دوم از واجبات منى - ذبح است
«1020» م - واجب است بر کسى که حج تمتع بجا مىآورد ذبح يک هدى، يعنى يک شتر يا يک گاو يا يک گوسفند، و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است.
«1021» م - کفايت نمىکند براى چند نفر به شرکت، يک هدى در حال اختيار بلکه در حال حاضر نيز محل اشکال است، و احتياط واجب بين شرکت در ذبح و روزه است که ذکر مىشود.
«1022» م - ساير حيوانات غير از سه حيوان مذکور کافى نيست.
«1023» م - در هدى چند چيز معتبر است و بايد مراعات شود:
اول - آنکه اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنجسال نباشد و داخل در شش سال شده باشد، و اگر گاو است بنا بر احتياط واجب کمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد، و همچنين در »بز« کمتر از سن گاو نباشد، و در ميش به احتياط واجب کمتر از يکسال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.
دوم- بايد صحيح باشد بنابر احوط و هم چنين است در پير که مغز استخوانش آب شده نباشد، پس حيوان مريض کافى نيست حتى مثل کچلى بنابر احتياط.
سوم - بايد خيلى پير نباشد.
چهارم - بايد تام الاجزاء باشد، و ناقص کافى نيست. پس اگر واضح باشد کورى يا لنگى آن بنابر اقوى کافى نيست، و اگر واضح نباشد به احتياط واجب کافى نيست و احتياط واجب آن است که چشمش سفيد نشده باشد و بايد گوش بريده و دم بريده و شاخ داخل آن شکسته يا بريده نباشد.
پنجم - بايد لاغر نباشد، و اگر در گرده او پيه باشد کافى است، و احتياط آن است که آن را در عرف لاغر نگويند.
ششم- بايد »خصى« نباشد، يعنى بايد خصيتين آن را بيرون نياورده باشند.
هفتم - بايد بيضه آن را نکوبيده باشند، بنابر أحوط و اولى .
هشتم- بايد در اصل خلقت بى دم نباشد بنابر أحوط و اولى و اگر گوش يا شاخ در خلقت اصلى نداشته باشد بعيد نيست کفايت، اگر چه خلاف احتياط است.
نهم- در اصل خلقت بى بيضه نباشد.
«1024» م - اگر غير از خصى يافت نشود بعيد نيست کفايت ذبح خصى، گر چه احتياط در جمع بين آن و سالم است در ماه ذى الحجة همان سال، و اگر نشد سال ديگر، يا جمع بين ناقص و روزه.
«1025» م - گاو ميش در ذبح واجب، کافى است لکن گفتهاند کراهت دارد.
«1026» م - اگر حيوان، شاخ خارجش شکسته يا بريده باشد اشکال ندارد، و شاخ خارج، شاخ سخت سياهى است که به منزله غلاف است از براى شاخ داخل که آن شاخ سفيد است. «1027» م - شکاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد، و احتياط آن است که چنين نباشد.
«1028» م - بايد قربانى بعد از رمى باشد ولى اگر از روى جهل يا فراموشى پيش از رمى بجا اورد صحيح است و حاجتى به اعاده ندارد.
«1029» م - يک گوسفند، کمتر چيزى است که کافى است براى ذبح، لکن هر چه بيشتر ذبح کند افضل است و در روايت است که رسول خدا صلى الله عليه صد شتر همراه اوردند، سى و چهار تاى آنها را براى حضرت أمير المؤمنين عليه السلام نحر کردند و شصت و شش تاى آنها را براى خودشان.
«1030» م - اگر هدى يافت نشود قيمت آن را پيش شخص امينى بگذارد که در بقيه ذى الحجة بگيرد و در منى ذبح کند، و اگر در اين سال ممکن نشود سال بعد اين کار را بکند.
«1031» م - اگر هدى ناقص يافت شود) از غير جهت خصى بودن که گذشت( احتياط واجب آن است که آن را ذبح کند و يک هدى تام هم در بقيه هدى ناقص و هدى تام بطورى که گفته شد و روزه بنحوى که ذکر شد.
«1032» م - احتياط واجب آن است که ذبح هدى را از روز عيد تأخير نيندازد.
«1033» م - اگر بواسطه اذرى مثل فراموشى يا غير آن ذبح را در روز عيد نکرد احتياط واجب آن است که در ايام »تشريق« ذبح کند، و اگر نشد در بقيه ماه ذى الحجة، و در تأخير عمدى نيز همين حکم است، ولى اگر طواف کرده بايد طوافش را بعد از رمى دوباره انجام دهد چون قبلى باطل است.
«1034» م - اگر حيوانى را به گمان آنکه صحيح و سالم است ذبح کرد بعد معلوم شد که مريض يا ناقص بوده کافى نيست، و بايد احتياطا دوباره ذبح کند.
«1035» م - اگر حيوانى را به گمان چاقى ذبح کرد بعد معلوم شد لاغر است کافى است. «1036» م - اگر حيوانى را به گمان لاغرى خريد و به اميد آنکه چاق در آيد براى اطاعت خدا رجاءاً ذبح کرد و بعد معلوم شد چاق است کافى است.
«1037» م - اگر احتمال نمىداده حيوان چاق است يا احتمال مىداد لکن از روى بى مبالاتى ذبح کرد نه به اميد موافقت امر خداوند کافى نيست.
«1038» م - اگر لاغرى آن را اعتقاد داشت و بواسطه جهل به مسأله براى اطاعت خداوند ذبح کرد بعد معلوم شد چاق است کفايت مىکند گر چه در اعاده است.
«1039» م - اگر ناقص بودن را اعتقاد داشت و بواسطه جهل به مسأله براى اطاعت خداوند ذبح کرد و بعد معلوم شد صحيح است ظاهراً کافى باشد.
«1040» م - احتياط آن است که ذبيحه را سه قسمت کنند، يک قسمت را هديه بدهند. و يک قسمت را صدقه بدهند، در صورت امکان واجب است ولى واجب نيست ثلث فقير را به شخص خود فقير بدهد بلکه جايز است به وکيل او داده شود گر چه وکيل خود صاحب قربانى باشد وکيل در آن قسمت بر حسب اجازه مؤکل هر تصرفى را که گفته است مىنمايد چه بخشيدن به ديگرى يا فروش يا اعراض و غير اينها) مراعات اين نکته براى حجاج محرم بسيار مفيد است که هنگامى حرکت از وطن يا توسط تلفن از مکه از فقيرى وکالت بگيرد که در يک سوم قربانى طبق خواسته او تصرف کند ولو اينکه پس از برگشتن پولش را به او بدهد زيرا يافتن فقير مؤمن در منى براى حجاج بسيار مشکل است( بنابر اين بدون اجازه فقير نمىتواند همه قربانى را به فقراى کفار بدهد و اگر او يا تلف نمود قيمت دو سوم )هديه و صدقه( را ضامن خواهد بود.
«1041» م - جايز است که ذبح را کسى ديگر به نيابت انجام دهد و نيت را نايب کند، و أحوط و اولى آن است که خود شخص هم نيت کند.
«1042» م - بايد ذبح مسلمان باشد.
«1043» م - در صورتى که قربانى بدست غير مؤمن انجام گيرد کفايت مىکند.
«1044» م - ذبح هم از عبادات است و در آن نيت خالص و قصد اطاعت خداوند لازم است.
«1045» م - احتياط آن است که اگر احتمال نقص يا مرض در گوسفند بدهند آن را معاينه کنند، اگر چه اقوى در احتمال آنکه عيبى حادث شده باشد مثل آنکه احتمال بدهد گوش يا دمش رابيدند يا آن را خصى کردند، عدم لزوم معاينه است، و احتياط در عيبهايى که محتمل است از حال تولد داشته و مادرزاد بوده، ترک نشود مگر از گفته فروشنده اطمينان حاصل شود.
«1046» م - اگر بعد از ذبح کردن احتمال داد ناقص بودن يا نداشتن ساير شرايط را اعتناء نکند.
«1047» م - اگر به کسى نيابت داد براى خريدارى کردن و ذبح نايب انجام داد و بعد از آن شخص محرم احتمال داد که نايب به شرايط عمل نکرده باشد به اين احتمال اعتناء نکند و ذبح کافى است.
«1048» م - اگر کسى را نايب کرد براى خريدارى و ذبح، بايد علم پيدا کند يا اطمينان به اينکه عمل کرده است، و گمان کفايت نمىکند.
«1049» م - اگر نايب عمداً بر خلاف دستور شرع در اوصاف ذبيحه يا در کشتن آن عمل کرد ضامن است و بايد غرامت آن را بدهد، و بايد دو مرتبه ذبح کننند.
«1050» م - اگر نايب از روى اشتباه يا جهل بر خلاف دستور عمل کند چه براى عمل اجرت گرفته يا نگرفته باشد مطلقاً خاص است و در هر صورت بايد اعاده شود.