شرط هشتم
شرط هشتم رسيدن به محل ترخص است و قبل از آن نبايد نماز را شکسته بخواند و منظور از اين حد ترخص آن نقطه اى است که ديگر صداى اذان شهر بگوش آن نرسد و يا نقطه اى است که ديوارهاى شهر و اشکال آن ديده نمى شود هرچند که شبه ديوارها را ببيند و احتياط در حد ترخص بر علت نشنيدن اذان و نديدن ديوارها با هم ترک نشود ( يعنى يکى از آن دو زودتر محقق شود تا محقق شدن ديگرى نماز را جمع بخواند) البته اين معنى معتبر است که بايد مخفى شدن ديوارها و قيافه هاى شهر بخاطر دورى راه باشد نه به خاطر اينکه شهر در دره اى قرار گرفته و يا بخاطر اينکه هوا ابرى و مه آلود است و يا بخاطر عوارضى نظير اينها.
مساءله 26 - همان طور که شکسته شدن نماز در آغاز مسافرت و بيرون شدن از وطن اين معنى معتبر است که بحد ترخص رسيده باشد آيا اين شرط در مسافرت از محل اقامت و از محلى که 30 روز به طور ترديد در آنجا مانده نيز معتبر است يانه ؟ محل تاءمل و اشکال است و بنابراين دو طائفه نامبرده احتياط را ترک نکنند و وقتى نماز را شکسته بخوانند که از آن دو محل خارج و بحد ترخص رسيده باشند.
مساءله 27 - همچنانکه در شکسته شدن نماز در آغاز مسافرت از منزل رسيدن به حد ترخص معتبر است در برگشتن از سفر تمام شدن حکم سفر درباره نماز نيز مشروط به رسيدن به حد ترخص است و وقتى بدانجا رسيد بايد نماز را چهار رکعتى بخواند و نزديک تر به احتياط آن است که وقتى چنين کند که هم سياهى شهر را ببيند و هم صداى اذان را بشنود و بهتر و نزديک تر به احتياط آن است که نماز را تاءخير بيندازد تا به منزلش داخل شود و اگر خواست در همان حد ترخص نماز بخواند هم دو رکعتى بخواند و هم چهار رکعتى اين در صورتى است که به منزلش برمى گردد.
و اما نسبت به جائى که قصد دارد ده روز در آنجا بماند آيا رسيدن به حد ترخص معتبراست و حکم سفر وقتى قطعى مى شود که به آن حد برسد يا نه ؟در آن اشکال هست و احتياط ترک نشود يا باينکه نماز را تاءخير بيندازد تا بخانه محل اقامتش برسد و يا بين قصر و اتمام جمع کند.
مساءله 28 - معيار در چشم بيننده و گوش شنونده و صداى مؤ ذن و نيز در هواى معمولى و معتدل آنهاست .
مساءله 29 - اقوى اين است که معيار در نرسيدن صداى اذان به گوش مسافر نرسيدن آن به نحوى است که شنونده تشخيص ندهد اين صدا صداى اذان است و يا صداى ديگر است و در جائى که مسافر صدا را تشخيص مى دهد و يا از اين بيشتر اينکه مى فهمد که صوت اذان است ولى آن قدر روشن نيست که بفهمد کدام فصل از فصول اذان است سزاوار آن است که احتياط کند تا زمانى که به کلى صدا را نشنود.
مساءله 30 - اگر محل سکونت و اقامت جائى است که خانه و ديوار ندارد تعيين حد ترخص خانه و ديوار برايش فرض مى کند يعنى حد ترخص او جائيست که اگر محل اقامتش و يا وطنش ديوار هم مى داشت از آن جا ديوارها پيدا نمى بود بلکه نزديک تر به احتياط آن است که اعراب هم که خانه دارند ولى خانه هايشان ديوار ندارد براى خانه هاى خود چنين فرضى کنند.
مساءله 31 - اگر مکلف شک کند در اينکه بحد ترخص رسيده يا نه بنا را بر اين مى گذارد که هنوز نرسيده در نتيجه در رفتن به سفر نماز را تمام و برگشتن از سفر شکسته مى خواند مگر آن که از اين کار مخطورى از قبيل مخالفت علم اجمالى و يا تفصيلى پيش بيايد و علم اجمالى يا تفصيلى پيدا کند به بطلان نماز، مثل اين که در آن نقطه هنگام رفتن نماز ظهر را تمام خوانده باشد و بخواهد در مراجعت در همان نقطه نماز عصر را شکسته بخواند.
مساءله 32 - اگر سوار بر کشتى و مثل آن شده باشد و قبل از رسيدن به حد ترخص شروع به خواندن نماز چهار رکعتى کند و در بين نماز بحد ترخص برسد در صورتى که به رکوع رکعت سوم داخل نشده باشد و از اول به اعتقاد اينکه مى تواند قبل از رسيدن بحد ترخص چهار رکعت را تمام کند نماز را شروع کرده باشد در سر دو رکعتى سلام ميدهد و نمازش صحيح است و اگر چنين اعتقادى و يقينى نداشته اگر قبل از رکوع رکعت سوم بحد ترخض برسد نماز را شکسته بپايان مى برد و صحيح است و اگر در لحظه اى که داخل رکعت سوم مى شود بحد ترخص برسد مسئله محل اشکال است و احتياط واجب آن است که يا دو رکعتى سلام بدهد و چهار رکعتى اعاده کند و يا چهار رکعتى سلام بدهد و دو رکعتى اعاده اش کند همچنانکه اگر بعد از داخل شدن در رکوع رکعت سوم بحد ترخص برسد محل اشکال مى شود و اين احتياط نبايد ترک شود که آن نماز را چهار رکعتى سلام بدهد و دو رکعتى اعاده اش کند.
و اما اگر اين ماجرا در مراجعت از سفر پيش بيايد يعنى قبل از رسيدن به حد ترخص به نيت قصر شروع بنماز کرد و در بين به حد ترخص رسيد آن نماز را چهار رکعتى تمام مى کند و صحيح است .