احکام نکاح، ازدواج،زناشویی و خانواده و طلاق

احکام نکاح، ازدواج،زناشویی و خانواده و طلاق

احکام نکاح و طلاق

سوال 626 :

سختگيريهاي بيش از حد برخي والدين در مورد ازدواج (مهريه و...) موجب محروم شدن جوانان از ادواج و بروز برخي مفاسد ميشود اين عمل والدين چه حکمي دارد؟

جواب :

نظر اسلام اين است که ازدواج هرچه با سهولت انجام بگيرد و سختگيريهاي بي مورد کار خوبي نيست.

سوال 627 :

سوال 628 :

سوال 629 :

اگر کسي دو دختر (دو خواهر) را به خاطر نداشتن فرزند به فرزندي قبول کند آيا براي ازدواج، جهت محرميت اجازه پدر واقعي شرط است يا خير؟

جواب :

در صورتي که دسترسي به پدر و جد آنها ممکن نباشد، با اجازه حاکم شرع بايد صورت بگيرد.

سوال 630 :

سوال 631 :

تزويج ولايي مشروط به مصلحت مولي عليه است. حال اگر دختري صغيره توسط پدر يا جد پدري به نکاح فردي در آمد و پس از بلوغ رضايت به اين ازدواج نداد آيا عقد صحيح بوده و دختر مجبور به پذيرش همسر علي رغم عدم رضايت خويش مي‌باشد و يا اينکه عدم رضايت دختر موجب اثبات خيار براي دختر مي‌شود؟ زيرا:

الف - اين تزويج که همراه با عدم رضايت زوجه است موجب ضرر و زيان بر او خواهد بود (مشمول قاعده لاضرر)

ب - رواياتي دال بر حق فسخ مانند صحيحه محمدبن مسلم و روايت يزيد الکناسي وجود دارد.

جواب :

اگر دختر بعد از بلوغ ادعا مي‌کند که عقد مذکور به صلاح من نبوده يا داراي مفسده است اگر اثبات کند عدم مصلحت يا تحقق مفسده را، مي‌تواند عقد را بهم بزند و مطالب مذور در 2 بند الف و ب هم بهمين بر مي‌گردد.

سوال 632 :

زني که بکارت وي در اثر زايمان ناشي از تلقيح مصنوعي (اعم از تلقيح نطفه همسر يا غير همسر) ازاله شده است مستحق تمام مهر يا مهر المثل است يا مستحق نصف مهر؟

جواب :

به وسيله نطفه همسر مستحق تمام مهر است و به وسيله غير مستحق مهر المثل است.

سوال 633 :

هرگاه يکي از زن و شوهر قبل از آميزش و قبل از دخول بميرد، آيا تمام مهر را بايد به زن داد يا نصف را؟

جواب :

در فرض مذکور نصف مهر ثابت است.

سوال 634 :

منکوحه غير مدخوله‌اي مطالبه مهريه خود را که حال مي‌باشد از زوج مي‌نمايد و زوج حاضر به تأديه مهريه زوجه نمي‌باشد و وصول مهريه هم براي زوجه غير ممکن مي‌باشد. زندگي زناشويي زوجين به بن بست رسيده، با توجه به ماده 1085 قانون مدني که مقرر داشته زن مي‌تواند تا مهريه به او تسليم نشده از ايفاء وظايفي که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اينکه مهر او حال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود؟ آيا عدم تسليم مهريه از ناحيه زوج و زوجه که موجب عسر و حرج گرديده از موجبات تقاضاي طلاق مي‌باشد يا خير؟

جواب :

در اين مورد دو مطلب است:

1- در صورتي که مهريه کلاً حال باشد زوجه مي‌تواند تا مهريه خود را نگرفته از ايفاء وظيفه در برابر شوهر امتناع کند و تمکين نکند.

2- زوجه در آن وقت مي‌تواند مهريه خود را مطالبه کند که زوج قدرت پرداخت را داشته باشد.

سوال 635 :

در عقد نامه ‌اي نوشته شده مهر المسمي مقدار دويست و هشتاد مثقال طلاي هيجده عيار به قيمت زمان ازدواج زوجيه به مبلغ هفتصد هزار ريال، آيا مهريه در اين صورت طلا است يا پول؟

جواب :

در فرض مسئله مهري دويست و هشتاد مثقال طلا است بنابراين اگر بخواهد فعلاً مهريه را بدهد بايد همان دويست و هشتاد مثقال طلا يا قيمت آن را بدهد و اگر نزاع موضوعي در بين باشد محتاج به مرافعه شرعيه است.

سوال 636 :

آيا مهريه‌ هايي که در عقد نامه‌ هاي سابق به صورت پول يا طلا ذکر شده است بايد به قيمت فعلي آن محسوب گردد يا همان ارزش هنگام عقد کافي است؟

جواب :

ارزش فعلي ميزان است.

سوال 637 :

اگر مرد بعد از چند سال از ازدواج بخواهد مهريه زنش رابدهد چگونه بايد محاسبه کند مثلاً اگر مهريه در سال 56 مبلغ پانزده هزار تومان بوده در سال 75 بخواهد پرداخت کند همان مبلغ را شرعاً بدهکار است يا گذشت زمان تأثير دارد؟ با توجه به اينکه در عقدنامه نوشته شده: «به وجه رايج ايران»

جواب :

درر اين قبيل موارد لازم است ارزش را در نظر بگيريم بايد حساب کنيم که پانزده هزار تومان آن روز چقد کارائي داشت آن را در نظر بگيريم.

سوال 638 :

اگر مردي چندين بار به همسرش گفته مهريه ات را بگير و من فعلاً دارم و حاضرم پرداخت کنم. اگر نمي‌گيري حلال کن ولي زن نمي‌گيرد اگر مرد طوري شد که ديگر قادر به پرداخت نيست مسئوليت به عهده چه کسي است؟

جواب :

مهريه در ذمه شوهر باقي است.

سوال 639 :

اگر شوهر زني از دنيا برود در حالي که مهريه زنش را نداده و از طرفي هم چون زندگي شوهر با پدرش مشترک بوده مالي ندارد يا اگر دارد معلوم نيست، مهريه زن به عهده چه کسي است؟

جواب :

مهريه زن به عهده شوهر است.

سوال 640 :

آيا دختري که به عقد کسي در آمده و در خانه پدرش مي‌باشد و براي شوهر ابداً تمکين نموده و نمي‌کند حق مطالبه تمام مهريه را يکجا دارد يا خير و ضمناً دختر مدعي است که اگر تمامي مهريه را شوهر پرداخت نمايد به خانه‌اش خواهد آمد چه صورت دارد؟

جواب :

اگر مدت براي اداء مهريه تعيين نشده باشد و دخول نيز صورت نگرفته زوجه حق دارد قبل از تمکين، تمام مهريه خود را بگيرد بعد تمکين نمايد.

سوال 641 :

بعد از عقد نکاح آيا زن در صورت اعسار زوج از پرداخت مهريه مي‌تواند به خاطر دريافت مهريه تمکين ننمايد؟

جواب :

بعد از عقد نکاح زن مي‌تواند در دفعه اول از آميزش جنسي و ساير استمتاعات امتناع کند تا مهريه خود را بگيرد مگر اينکه قبل از عقد شرط تأخير اداي مهريه شده باشد يعني مهر مؤجل باشد ولي بعد از آميزش نمي‌تواند.

سوال 642 :

در شب عقد، دختر مي‌گويد من مي‌خواهم ادامه تحصيل بدهم مرد موافقت مي‌کند و بعد هم که ازدواج مي‌کند در رشته پزشکي قبول مي‌شود و مي‌خواهد به دانشگاه برود شوهر مخالفت مي‌کند، شرعاً وظيفه چيست؟

جواب :

اگر قول شوهر در ضمن عقد لازمي بوده است، مثلاً در ضمن عقد نکاح شرط شده است، نمي‌تواند مخالفت بکند و الا مي‌تواند مخصوصاً در موردي که خواسته زن با حق شوهر منافات داشته باشد.

سوال 643 :

اگر مرد در ضمن عقد نکاح منقطع تعهد کند که پس از انقضاي مدت، زن را به نکاح دائمي خود در اورد و يا در ضمن عقدي لازم تعهد کند زني را به عقد نکاح دائمي خود درآورد، آيا تعهد مزبور لازم الوفاء مي‌باشد؟ در صورت امتناع مرد از انجام تعهد، آيا حاکم طبق قاعده «الحاکم ولي المتنع» مي‌تواند زن را به نکاح دائم مرد (متعهد) در آورد؟

جواب :

در صورتي که در ضمن عقد لازم شرط شده است که آن مرد به شرط خود وفا کند اگر امتناع کرد آن زن حق دارد که به حاکم شرع مراجعه کند تا حکم شرع از او بخواهد که به شرط خود عمل کند و در صورتي که آن مرد بازهم حاضر نشد که به شرط عمل کند زن اختيار فسخ دارد که آن عقدي که در ضمن آن شرط شده بود را به هم بزند ولي حاکم شرع نمي‌تواند آن زن را بدون اذن و اجازه مرد به نکاح دائم او در بياورد.

سوال 644 :

اگر زن در ضمن عقد شرط کرده است که شوهرش بايد ريش داشته باشد و ريشش را از ته نزند بنابراين اگر شوهر ريش خود را بتراشد آيا زوجه مي‌تواند به استناد تخلف از شرط تقاضاي طلاق کند؟

جواب :

اگر در صورت تخلف شرط طلاق کرده باشدد مي‌تواند.

سوال 645 :

شخصي دو زن دائم دارد و براي هريک وسائل رفاهي را تحصيل نموده و در حد توان خود نسبت به هر دو انجام وظيفه مي‌نمايد هم اکنون همسر دوم با شوهر ناسازگاري نموده تا جايي که فرزند خود را وادار نموده پدرخود را کتک زده و آبرو و حيثيت او را در خطر جدي قرار داده و کار از مرز موعظه گذشته، حالا اگر اين مرد بخواهد او رإ؛يةظظ طلاق دهد، قانون حمايت از زن نصف همه دارايي شوهر را که در زمان زندگي اين زن تحصيل نموده به زن خواهد داد، چنانچه اين مرد کليه وسائل زندگاني را به نحو احسن در اختيارش بگذارد ولي براي اينکه به دين و دنيايش برسد از اين زن کناره‌گيري نمايد، آيا در پيشگاه باريتعالي مسئول نخواهد بود؟ وظيفه اين مرد نسبت به اين زن چيست؟

جواب :

اگر در موقع ازدواج همسر دوم اين ماده را که «اگر شوهر زن خود را طلاق داد بايد نصف آن اموالي را که در مدت زندگاني با اين زن به دست آورده است به او بدهد» را امضاء کرده است و ازدواج با اين شرط صورت گرفته است لازم است به شرط عمل کند تا در پيشگاه حضرت حق مسئول نباشد وگرنه لازم نيست و مسئول نخواهد بود.

سوال 646 :

در زمان فعلي در سند ازدواج چند شرط قيد کرده‌اند آيا اين شرائط در خواندن عقد دخالت دارد يا نه و اينها شرعيت داردي فقط قانوني است؟ و اگر انسان عقد را به صورت همان مرسوم سابق بدون در نظر گرفتن شرائط عقد جاري کند و زوجين براي تنظيم سند ازدواج به دفترخانه بروند آيا شرعاً اين عقد اشکال دارد يا نه؟

جواب :

در اين مورد عمده نظر زوجين است اگر نظر آنها اين است که عقد بر اساس آن شرائط باشد اين هم قانوني است و هم شرعيت دارد، هرکدام از اين شرطها يا همه آنها را اگر طرفين قبول کردند بايد به آن عمل کنند.

سوال 647 :

در مواردي که عده کلا فراموش شده است ممکن است زني امروز از شوهرش جدا شود و فردا با ديگري ازدواج نمايد تکليف چيست؟

جواب :

بايد ضوابط شرعي مراعات شود و نگهداشتن عده در مورد خود لازم است.

سوال 648 :

زني به مدّت يک سال متعه شده بود و از دبر دخول شده و پس از انقضاء مدت که مي‌بايست به مدت دو حيض عده نگه مي‌داشت و تزويج نمي‌کرد، به علت ندانستن مسئله و جاهل بودن به موضوع و حکم، قبل از انقضاء عده به عقد مرد ديگري در آمد و مرد هم از اينکه زن قبلاً متعه مردي شده اطلاعي نداشته و ندارد:

الف- آيا بر شخص عالم لازم و واجب است که زن و مرد را مطلع نمايد و يا لازم نيست؟

ب- آيا عقد مزبور صحيح است و يا باطل؟ و اگر باطل است، احتياج به عقد جديد دارد و يا موجب حرمت ابدي مي‌شود؟ آيا احتياج به طلاق دارد؟ و يا اينکه حکم مسئله در صورت وقوع دخول قبل از انقضاء عده و در صورت وقوع دخول بعد از انقضاء عده و يا در صورتي که اصلاً دخول محقق نشده باشد متفاوت است؟ لطفاً حکم فروض را بيان فرماييد:

جواب :

در صورتي که شوهر دوم قبل از انقضاي عده دخول کرده است، زن نامبرده بر آن شوهر حرام مؤبد مي‌شود و اگر بعد از انقضاي عده دخول صورت گرفته است حرام مؤبد نيست ولي احتياج به عقد جديد دارد و اگر دخول اصلاً محقق نشده است نيز احتياج به عقد جديد دارد.

سوال 649 :

آيا ازدواج کردن مرد با زن بدکاره و متهمه حرام است؟ و اگر حرام نيست آيا مي‌توان به سخن آنان مبني بر اينکه شوهر ندارند يا در عده نيستند اعتماد کرد يا بايد درباره آنان تحقيق نمود؟ همچنين در مورد زناني که زياد صيغه مي‌شوند و اين احتمال وجود دارد که از آن دسته زنهايي باشند که عده نگه نمي‌دارند در صورتي که بگويند در عده نيستم آيا بايد سخن آنها را قبول کرد يا در مورد آنان تحقيق نمود؟

جواب :

سخن آنها تا هنگاميکه علم بر خلاف نباشد حجت است.

سوال 650 :

اگر دختر و پسري با يکديگر ازدواج نمايند و قبل از عروسي از راه عقب با يکديگر آميزش کنند و بعداً از يکديگر جدا شوند ايا دختر مي‌تواند بلافاصله با شخص ديگري ازدواج کند يا بايد عده نگه دارد؟

جواب :

بايد عده نگهدارد.

سوال 651 :

اگر مردي زني را صيغه کند و بعد از تمام شدن مدت آيا مرد موظف است که مراقب زن باشد که تا در عده اوست با شخص ديگري ازدواج نکند؟

جواب :

مرد چنين وظيفه‌ اي ندارد و زن بايد به وظيفه خود عمل کند.

نشوز:

سوال 652 :

ملاک اساسي نشوز زن چيست؟

جواب :

ملاک عمل نکردن به وظايف زناشويي است.

سوال 653 :

زن در حال نشوز که معلوم نيست به خانه شوهر برگردد يا نه آيا حق دارد جهيزيه خود را مطالبه کند؟

جواب :

جهيزيه خود را در صورتي که تمليک نکرده باشد و به مرور زمان از بين نرفته باشد حق مطالبه آن را دارد.

سوال 654 :

مرد در برابر زن ناشزه و ناسازگار چه تکليفي دارد که بايد انجام دهد؟ آي حق و حقوقي گردن مرد دارد يا خير؟ زني که در فرمان و اطعات مرد نباشد نفقه و کسوه به او تعلق مي‌گيرد يا خير؟ ناشزه‌اي که سالها با مرد حرف نمي‌زند و دائماً قهر است طاعت و عبادت آن زن از چه قرار است و تکليف مرد در مقابل اين زن چيست؟ و مرد بايد چه عملي انجام دهد که مسؤول نباشد؟

جواب :

زني که ناشزه است يعني بدون عذر شرعي در مقابل خواسته جنسي مرد تمکين ندارد استحقاق نفقه و کسوه از مرد را ندارد و عبادات او هم در فرض مذکور مورد قبول درگاه خداوند نيست ولي خوب است جنابعالي اول از در نصيحت و اخلاق وارد شويد.

سوال 655 :

آيا نشوز اضطراري به اين معنا که زوج اين قدر زوجه خود را اذيت کند که زوجه نتواند متحمل آن شود و بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود مسقط نفقه هست يا نه؟

جواب :

در موردي که زن به واسطه ترس از رسيدن ضرر به جان خود تکليف شرعي او بيرون رفتن از خانه باشد ناشزه محسوب نمي‌شود.

سوال 656 :

اگر زوجين در اصل نکاح اتفاق و در دوام و انقطاع اختلاف کنند و دليلي در کار نباشد قول کدام مقدم است؟

جواب :

مسأله مسأله قضايي است قول کسي که مدعي دوام است مقدم است مگر اينکه طرف ديگر بينه داشته باشد.

سوال 657 :

خانمي در اثر ندانستن حکم خدا بدون اجازه از خاله خود با شوهر او ازدواج کرده است و چندين سال هم از اين ازدواج مي‌گذرد، حالا متوجه شده است که اجازه خاله‌ اش در صحت اين ازدواج دخيل و شرط بوده است، مستدعي است وظيفه شرعي مشار اليها را بيان فرموده و آيا در اين مدت چون حکم خدا را نمي‌دانسته است، گنهکار محسوب نخواهد بود؟

جواب :

اذن عمه در ازدواج با دختر برادر زن و اذن خاله در ازدواج با دختر خواهر زن شرط صحت عقد است. و اگر بعد از عقد هم اجازه بدهند عقد صحيح وگرنه باطل است، اکنون بايد اجازه خاله آن خانم را تحصيل کرد و در صورت امکان بايد جدا بشوند و در مدتي که جهل به حکم خداوند رحيم ان شاء الله مي‌بخشد و فرزنداني که تا اين تاريخ به وجود آمده‌اند به پدر و مادر خود ملحق مي‌باشند.

سوال 658 :

افراد زيادي دخترانشان را در اختيار مسيحي قرار داده‌اند بدون عقد و بقصد ازدواج و الان چندين اولاد دارند چه بايد کرد؟

جواب :

کاري بر خلاف انجام داده‌اند و اکنون اگر شوهرانشان آماده نيستند مسلمان شوند، بايد زنان مسلمان از آنان جدا شوند و ارتباط خود را از آنان قطع کنند.

سوال 659 :

ايا شرعا ازدواج موقت با زن زناکار جائز ست و در صورت جائز بودن اگر مد بي اطلاع باشد آيا شرعا مي‌تواند قول وي را در نداشتن شوهر و عدم عده و يائسگي قبول کند و با وي ازدواج موقت نمايد؟

جواب :

مادامي که يقين بر خلاف ندارد گفتار و اخبار او حجت است.

سوال 660 :

1- تعداد زيادي از خانواده‌ها بدون هيچ گونه عقد شرعي در کنار هم زندگي مي‌کنند و الان داراي چندين فرزند مي‌باشند، و گمان آنان اين بوده است که رضايت طرفين کفايت مي‌کند، با اين گونه موارد چه بايد کرد.

2- افراد زيادي با اينکه معتقد بودند با مسيحي نمي‌شو ازدواج کرد در عين حال با دختران مسيحي با هم بدون هيچ گونه عقد دائم و موقت زندگي مي‌کنند و چندين اولاد مشترک دارند با اين افراد چگونه بايد برخورد نمود؟

جواب :

1و2 در صورتي که قصد ادامه زندگي مشترک دارند بايد مطابق ضوابط عمل نموده و عقد نکاح جاري کنند. و فرزندان سابق چون از باب وطي بشبهه به وجود آمده‌اند شرعا ملحق به همان پدر و مادرشان هستند.

سوال 661 :

زني در يک روز مدت عقد انقطاعيش با مردي تمام مي شود و قبل از انقضاء عقد زيد را وکيل مي کند تا او را به عقد خالد در آورد ولي بعد از انقضاء عقد در همان روز خود زن بدون اعلام فسخ وکالت زيد با کسي ديگر عقد و نکاح مي تندد يعني در يک روز هر 2 عقد جاري مي شود کدام عقد صحيح مي باشد و آيا عقد خود زن از بطلان وکالت زيد حکايت مي نمايد ؟

جواب :

در فرض مذکور هر يک از عقدها که مقدم باشد از لحاظ زمان همان صحيح است و اگر تقدم و تأخر محرز نباشد و احتمال تقاران برود بر هيچ يک از آنها آثار زوجيت نمي‌توان مترتب کرد و احتياط آن است که هر دو طلاق بدهند و از آن پس به هر يک از آنها يا شخص ثالث مي‌تواند ازدواج کند.

سوال 662 :

آيا در ازدواج مجدد، نياز به اجازه همسر اول مي‌باشد؟

جواب :

با رعايت شرايط و عدالت نياز به اجازه همسر اول نيست، مگر اينکه در ازدواج با همسر اول اين شرط ذکر شده باشد.

سوال 663 :

آيا زن حق دارد که با مسافرت شرعي مرد و يا شب کاري او يا کشيک بودن وي به عنوان اينکه (تنهايم و مي‌ترسم و...) جلوگيري کند؟

جواب :

نمي‌تواند ولي بهتر است سعي کنند با هم توافق نمايند.

سوال 664 :

آيا مرد مي‌تواند از نفقه فرار کند؟ براي ازدواج‌هاي بعدي چطور؟

جواب :

معناي فرار کند روشن نيست، نفقه در مواردي ثابت و در مواردي ساقط است: اگر عقد دائمي بوده و در برابر شوهر خود تمکين دارد نفقه ثابت و اگر ناشزه باشد ساقط است در عقد انقطاعي نيز اگر شرط کرده باشند که زوج نفقه همسر انقطاعي خود را بدهد لازم است که اداء نمايد.

سوال 665 :

حتي در ميان افرادي که معتقد به عقد شرعي مي‌باشند مسأله طلاق فراموش شده است و زناني ديده شده است که از شوهر قبلي که عقد شرعي داشتند بدون طلاق جدا شده، و با ديگري ازدواج کرده و چندين اولاد دارند حکم شرعي چيست؟ کلا در ازدواج و طلاق صرف رضايت را کافي مي‌دانند آيا رضايت به تنهائي کفايت مي‌کند؟

جواب :

رضيت تنها در ازدواج کافي نيست بايد بر اساس ضوابط شرعي عمل شود و عقد جاري شود و در طلاق نيز لفظ مخصوصي لازم است و بدون آن طلاق صحيح نيست.

سوال 666 :

شخصي خانمي را به مدت هشتاد سال متعه کرده و در وقت اجراي صيغه همان مدت را قيد کرده بر فرض مسئله آيا اين زن، زني دائمي حساب مي‌شود يا موقت؟

جواب :

بنابر توضيح فوق در فرض مسئله نکاح موقت است.

سوال 667 :

زني که انسان عقد دائم و يا متعه کرده وليکن دخول نشده تا زماني که به طلاق يا بخشش مدت، جدائي واقع شده، مسلما با دخترهاي اين زن نمي‌شود ازدواج کرد، آيا با نواده‌هاي اين زن هم نمي‌شود ازدواج کرد؟

جواب :

نواده‌ها نيز حکم دخترش را دارند.

سوال 668 :

آيا ازدواج زن يا مرد شيعه با زن يا مرد سني جايز است، يا خير؟

جواب :

اگر مطمئن است که هويت مذهبي خود را حفظ مي‌کند جائز است.

سوال 669 :

دختري با يک جوان ازدواج مي‌کند و بعداً معلوم مي‌شود که داماد به اصطلاح علي اللهي مي‌باشد و خود داماد به اين مطلب اعتراف و اقرار کرده و اضافه کرده اعتقاد به نماز و روزه ندارم، حال آيا زندي کردن اين دختر با اين جوان اشکال دارد يا خير؟ لازم به ذکر است دختر سيده مي‌باشد و علاقه به داماد هم دارد و از نظر دختر مشکلي وجود ندارد؟

جواب :

در صورتي که داماد نامبرده فوق شهادتين مي‌گويد و به لوازم مذهب علي اللهي از قبيل حلول و اتحاد وحدت و امکان نسبت به خداوند متعال توجه ندارد عقد صحيح است، ولي مواظب باشد تحت تأثير همسرش قرار نگيرد.

سوال 670 :

اگر زن يا مرد پس از ازدواج تغيير جنسيت دهد، حکم ازدواج قبلي چگونه است؟ در صورت بطلان آيا مرد بايد مهريه زن را تماماً بپردازد؟

جواب :

تغيير جنسيت به اين سادگي چيست؟ ولي در باب مهر قبل از دخول، نصف مهر و بعد از دخول مهر بايد داده شود.

سوال 671 :

اگر زن و شوهر با هم در يک زمان تغيير جنسيّت دهند، حکم ازدواج قبلي آنها چگونه است؟

جواب :

چنانکه گفته شد تغيير جنسيّت کار ساده ‌اي نيست و اگر عملي شد ازدواج به هم مي‌خورد.

سوال 672 :

شخصي با دختري ازدواج کرده در ضمن عقد باکره بودن شرط (قيد) شده يا مرکوز در ذهن است که غير منکوحه و باکره است، بعد از ازدواج و قبل از دخول معلوم شد که مدخوله است ولي بکارت باقيست و پزشک متخصص گفته بکارت او حالت کشش دارد، دخول شده و بکارت پاره نشده آيا مراتب فوق موجب فسخ نکاح است يا خير؟

جواب :

ظاهر امر در اين قبيل موارد اين است که باکره بودن به معناي آن است که دخول بر او صورت نگرفته است بنابراين اگر آن شخص از جريان ازدواج قبل اين دختر و ارتباط او با شوهر قبل بدون اطلاع بوده است و قيد کرده است که باکره باشد و بعداً معلوم شده است که مدخول بها است اختيار فسخ دارد.

سوال 673 :

زني قبل از ازدواج خود را دوشيزه سالم معرفي مي‌نمايد و پس از ازدواج بعد از مدتي معلوم مي‌شود که از نظر جسماني (قبل از عقد) مريض بوده است، با توجه به ماده 1128 قانون مدني: (هرگاه در يکي از طرفين، صفت خاص شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده براي طرف مقابل حق فسخ خواهد بود، خواه وصف مزبور در عقد تصريح شده باشد ياعقد مبنياً عليه واقع شود)، آيا در مورد فوق حق فسخ براي زوج مي‌باشد؟

جواب :

در صورتي که در ضمن عقد شرط شده و يا عقد بر پايه شرطي که قبلاً مورد مذاکره قرار گرفته واقع شده است و داشتن مرض هم طوري است که در نظر اهل عرف چنين شخص را بيمار و ناسالم محسوب مي‌دارند، زوج اختيار فسخ دارد.

سوال 674 :

زوج قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمي‌دانسته، در اين صورت عقد باطل بوده يا منعقد شده و زوجه فسخ مي‌کند؟ و باز اين مسئله چند صورت دارد، جنون زوج قبل از عقد و بعد از عقد، قبل از مقاربت و بعد از مقاربت، لطفاً جواب را بيان فرماييد:

جواب :

در فرض مسأله زوجه حق فسخ نکاح را دارد چه اينکه قبل از عقد مجنون بوده و زوجه نمي‌دانسته يا اينکه بعد از عقد جنون عارض زوج شود و اگر مقاربت صورت گرفته است زوجه استحقاق تمام مهر را دارد و اگر مقاربت صورت نگرفته است استحقاق چيزي را ندارد.

سوال 674 :

در بيماري قرن و افضاء در صورتي که زن حاضر به درمان باشد و درمان نيز انجام پذيرد و در نتيجه آميزش جنسي و هم حاملگي ميسر مي‌گردد، آيا باز هم مرد حق فسخ نکاح را دارد؟

زيرا:

الف- در روايات، علت فسخ در قرن، عدم امکام حاملگي و مجامعت ذکر شده و اکنون اين مانع برطرف گرديده است؛

ب - فسخ براي جبران زيان است و در فروض مذکور زياني وجود ندارد تا فسخ لازم باشد؛

جواب :

اصل، لزوم بقاء عقد است.

جواب :

در صورت مذکور مرد حق فسخ نکاح را ندارد. با توجه به مضامين رواياتي که د باب قرن و افضاء وارد شده است فرض مزبور در فوق از مساق روايت خارج است و لذا مرد حق فسخ نکاح ندارد. ولي در فرض افضا اگر قبل از بلوغ زن دخول صورت گرفته و موجب افضاء شده است بر مرد لازم است که ديه بپردازد.

سوال 676 :

آيا زناي احدالزوجين قبل از عقد و يا قبل از دخول موجب حق فسخ ناح براي طرف مقابل مي‌شود يا خير؟

جواب :

زناي احد الزوجين موجب فسخ نکاح نيست و اگر در ضمن عقد شرط شده باشد مطلب ديگري است و تابع شرط است و احکام تخلف شرط و اختيار طلاق بحث ديگري است و کاملاً تابع شرط آنها است.

سوال 677 :

در عيوب موجب فسخ نکاح اگر عيب از جانب مرد باشد و زن قبل از دخول نکاح را فسخ نمايد آيا نصف مهريه به زن تعلق مي‌گيرد يا خير؟

جواب :

فقط در صورتي که فسخ بواسطه عنين بودن مرد باشد زن استحقاق نصف مهر را دارد ولي در غير آن اگر سخ قبل از دخول باشد و زن فسخ کند چيزي را مستحق نيست.

سوال 678 :

احتراماً به استحضار مي‌رساند اينجانب در مورخه 16 فروردين 1374 به عقد شخصي در آمده و در 28 آبانماه ازدواج نموده و از همان ابتدا متوجه شدم که ايشان به بيماري عنين مبتلا مي‌باشند و به اميد بهبودي در ايشان حاصل گردد بيش از يکسال در منزل ايشان زندگي کردم ولي چون اميدي به حل اين مشکل نديدم و از طرفي بد رفتاري که نشأت از کمبود ناشي از بيماري ايشان بود بالا گرفت لذا ناچار به ترک خانه شوهر شدم و از همان تاريخ با مراجعه به مراجع قانوني تقاضاي طلاق کردم، متأسفانه بعد از گذشت بيش از دو سال هنوز دادگاه رأي طلاق صادر ننموده است لذا از آن مقام والا استدعا دارم از نظر شرع اينجانب را راهنمايي فرماييد.

جواب :

در صورتي که شوهر داراي بيماري عنن باشد و همسر او بعد از توجه به اين بيماري تصميم به عدم زندگي با او گرفته باشد لازم است به حاکم شرع (يا دادگاه قانوني) مراجعه کنند و حاکم شرع يک سال به او مهلت مي‌دهد اگر در اين سال شوهر نتوانست عمل جنسي انجام بدهد زن اختيار فسخ نکاح خود را دارد و احتياج به طلاق نيست و چون دخول محقق نشده است نصف مهر خود را نيز مي‌تواند بگيرد و اگر از تاريخ رجوع شما به دادگاه و طرح مطلب فوق و امهال يکسال گذشته است شما اختيار فسخ نکاح خود را داريد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

استفاءسایر مراجع

پر بازدیدترین ها

No image

احکام نماز

No image

احکام خمس

No image

احکام تقلید

No image

احکام زکات

No image

احکام وقف‌

Powered by TayaCMS