خرید و فروش

خرید و فروش

خريد و فروش

سوال 1111 :

حـيوان حلال گوشت را زنده وزن مى کنند , نصف را نفس و نصف ديگر را گوشت حساب مى کنند و مى فروشند , آيا اين معامله درست است ؟

جواب :

مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1112 :

حکم اسکونت ( چک ) چيست ؟

جواب :

چـنـانـچه چک واقعى باشد , يعنى صادر کننده چک به کسى که چک را در وجه او نوشته بدهکار باشد , فروش چک مدت دار به مقدار اقل به صورت نقدى مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1113 :

خريد اجناس به صورت نقدى و فروش آن به صورت قسطى با تعيين مدت و سود معين چه حکمى دارد ؟

جواب :

مانعى ندارد , لکن اگر بخواهد به فروشنده آن اجناس بفروشد ,نبايد معامله دوم را در معامله اول شـرط کـنـنـد , به طورى که بعداز انجام معامله اول هر يک از فروشنده و خريدار را اختيارداشته باشند معامله دوم را انجام دهند يا ترک کنند , واللّه العالم .

سوال 1114 :

مـشترى را براى خريد اجناس و تعيين سود همراه آن وکيل ساختن چه حکمى دارد , مثلا کسى از طرف فروشنده اى بايک ميليون تومان وجه وکيل مى شود تا جنسى بخرد و بعد ازتحويل , وجه آن کالا را قسط يندى مى کنيم ؟

جواب :

جـايـز اسـت شـخصى براى صاحب فروشگاه وکيل شود که متاعى را براى او به نقد بخرد و بعد آن متاع را از صاحب فروشگاه به نسيه خريدارى کند , واللّه العالم .

سوال 1115 :

مـعـامـلاتى که در خريد و فروش يا اجاره باطل هستند , آياانجام دهنده آنها گناهکار هم هست ؟

جواب :

در بيع خمر و بيع ربوى شخص هم گناهکار است و هم بايدپولى را که گرفته به صاحبش رد کند .

و در مـعـامـلات باطله ديگربايد عين مال را به صاحبش رد کند .

و در صورت مطالبه و عدم رد , ضامن مال و غاصب است .

و از جهت غصب گناهکار , واللّه العالم .

سوال 1116 :

شـخـصـى 60 شاخه لوله مى خواست و ما نداشتيم وتقاضاى او معادل 200 هزار تومان بود .

خريدار 150 هزارتومان را داد و رفت و ما هم آگاهى درستى از قيمت لوله نداشتيم .

خريدار پس از يـک مـاه آمـده و طـلـب جـنـس مى نمايد .

در صورتى که 70 هزار تومان بدهکار است آيا من بايد لوله هارا به قيمت قبلى بدهم يا به مقدار پولش مى تواند طلب جنس کند ؟

جواب :

چنانچه براى تحويل لوله ها مدت تعيين نشده بود و قيمت راطى کرده بوديد بر 60 لوله , و او 150 هـزار تـومـان را داده بود که بقيه را بعدا بپردازد , معامله انجام شده لازم است , و بايد لوله هارا به هـمـان قـيمت سابق به او تحويل دهيد .

بله اگر قيمت لوله هادر بازار در آن زمان بيش از مقدار طى شده بود و شما خبرنداشتيد مغبون هستيد و حق فسخ داريد , اما زيادى قيمت بعداز معامله مـوجـب خـيـار غـبن نمى شود , و نيز در صورتى که شرط شده بود بقيه قيمت را در وقت خاصى بپردازد و مشترى تخلف کرده , فروشنده حق فسخ معامله را دارد , واللّه العالم .

سوال 1117 :

خريدارى از يک شرکت خريد مى کرده .

وکيل و ماءمورفروش شرکت هم پانصد عدد جنس تـحـويـل مـى داد و صـد عـددآن را بـه حساب مى آورد .

در واقع بقيه را خود برمى داشت .

اکنون صـاحـبـان آن بـرخـى مـرده و فرارى يا بعضى هستند .

اگر به آنان گفته شود ناخوشايند است .

بفرماييد آيا : ـ خريدار ضامن است يا وکيل فروشنده ؟

ـ ضامن قيمت روز خريد است يا قيمت فعلى ؟

ـ مى تواند قيمت را به شرکت ندهد و به حاکم شرع يا مصرف ديگرى برساند ؟

جواب :

اگـر خـريـدار قـيمت اجناس را به وکيل تسليم نموده است وکيل ضامن است و اگر قيمت را به وکيل تسليم نکرده است بايد قيمت ان را تسليم نموده و بر وکيل هم لازم است که ثمن را تحصيل وبه موکل خود تحويل نمايد و در اين صورت صاحب مال مى تواند به هر يک از ان دو رجوع کند .

و چنانچه رساندن قيمت به صاحبان شرکت يا ورثه و يا وکلاى آنها ممکن باشد , بايد به آنها بپردازند .

و لازم نيست در رساندن قيمت به آنها واقع رابراى آنها آنها بگويد , واللّه العالم .

سوال 1118 :

شخصى مالش را در اختيار کسى مى گذارد که برايش بفروشد , او آن را مى فروشد , مثلا از هزار تومان هشتصدتومان به او مى دهد , و به وى هم نمى گويد , آيا اين پول حرام است ؟

جواب :

چنانکه مبلغ مزبور به مقدار اجرة المثل باشد , حلال است , و اگربيشتر باشد حلال نيست .

و بايد مـقدار زايد را به صاحب مال ارجاع دهد .

و اگر صاحبان آن را نمى شناسد از اموال مجهول المالک مـى باشد , و بايد به حاکم شرع مراجعه نمايد , و اگر مقدارمال زايدى که گرفته نمى داند به قدر متيقن اکتفا کند , واللّه العالم .

سوال 1119 :

شخصى خانه اى را به قيمت معين فروخته به نقد و مدت معين , آنان فقط مبلغ دو ميليون تـومـان آن را قـرار گـذاشـتـه انـد تـاسـه سـال بـه مرور به فروشنده بپردازد , آيا تعيين نکردن اقساطضررى به معامله دارد ؟

جواب :

اگر در معامله قرار گذاشته اند که مقدارى از پول نسيه باشد و به اقساط باشد , بايد زمان و مقدار اقساط تعيين شود و گر نه معامله باطل است , ولى اگر گفته اند که نسيه تا سه سال وقت دارد به نـحـوى که مى تواند مشترى تمام مبلغ نسيه را تا آخرمدت تاءخير بياندازد معامله صحيح است .

و اگـر مـعـامـله نقد بوده و بعد از آن فروشنده راضى شده قسمتى از ثمن به اقساطپرداخت شود , معامله صحيح است , واللّه العالم .

سوال 1120 :

بين دو نفر معامله اى مى شود به شرط اسقاط همه خيارات , ولى بنگاه شرطى را ضمن عقد مى گنجاند که هر يک واقولى کند , بايستى مبلغى را بپردازد , آيا معامله لازم است ياجايز , و مبلغ مزبور چيست ؟

جواب :

چنانچه به اين صورت قرار بگذارند که هر يک از دو طرف اگرفلان مبلغ را داد مى تواند معامله را فـسـخ کـنـد , بيع مذکورمشروط به خيار شرط است , و هر يک از دو طرف مى تواند بادادن مبلغ مـزبـور معامله را فسخ کند .

در غير اين صورت بيع صحيح و لازم است و شرط مزبور فاسد است , واللّه العالم .

سوال 1121 :

زمين را فروختم .

و پس از دو هفته متوجه غبن فاحش درمعامله شدم بى درنگ به خريدار گفتم که مغبون شده ام و به اصل معامله راضى نيستم , ولى ايشان خود را مالک آن زمين مى داند و بر اين امر اصرار مى ورزد .

چه بايد کرد ؟

جواب :

چـنانچه احراز شود که قيمت زمين در زمان فروش بيشتر ازمقدارى که فروختيد بوده به طورى کـه تـفاوت فاحش بود و خيارغبن را اسقاط نکرده بوديد , حق داريد معامله را فسخ کنيد .

واگر بعد از فروش قيمت زمين بالا رفته و تفاوت فاحش پيدا شد ,و يا در صورت تفاوت فاحش در زمان فـروش بعد از اطلاع برغبن راضى به معامله شديد و يا خيار غبن را قبلا اسقاط کرديد ,حق نداريد معامله مزبور را فسخ کنيد , واللّه العالم .

سوال 1122 :

شخصى خانه اى را فروخته و در ضمن صيغه عقد بيع ,شرايطى را بر خريدار شرط نموده و ضـمـنـا اسـقاط کافه خيارات هم ذکر شده , آيا در صورت تخلف شرط از ناحيه خريدار ,فروشنده مى تواند اعمال خيار فسخ به خاطر تخلف شرطضمن عقد نمايد ؟

جواب :

خيار تخلف شرط ساقط نيست .

و اگر مشترى تخلف از شرايطکرد يا از بعض از آنها , بايع مى تواند معامله را فسخ کند , واللّه العالم .

سوال 1123 :

مـبـلـغ يـک سـوم قـيمت جنسى را به فروشنده بيعانه مى دهد , و مى گويد : نفروش من خريدارش هستم .

آيا معاطاة صدق مى کند و آثار بيع دارد ؟

جواب :

در فـرض سوال چـنـانـچه بيعانه را به قصد خريد داده و طرف هم به قصد فروش گرفته معطاة صدق مى کند و آثار بيع را دارد ,واللّه العالم .

سوال 1124 :

خريد و فروش اجزاى خوک تا چه اندازه نادرست است وکدام قسمت آن درست است ؟

جواب :

سـگ و خـوک و جـمـيع اجزا و توابع آن نجس است , و خريد وفروش ان جايز نيست , مگر اين که استحاله شده باشند ـ وهمچنين خريد و فروش ميته و مسکرات هم جايز نيست , واللّه العالم .

سوال 1125 :

نظرتان را راجع به خريد و فروش پول بيان فرماييد ؟

جواب :

فـروختن پول نقد به زيادتر از آن به صورت نسيه قرض ربوى است , و لو در صورت بيع باشد .

بلى اگر پولها مختلف باشند ,مثالا ريال را به دلار نسيه بفروشد و لو به زيادى باشد , مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1126 :

دو نـفر بيع معاملات مى کنند و بنا شد فردا جنس و بهاى آن تحويل شود .

يکى از دو طرف معامله مى خواهد فسخ ‌کند , آيا چنين حقى را دارد ؟

جواب :

چنانچه از تحويل تخلف نکنند حق فسخ ثابت نيست , واللّه العالم .

سوال 1127 :

شخصى منزل ده ميليون تومانى را به يک ميليون تومان به صورت بيع شرط فروخته تا در وقت معين حق فسخ داشته باشد .

اگر سر موعد فراموش کرد فسخ کند و يا پولش حاضرنبود , آيا بعد از آن تاريخ خيار غبن دارد ؟

جواب :

خيار غبن ندارد , واللّه العالم .

سوال 1128 :

خريد نان از نانوايى که به صورت عددى مى فروشند ,جايز است يا بايد وزنى شود ؟

جواب :

اگر فروش نان به صورت عددى متعارف باشد اشکالى ندارد ,واللّه العالم .

سوال 1129 :

شـهـردارى خانه هايى را به نام فضاى سبز و خيابان و...خراب مى کند .

و بهايى هم به مالک مى دهند .

اما اين مبلغ که به وسيله کارشناس آنان تعيين مى گردد , با نرخ روز بسيارتفاوت دارد .

و آن وجه نيز نقد پرداخت نمى گردد , و يا گاهى ملکى جاى آن مى دهند که ارزش ملک قبلى را ندارد , آيا اين اشکال ندارد ؟

جواب :

بايد به رضايت مالکين يا ولى آنها معامله واقع شود , واللّه العالم .

سوال 1130 :

در ضمن عقد بيعى که منعقد گرديده , طرفين کافه خيارات را من جمله خيار عيب را از خود ساقط نموده اند , باتوجه به اين که در هنگام معامله فروشنده تبرى از عيوب نکرده و در ضمن خـريدار نيز قصدش فقط اسقاط حق انحلال بيع بوده نه اين که در صورت وجود عيب در بيع حق مـطالبه ارش را از خود ساقط نمايد .

با توجه به اين مساءله : آيا اسقاطخيار عيب شامل اسقاط حق مطالبه ارش هم خواهد بود يافقط انحلال بيع گرديده است ؟

جواب :

در فـرض سوال بـنابر مشهور بين فقها حق مطالبه ارش براى خريدار ثابت است .

و حق انحلال و فـسخ بيع ساقط است , ولى بنابر مسلک ما که حق مطالبه ارش را در طول خيار فسخ قائل هستيم بـا فـرض بقاى عين که ظاهر سوال است , حق ارش براى خريدار ثابت نيست و خيار فسخ را هم بر فرضا اسقاط نموده است , واللّه العالم .

سوال 1131 :

خـريـد زمـين و تفکيک غير اصولى که مطابق بااستانداردهاى شهر سازى و خيابان سازى نـيـسـت , و رعـايت تراکم جمعيت نشده و به دور از چشم ماءموران شهردارى است .

و کوچه هاى باريک آن موجب مزاحمت ساکنان آن محل است , آيا مردم حق اعتراض دارند ؟

جواب :

چنانچه شخص مزبور در اطراف کوچه يک مترى بنا احداث نکرده به طورى که افرادى که زمين را از او مـى خرند مى توانندبر کوچه اضافه کنند تا وسيع تر شود تفکيک مزبور فى نفسه مانعى ندارد , لکن بايد مقررات مراعات شود , واللّه العالم .

سوال 1132 :

خـريـدار جنسى را به صورت نسيه يا قسطى از فروشنده مى خرد و در مقابل چک يا سفته مـى دهد و بعد همان جنس رابه صورت نقد به طرف مقابل ( فروشنده ) مى فروشد , البته کمتر از قيمت خريد , حکمش چيست ؟

جواب :

چنانچه معامله دوم در معامله اول شرط نشده باشد , به طورى که بعد از معامله اول طرفين مخير باشند که معامله دوم راانجام دهند يا ترک کنند , مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1133 :

خـريـدار جنس کم ارزشى را به قيمت گران و غير عادله مى خرد به شرطى که فروشنده مبلغى وام به صورت قرض الحسنه در اختيار او بگذارد , در اين صورت معامله چه حکمى دارد ؟

جواب :

مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1134 :

خريدار خانه اى را از فروشنده مى خرد در حالى که خانه اش به دليل وام در گرو بانک است .

شرط مى کند , باقى مانده بانک نيز فروش آن را تا پرداخت همه بدهى جلوگيرى مى کند خريدار بدهى را به بانک بپردازد , اين معامله چه صورتى دارد ؟

جواب :

در فرضى که خانه را بفروشد بيع صحيح است , واللّه العالم .

سوال 1135 :

اجازه مى فرماييد اوراقى نظير چک و سفته به قيمتى بيشتر يا کمتر از وجه آنها به بيع حال يا مؤجل خريد و فروش شود ؟

جواب :

مـبلغ چک و سفته واقعى , که دين است بر عهده صادر کننده آنهاو چک و سفته سند مبلغ دين , فـروش مـبـلغ آنها کم تر از آن , نقداجايز است , ولى فروش آن مبلغ به مبلغ مدت دار اشکال دارد ,واللّه العالم .

سوال 1136 :

آيا اجازه مى فرماييد اسکناس رايج به صورت حال يامؤجل به مبلغ بيشتر فروخته شود ؟

جواب :

فـروش بـه صورتى که هر دو مبلغ نقد و شخصى باشد , مانعى ندارد .

و اگر يکى نسيه باشد , جايز نيست , واللّه العالم .

سوال 1137 :

حضرت عالى تحت چه شرايطى معاملات مديون غيرمحجور را نافذ نمى دانيد ؟

جواب :

بـر مـديـون جايز نيست کارى کند که تمکنش از اداى دين در وقت مطالبه را سلب نمايد .

و اگر معامله واجد شرايط در اموالش انجام داد معامله اش صحيح است , هر چند خلاف شرع مرتکب شده است , واللّه العالم .

سوال 1138 :

بـنـده مـنـزلى را خريدم .

بعد از آن که در آن جا مستقر شدم ,همسايه ها گفتند که : اين منزل غصبى بوده است .

نماز وروزه ام چه صورت دارد ؟

جواب :

چـنـانچه فروشنده بر منزل يد داشته , با آن معامله ملک مى شودو انجام نماز در آن مانعى ندارد , مـگـر بـه غـصـبى بودن آن اطمينان شود , و در اين فرض با معلوم نبودن مالک آن , بايد به حاکم شرعى مراجعه نمود , واللّه العالم .

سوال 1139 :

شخصى مبلغى پول در اختيار کسى مى گذارد و وکالت مى دهد که از طرف ايشان جنسى را نقد بخرد آن را نسيه براى خود بردارد ؟

جواب :

اشکالى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1140 :

شـخصى جنسى را نقدا مى فروشد .

سپس همين جنس رانسيه و به قيمت بالاترى خود بر مى دارد ؟

جواب :

اگر معامله دوم در معامله اول شرط نشده باشد , اشکالى ندارد ,واللّه العالم .

سوال 1141 :

شخصى که از مغازه اش جنسى را بدون تحويل به مشترى مى فروشد .

سپس همان جنس را به صورت نسيه به مدت سرماه خود برمى دارد , چگونه است ؟

جواب :

اگـر مـعامله تعلق گرفته باشد , يعنى شخصى که از قبيل مکيل وموزون است , بايد قبض بدهد بعد خودش خريدارى کند , واللّه العالم .

سوال 1142 :

احـتـرامـا مـلـکى را ابتياع نمودم و پس از تخليه و پرداخت کليه وجوه آن منزل مذکور را تـحـويـل گـرفـتـم بـعـد از گذشت يک ماه که ملک مذکور را تصرف نمودم به يکى از دوستان مـحـترم عرض کردم که ملکى هست يک ميليون تومان زير نظر معماردر صورتى که تمايل داريد مـى تـوانـيـد شـريک شويد ايشان فرمودند : باشد البته نه وجهى پرداخت نمودند و نه داد وستدى صـورت گرفت پس از گذشت حدود يک ماه ايشان مبلغ ‌يک ميليون و سيصد هزار تومان بعنوان سـهـم الشراکه على الحساب به اينجانب پرداخت کرد ملک مذکور را عند اللّه بيعش از يک ميليون تـومـان زيـر قـيـمـت مـعـمار محاسبه کردم ونصف سهم الشراکه ايشان را به وى اعلام نمودم و ايشان پذيرفت و مقرر گرديد تتمه باقى را نيز پرداخت نمايد پس ازچندى با مذاکره اى که با ايشان بـعـمل آمد مقرر گرديد ملک مورد نظر به مبلغ چهار ميليون تومان واگذار شود و اين کار نيزبا موافقت ايشان صورت پذيرفت مبلغ يک ميليون تومان به ايشان از قيمت فروش پرداخت گرديد و مـقرر گرديد حسابهاى فيما بين رسيدگى و تتمه آن پرداخت شود پس از چند روزايشان اظهار داشتند که بايستى شما ملک را به قيمت خريدخود در روز اول يعنى راءس المال محاسبه نموده و به قيمت روز نيز شما ملک را تقبل نمائيد تکليف چيست ؟

جواب :

چـنانچه در وقتى که ايشان را شريک قرار مى داديد قيمت ملک رابا ايشان طى کرديد و ايشان هم قـبـول کـرد هـمـيـنطور که ظاهرفرض سوال است قيمتى را که با هم توافق کرديد ملاک است وگفته ايشان در محاسبه قيمت خريد اثرى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1143 :

از پـولـى که با فروش منزل مسکونى خويش بدست آوردم ,وسيله اى جهت کار در معادن سـنـگ خريدم و آن را به شخص مؤمن و معتمد اجاره داده ام بدين شرط که منافع حاصل از کاربا اين وسيله مذکور را , بطور مساوى بين خودش و بنده تقسيم نمايد , آيا اين شرط صحيح است ؟

و آيا تصرف در پولى که تابحال بدين شکل بدست آورده ام جايز است ؟

جواب :

چـنـانچه شرايط اجاره محقق شده و مقدار مال الاجاره مشخص شده و در ضمن عقد اجاره شرط مذکور آمده باشد مانعى نداردو همچنين است در صورتى که به صورت جعاله وسيله مذکوررا در اختيار شخص ديگر قرار دهد , واللّه العالم .

سوال 1144 :

زمـيـنـى اسـت کـه سـند دارد .

اکنون قطعه زمين در دست کسى است که عدوانى آن را گرفته , چه بايد کرد ؟

جواب :

اگـر صاحب يد دعوى کند من از صاحب سند خريده ام قول صاحب سند مقدم است و در غير اين صورت قول صاحب يدمقدم است , واللّه العالم .

سوال 1145 :

کسى جنسى براى فروش دارد .

ديگرى براى فروش آن واسطه مى شود .

منتهى از صاحب جنس حق الزحمه مى خواهد و او نيز بيش از قيمت بفروشد , درست است ؟

جواب :

اشـکـالـى ندارد , ولى اگر مشترى بفهمد که فروشنده جنس را به زيادتر از قيمت المثل فروخته حق فسخ دارد , واللّه العالم .

سوال 1146 :

مـعامله بدون تعيين قيمت چه صورتى دارد ؟

اگر فروشنده با اين گمان که اگر معامله انجام نشود , جنس هنوز در ملکش باقى است , راضى بشود که گيرنده آن را صرف يا تصرف کند ,اشکال دارد ؟

جواب :

مـعـامـلـه بدون تعيين قيمت باطل است .

و اگر فروشنده با فرض بطلان معامله و اين که جنس هنوز در ملکش باقى است راضى بشود که گيرنده آن را صرف يا در آن تصرف کند , مانعى ندارد .

سوال 1147 :

مـاهـى هاى حرام و خرگوش منافعش منحصر در خوردن است و ديگر منافع محلله ندارد فروختنش به کسى که انها رادر مذهبش حلال مى داند , جائز است اگر جائز نباشد مصالحه به ان جائز است , لطفا حکم را بيان نمائيد ؟

جواب :

در صـورتـى کـه مـال مـشـترى محترم نباشد , معامله به قصداستنقاذ اشکالى ندارد , هر چند به صورت بيع باشد .

و نيز اخذمال در مقابل رفع يد از اشياء مذکور محذورى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1148 :

فرش نيمه کاره اى به ششصد هزار تومان فروخته مى شود , و پول هم تحويل مى گردد .

به ايـن شـرط که فرش بافته و تمام شود .

اما هنگام پايان کار فرش , بهاى آن افزايش يافته , آيا بافنده خيارى دارد ؟

جواب :

بـايـد طـبق قرارداد عمل شود و ترقى قيمت بعد از معامله خيارى براى فروشنده نمى آورد , واللّه العالم .

سوال 1149 :

آيـا نـوشتن قولنامه در مقام معامله التزام آور است .

بنابراين اگر کسى پول بگيرد , عنوان شرعى دارد ؟

اساس قولنامه بدون التزام در ضمن عقد لازم شرط است ؟

جواب :

چـنـانـچـه قولنامه به صورت معامله امضا کنند مدرک معامله حساب مى شود .

و نوشتن آن لازم نيست , مگر در عقد لازمى آن را شرط کنند , واللّه العالم .

سوال 1150 :

مـاشـيـن را به قيمت مثلا هفتاد هزار تومان به صورت مدت دار يک ساله مى فروشد .

اگر خـريدار بدهى را در اين مدت نپردازد , فروشنده يک جريب زمين بردارد آيا اين بيع صحيح است ؟

نيز اگر مشترى ادعا کند که مقدار ى از قيمت پرداخت شد .

و مقدارى باقى مانده و چند سال هم گـذشته ,در حالى که بايع همه را انکار مى کند ـ اينک که قيمت زمين دويست هزار تومان است ـ چه صورتى دارد ؟

جواب :

چنانچه بيع مذکور به اين صورت باشد که تا يک سال ثمن ماشين هفتاد هزار تومان باشد , و بعد از آن ثـمن ماشين يک جريب زمين باشد , اين بيع به دو ثمن است و بيع مزبور باطل است , ولى اگر به اين صورت باشد که ماشين را به هفتاد هزارتومان به او مى فروشد , به شرط اين که اگر سر يک سـال ثمن رانداد بايد يک جريب زمين را به هفتاد هزار تومان به بايع بفروشد , بيع مزبور صحيح و عـمـل به شرط لازم است .

و اگرمشترى به شرط عمل نکرد , بايع مى تواند بيع اول را فسخ کندو ماشين را بردارد يا اگر مشترى ماشين را به ديگرى فروخته قيمت فعلى آن را از مشترى بگيرد .

و چنانچه در پرداخت ثمن يامقدارى از آن اختلاف شده باشد , مشترى بايد دعوى خود رااثبات کند , واللّه العالم .

سوال 1151 :

خانه اى به صورت بيع قطعى با اسقاط کل خيارات حتى خيار غبن معامله قرار گرفته .

بعد از يک هفته فروشنده ادعاى خيار غبن نموده , آيا معامله قابل فسخ است ؟

جواب :

چـنانچه غبن متعارف باشد ـ و فروشنده خيار غبن را در معامله اسقاط کرده ـ حق فسخ ندارد .

و اگـر غـبـن غـيـر مـتعارف باشد ,مثل اين که در چهار ميليون يک ميليون تفاوت بود ـ به نحوى که فروشنده احتمال چنين غبنى را نمى داد ـ فروشنده مى تواندمعامله را فسخ کند , هر چند اصل خيار غبن را در معامله اسقاطکرده باشد , واللّه العالم .

سوال 1152 :

شـخـصـى زمين خود را مى فروشد و قيمت تعيين شده رامى گيرد در سند بيش از آنچه هـسـت نوشته مى شود .

آيا شرعااين زياد نوشتن که ادعا شود چه حکم دارد همچنين از آن قيمت معين در ذمه مشترى باقى مانده باشد حکم خيار فسخ ‌دارد يا خير .

جواب :

فـروشنده حق دعوى زايدى را ندارد .

و چنانچه در فرض ثانى مدتى که شرط شده بود ثمن در آن مدت پرداخت شود بگذردبايع خيار فسخ دارد , واللّه العالم .

سوال 1153 :

آن دسته از آبزيان که خودشان حرام است ـ گر چه زنده ازآب صيد شود ـ آيا حکم ميته را دارنـد که خريد و فروش حرام باشد ؟

چون اينها گذشته از خوردن مصارف ديگر هم داردند ,مثل خـوراک دام و طـيـور و.. .

گـاهـى نـيز استفاده صنعتى دارند .

در اين گونه امور مى توان اينها را فروخت ؟

جواب :

خـريد و فروش آن جايز نيست , لکن واگذارى آن به کفار ـ به بيع صورى ـ به غرض استنقاذ مالى از ايشان مانعى ندارد , و نيزاخذ مال در مقابل رفع يد از اشياء مذکور محذورى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1154 :

شـخصى ملک خود را به کسى مى فروشد , و مقدارى ازقيمت در ذمه مشترى مى ماند .

آيا فـروشـنـده خـيار فسخ دارد ؟

همچنين در هبه معوضه بعض از مقدار عوض باقى مى ماند درذمه موهوب له , آيا واهب در اين جا خيار فسخ هبه رادارد ؟

جواب :

اگـر مـدتـى که شرط شده بود , در آن مدت ثمن پرداخت شود و ياعوض هبه داده شود بگذرد , خيار فسخ ثابت خواهد بود , واللّه العالم .

سوال 1155 :

شـخـصى جنسى را به طور نسيه خريدارى نموده بمدت 2ماه بمبلغ سيصد و پنجاه هزار تـومـان و يـک بـرگ چک به فروشنده داده بهمان مبلغ و چون در روز سر رسيد پول نداشته چک بـرگشته است حالا به فروشنده مى گويد چک ديگر به توبدهم از امروز بمدت 2 ماه ديگر بمبلغ سيصد و هشتاد هزارتومان آيا فروشنده مى تواند اين چک را گرفته و دو ماه ديگروصول کند يعنى اين سى هزار تومان زيادى بر فروشنده حلال است يا نه ؟

جواب :

زيادى رباست و جايز نيست ولى فروشنده مى تواند چک دوم رانگيرد و معامله را فسخ کند و اگر جنس موجود است پس ازفسخ مى تواند معامله جديدى انجام دهد , واللّه العالم .

سوال 1156 :

اگـر معامله بهم بخورد و فروشنده پول ايرانى گرفته باشدمى تواند بگويد من پول ايرانى ندارم پول ديگرى به شمامى دهم ؟

جواب :

چـنـانـچه ثمن در معامله پول ايرانى بوده و مشترى به فروشنده پول ايرانى داده از فروشنده پول ايرانى طلبکار است و بايدفروشنده پول ايرانى بدهد , واللّه العالم .

سوال 1157 :

خانه اى است مشترک بين چند برادر بزرگ و کوچک که قابل قسمت نيست و با فروش آن هـم بـچـه صـغـير بى مسکن مى ماند .

از اين رو راضى به فروش نيست , آيا مى شود او رامجبور به فروش نمود ؟

جواب :

تـا جايى که ممکن است ولى صغار , کبار از ورثه را راضى برابقاى ملک کند .

و اگر امکان نداشت فروش آن مانعى ندارد و برولى لازم است , ثمن آن را به نفع صغار مصرف نمايد , واللّه العالم .

سوال 1158 :

قرآنى فروخته شد .

پس از مدتى فروشنده مى گويد : آن نسخه خطى بوده و من مغبونم .

آيا خريدار بايد آن را پس دهد ؟

جواب :

چنانچه در وقت معامله مغبون بوده و اين را اثبات نمايد و ادعاکند که غبن را نمى دانسته و بعد از علم به غبن نيز از آن اغماض نکرده است مى تواند عقد را فسخ نمايد , واللّه العالم .

سوال 1159 :

جنس , صد مثقال طلاى مشخص شده به ويژگى هاى آن .

و صد هزار تومان پول که شش مـاه ديـگـر فـروشنده تحويل خريدار نمايد .

و خريدار دو ميليون تومان بابت بهاى آن به فروشنده پرداخت نمود آيا اين بيع سلف صحيح است ؟

اگرنيست , درست آن چيست ؟

جواب :

بيع مزبور صحيح نيست .

و طريق شرعى آن اين است که :يکصد مثقال طلا را سلفا به يک ميليون و نهصد هزار تومان بفروشد , و شرط کند که مشترى به او يکصد هزار تومان شش ماهه قرض دهد .

و قـبـض ثـمـن و قرض , در مجلس باشد و قرض نيز بايد قبض شود چه در مجلس يا بعد از ان .

و احـتـيـاط لازم آن اسـت کـه قـبض ثمن به صورت نقد باشد نه چک , و لو وجه آن بالفعل در بانک موجود باشد , واللّه العالم .

سوال 1160 :

در بعضى خريد و فروشها شرط مى کنند , هر يک از دوطرف معامله را فسخ کند , مبلغى ـ تعيين شده ـ به ديگرى بپردازد , چگونه است ؟

جواب :

چـنـانـچـه مـعامله به نحو شرعى واقع شود , مى توانند به عنوان شرط ضمن عقد , پرداخت مبلغ مذکور را شرط اختيار فسخ ‌براى پرداخت کننده قرار دهند که پس از پرداخت مى تواند فسخ ‌کند .

و اگر معامله به نحو شرعى تمام نشده , شرط مذکوراعتبارى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1161 :

اين روزها برخى تندسيها و مجسمه هاى فرهنگى خريد وفروش مى گردد , آيا جايز است ؟

جواب :

اگر مجسمه کامل باشد ساختن و خريد و فروش آن اشکال دارد ,واللّه العالم .

سوال 1162 :

تعريف بيع کالى به کالى چيست , و چه حکمى دارد ؟

جواب :

بيعى است که ثمن و مثمن هر دو نسيه است .

اگر هر دو قبل ازعقد دين باشند بيع باطل است .

و اگر با خود عقد داراى مدت شده است , بنابر احتياط باطل است , واللّه العالم .

سوال 1163 :

مـوتـورى مـعـامله شده , ولى بهاى آن روشن نشده .

مقدارى پول خريدار پرداخته .

اينک مـى بـيـنـد نـه بـهـاى آن نـه زمـان تـحـويل معلوم است و بر آن است موتور را پس بگيرد , آيا جز پول پرداخت شده , چيزى حق دارد درخواست کند ؟

جواب :

در فرض مذکور که قيمت مبيع و زمان تحويل آن معين نشده ,معامله نفوذى ندارد .

و پولى را که مـتقاضى داده به عنوان قرض حساب مى شود .

و متقاضى غير از مقدار پولى که داده , حق مطالبه چيزى ديگرى را ندارد , واللّه العالم .

سوال 1164 :

فروش خوک به کفار چه صورت دارد ؟

جواب :

فروش آن باطل است , واللّه العالم .

سوال 1165 :

استفاده از نام هنرپيشه هاى مبتذل يا غير مسلمان براى تبليغ کالا چه حکمى دارد ؟

خريد اين نوع کالاها جايزاست ؟

جواب :

اگر ترويح ضمنى معصيت يا مکتبى باطل و مخالف اسلام محسوب شود , حرام است .

و همينطور است خريد کالاهاى مزبور , واللّه العالم .

سوال 1166 :

ترياک فروشى که موجب مى شود جوانان فراوانى به کام اعتياد گرفتار شوند , ايال مال انها تخميس مى شود ؟

جواب :

تـريـاکـى شدن و ترياکى کردن ديگران جايز نيست .

و ترياک فروش بايد اين کسب را ترک کند .

و چـنـانـچـه تـرک کـرد , و امـوال گـذشته را تخميس کند , تصرف در مابقى را اجازه مى دهيم , واللّه العالم .

سوال 1167 :

خريد و فروش يک جنس که گاهى بهاى آن به چند برابرافزايش مى يابد , آيا حلال است ؟

جواب :

انسان مى تواند مال خود را به قيمتى که مى خواهد بفروشد .

ومستحب است که از مؤمن سود زياد نگيرد , واللّه العالم .

سوال 1168 :

خريد و فروش اسکناس و چک , چه حکمى دارد ؟

جواب :

خـريـد و فـروش اسـکناس به صورت نقد مانعى ندارد , ولى به صورت نسيه جايز نيست .

و فروش چک واقعى که سند دين است , به قيمت کمتر به نقد مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1169 :

معامله اى که طبق قرارداد در مورخه 5/10/1374 منعقدگرديده است ولى پرداخت بهاى آن در مورخه 25/10/74بحساب جارى فروشنده واريز شده است آيا اين معامله صحيح است ؟

جواب :

چـنـانـچه فروشنده تا وقت واريز کردن پول راضى به معامله بوده و يا اين که اجازه تاءخير ثمن را داده بود , معامله مزبور به صحت خود باقى است و فروشنده حق فسخ آن را ندارد , واللّه العالم .

سوال 1170 :

در قـولنامه ها مى نويسند : اگر هر يک از طرفين پشيمان شدند , بايد فلان مبلغ به ديگرى بدهد , آيا مى توان به اين قول و قرارها ملتزم شد ؟

جواب :

چـنانچه به اين صورت قرار بگذارند که هر يک از دو طرف اگرفلان مبلغ را داد , مى تواند معامله را فـسخ کند .

معامله مزبورمشروط به خيار شرط است و هر يک از دو طرف مى تواند بادادن مبلغ مزبور معامله را فسخ کند .

و در غير اين صورت معامله صحيح و لازم است , و شرط فاسد مى باشد .

و بايد به معامله عمل کنند , مگر اين که اقاله کنند و هر دو راضى به فسخ ‌شوند بدون اين که کسى از ديگرى چيزى بگيرد , واللّه العالم .

سوال 1171 :

مـعـامـله و يا گرفتن رضايت از فردى که جنون ادوارى داردهنگامى که در جنون است , نافذ است ؟

جواب :

نافذ است , واللّه العالم .

سوال 1172 :

آيا انسان زنده حق فروش اعضاى بدن خود را دارد ؟

اگرفقير و مسکين باشد .

چطور ؟

جواب :

اعضاى بدن انسان قابل خريد و فروش نيست , واللّه لعالم .

سوال 1173 :

پـدر زمـين و مال ديگرى را به فرزند منتقل مى کند , به شرط انکه مادامى که پدر در قيد حيات است فرزند تصرف نکند اين کار به چه صورت بايد باشد ؟

جواب :

بـه مصالحه زمين يا مال ديگر را به صورت مسلوب المنفعة مادامى که پدر در قيد حيات است , به او تـمـليک مى کند و براى خود خيار فسخ قرار مى دهد که هر وقت خواست مصالحه رافسخ کند , واللّه العالم .

سوال 1174 :

چند سال کارگر يک مغازه بودم .

با ميل خود گفتم :مى خواهم بروم .

او نيز تا آخرين روز کارم به من حقوق پرداخت کرد .

به اداره کار رفتم .

آنان گفتند : به شمار سالهايى که کار کرده ايد , حـق داريـد حـقوق بگيريد ـ برابر هر سال يک ماه ـ صاحب کار راضى به پرداخت مبلغ نيست .

آيا شرعاحقى دارم ؟

جواب :

چـنـانچه در قرارداد کار ـ يعنى که با صاحب مغازه معامله کرديدکه آن جا شاگرد بشويد ـ شرط شده بود که وقت بيرون رفتن شما به اختيار , صاحب مغازه علاوه , بر دستمزد روزانه مالى به شما بـدهد , حق داريد که از صاحب مغازه مال مزبور را مطالبه کنيد .

و اگر شرطى نکرده بوديد حق مطالبه مالى از صاحب مغازه نداريد , واللّه العالم .

سوال 1175 :

آيا خريد و فروش اسکناس به طور نقد و نسيه , به جهت تخلص از ربا جايز است ؟

جواب :

خـريد و فروش اسکناس اگر از دو جنس باشد , مطلقا جايز است ,مانند بيع ريال به دلار .

اما اگر هـر دو يـک جـنـس بـاشد نقد باشدبيع ان نقدا اشکال ندارد , ولى اگر نسيه باشد , مانند اين که پول کم بدهد تا بعد از مدتى پول زيادتر بگيرد , جايز نيست , واللّه العالم .

سوال 1176 :

اگر واحد پول دولت از ارزش بيفتد , بدهکار مى تواند به طلبکار خود , عين بدهى را بدهد يا اين که بايد قيمت آن به مبلغ بدهى سابق باشد ؟

جواب :

در صورتى که به طور کلى از ارزش ساقط شود , معادل آن را ازجانشين آن بپردازد , واللّه العالم .

سوال 1177 :

آيا خريد و فروش کوپن اجناس جايز است ؟

جواب :

در صـورتى که خريد و فروش کوپن تصادفى بوده باشد وصاحب کوپن احتياج به آن نداشته باشد , مانعى ندارد .

و در غيراين صورت بايد بر طبق مقررات عمل شود , واللّه العالم .

سوال 1178 :

خريد و فروش مجسمه يا نقاشى به عنوان آثار هنرى , چه حکمى دارد ؟

جواب :

خريد و فروش مجسمه جاندار , اگر مجسمه کامل باشد اشکال دارد , واللّه العالم .

سوال 1179 :

عـمـرو نـيـاز بـه پـول دارد و زيد هم جنس دارد .

عمرو از زيدبادام را کيلويى 460 تومان مى خرد تا پس از سه ماه پول به اوبدهد , و در همان مجلس زيد از عمرو بادام را کيلويى 430تومان مى خرد , حکم اين مساءله چيست ؟

جواب :

چـنانچه معامله دوم در معامله اول شرط نشده باشد ـ به طورى که بعد از تمام شدن معامله اول , عمرو در فروختن آن به زيدمخير باشد و زيد نيز در خريدن آن از عمرو اختيار داشته باشدـ مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1180 :

کـسـى بـه دليل آشنايى با فروشنده اى , مشترى را براى خريد جنس به همان آشنا معرفى مـى کـنـد .

سوال :

پـس او بـه صـاحـب فـروشـگـاه تفهيم مى کند که حق مرا در ياد داشته باش .

آن گـاه فـروشـنـده نيز مبلغى بر بهاى جنس مى افتد تا از خريدار بگيرد ,آيا چنين معامله اى درست است ؟

جواب :

در فرض مذکور , اگر اين عمل گول زدن مشترى حساب نشوداشکالى ندارد , ولى اگر مشترى بفهمد که فروشنده جنس را به زيادتر از قيمت المثل فروخته حق فسخ دارد , واللّه العالم .

سوال 1181 :

فروشنده زمينى , زمين خود را مى فروشد , ولى بهاى آن را در دو يا سه قسط قرار مى دهد تا پايان اقساط بهاى آن ترقى مى کند , آيا حق فسخ دارد ؟

جواب :

چـنـانـچه ترقى قيمت بعد از وقوع معامله باشد و يا در زمان آمعامله بوده , لکن بايع در زمان اخذ ثـمـن , عـالـم بـه آن بـود و چـيزى نگفته حق فسخ ندارد .

و چنانچه در زمان معامله ترقى معتد بـه داشـته و در زمان اخذ ثمن عالم نشده حق فسخ دارد , لکن بايدترقى قيمت در زمان معامله را اثبات کند , واللّه العالم .

سوال 1182 :

مـعـامـلـه قـوام در يـکى شهرستانهاى ايران رايج است .

به اين شکل که چند نفر جنس را مـى خـرنـد در ميان خود مى گذارند .

يکى مى گويد : صد تومان بالاتر مى خرم , دومى مى گويد :دويـسـت , سـومـى سـيصد , به اين ترتيب تا هر کس بيشتر بخردبه او مى فروشند آن گاه , سود حاصل را ميان همه شريکان پخش مى کنند اين نوع معامله چه طور است ؟

جواب :

هـر کـسـى سهم خود را از مال خريده شده هر چقدر است ,مى تواند به ديگرى از شرکا بفروشد .

و مـنـفـعـتى که در مقابل آن سهم است مال فروشنده سهم است , پس در آخر اءمر که يکى ازشرکا مـى گويد : مال به صد و پنجاه تومان قبول دارم چنانچه مرادش آن باشد که سهم شرکاى ديگر را از حـسـاب قـيـمت تمام مال صد و پنجاه تومان باشد .

خريدم که عين مال بعد از اين خريد مال او مـى شـود , مـانعى ندارد , ولى اگر مراد از قبول کردن آن باشد که باز مال مشترک مى ماند , ولى شـرکـاى ديگر بعد ازفروش آن مال حق مطالبه ربح زايد از قيمت صد و پنجاه تومان ندارند , بلکه مال هر چه فروش شود به آنها از قيمت صد و پنجاه پول داده خواهد شد چه به بيشتر از آن بفروشد يا به کمتر دراين صورت معامله باطل است , واللّه العالم .

سوال 1183 :

اگر شخصى منزل يا فرش را به کسى بفروشد يا هبه کند به شرط اين که تا زنده است خود از سود آن بهره مند شود بعد ازمرگ نيز خريدار يا موهوب له از آن استفاده کند چه حکمى دارد , و آيا فرقى هم در فروش و هبه در مورد مذکورمى باشد ؟

جواب :

فروختن عين به شرط مسلوب المنفعة بودن تا آخر عمرفروشنده , صحيح نيست , ولى اگر عين را مسلوب المنفعة تاآخر عمرش مصالحه نمايد مانعى ندارد .

و نيز اگر عين را هبه کند به شرط آن کـه متهب خانه مزبور يا فرش يا عين ديگرى رادوباره در اختيار واهب بگذارد که تا آخر عمرش از آن استفاده کند مانعى ندارد , البته در اين صورت بايد عين را به متهب قبض دهد بعد او در اختيار ديگرى بگذارد , واللّه العالم .

سوال 1184 :

قـطـعـه زمـين کشاورزى پانزده سال پيش فروخته شده وحدود نصف قيمت در مجلس گرفته شده , و شرط گرديدنصف باقى مانده به مدت 20 روز پرداخت شود در وقت مقررپرداخت نـشده است .

فروشنده چند کار روى زمين انجام داده است , از قبيل هر سال بعد از معامله مذکور در زمـين کار کرده وعايداتش را خود برداشته , چند قطعه از ملک مزبور به ديگرى فروخته شده , نـيـز بـقيه آن را به شخص ديگرى به مدت سه سال اجاره داده است .

اينک بعد از 15 سال مشترى مى گويد :معامله درست است , و مانده پول را پرداخت خواهم کرد , آيارفتار مشترى درست است ؟

جواب :

چـنـانـچـه در مـعامله فروش قيد شده که مشترى بايد نصف ديگررا تا بيست روز پرداخت کند و پـرداخـت نـکرده , فروشنده خيارفسخ معامله را داشته و مى توانسته معامله را فسخ نمايد .

واگر تصرفات مزبوره به قصد فسخ انجام گرفته مشترى حق مطالبه ندارد .

فقط مى تواند مقدار پولى را که داده پس بگيرد ,واللّه العالم .

سوال 1185 :

اگـر سـيـصد هزار تومان اسکناس به صيغه شرعى به فروشنده به مدت سه الى چهار ماه فروخته باشد , آيا چنين فروشى درست است ؟

جواب :

فروش پول نسية به مبلغى بيشتر از جنس همان پول قرض ربوى و حرام است , هر چند باسم خريد و فروش انجام گيرد ,واللّه العالم .

سوال 1186 :

آيـا فـروش قـرآن بـه کفار و اهل کتاب جايز است , بخصوص اگر بدانيم آنان قصد توهين ندارند , بلکه جهت مطالعه آن راتهيه کرده اند ؟

جواب :

بـنـابـر احتياط فروش قرآن به غير مسلمان جايز نيست .

ومعامله آن باطل است .

البته قرار دادن قـرآن در دسـترس کافر به قصد هدايت و ارشاد وى با اطمينان به اين جهت که کتاب مجيدمورد هتک نيست , مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1187 :

ژلاتـيـن از بـافـت ( اسـتخوان , پوست و غضروف و.. .

)حيوانات به دست مى آيد .

اين ماده امـروزه بـه دو صـورت حاصل مى گردد .

با توجه به اين که به دست آوردن آن از راه حلال ممکن اسـت .

و در صنايع دارويى و غذايى هم مصارف زيادى دارد , آيا استفاده و کاربرد ژلاتين حاصل از خوک ,صرف احتمال استحاله جايز است ؟

در صورتى که ژلاتين خوکى محکوم به نجاست باشد , آيا مصرف موادى که در آن ژلاتين خوکى هر چند کم کاربرد دارد , درست است ؟

جواب :

چـنـانـچه استفاده از اجزاى خوک در تهيه محصول مشکوک باشد .

حکم به طهارت آن مى شو , و اگـر مـحـرز شـود کـه از اجـزاء خـوک درتـهيه محصول استفاده شده و شک در آن باشد که آن اجزااستحاله شده يا نه حکم به نجاست آن محصول مى شود , واللّه العالم .

سوال 1188 :

آيـا خـريـد کالا يا خدمت توسط کارکنان بانکها يا سازمانهاى دولتى و عمومى با استفاده از اسم و عنوان شغلى اشخاص ,حلال است ؟

جواب :

دروغ گفتن حرام است و نيز اگر مخالفت با مقررات باشد اشکال دارد , واللّه العالم .

سوال 1189 :

معناى (( سفيه )) را درست نفهميده ام خواهشمندم آن راروشن تر بفرماييد ؟

جواب :

سـفيه کسى است که در نوع معاملات اموالش را هدر مى دهد وخير و شر خود را ان گونه که بايد تشخيص نمى دهد , و نوعا درمعاملات کلاه سرش مى رود , واللّه العالم .

سوال 1190 :

مـشـتـرى کـوپـن برنجى را در اختيار مغازه دار مى گذارد تا هروقت فروشنده برنج آورد سـهـمـيـه اش را بـدهـد .

سه سال از آن هنگام مى گذرد که مغازه دار امروز فردا مى کند .

روشن مى شودوى در آنها تصرف کرده است .

بهاى آن هنگام برنج 50 تومان بود .

اکنون 300 تومان است .

صاحب کوپن کدام قيمت راتقاضا کند ؟

جواب :

در فـرض مـذکور مغازه دار بايد قيمت کوپنها را در وقتى که تصرف عدوانى در آنها نموده و با آنها برنج گرفته , به صاحب کوپن بپردازد , واللّه العالم .

سوال 1191 :

در مـعـامـلـه , خريدار و مشترى شرط مى کنند , هر کدام فسخ کنند , فلان مبلغ به طرف ديگر بپردازد , آيا درست است ؟

جواب :

چـنـانـچه شرط بدين معنى باشد که در صورت پرداخت مبلغى ,پرداخت کننده حق فسخ داشته باشد مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1192 :

در معامله نسيه که فرموده اند : اگر مدت معين نشد باطل است .

آيا مراد اين است که نسيه باطل است و معامله نقدى مى شود يا اصل معامله باطل است ؟

جواب :

اصل معامله باطل مى شود , واللّه العالم .

سوال 1193 :

اگر در معامله نقدى تمام خيارات را ساقط کنند , آيا خيارتاءخير ثمن و خيار حيوان را هم شامل مى شود .

جواب :

اگر بدانند که خيار تاءخير ثمن و خيار حيوان دارند , با وجود اين اسقاط کنند ساقط مى شود , واللّه العالم .

سوال 1194 :

حـکـم استفاده و خريد و فروش محصولاتى که در تهيه آنهابه نحوى مواد گرفته شده از اجزاى خوک , مثل ژلاتين به کاربرده شده , چگونه است ؟

جواب :

اگـر اجزاى خوک استحاله شده ( و استحاله اين است که حقيقت شى ء عوض شود و در نظر عرف چـيز ديگرى حساب شود , مثل بدن انسان که مبدل به خاکستر شود ) استفاده از آن مانعى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1195 :

ملاک تشخيص کتب ضاله چيست ؟

و آيا خريد و فروش آن جايز است ؟

جواب :

خريد و فروش و نشر کتبى که موجب گمراهى ديگران و ترويج باطل است جايز نيست , واللّه العالم .

سوال 1196 :

مـغازه اى است که اين جانب با مرحوم پدرم مدت 25سال در آن مشغول به کار بوده ام .

آن مـرحـوم مـغـازه را با حق سرقفلى و ملک به طورى مساوى بين اين جانب و دو برادرديگر تقسيم نموده است .

اينک آن 2 برادر اصرار بر تخليه مغازه دارند با توجه به اين که مغازه از ابتدا در تصرف بـنـده بـوده و بعد از فوت مرحوم پدرم اجازه مغازه را به شرکا پرداخت نموده و اکنون نيز از خريد سهم آنان ابائى ندارم , آيا مى توانندرا از من بگيرند ؟

جواب :

اگر دو برادر ديگر راضى شدند مغازه را به شما مى فروشند .

واگر راضى نشدند سه نفره مغازه را مى فروشيد و بعد تقسيم مى شود , واللّه العالم .

سوال 1197 :

کـارخـانـه ها , کارگرى را که چندين سال در آن کار مى کند .

سپس کارگر خود مايل به رفتن از آن کارخانه است و کارفرماحقوقى را به دليل سابقه او به وى مى پردازد , آيا حلال است آن را بگيرد ؟

جواب :

چـنـانـچه در قرارداد کارى که بين کارگر و کارفرما در ابتدا بودقرار شده است که کارفرما وقت رفـتـن کـارگر پس از چند سال ,مالى به او بدهد لازم است , کارفرما به آن عمل کند , و کارگر حـق مـطـالبه دارد .

و در غير اين صورت کارگر غير از اجرت کار حق مطالبه چيزى را از کارفرما ندارد , واللّه العالم .

سوال 1198 :

خريدار و فروشنده قرار مى گذارند بهاى مقدارى کرک که000 /150 تومان است , يک صد هزار آن را نقد و باقى را دوماه ديگر بپردازد .

خريدار سر وعده پرداخت نمى کند .

قيمت آن به چند برابر افزايش مى يابد , آيا حق فسخ دارد ؟

جواب :

چنانچه معامله به نقد بود و در وقت دادن پول مشترى صد هزارتومان را داده و بايع راضى شد که بقيه را دو ماه بعد بپردازد ,معامله لازم است .

و بايع حق بيش از پنجاه هزار تومان را ندارد .

و اگر مـعـامـلـه بـه اين صورت واقع شده که صد هزار تومان را به نقد بدهد و بقيه را به نسيه , چنانچه مـشـترى سر وقت آن , بقيه را نياورد , بايع حق دارد معامله را فسخ کند و اگر کرک پيش خريدار مـوجـود اسـت ان را پس بگيرد و اگر موجود نيست قيمت تمام کرک را در روز فسخ بگيرد , واللّه العالم .

سوال 1199 :

زنى مقدارى طلا به زرگرى مى فروشد , به اين نحو که منافعش مال زرگر باشد و هر ماه مبلغى به صاحب طلابپردازد , و در آخر کار هم طلاهايش را به او برگرداند , آيا اين معامله صحيح است ؟

جواب :

معامله به صورت مفروضه صحيح نيست .

وزن مى تواند جزئى از دکان زرگر يا دستگاه او را بخرد به همان طلاها , به بيع خيارى , بعد جزء خريده را به ماهى 5 هزار تومان يا کمتر يابيشتر اجازه دهد , واللّه العالم .

سوال 1200 :

زمـيـنهايى که بعد از انقلاب به تصرف دولت درآمده ودولت آنها را به بسيجيان فروخته و مى فروشد , خريد آن چه حکمى دارد ؟

جواب :

چـنـانـچـه مـوات بوده و بعدا کشت و صنعت احيا نموده وفروخته , تصرف در آن مانعى ندارد .

و چـنـانـچه آباد بوده , و لوآن که بعدا باير شده , اگر مالک شرعى معلوم داشته , بايد بارضايت وى تصرف شود .

و در صورت عدم رضايت به خود وى برگردد .

و اگر مجهول المالک باشد , با اجازه حاکم شرع مى توان تصرف نمود , و در هر حال گذشت زمان اثرى ندارد , واللّه العالم .

سوال 1201 :

من تاجر هستم که وظيفه من تهيه کردن ابزار و آلات مختلف براى شرکتهاى غير اسلامى است , و هر گاه فاکتورمى خواهند 20 در صد اضافه مى نويسم چون علاوه بر درآمداضافه احتمال تاءخير در پرداخت را مى دهم ؟

جواب :

دروغ نوشتن حرام است , واللّه العالم .

سوال 1202 :

در بـرخـى اسـتانهاى مرزى کشور , کالاهاى خوراکى ومصرفى به صورت قاچاق به خارج رفته يا وارد مى شود .

گاهى نيز نيروهاى مرزبانى , آنها را توقيف و صاحبان آن را بازداشت مى کنند .

اين کالاها گاهى از طريق تعاونى ها يا نهادهاى دولتى , به قيمت يا مجانى پخش مى شود .

در اين زمينه سوال مى شود : آيا خريدن و تصرف اين اموال که ممکن است برخى از آنها هم بدون حکم دادگاه ضبط شده باشد , براى ما جايز است ؟

آيـا مى توان اين اموال را که به قيمت ارزان مى فروشند , خريد وبه همان قيمت يا مجانى به فقرا و نياز مندان داد ؟

آيا مى توان اين اموال را به قيمت مناسب خريد و از طرف صاحب آنها رد مظالم کرد ؟

جواب :

کـسـى که صاحبان کالا را نمى شناسد و نمى تواند بشناسد ,مانعى ندارد آنها را بگيرد و سپس پول آنها را به قيمت عادلانه به مؤمن فقير از طرف صاحبانش صدقه بدهد , واللّه العالم .

سوال 1203 :

خريد و فروش اسکناس به اين صورت که : ده قطعه اسکناس هزار تومانى را به صد و ده قطعه اسکناس صد تومانى نقد مى فروشم و جنسى را بر بهاى آن را در مجلس معامله مى کنم .

و معامله نقد صورت مى گيرد , آيا معامله درست است ؟

جواب :

صحيح است , واللّه العالم .

سوال 1204 :

خـريـد و فروش اسکناس به صورت نسيه , به اين که : ده قطعه اسکناس هزار تومانى را به يـک صد و ده اسکناس ايرانى مى فروشد , ولى ده اسکناس هزار تومانى را نقد , و صد و ده اسکناس ايرانى ديگر را خريدار پس از يک ماه خواهدپرداخت , آيا صحيح است ؟

جواب :

معامله مزبور قرض ربوى محسوب مى شود , واللّه العالم .

سوال 1205 :

ده قـطعه اسکناس هزار تومانى ايرانى را به شصت دينارعراقى مى فروشد , يعنى ده قطعه اسـکـنـاس هـزار تومانى ايرانى را نقد تحويل مى دهد , ولى شصت دينار عراقى را در يک ماه آينده تحويل خواهد گرفت , آيا اين معامله صحيح است ؟

جواب :

صحيح است , واللّه العالم .

سوال 1206 :

جـايى که پدر اندکى پول به دست کودک مى دهد تا اوبراى خود خوراکى بخرد .

فروشنده پـدرش را نـمى شناسد ,ولى مى داند پدرش از آن پول چشم پوشيده تا او چيزى بخرد ,آيا فروش با اين انديشه به بچه درست است ؟

جواب :

چـنـانـچه صبى استقلال در تعيين قيمت نداشته باشد , مثل اين که قيمت جنس مضبوط باشد و فرستنده بداند , معامله صحيح است , واللّه العالم .

سوال 1207 :

شخصى باغى دارد که در آن نخل خرما است و علف هاى خودرو هم در آن مى رويد .

صاحب بـاغ بـه ايـن دليل که حيوانات باغ را خراب مى کنند , اعلام مى کند حرام است دام کسى به باغ من بيايد , آيا وى اين حق را دارد ؟

جواب :

صاحب باغ حق ممانعت دارد , واللّه العالم .

سوال 1208 :

بـنـابـر فـرض فوق اگر صاحبان دام بى توجهى کنند و دامشان از علفها و گياهان آن باغ بخورند , شير آنها حلال است ؟

جواب :

شـيـر حـلال است , و اگر تقصير از صاحب باغ باشد , صاحب گاو وگوسفند ضامن نيست , واللّه العالم .

سوال 1209 :

امور انتظامى ماشين يا موتور يا وسائل ديگر را از مردم گرفته و مى فروشد , مى شود خريد يا نه ؟

جواب :

چنانچه نتوانند صاحبان اموال را بشناسند , حکم مجهول المالک را دارند , واللّه العالم .

سوال 1210 :

ايـن جـانب پولى را به عنوان سپرده در بانک گذارده ام , باچه شرايطى مى توانم از سودى که خود بانک مى دهد استفاده کنم ؟

و اصلا اخذ اين سود جايز هست ؟

جواب :

در صـورتـى کـه بـه صـورت مـضـاربه و جعاله و امثال آن از عقودشرعيه با بانک قرارداد کنيد و اطـمينان داشته باشيد که با آن عقود عمل مى شود جايز است .

در غير اين صورت نيست بايدشرط سود نکنيد و با سودى که بانک خودش مى پردازد معامله مجهول المالک بايد بکنيد , واللّه العالم .

سوال 1211 :

آيا آنتن ماهواره جزو آلات لهو است ؟

خريد و فروش آن ,چگونه است ؟

جواب :

بر طبق مقررات نظام بايد عمل شود , واللّه العالم .

سوال 1212 :

آيـا روزنـامه هاى عادى و مذهبى که داراى اسماء مقدس مى باشند مى توان به عنوان دست دوم فروخت ؟

جواب :

در اخـتيار قرار دادن آنها در نزد کسانى که رعايت احترام رانمى کنند چه بفروش چه غير آن جايز نيست , واللّه العالم .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

استفتائات نذر

استفتائات نذر

یائِسِه

یائِسِه

وثیقه

وثیقه

نفقه

نفقه

No image

نری

پر بازدیدترین ها

No image

غسل(جنابت)

No image

مطهرات

No image

اذان و اقامه

No image

نماز مسافر

No image

نماز جماعت

Powered by TayaCMS