءات، ج‌3، ص: 96

نه؟ و اگر نکرد تکليف چيست؟ در فرض فوق عقد به اين صورت خوانده شده است: زوّجت موکّلتى فلانة موکّلى فلانا على المهر المعلوم. قبلت لموکّلى فلان على المهر المعلوم (عاقد هم يکى بوده است).

جواب:

- مانع ندارد، و عقد صحيح است، مگر آنکه زوجين إجازه توکيل به وکيل نداده باشند.

سوال 45 :

- چندين سال قبل- در دفتر رسمى- مردى دخترى را عقد نموده و مهريّه‌اى نيز براى او قرار داده است، ولى حالا معلوم شده آن دختر قبل از جارى کردن صيغه فوت نموده و حيات نداشته، و زن ديگرى به همان نام در خانه اين مرد است، ولى پدر و مادرش غير از أوّلى است. آيا اين ازدواج صحيح است يا نه؟

جواب:

- در فرض مرقوم اگر عقد براى همين زن که حيات دارد خوانده شده صحيح است.

سوال 46 :

- اينجانب دخترى را مى‌خواستم که پدر دختر جواب مثبت داده بود، از طرف پدر دختر به عموى دختر إجازه وکالت داده بودند تا برويم با هم سند محضر را بنويسيم. سند محضر را نوشتيم و بعد که از محضر بيرون آمديم عموى دختر که وکيل بود به ما گفت عقد را بخوانيد. ما هم قبول کرديم و من به اين صورت عقد را خواندم که "دختر، عموى خودش را وکيل کرده است، و او هم ما را وکيل کرده است" و عقد را خوانديم. از دختر هم که بعد از ازدواج‌

استفتاءات، ج‌3، ص: 97

پرسيدم گفت که من به تو راضى بودم. الآن ما با هم زندگى مى‌کنيم و يک دختر هم داريم، اگر عقد باطل باشد آيا مى‌توانم دوباره بخوانم يا نه؟

جواب:

- اگر عقد خوانده شده و دختر و پدر دختر راضى بوده‌اند* عقد صحيح است و اگر بخواهيد دو مرتبه هم عقد بخوانيد مانع ندارد.

سوال 47 :

- در بعضى از مناطق دور افتاده که دسترسى به عالم و روحانى نبوده هنگام ازدواج صيغه عقد را نمى‌خوانده‌اند، بلکه پس از صحبت دو فاميل پيرامون ازدواج و رضايت طرفين دختر و پسر زندگى مشترک را آغاز مى‌کرده‌اند، و بعد از مدّتى که دسترسى به روحانى حاصل مى‌شده صيغه عقد را جارى مى‌نموده‌اند (و البتّه نسبت به اين مسأله جهل داشته‌اند و اطّلاعى هم نداشته‌اند که اين کار إشکال دارد) آيا بچّه‌هائى که حاصل ازدواج قبل از خواندن عقد هستند حلال زاده به حساب مى‌آيند؟

جواب:

- بچّه‌ها حکم ولد حلال را دارند.

سوال 48 :

- عقد پسر و دخترى به صورت عادى خوانده شده است، و چون سنّ پسر از لحاظ شناسنامه به حدّ قانونى نرسيده محضر عقد رسمى جارى نمى‌کند؛ استدعاء دارد بيان فرمائيد بايد حتما عقد رسمى جارى شود؟ يا اينکه اگر عروس‌

استفتاءات، ج‌3، ص: 98

به خانه شوهر برود و هر موقع سنّ آنان به حدّ قانونى رسيد عقد محضر رسمى جارى شود کفايت مى‌کند؟

جواب:

- اگر عقد خوانده شده زن و شوهر هستند، و با مطالبه شوهر زن بايد به خانه شوهر برود.

سوال 49 :

- فردى با دخترى ازدواج مى‌کند، بعد از يک روز از گذشتن عقد دختر مى‌گويد که من تو را نمى‌خواستم. پسر در جواب به او مى‌گويد اگر حاضر به زندگى با من نيستى تو را طلاق مى‌دهم، ولى ايشان به طلاق رضايت نمى‌دهد، و هرگاه پسر مى‌خواهد به ايشان نزديک شود دختر مى‌گويد به من دست نزن، چون ازدواج ما يک طرفه است و اين ازدواج درست نيست، ولى وقتى پسر مى‌گويد چه تاريخى دوست دارى با هم عروسى کنيم؟ دختر مى‌گويد شش سال يا چهار سال ديگر و بهانه جوئيهاى ديگرى مى‌کند، لطفا بفرمائيد آيا اينان با يکديگر محرم هستند يا نا محرم؟

جواب:

- اگر عقد شرعى با إجازه پدر دختر خوانده شده زوجيّت حاصل است و بر دختر لازم است به اين زناشوئى تن در دهد.

سوال 50 :

- اينجانب چند سال قبل دخترى را به همسرى برگزيدم، مهريّه معيّن شد و خطبه عقد آن دختر با إجازه پدرش به وسيله يکى از روحانيون خوانده شد. ولى حالا که مى‌خواهم عيالم را به منزل خود ببرم پدرش امتناع مى‌ورزد، و مى‌گويد من عقد آن آخوند را قبول ندارم! تقاضا دارم اگر اين خانم همسر قانونى و شرعى حقير است و پدرش حقّ ندارد بيان فرمائيد؟

استفتاءات، ج‌3، ص: 99

جواب:

: در فرض مذکور دختر شرعا زن شما است، و حقّ داريد او را به خانه خود ببريد، ولى در مقابل دختر حقّ دارد مهريّه خود را از شما مطالبه کند، و يا براى محکم کارى مطالبه محضرى شدن عقد و مهريّه خودش را بنمايد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

احکام مهریّه‌

No image

مهر السنّة

No image

جهیزیّه‌

No image

شیربها

پر بازدیدترین ها

No image

صیغه عقد ازدواج‌

No image

شیربها

Powered by TayaCMS