13ـ خرافات

13ـ خرافات

13ـ خرافات

سوال 1593 :

آيا دود کردن اسپند براى جلوگيرى از چشم بد صحّت دارد؟

جواب :

صحّت ندارد; ولى مى گويند: «دود اسفند فضا را ضدّ عفونى مى کند، و مفيد است.»

سوال 1594 :

نظر جنابعالى درباره فال حافظ چيست؟

جواب :

فال اعتبارى ندارد.

سوال 1595 :

اگر فال قهوه براى کار مشروعى انجام شود، چه حکمى دارد؟ مثلا از اين طريق گمشده اى را پيدا نموده، يا گره اى را باز کند. در اين صورت پول حاصل از آن چه حکمى خواهد داشت؟

جواب :

فال قهوه و امثال آن از خرافات است، و شرعاً اعتبارى ندارد، و گرفتن پول در مقابل آن جايز نيست.

سوال 1596 :

اخيراً آش بى بى سه شنبه، بى بى نور، بى بى حور، که نماز و آداب مخصوصى دارد، رايج شده است. نماز آن صبح سه شنبه قبل از اذان ظهر خوانده مى شود، و يک حمد و سه قل هو الله دارد، که به صورت 5 رکعتى خوانده مى شود! ضمناً آرد و حلواى اين سفره را نبايد نامحرم و پسر نابالغ و آسمان، ببيند! نظر شما در اين مورد چيست؟

جواب :

اينها خرافات است; و عمل به آن خلاف شرع است. مردم را با زبان خوب مطّلع کنيد، تا اين کارها را ترک کنند.

سوال 1597 :

در بعضى از نقاط کشور، درختهايى از قبيل درخت گز و انگور مشاهده مى شود، که عدّه اى از عوام نخ هايى به آنها گره مى زنند، و اعتقاد به تقدّس، يا شفا گرفتن، يا روا شدن حاجت، و بعضاً شفاعت توسّط آن درختان دارند! و مى گويند: «در صورت کج اعتقادى و شک نسبت به درخت، حادثه ناگوارى براى شخص پيش مى آيد!» عدّه اى درختان مزبور را متعلّق به امام على(عليه السلام)، يا حضرت ابوالفضل(عليه السلام)، يا ديگر اولياى الهى دانسته، و مى گويند: «ما به اين درخت ها معتقد بوده، و توسّل جسته، و حاجت گرفته ايم. و کسانى که درختان مزبور را سوزانده اند، مصيبتى به آنها، يا فرزندان، يا بستگانشان رسيده، يا بيمار شده اند.» خواهشمند است بفرماييد:

اوّلا: عقيده به تقدّس اين گونه درختها صحيح است، يا باطل؟

ثانياً: گره زدن نخ، يا بستن پارچه به اين درختها، و گرفتن حاجت از آنها جايز است؟

ثالثاً: آيا سوزاندن، يا از بين بردن چنين درختانى به عنوان مبارزه با خرافات، باعث گرفتارى و مصيبتى براى سوزاننده، يا بستگان او، خواهد شد؟

جواب :

اين اعتقادات قطعاً از خرافات است، و حاجت خواستن از آنها نوعى شرک مى باشد، و بر همه لازم است نهى از منکر کنند، و پاداش خود را از خداوند بخواهند.

سوال 1598 :

هر از گاهى ورقه اى به اين مضمون پخش مى شود که:

«شيخ احمد نامى در مدينه، پيامبر(صلى الله عليه وآله) را خواب ديده، و ستاره اى در آسمان ظهور مى کند، و در توبه بسته مى شود، و... هر کس بنويسد اين طور، و اگر ننويسد آن طور مى شود.» آيا اين اوراق اعتبارى دارد، و بايد به آنها توجّه کرد؟

جواب :

اين اوراق مجعول و بى اساس است، و سالهاست که به دست افراد مرموزى پخش مى شود.

سوال 1599 :

اخيراً در يکى از روستاهاى استان خراسان شخصى پيدا شده، که در حالت خاصّى فرو مى رود (خلصه مانند) و از عالم غيب خبرهايى مى دهد، که با واقعيّت مطابقت دارد! به عنوان مثال، آدرس جمعى از سارقين را مى دهد، اتومبيلهاى گم شده را کشف مى کند، بعضى از بيماريها را معالجه کرده، و بعضى از قتل ها را فاش نموده، و قاتلها را معرّفى مى نمايد! با توجّه به آيه کريمه: (لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاّ هُوَ) لطفاً بفرماييد:

الف) آيا آنچه درباره او گفته مى شود حقيقت دارد، يا برنامه خاصّى در ميان است؟

ب) اگر خرافه است، چگونه با بعضى از واقعيّات جور در مى آيد؟

جواب :

آيا ارتباط با ارواح ميّسر است؟

جواب :

اين گونه افراد ممکن است گاهى درست بگويند، ولى بسيار مى شود که خلاف واقع خبر مى دهند، و اين مسأله به تجربه ثابت شده است. و ارتباط با ارواح ممکن است، ولى اينها که مدّعى هستند غالباً در اشتباهند. در اين زمينه مى توانيد به کتاب ما «عود ارواح و ارتباط با ارواح» مراجعه کنيد.

سوال 1600 :

در بعضى از نقاط استان ما، رسوم و عقائد غلطى وجود دارد، که مشکلات فراوانى براى مردم ايجاد کرده است. مثلا ازدواج و اجراى صيغه عقد را در سيزده روز اوّل فروردين جائز نمى دانند، و معتقدند که چنين ازدواجى نحس است! همچنين اين ايّام را براى عروسى نحس مى دانند! مورد ديگر، که اخيراً مشکلى را نيز براى خانواده خود ما پيش آورده، اين است که مى گويند نبايد دو خواهر با دو برادر ازدواج کنند، زيرا اين کار باعث مى شود در شب اوّل که عروس به خانه داماد مى رود، خواهر دوّم، يا يکى از دو خواهر، از دنيا برود! نظر شما چيست؟

جواب :

آنچه در بالا نوشته ايد، جزء خرافات است، و هيچ اعتبارى ندارد. توکّل بر خدا کنيد، و به اين گونه مطالب اعتنا نکنيد.

سوال 1601 :

در يکى از نشريّات از قول جنابعالى، که با بررسى ريشه تاريخى سيزده بدر، آن را يک مراسم خرافى معرّفى کرده بوديد، چنين آمده است:

«مراسم خرافى سيزده بدر را بررسى کردم، سرچشمه اش از نظر تاريخى به اصحاب الرّس، که در قرآن به آن اشاره شده، بر مى گردد. به حالات اصحاب الرّس در تفاسير اشاره شده، و در يکى از شروح نهج البلاغه نيز داستان مفصّل آن را چنين يافتم: دوازده شهر يا آبادى بود، که هر شهر و آبادى به يکى از ماههاى سال خورشيدى ناميده شده بود; آيين مردم آن شهرها بت پرستى بود. درختان صنوبر را پرستش مى کردند. زيرا صنوبر منبع درآمد خوبى براى آنها بود. روز اوّل سال، همه مردم از تمام دوازده شهر يا روستا در شهر فروردين جمع مى شدند، و مراسم جشنى داشتند. فردا به شهر ارديبهشت مى رفتند، و در آنجا مراسمى داشتند. روز سوّم به آبادى خرداد مى رفتند...، تا به آبادى اسفند که مى رسيد، دوازده شهر تمام مى شد; روز سيزدهم دسته جمعى از آباديها خارج شده، به بيابانها مى رفتند، و مراسم سيزده و جشن و پايکوبى و آلودگى به انواع مفاسد را در آنجا برگزار مى کردند. بنابراين سيزده بدر سنّتى بوده که از بت پرستان باقى مانده است، همانطور که مراسم شب چهارشنبه سورى، که احترامى براى آتش قائل مى شوند، سنّتى از آتش پرستان است.» خواهشمند است صحّت و سقم اين مطلب را بيان فرماييد.

جواب :

آنچه از ما نقل شده اجمالا صحّت دارد.

سوال 1602 :

چند سالى است حرکتى در برخى مساجد رواج يافته، که به نظر مى رسد ترويج نوعى خرافه باشد. ماجرا بدين قرار است که در شب اوّل ماه ربيع الاوّل، از حدود نيمه شب تا اذان صبح، افرادى (که غالباً خانمها هستند) با در دست داشتن شمع، پشت درب مساجد تجمّع نموده، و با کوبيدن درب مساجد به صورت آهسته، و خواندن اذکارى، توسّل جسته و حاجات خود را طلب مى نمايند. و اين حال تضرّع در هنگام اذان صبح به اوج خود مى رسد. کسانى که به اين شيوه عمل مى کنند، آن را مستند به شنيده هاى خود از بعضى خانمهاى جلسه اى، و هدف از آن را رفع همّ و غم، و برآورده شدن حاجات، و تسلّى دل حضرت زهرا(عليها السلام)مى دانند. لطفاً بفرماييد:

1ـ آيا اساساً چنين عملى مستند روايى دارد؟

2ـ آيا چنين عملى (که در حال گسترش مى باشد) مى تواند به عنوان يک حرکت شايسته مورد تأسّى ديگران قرار گيرد؟

3ـ در صورتى که عمل فوق از جمله خرافات، و يا خدايى نکرده نوعى بدعت باشد، وظيفه ائمّه جماعات و متديّنين در اين خصوص چيست؟

جواب :

با توجّه به اين که اين عمل در روايات معصومين(عليهم السلام) وارد نشده، انجام آن به عنوان يک امر مستحبّ شرعى جايز نيست، و سزاوار است ائمّه محترم جماعات مردم را به سوى مراسم و توسّلاتى دعوت کنند که در روايات معصومين(عليهم السلام) وارد شده است، و گرنه ممکن است افراد منحرف براى وهن مذهب هر روز امر تازه اى اختراع نمايند، و ناآگاهان را به سوى آن دعوت کنند.

سوال 1603 :

در تعطيلات نوروزى به کتابهايى برخوردم که در مورد نقوش و مانند آن بحث کرده بود، و حتّى در مورد اين که چگونه (بعنوان مثال) محبّت کسى را به دل شخص ديگرى بيندازيم، مطالبى آورده بود. يا مثلا نقشى منسوب به پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله)کشيده، و در ذيل آن نوشته بود: «اگر کسى در طول عمر، يک مرتبه به آن نگاه کند، بيمه مى شود.» آيا اين مطالب صحّت دارد؟

جواب :

اين گونه مطالب اعتبارى ندارد، و در کتابهاى معتبر نيست.

سوال 1604 :

بعضى از خواهران در جلسه دعا، ختمى به نام حضرت جواد الائمه(عليه السلام)انجام مى دهند. به اين ترتيب که دعاى توسّل را قرائت نموده، و هنگامى که به نام امام نهم(عليه السلام) مى رسند، حدود يکصد مرتبه «يا جواد الائمة ادرکنى» مى گويند. سپس دعا را ادامه داده، و ذکر مصيبت مى کنند. شالهاى سبزى هم تهيّه، و به صورت گرو در اختيار سايرين قرار مى دهند. تا اين ختم را نذر نموده، و به جا آورند، و حاجت بگيرند. صندوقى هم به اين نام مبارک تهيّه، تا به آن هيأت کمک شود. نظر مبارک را بفرماييد.

جواب :

اين کار، کار صحيحى نيست. خواهران مى توانند دعاى توسّل را از اوّل تا به آخر مطابق آنچه در کتاب دعا آمده بخوانند، و ان شاء الله نتيجه خواهند گرفت.

سوال 1605 :

شخصى، که زندگى عادى خود را مى گذرانده، ناگهان دچار مشکلات عديده مى گردد! يکباره افسردگى، ناراحتى هاى عصبى، کم خوابى و بى حوصلگى، نظم زندگى اش را از هم مى پاشد! با مراجعه به چند پزشک متخصّص اعصاب و روان، نه تنها هيچ گرهى از کار او گشوده نمى شود، بلکه روز به روز حالش بدتر مى شود، تا بالاخره از مراجعه به پزشک نا اميد، و به يک ساحر معروف مراجعه مى کند. وى پس از سعى و تلاش زياد، مى گويد: «کسى تو را سحر کرده، شايد به زودى عمرت به سر آيد!» ساحر معروف، با همدستى يک ساحر ديگر، چند عدد تعويذ و دعا را کشف مى کند، که اسم آن شخص روى آن نوشته شده، و همراه با اشياى عجيب همچون فولاد، سوزن، استخوان و مانند آن، در يک جا قاب شده بود. ساحر با اين که با آن شخص آشنا نيست، اسم کسى که اين کارها را کرده به او مى گويد، او هم به يقين رسيده که عامل اين سرگردانى و بدبختى همان شخص است. حال با توجّه به اين که تمام زندگى وى از هم پاشيده (البتّه بعد از پيدا شدن و پاره شدن کاغذهاى مذکور حالش بهتر شده است) و اگر کمک ساحران نبود تا چند روز ديگر رشته زندگى اش از هم پاشيده مى شد. عامل اين بدبختى ها و رنجهاى وى چه تاوانى بايد بپردازد؟

جواب :

قول ساحران اعتبارى ندارد، به آن اعتنا نکنيد. دستورى به شما مى دهم، اگر عمل کنيد حال شما ان شاء اللّه خوب خواهد شد: نمازها، مخصوصاً نماز صبح را اوّل وقت بخوانيد، و بعد از نماز صبح دست راست را روى سينه بگذرايد، و هفتاد مرتبه «يا فتّاح» بگوييد. سپس 110 مرتبه صلوات بفرستيد. در هر شبانه روز پنج مرتبه آية الکرسى بخوانيد، و به خود بدميد. و هر وقت گرفتار ناراحتى فکرى شديد، ذکر «لا حول و لا قوّة الاّ باللّه» را بگوئيد. اين برنامه را تا چهل روز ادامه دهيد، ان شاء اللّه مشکل شما برطرف خواهد شد.

Powered by TayaCMS