مصرف زکات‌‌ (آیت الله حسین وحید خراسانی)

مصرف زکات‌‌ (آیت الله حسین وحید خراسانی)

مصرف زکات

مسأله 1942 :

زکات در هشت مورد صرف مى شود :

( اول ) فقير ، و او کسى است که مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد ، و کسى که صنعت يا ملک يا سرمايه اى دارد که مى تواند مخارج سال خود را بگذراند فقير نيست .

( دوم ) مسکين ، و او کسى است که از فقير سخت تر مى گذراند .

( سوم ) کسى که از طرف امام ( عليه السلام ) يا نايب امام مأمور است که زکات را جمع و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى کند و آن را به امام ( عليه السلام ) يا نايب امام يا فقرا برساند .

( چهارم ) مسلمانانى که شهادت به وحدانيت خداوند و رسالت حضرت محمد ( صلى الله عليه وآله و سلم ) داده اند و در اسلام ثابت قدم نيستند ، تا به وسيلهء دادن زکات به آنان ايمانشان تقويت شود ، ولى در صورت وجود فقير در محل و دوران امر بين صرف در فقير و صرف در اين مصرف احتياط واجب آن است که به فقير داده شود ، و اين احتياط در مورد هفتم هم بايد رعايت شود .

( پنجم ) خريدارى بنده ء مسلمانى که در شدت باشد و آزاد کردن او ، و همچنين خريدارى بنده و آزاد کردن او ، هر چند در شدت نباشد در صورتى که مستحقى براى زکات پيدا نکند .

( ششم ) بدهکارى که نمى تواند دين خود را ادا کند ، در صورتى که در معصيت صرف نکرده باشد .

( هفتم ) في سبيل الله ، يعنى امور خيريه اى که مى شود آنها را به قصد قربت انجام داد ، و بنابر احتياط واجب کارهايى باشد که مصلحت عمومى داشته باشد ، مانند بناى مساجد و مدارس دينى و ساختن بيمارستان و آسايشگاه براى سالخوردگان و مانند اينها .

( هشتم ) ابن السبيل ، يعنى مسافرى که در سفر درمانده شده . و احکام اينها در مسائل آينده مى آيد .

مسأله 1943 :

احتياط واجب آن است که فقير و مسکين بيشتر از مخارج سال خود و عيالاتش را از زکات نگيرد ، و اگر مقدارى پول يا جنس دارد فقط به اندازه ء کسرى مخارج يک سالش زکات بگيرد .

مسأله 1944 :

کسى که مخارج سالش را داشته ، اگر مقدارى از آن را مصرف کند و بعد شک کند که آنچه باقى مانده به اندازه ء مخارج يک سال او هست يا نه ، نمى تواند زکات بگيرد .

مسأله 1945 :

صنعت گر يا مالک يا تاجرى که در آمد او از مخارج سالش کمتر است ، مى تواند براى کسرى مخارجش زکات بگيرد ، و لازم نيست ابزار کار يا ملک يا سرمايهء خود را به مصرف مخارج برساند .

مسأله 1946 :

فقيرى که خرج سال خود و عيالاتش را ندارد ، اگر خانه اى دارد که ملک اوست و در آن نشسته ، يا وسيلهء سوارى دارد ، چنانچه بدون اينها نتواند زندگى کند - اگر چه براى حفظ آبرويش باشد - مى تواند زکات بگيرد ، و همچنين است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهايى که به آنها احتياج دارد ، و فقيرى که اينها را ندارد ، اگر به اينها احتياج داشته باشد مى تواند از زکات خريدارى نمايد .

مسأله 1947 :

فقيرى که ياد گرفتن صنعت براى او مشکل نيست ، بايد ياد بگيرد و با گرفتن زکات زندگى نکند ، ولى تا وقتى که مشغول ياد گرفتن است مى تواند زکات بگيرد .

مسأله 1948 :

به کسى که قبلا فقير بوده و مى گويد فقيرم و شک در زوال فقرش باشد ، اگر چه از گفتهء او اطمينان پيدا نشود مى توان زکات داد ، و به کسى که معلوم نباشد فقير بوده يا نه و مى گويد فقيرم ، اگر از گفتهء او اطمينان حاصل نشود ، بنابر احتياط واجب نمى شود زکات داد . مسأله 1949 - کسى که مى گويد فقيرم و قبلا فقير نبوده ، چنانچه از گفتهء او اطمينان پيدا نشود ، نمى شود به او زکات داد .

مسأله 1950 :

کسى که بايد زکات بدهد ، اگر از فقيرى طلبکار باشد ، مى تواند طلبى را که از او دارد بابت زکات حساب کند ، ولى اگر بداند مالى را که طلبکار است در معصيت صرف کرده ، نمى تواند از بابت زکاتى که در اداى دين صرف مى شود حساب کند .

مسأله 1951 :

اگر فقير بميرد و مال او به اندازه ء دينش نباشد ، انسان مى تواند طلبى را که از او دارد بابت زکات حساب کند ، ولى در صورتى که بداند مالى را که مديون است در معصيت صرف کرده ، نمى تواند از بابت زکاتى که در اداى دين صرف مى شود حساب کند . و اگر مال ميت به اندازه ء دينش باشد و ورثه دين او را ادا نکنند يا به جهت ديگرى انسان نتواند طلب خود را بگيرد ، بنابر احتياط واجب نبايد طلبى را که از او دارد بابت زکات حساب کند .

مسأله 1952 :

چيزى را که انسان بابت زکات به فقير مى دهد ، لازم نيست به او بگويد که زکات است ، بلکه اگر فقير خجالت بکشد ، مستحب است بدون اين که اظهار کند به قصد زکات بدهد . مسأله 1953 - اگر به خيال اين که کسى فقير است به او زکات بدهد ، بعد بفهمد فقير نبوده ، يا از روى ندانستن مسأله به کسى که مى داند فقير نيست زکات بدهد ، چنانچه مالى که به او داده باقى باشد ، بايد از او بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نتواند بگيرد ، بايد عوض زکات را از مال خودش بدهد ، و اگر از بين رفته باشد ، پس اگر کسى که آن چيز را گرفته مى دانسته زکات است ، انسان مى تواند عوض آن را از او بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نمى دانسته زکات است ، نمى تواند چيزى از او بگيرد ، و بايد از مال خودش عوض زکات را به مستحق بدهد .

مسأله 1954 :

کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، اگر چه مخارج سال خود را داشته باشد ، مى تواند براى دادن قرض خود زکات بگيرد ، ولى بايد مالى را که قرض کرده در معصيت خرج نکرده باشد .

مسأله 1955 :

اگر به کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد زکات بدهد ، بعد بفهمد قرض را در معصيت صرف کرده ، چنانچه آن بدهکار فقير باشد ، مى تواند آنچه را که به او داده است بابت زکاتى که به فقرا داده مى شود حساب کند .

مسأله 1956 :

کسى که بدهکار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد - اگر چه فقير نباشد - انسان مى تواند طلبى را که از او دارد بابت زکات حساب کند ، ولى اگر فقير نباشد ، در صورتى که بداند مالى را که بدهکار است در معصيت صرف کرده ، نمى تواند بابت زکات حساب کند . مسأله 1957 - مسافرى که خرجى او تمام شده يا مرکبش از کار افتاده ، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض کردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند ، اگر چه در وطن خود فقير نباشد ، مى تواند زکات بگيرد ، ولى اگر بتواند در جاى ديگر با قرض کردن يا فروختن چيزى مخارج سفر خود را فراهم کند ، فقط به مقدارى که به آن جا برسد مى تواند زکات بگيرد . مسأله 1958 - مسافرى که در سفر درمانده شده و زکات گرفته ، بعد از آن که به وطنش رسيد ، اگر چيزى از زکات زياد آمده باشد ، در صورتى که نتواند به دهنده ء زکات برگرداند ، يا برگرداندن به او مشقت داشته باشد ، بايد آن را به حاکم شرع بدهد و بگويد آن چيز زکات است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

پر بازدیدترین ها

No image

25 چیز بر محرم حرام است

No image

طواف وداع

No image

واجبات طواف

No image

مستحبات رمى

No image

سعى

Powered by TayaCMS