احکام بلوغ و تکلیف

احکام بلوغ و تکلیف

احکام بلوغ و تکليف

سن بلوغ پسران و دختران

سوال 1 :

به نظر حضرتعالى سن بلوغ پسران و دختران داخل شدن در پانزده سال و نه سال قمرى است يا تمام کردن پانزده سال و نه سال قمرى؟

جواب :

تمام کردن آن سال ها، ميزان بلوغ دختر و پسر است.

رابطه بلوغ و رشد

سوال 2 :

آيا کسى که بالغ شد، رشيد هم هست؟

جواب :

غالبا بلوغ و رشد با هم ملازمت دارند، مگر در بچّه هايى که به نوعى عقب افتادگى داشته باشند.

جهل به تاريخ تولد

سوال 3 :

برخى از افراد به علت آن که تاريخ موجود در شناسنامه، تاريخ واقعى تولد آن ها نيست؛ تاريخ تولد و در نتيجه تاريخ بلوغ خود را نمى دانند، وظيفه چنين کسانى در محاسبه ى سن بلوغ چيست؟

جواب :

تا يقين ندارند، تکليف ندارند؛ اگرچه احتياط خوب است.

اختلاف زمان تکليف به اصول و فروع

سوال 4 :

آيا به نظر حضرتعالى زمان مکلف شدن به اصول دين همان زمان مکلف شدن به احکام شرعى است؟ يا تفاوتى بين اين دو وجود دارد؟

جواب :

تفاوتى وجود ندارد.

تفصيل بين احکام نسبت به دختران

سوال 5 :

آيا براى دختر از حيث بلوغ مى توان بين عبادات و عقود و ايقاعات تفاوتى قايل شد؟ براى اجراى حدود و قصاص چه طور؟

جواب :

خير، تفاوتى نيست؛ مگر در موردى خاص که بنابر يک جهتى تفاوت وجود داشته باشد.

خون ديدن قبل از نه سالگى در دختران

سوال 6 :

آيا ديدن خونى که داراى صفات حيض است، قبل از نه سالگى علامت بلوغ دختر است؟

جواب :

اگر علم به تاريخ تولّد خود دارد، خير علامت بلوغ او نيست و اگر علم ندارد، پس اماره بودن صفات حيض بر حيضيّت و بلوغ محلّ تأمّل است، بلى اگر علم به حيض بودن پيدا کرد، اين اماره است بر بلوغ مجهول که محتمل است.

تغيير جنسيّت

سوال 7 :

آيا تغيير جنسيّت، که موجب تغيير در تکاليف شرعى مى شود جايز است؟

جواب :

خير، حرام است.

غسل هاى واجب شده قبل از بلوغ

سوال 8 :

چه غسل هايى ممکن است قبل از بلوغ بر انسان واجب شده باشد؟

جواب :

غسل مسّ ميّت، در صورتى که به بدن سرد شده ميتى قبل از تمام شدن سه غسل دست زده باشد و نيز غسل جنابت، در صورتى که پيش از بلوغ، تجاوز جنسى به او شده و يا تجاوز جنسى نموده باشد و هم چنين غسل استحاضه ى متوسطه و کثيره، اگر قبل از بلوغ ديده است.

غسل هاى قبل از بلوغ

سوال 9 :

اگر يکى از اسباب وجوب غسل براى انسان نابالغ رخ داده و او در همان زمان غسل کرده باشد، آيا همان غسل کفايت مى کند يا پس از بلوغ بايد مجددا غسل نمايد؟

جواب :

اگر غسل صحيح انجام داده کافى است.

اتّصاف اطفال بر صفت کفر و اسلام

سوال 10 :

آيا اطفال پيش از بلوغ، متصف به صفت اسلام و کفر مى شوند؟

جواب :

متصف نمى شوند، لکن بر اطفال کفار احکام کفار و بر اطفال مسلمين احکام مسلمين به تبعيت جارى مى باشد.

وجوب يادگيرى عقايد

سوال 11 :

وجوب يادگيرى اصول عقايد، وجوب شرعى است يا وجوب عقلى؟ و ترک اين واجب چه عواقب و پى آمدهايى به دنبال خواهد داشت؟

جواب :

وجوب عقلى و شرعى است؛ البته يادگيرى اجمالى هم کافى است، ولى اگر آموزش، تفصيلى و برهانى باشد؛ انسان از اضلالات و گمراهى ها مصون است.

قدرت انجام تکاليف

سوال 12 :

معناى قدرت در انجام تکاليف چيست؟

جواب :

قدرت عادى و عرفى ملاک است.

اصول اسلام و اصول ايمان

سوال 13 :

آيا اصول اسلام و اصول ايمان با هم فرق مى کند؟

جواب :

اصول اسلام سه امر: توحيد، نبوت و معاد است و اصول ايمان عدل و امامت مى باشد.

آثار انکار اصول اسلام

سوال 14 :

انکار اصول اسلام چه آثار شرعى به دنبال دارد؟

جواب :

اگر انکارکننده محکوم به اسلام و پس از بلوغ اِبايى از وصف اسلام داشته باشد، اجراى احکام مرتدّ بنابر احتياط واجب بايد پس از اقامه ى براهين محکم و ادلّه ى روشنگر باشد به گونه اى که معلوم شود اباى او بعد از آن ها، از روى عناد و لجاج دشمنى و براى اغراض فاسد دنيوى بوده است. تفصيل احکام راجع به کافر و مرتد در رساله ى توضيح المسايل آمده است که اجمال آن عبارت است از: 1) نجاست؛ 2) صحيح نبودن عقد او براى مسلمان؛ 3) ارث نبردن او از مسلمان، اگرچه پدر او باشد؛ 4) مالک نشدن کنيز و غلامى که مسلمان باشند؛ 5) حلال نبودن حيواناتى که ذبح مى کند؛ 6) واجب نبودن غسل، کفن و نماز بر جسد او؛ 7) ميته بودن پوست، کفش، دنبه و هر چيزى از اجزاى حيوانات که در دست او است؛ 8) عدم جواز دادن قرآن به دست او؛ 9) عدم جواز دخول در مسجد و مشاهد مشرفه.

آثار بى اعتقادى به اصول ايمان

سوال 15 :

آثار بى اعتقادى به اصول ايمان چيست؟

جواب :

1) عدم صحت عبادات؛ 2) جايز نبودن دادن زکات و خمس و فطريّه به او.

تحقيقى بودن اصول دين

سوال 16 :

مراد از تحقيقى بودن اصول دين چيست؟

جواب :

مراد اين است که هر کسى بايد با دليل و برهان آن ها را تحصيل کند و مجرّد تقليد از ديگران نباشد، البته دليل اجمالى و ارتکازى هم کافى است.

اعتبار يقين در اصول دين

سوال 17 :

يقين در اصول دين به چه معنا است؟ و آيا اين يقين هر چند از گفته ى علما و مبلّغين و پدر و مادر به دست آمده باشد، کفايت مى کند يا بايد به پشتوانه دليل هاى کلامى به دست آمده باشد؟

جواب :

مقصود از يقين، در اين جا، يقين به معناى عرفى است که از هر طريق حاصل شود کفايت مى نمايد.

شک و ظن در اصول دين

سوال 18 :

اگر کسى اصول دين خود را بنابر اعتقادات پدرى و مادرى خود فراگرفته و به آن يقين دارد، آيا همين مقدار کافى است يا لازم است آن ها را با دليل هاى برهانى و طرق يقينى فراگيرد؟

جواب :

همان يقين که سبب عقد و پيوند قلبى شود کافى است؛ ولى به دست آوردن دليل و برهان تفصيلى براى عدم انحراف و گمراهى انسان با شبهات گمراه کنندگان، مطلوب است.

ايام تحقيق در اصول دين

سوال 19 :

حکم کسى که مدتى در صدد تحقيق و بررسى از اصول دين بوده است، به لحاظ نجاست و طهارت و... چيست؟ و اگر در چنين ايامى بميرد، آيا در پيشگاه خداوند مؤاخذه مى شود؟

جواب :

اگر تقصير و کوتاهى در تحقيق نکرده، مؤاخذه ندارد؛ ولى اگر عقد قلبى نداشته و به شهادتين اقرار نکند، حکم کافر را دارد.

وجوب نماز در ايام تحقيق

سوال 20 :

کسى که در پى تحقيق از اصول دين است و هنوز اعتقادى به دين اسلام پيدا نکرده است، آيا نماز بر او واجب است؟

جواب :

نماز بر همگان واجب است و تحقيق در اصول پنج گانه دين سهل الوصول و هم چون امور ضرورى و بديهى است و نياز به زمان طولانى ندارد، به خلاف جزييات و فروعات اعتقادى که زمان زيادى نياز دارد.

عدم توانايى تقرير عقايد

سوال 21 :

اگر همه ى عقايد حقّه در ذهن فردى ثابت باشند و آن ها را بداند؛ اما اگر از او بپرسند نتواند تقرير کند، آيا همين مقدار دانستن کفايت مى کند؟

جواب :

بله کفايت مى کند.

اقرار به شهادتين و شک قلبى به اصول دين

سوال 22 :

اگر کسى به شهادتين اقرار زبانى نمايد؛ امّا در دل خود نسبت به يک يا چند رکن از اصول دين مثل توحيد، ترديد و شک داشته باشد، عقد نمودن زن مسلمان براى او چه حکمى خواهد داشت، حکم طهارت بدن و ذبيحه او چه مى باشد؟

جواب :

محکوم به اسلام است.

برخى عبارت هاى رايج کفرآميز

سوال 23 :

در ميان مردم عبارت هايى رايج است که بوى کفر مى دهد، مثل اين که فرد مى گويد: اگر قيامتى باشد، به هم مى رسيم، اگر خدايى بود، نمى گذاشت او اين عمل را انجام دهد، کى از آن دنيا برگشته که بگويد خبرى هست؟! چه خدايى، چه پيغمبرى؟! و... آيا با به زبان آوردن چنين کلماتى حکم بر کفر اين شخص مى شود؟

جواب :

موارد آن مختلف است و بعضى از اين عبارت ها با مسلمان بودن سازش ندارد.

ظنّ به مضمون شهادتين

سوال 24 :

اگر کسى به مضمون شهادتين ظن داشته باشد، ولى در عين تمکن از تحصيل يقين، به دنبال به دست آوردن يقين نباشد، آيا حکم شاکّ و مردد را دارد؟ و آيا در قيامت نجاتى براى او متصور است و در دنيا آيا حکم مسلمين بر او جارى مى گردد؟

جواب :

اگر اقرار زبانى و عقد قلبى دارد، مسلمان است.

وسوسه هاى اعتقادى

سوال 25 :

اگر کسى به عقايد صحيح معتقد باشد، ولى برخى خيالات و وسوسه ها در قلب او رسوخ کرده است و يا بعضى کلمات کفرآميز در ذهن او مى آيد ـ که از وجود آن ها کراهت دارد و از آن ها اذيت مى شود ـ ، راه خلاصى از چنين وسوسه هايى چه مى باشد؟

جواب :

ذکر تهليل (لا اله الا اللّه ) و معوذتين (سوره هاى قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس) را زياد بخواند و اختيارا آن فکرها را نکند.

ديوانگى پس از بلوغ

سوال 26 :

اگر کسى پس از بلوغ درصدد تحصيل يقين نسبت به اعتقادات صحيح برنيايد و پس از آن ديوانه شود، آيا حکم به مسلمان بودن او مى توان کرد؟

جواب :

اگر اقرار به شهادتين مى کرده است مسلمان است.

مستضعف اعتقادى

سوال 27 :

در اين عصر مستضعف اعتقادى (در اصول اسلام و در اصول ايمان) به چه کسى اطلاق مى شود؟

جواب :

کسى که زمينه ى فهم و يا زمينه ى دست يابى به اصول اسلام برايش فراهم نباشد.

مستضعفين شيعى

سوال 28 :

مستضعفين از شيعه که اعتقاد به خدا و پيامبر داشته و وصايت حضرت على ـ عليه السّلام ـ را نيز قبول دارند، لکن ائمه ـ عليهم السّلام ـ را به ترتيب نمى شناسد يا معنى امام را نمى فهمند، آيا احکام ايمان بر آنان جارى مى شود؟ و دادن زکات و فطره و ردّ مظالم به ايشان صحيح است؟

جواب :

در مسأله ى 1583 رساله حکم مصارف نسبت به مطلق استضعاف بيان شده است، امّا نسبت به شيعه ميزان، معرفت به رکن اخير ايمان ـ که حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ هستند ـ مى باشد.

عدم اعتقاد به غيبت و حيات امام عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف

سوال 29 :

کسى که به غيبت و حيات حضرت ولى عصر ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ اعتقاد نداشته باشد، آيا احکام مؤمن بر او جارى مى شود؟

جواب :

خير، مؤمن نيست.

شک نسبت به انگيزه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در جنگ

سوال 30 :

فردى نسبت به انگيزه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در جنگ با يزيد ترديد کرده و مى گويد: حضرت ـ نعوذ باللّه ـ براى کسب قدرت و مقام جنگيدند، چنين شخصى چه حکمى دارد؟

جواب :

عقايد او ناقص است.

ترديد پس از ايمان

سوال 31 :

اگر کسى سال ها بر اساس اعتقاداتى که از طريق تقليد به دست آورده بود زندگى کرده و در آن ها راسخ نبوده و سپس به شک و ترديد افتاده است و درصدد تحقيق برآمده و پس از يک يا دو سال به عقايد صحيح يقينى دست يافته است، آيا در ايام ترديد حکم به ارتداد او مى شود؟

جواب :

خير.

مخالفت عملى و قولى و موافقت قلبى

سوال 32 :

اگر کسى در گفتار و يا عمل منکر خدا و پيامبر و يا يکى از ضروريات دين شود؛ امّا قلبا به آن معتقد باشد، چه حکمى دارد؟

جواب :

اعتقاد قلبى فقط کافى نيست؛ مگر در موارد اکراه با عدم تمکّن از توريه با التفات و توجه و بدون عسر و فشار، جهت اطلاع بيشتر به مسأله ى 110 رساله رجوع شود.

شرايط سبّ و دشنام براى ارتداد

سوال 33 :

سبّ و دشنام به خداوند و پيامبر و اولياى الهى در چه صورتى باعث ارتداد مى شود؟

جواب :

در صورتى که شرايط زير در فرد موجود باشد: 1) بلوغ؛ 2) عقل؛ 3) اختيار؛ 4) گفتن بدون سهو و غفلت، بلکه با قصد و آگاهى؛ 5) دانستن معنى لفظ سبّ و آن چه مى گويد و قصد آن.

استخفاف و سبک شمردن مستحبات

سوال 34 :

آيا استخفاف و سبک شمردن مستحبات ـ مثل اين که انسان بگويد، نماز شب چيست؟! ـ يا التزام به عدم انجام يک عمل مستحبى، حرام است؟ و آيا چنين عملى موجب ارتداد مى گردد؟

جواب :

اين اعمال، مذموم؛ بلکه در بعضى موارد حرام است، ولى تا وقتى که به انکار رسالت برنگردد، سبب ارتداد نمى شود.

ياد نگرفتن نماز در اوايل بلوغ

سوال 35 :

اگر کسى در اوايل بلوغ نتواند نماز را به درستى ياد بگيرد و بخواند، آيا مى تواند مثلاً عوض گفتن تکبيرة الاحرام ترجمه آن به فارسى يعنى «خدا بزرگ تر است» را بگويد؟ عوض از حمد که از يادگيرى آن عاجز است چه بايد بکند؟

جواب :

گفتن تکبير که سهل و آسان است و در غير آن به مسأله ى 821 و 822 رساله رجوع شود.

يادگيرى بخش هايى از حمد پس از بلوغ

سوال 36 :

فردى فقط بخشى از حمد را پس از بلوغ ياد گرفته است و نسبت به يادگيرى بقيه آن مشکل دارد، تکليف او نسبت به نمازهايى که تا وقت يادگيرى کامل مى خواند چيست؟

جواب :

در اين رابطه به مسأله ى 821 و 822 رساله رجوع شود.

حکم گناهان قبل از سن تکليف

سوال 37 :

اگر قبل از سن تکليف گناهانى داشته باشيم که گفتن آن ها موجب رسوايى است، حکم آن چيست؟

جواب :

لازم نيست آن ها را بگوييد.

قضاى نمازهاى اشتباه

سوال 38 :

بعد از سن تکليف بعضى از واجبات را درست انجام نداده ام، الآن چگونه بايد آن ها را قضا نمايم؟

جواب :

هر مقدارى که باطل بوده را بايد قضا کنيد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

خمس مغازه ‌ها

No image

احکام غسل جنابت

No image

شک در وضو

No image

موانع رسیدن آب به پوست

Powered by TayaCMS