11ـ حقوق

11ـ حقوق

الف) حقّ الطبع

سوال 1539 :

لطفاً به دو سوال زير پاسخ دهيد:

1ـ آيا حقوق مالکيّت هاى فکرى، مانند حقّ تأليف، ترجمه، طبع و اختراعات، شرعى است؟

2ـ راجع به انحصار تجارت در کالاهاى اساسى، فتواى حضرتعالى چيست؟

جواب 1 و 2: حقّ الطبع و حقّ التأليف، و همچنين حقّ استفاده از اختراعات، حقوق معتبرى است که تجاوز به آن جايز نيست. ولى انحصار در تجارت اگر مثلا از سوى يک کارخانه باشد که بگويد: «توليدات خود را منحصراً در اختيار يک نماينده قرار مى دهد» اشکالى ندارد، و اگر منظور اين باشد که شخص يا گروهى منحصراً حق فروش چيزى را داشته باشند، و ديگران نداشته باشند، چنين چيزى نامشروع است، مگر اين که حکومت اسلامى روى مصالحى چنين چيزى را لازم و ضرورى بشمارد.

سوال 1540 :

برخى از کتابها که در دانشگاهها به عنوان مرجع معرفّى مى شود، در کشورهاى ديگر به چاپ رسيده، و برخى ناشران دخلى کشور بدون رعايت حقّ چاپ (که در عرف بين الملل جزء حقوق ناشر شناخته شده، و در ابتداى کتابها به اين موضوع تصريح گرديده،) اين کتابها را چاپ کرده، و با قيمت کمتر در اختيار عموم قرار مى دهند. استفاده از اين کتابها، يا نشريّات، در صورتهاى زير چه حکمى دارد؟

الف) در رشته هاى فنّى استفاده از اين منابع ضرورى، و عدم استفاده موجب مشقّت است. مخصوصاً که قيمت کتاب اصلى بسيار زياد است.

ب) نويسندگان اين کتابها لزوماً کافر، يا کافر حربى نيستند; يا حدّاقل ما اطّلاع نداريم.

جواب :

تا آنجا که مطّلع هستيم، کشور ما قانون حقّ چاپ را امضا نکرده است. اگر امضا کند، حکم چگونه خواهد بود؟

د) در صورتى که تهيّه اين کتب حرمت داشته، تکليف ما در قبال کتابهايى که قبلا تهيّه کرده ايم چيست؟

هـ) اين حربه به عنوان اهرمى سياسى عليه کشورهاى اسلامى استفاده مى شود، امّا با توجّه به اين که نويسندگان اين کتابها بعضاً دانشمندان بى طرفى هستند، که به تحصيل علم مشغولند در صورتى که استفاده از اين کتابها مجاز باشد، تکليف ما در برابر شخص نويسنده چيست؟

جواب :

حقّ التأليف يک حقّ عقلايى و شرعى است، و بايد آن را رعايت کرد.

مگر اين که طرف جزء کفّار حربى، يا کمک آنها باشد. در غير اين صورت، شخصى که آن را چاپ کرده، کار حرامى انجام داده، و شرعاً مديون و بدهکار مؤلّف است، ولى دليلى بر اين که خريد و فروش خود کتاب حرام باشد، نداريم.

سوال 1541 :

اگر يک اثر علمى و هنرى در مسابقات علمى، ادبى مشمول دريافت جايزه گردد، و در حال حاضر دسترسى به مؤلّف آن ممکن نباشد، يا فوت نموده باشد، اين جايزه متعلّق به چه کسى است؟ آيا ناشرى که امتياز چاپ کتاب را گرفته، در جايزه سهيم مى باشد؟

جواب :

جايزه به ورثه او مى رسد، و در صورتى ناشر شريک در آن خواهد بود که جايزه تنها تعلّق به متن کتاب نگرفته باشد، بلکه کيفيّت نشر آن نيز مشمول جايزه شده باشد.

سوال 1542 :

تکثير نشريّات و کتب علمى متعلّق به ديگران، به همان زبان و شکلى که چاپ شده، و به قصد فروش و بهره بردارى مادّى از طريق چاپ و عکس بردارى چه حکمى دارد؟ حذف يا تغيير نام مؤلّف در چاپ اثر چگونه است؟

جواب :

حقّ تأليف، و همچنين حقّ نشر، از حقوق عقلائيّه است، و عدم رعايت آن، در عرف عقلا ظلم محسوب مى شود; بنابراين حرام است. و اگر نام مؤلّف تغيير داده شود، علاوه بر گناه ناشى از ظلم متضمّن گناه ناشى از دروغ نيز مى باشد.

سوال 1543 :

آيا حقّ طبع و نشر، شرعى و قابل تملّک و نقل و انتقال است؟

جواب :

آرى، حقّ طبع و نشر شرعى است. و قابل واگذارى با عوض يا بدون عوض مى باشد.

سوال 1544 :

آيا شرعاً مى توان مطالب سخنرانى فردى را ضبط يا يادداشت نمود، يا خطبه ها و موعظه ها و دروسى که استاد تدريس مى کند را جمع آورى کرد، و بدون ذکر مآخذ و منابع، و بدون اجازه صاحب اثر، آن را انتشار داد؟ اموالى که از اين راه به دست مى آيد، چه حکمى دارد؟

جواب :

اشکال دارد.

سوال 1545 :

آيا از نظر شما حق تأليف، حقّى مشروع و قابل واگذارى است؟

جواب :

حق تأليف از حقوق عقلائيّه است، که شارع مقدّس بر اساس عمومات کتاب و سنّت آن را امضا نموده است، زيرا در عرف عقلا، عدم رعايت آن نوعى ظلم محسوب مى شود، و قابل واگذارى است.

سوال 1546 :

آيا مى توان تمام يا بخشى از کتابى که از بازار خريدارى شده را بدون اجازه مؤلّف به صورت نرم افزار کامپيوترى درآورد؟ در صورتى که پولى در مقابل عرضه اين برنامه گرفته نشود، چه حکمى دارد؟

جواب :

بايد از مؤلّف آن کتاب، در صورتى که در قيد حيات است، و از ورثه او اگر رحلت کرده، اجازه بگيرد. اين در صورتى است که نرم افزار را براى انتشار تهيّه کند; نه براى استفاده شخصى.

ب) کپى رايت

سوال 1547 :

آيا مى توان برنامه هاى کامپيوترى، که توسّط مسلمانان يا کفّار غير ذمّى توليد شده، را بدون جلب رضايت صاحبان اصلى آن تکثير کرد؟

جواب :

تمام افرادى که جان و مال آنها محترم است، حقّ امتيازات آنها نيز محترم است.

سوال 1548 :

آيا در ضمن فروش برنامه هاى کامپيوترى مى توان شرط عدم تکثير کرد؟ آيا نوشتن اين شرط در ابتداى اين برنامه ها کفايت مى کند، يا بايد لفظاً و به هنگام فروش گفته شود؟

جواب :

شرط در ضمن معامله به هر صورت باشد تفاوت نمى کند. بلکه همان گونه که در بالا گفته شد، بدون شرط نيز تکثير جايز نيست.

سوال 1549 :

آيا استفاده از برنامه هاى کاربردى کامپيوترى ديگران جهت توليد نرم افزارهايمان، و فروش برنامه هاى جديد مستلزم جلب رضايت و اذن آنها مى باشد؟

جواب :

از جوابهاى بالا معلوم شد.

سوال 1550 :

سوالى در رابطه با کپى کردن، يا به اصطلاح رايت، CD هاى کامپيوترى دارم. توضيح اين که: برنامه هاى کامپيوترى اعم از فيلم، برنامه هاى آموزشى و سرگرمى، که امروزه ساخته مى شود، آنها را روى قطعه اى به نام CD ، و يا ديسکت کامپيوترى پياده مى کنند. و شخص با صرف هزينه اى بعضاً گزاف اقدام به ساختن برنامه کامپيوترى مى نمايد. پس از ساختن برنامه، شخص برنامه ساز به چند صورت ممکن است عمل کند:

الف) روى خود برنامه کارى انجام مى دهد، که به اصطلاح برنامه قفل شود، و نتوان از آن کپى برداشت، و فقط با CD اصلى بتوان از برنامه استفاده کرد. امّا جديداً با يک سرى ترفندها مى توان قفل را شکست، و از CD اصلى کپى کرد.

ب) بر روى برنامه قفل نگذارد، امّا اعلام دارد که حقّ چاپ و تکثير ممنوع است.

جواب :

نه قفل بگذارد، و نه اعلام کند که چاپ و تکثير ممنوع است، و به عبارتى اعلام موضع نکند. با توجّه به اين توضيحات لطفاً بفرماييد:

1ـ آيا شخص برنامه ساز مى تواند چنين حقّى را از خريدار CD يا ديسکت سلب کند؟ و در صورتى که جواب مثبت است، آيا اين حق فقط براى برنامه ساز مسلمان است، يا غير مسلمان و مجهول المذهب نيز همين حکم را دارد؟

جواب :

کسى که برنامه اى را مى سازد بدون رضايت او نمى توان از آن کپى کرد، مگر اين که از کفّار حربى باشد.

2ـ آيا مى توان گفت: «اگر براى استفاده شخصى باشد اشکال ندارد; اما اگر کپى بردارى را منبع کسب خود قرار دهد اشکال دارد.»؟

جواب :

فرقى نمى کند.

3ـ آيا نوار کاست و نوارهاى ويدويى، حکم CD هاى کامپيوترى را دارند؟

جواب :

آرى نوار کاست و ويدئو نيز حکم بالا را دارند.

جواب :

حقّ الاختراع

سوال 1551 :

آيا مخترع نسبت به اختراع خود داراى حقّ خاصّى است، به گونه اى که ديگران نتوانند از آن الگو بردارى و مونتاژ نمايند؟

جواب :

آرى، اختراع نيز با شرايط خاصّى در عرف عقلا، حقوقى براى مخترع مى آورد که رعايت آن شرعاً واجب است.

د) حقّ همسايه

سوال 1552 :

احداث درب به سمت ملک غير، در ملک و ديوار اختصاصى، امّا بدون قصد عبور از ملک غير، چه حکمى دارد؟ در صورتى که قصد عبور داشته باشد، آيا مى توان مالک را فقط به عدم عبور (مثلا با گذاشتن مانع) ملزم نمود، يا مى توان وى را به قلع درب احداثى الزام کرد؟ در اين صورت هزينه قلع آن در، و ترميم ديوار بر عهده کيست؟

جواب :

جايز نيست، و بايد به طور کلّى بسته شود، و هزينه آن بر عهده کسى است که در را نصب کرده است.

سوال 1553 :

زيد و عمرو هر دو خانه مستقلّى دارند، ولى ديوار اين خانه ها در يک سمت مشترک است. اکنون زيد قصد دارد خانه خود را بکوبد و از نو بسازد. لطفاً در اين مورد به سوالات زير پاسخ دهيد:

1ـ اگر بر اثر اين کار خسارتى به ساختمان عمرو وارد شود، آيا زيد ضامن خسارت وارده مى باشد؟

2ـ آيا زيد حقّ دارد براى استيفاى حقّ خود بدون اجازه و رضايت همسايه در ديوار مشترک تصرّف کند؟

جواب :

پايه هاى مشترک، که سقف هر دو خانه روى آن قرار دارد، متعلّق به هر دو مى باشد، و به صورت مشاع است، و بايد با رضايت يکديگر در آن تصرّف کنند. و اگر مى خواهند حق خود را جدا نمايند، با توافق طرفين صورت گيرد، و چنانچه در نحوه بهره گيرى براى بازسازى، اختلافى پيش آيد، بايد با نظر دو کارشناس مورد اطمينان عمل شود.

سوال 1554 :

اگر صاحب ملکى، از ملک خودش، براى رفتن به پشت بام، يا بهار خواب ملک خود درى باز کند، چه حکمى دارد؟ آيا تحصيل رضايت همسايه لازم است؟

جواب :

اشکالى ندارد; مگر اين که مزاحمتى براى همسايگان توليد کند.

سوال 1555 :

آيا لازم است که ارتفاع ملک بالاتر از ملک همسايه نباشد؟

جواب :

لزومى ندارد.

سوال 1556 :

آيا ايجاد حصار، يا ديوار در اطراف ملک جهت اشراف نداشتن (صاحب ملک به ملک همسايه و بالعکس) نياز به تحصيل رضايت همسايه دارد؟

جواب :

در فرض مسأله تحصيل رضايت همسايه لازم نيست.

سوال 1557 :

باز کردن پنجره به سمت حياط همسايه در صورتى که به منازل اطراف اشراف کامل داشته باشد چه حکمى دارد؟ اگر مالک مقدارى در زمين خود عقب نشينى کرده، و به همين خاطر چنين پنجره هايى را در چند طبقه گذاشته باشد، مجوّز اقدام وى خواهد بود؟

جواب :

در فرض مسأله که عقب نشينى کرده، اگر مزاحمتى ايجاد نکند، مانعى ندارد.

سوال 1558 :

شهردارى شهر ما، بدون توجّه به لزوم نگهداشت حريم حجاب اسلامى، مبادرت به صدور پروانه ساختمانهاى چندين طبقه مشرف به منازل ديگر نموده، و اين کار موجب زحمت خانمهاى ساکن ساختمان هاى فوق شده است. حکم شرع چيست؟

جواب :

ساختمانها نبايد طورى ساخته شود که همسايگان براى حفظ حجاب خود در منزل به زحمت بيفتند.

سوال 1559 :

ديوار اختصاصى همسايه رو به خرابى است. و با خراب شدن آن، مالک مجاور متحمّل ضرر مى گردد. چنانچه وضع ويژه ملک به گونه اى باشد که دفع ضرر جز با تخريب و بازسازى ديوار ناممکن، يا مستلزم ضررى تحمّل ناپذير و هنگفت براى مالک مجاور باشد، آيا مى توان همسايه را اجبار به تخريب ديوار و بازسازى آن نمود؟

جواب :

اگر بر اثر ريزش ديوار همسايه، خسارتى بر همسايه ديگر وارد مى شود، صاحب ديوار موظّف است کارى کند که جلوى خسارت گرفته شود، و اگر راه منحصر به تخريب و بازسازى باشد، مى توان او را ملزم به اين کار کرد.

سوال 1560 :

اگر کسى بدون اذن و رضايت پدر، يا مادر، يا برادر، يا فرزند ذکور، يا پدر زن، يا مادر زن، يا شوهر دختر، يا شوهر خواهر خود، وارد خانه آنها شود، آيا کيفر او همان مجازات ورود به عنف است، که براى ديگران مقرّر گرديده يا تفاوت دارد؟

جواب :

فرقى نمى کند.

هـ) حقوق والدين

سوال 1561 :

آيا اطاعت از پدر در ترک مستحبّ، يا انجام مکروه، واجب است؟

جواب :

اگر مخالفت با آن، موجب ايذاى وى گردد، واجب الإطاعه است.

سوال 1562 :

عاقّ والدين به چه معناست؟ در چه شرايطى تحقّق مى يابد؟ آثار آن چيست؟

جواب :

هر کارى که موجب ايذا و اذيّت والدين گردد، به معناى عاقّ والدين است، مگر در مواردى که تکليف واجب يا حرامى باشد، و به انسان دستور مخالفت با آن را بدهند.

سوال 1563 :

مقام مادر بالاتر است، يا پدر؟ در مقام تعارض بين اطاعت امر پدر و مادر، کدام را ترجيح مى دهيم؟

جواب :

مقام هر دو والاست، و تا مى توانيد در ميان آن دو جمع کنيد، و در صورتى که امکان نداشته باشد، بر حسب اهميّت موارد بايد عمل گردد، و آنچه مهم تر است، مقدّم شود.

سوال 1564 :

اگر مادرى نوه اش را به قتل برساند، فرزندش (پدر مقتول) حق دارد قاتل را قصاص نمايد. اين در حالى است که طبق آيات قرآن و روايات اسلامى، فرزند حق کوچکترين اذيّت نسبت به پدر يا مادر را ندارد، و اگر فرزند از مادرش براى قصاص شکايت کند، موجبات نارضايتى وى را فراهم مى آورد. حال سوال اين است: آيا احکام فقهى با محرّمات الهى در تعارض است؟ اگر در تعارض نيست، مثال بالا چگونه توجيه مى گردد؟

جواب :

احقاق حقوق کردن در برابر ظلم پدر و مادر شرعاً اشکالى ندارد، و از آن قاعده مستثنى است; ولى هر قدر گذشت نمايد بهتر است.

و) حقّ فرزند

سوال 1565 :

پسرم پايبند به احکام شرع نيست، به گونه اى که تمام اعضاى خانواده از کارهاى او به ستوه آمده اند! عربده کشى هاى او باعث ناراحتى خانواده، و حتّى همسايه هاست! در خانه نوارها و فيلم هاى مبتذل نگاه مى کند، و ساير فرزندانم نيز گاهى به آن فيلمها نگاه مى کنند! از هر طريقى با او برخورد کردم، به شکست انجاميد. وظيفه من نسبت به ايشان چيست؟ آيا مى توانم او را از خانه بيرون نموده، و از زمره فرزندانم خارج نمايم؟

جواب :

باز هم از تأثير سخن مأيوس نشويد. سعى کنيد از طريق تشويق و محبّت و وعده و مانند آن در او نفوذ نماييد. يا بعضى افراد را سفارش کنيد با او دوست شوند، و ببينند درد اصلى او کجاست؟ اى بسا مشکلى دارد که صريحاً نمى گويد، و از اين طريق حل مى شود. اگر همه اين امور را انجام داديد، و به نتيجه نرسيديد، و پيوسته منشأ فساد بود، اخراج او از خانه مانعى ندارد.

سوال 1566 :

فرزند نامشروع از بعضى حقوق اجتماعى محروم است، در صورتى که کودک گناهى ندارد، بلکه گناه بر دوش مرد و زنى است که مرتکب اين عمل شنيع و زشت شده اند، و آنان بايد از حقوق اجتماعى محروم شوند، فلسفه اين حکم چيست؟

جواب :

حقوق اجتماعى، که ولد الزّنا از آن ها محروم است، بسيار محدود مى باشد، و تأثير چندانى در سرنوشت کودک ندارد.

ز) حقّ الناس

سوال 1567 :

آيا خيانت در امانت حقّ الناس و قابل گذشت است؟ يا حقّ اللله است، و غير قابل گذشت؟

جواب :

در صورتى که خيانت در امانت سبب اتلاف عين، يا منفعت شده حق الناس است، و بايد خسارت را به صاحب آن بدهد.

سوال 1568 :

آيا معاونت در جرم، حق النّاس است، يا حقّ الله تعالى؟

جواب :

موارد مختلف است; گاه حق الله است و گاه حق النّاس.

جواب :

البتّه تا جرم محقّق نشود، معاونت در جرم صدق نمى کند.

سوال 1570 :

راه رهايى از حقّ النّاس چيست؟

جواب :

اگر صاحب آن را مى شناسيد، حقّ او را بپردازيد، يا حليّت بطلبيد، و اگر نمى شناسيد، معادل آن را از طرف صاحب اصلى به شخص نيازمندى بدهيد.

سوال 1571 :

ردّ مظالم يعنى چه؟

جواب :

منظور اموال حرامى است که در دست انسان است، و صاحبان آن را به هيچ وجه نمى شناسد، که بايد با اجازه مجتهد صرف فقرا شود.

سوال 1572 :

کسى که مظالمى بر عهده دارد و چون صاحب آن را نمى شناسد بايد صدقه دهد، اگر خود جنس (نه پول آن) را صدقه دهد، چه حکمى دارد؟

جواب :

اگر مظالم جنسى مانند روغن و حبوبات و امثال آن بوده، مى توان مثل آن را به فقير داد، ولى اگر پول بوده، بايد پول صدقه داد.

ح) حقّ المارّه

سوال 1573 :

اگر انسان به باغى برود، و نداند که صاحب باغ نسبت به کندن ميوه رضايت دارد يا نه، آيا مى تواند از ميوه هاى درختان باغ در حدّ نياز استفاده نمايد؟

جواب :

در صورتى که باغ محصور نباشد، يا شاخه هايش بيرون آمده باشد، و به قصد عبور از آن راه برود نه به قصد باغ و چيدن ميوه، در اين صورت استفاده به مقدار نياز خوردن (نه بردن) اشکالى ندارد.

سوال 1574 :

استفاده از ميوه هاى درختانى که در خيابانها و پياده روها وجود دارد، تا چه حدّى مجاز است؟

جواب :

استفاده از ميوه هايى که در عرف و عادت محل براى همه مباح شده، مانند توت در بسيارى از مناطق، اشکالى ندارد، ولى غير آن متعلّق به صاحبان آن است، و اگر ملک بيت المال باشد متعلّق به دولت است.

ط) حقّ ارتفاق

سوال 1575 :

زيد با رضايت و بطور مجّانى و «بصورت مطلق» در ملک خود به عمرو حقّ ارتفاقى داده، و بعد از مدّتى پشيمان مى شود. آيا حقّ ارتفاقى عمرو ساقط مى گردد؟

جواب :

حقّ ارتفاقى نوعى اباحه منفعت و قابل بازگشت است; مگر اين که ضرر و زيانى براى صاحب حق گردد، که بايد جبران شود.

Powered by TayaCMS