فقه آيات
1 - ترک نهى از منکر، به مجرّد ترس از اينکه طرف مقابل ردّ کندونپذيرد جايز نيست، بلکه تا آنجا بايد نهى کرد که خداوند نهى کنندهرامعذور بدارد و او را شريک جرم قومش نداند، و ديگر اينکه شايدگنهکار از گناهش برگردد، پس تا زمانى که اميد توبه او باقى است بايد نهىرا ادامه داد.
2 - همچنين است در مورد انذار و بيم دادن، زيرا هدف از بيم دادن ايناست که طرف بترسد و ترک کند، پس تا زمانى که فقيه اميد دارد قومشبترسند و از منکر حذر کنند، بر او واجب است که مطابق آنچه از دين خدافهميده و درک کرده، انذار و بيم دادن را ادامه بدهد.
3 - همچنين تفقّه در دين از طريق کوچ کردن و مهاجرت نمودن بهمراکز فقه و حوزههاى علميّه به منظور آموختن تعاليم و احکام دين واجباست، و بعداز آنکه بهره خود را از فقه گرفت به کشورش بازگردد تا قومشرا انذار دهد و آنان را از منکرات باز دارد و عواقب خطرناک فرورفتن درفساد و تداوم گناه و فسق را براى آنان تبيين کند تا شايد آنان از انحراف بازگردند، و بر اوست که در انذار و تبليغات خود از ابزار و وسايل حکيمانهاستفاده کند و رسالت خود را با نرمى و پند و اندرزهاى نيک، ابلاغ کند،همه اينها براى آن است که هدف تحقّق يابد و قوم او متنبّه شوند. پسصرف بيم دادن کافى نيست. بيم دادن بايد به گونهاى باشد که مردم تحتتأثير قرار گيرند، و منکرات را ترک کنند.
4 - ترک نهى از منکر با عذرهاى واهى جايز نيست، زيرا نابودىملّتهاى گذشته و هلاکت آنان بخاطر ترک نهى از منکر بوده است.)مخصوصاً بر دانشمندان و علماى موحّد و ربّانى است که به هيچ صورتنهى از منکر را ترک نکنند.(