آفتاب
مسأله 193 :
آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهايى که مانند در و پنجره در ساختمان به کار برده شده و همچنين ميخى را که به ديوار کوبيدهاند و جزء ساختمان حساب مىشود با شش شرط پاک مىکند:
اوّل: آن که چيز نجس به طورى تر باشد که اگر چيز ديگرى به آن برسد تر شود پس اگر خشک باشد بايد به وسيلهاى آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند.
دوم: آن که اگر عين نجاست در آن چيز باشد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف کنند.
سوم: آن که چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشک کند، آن چيز پاک نمىشود، ولى اگر ابر به قدرى نازک باشد که از تابيدن آفتاب جلوگيرى نکند و نيز تابيدن از پشت شيشه، اشکال ندارد.
چهارم: آن که آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشک کند پس اگر مثلاً چيز نجس بواسطه باد و آفتاب خشک شود پاک نمىگردد. ولى اگر باد بقدرى کم باشد که نگويند به خشک شدن چيز نجس کمک کرده، اشکال ندارد.
پنجم: آن که آفتاب مقدارى از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، يک مرتبه خشک کند، پس اگر يک مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشک کند و دفعه ديگر زير آن را خشک نمايد، فقط روى آن پاک مىشود و زير آن نجس مىماند.
ششم: آن که مابين روى زمين يا ساختمان که آفتاب به آن مىتابد با داخل آن هوا يا جسم پاک ديگرى فاصله نباشد.
مسأله 194 :
آفتاب حصير نجس را پاک مىکند و همچنين درخت و گياه بواسطه آفتاب پاک مىشود.
مسأله 195 :
اگر آفتاب به زمين نجس بتابد، بعد انسان شکّ کند که زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه، يا ترى آن بواسطه آفتاب خشک شده يا نه، آن زمين نجس است و همچنين است اگر شکّ کند که پيش از تابش آفتاب عين نجاست از آن برطرف شده يا نه، امّا اگر شکّ کند که چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه آن زمين پاک است.
مسأله 196 :
اگر آفتاب به يک طرف ديوار نجس بتابد، طرفى که آفتاب به آن نتابيده پاک نمىشود، ولى اگر ديوار به قدرى نازک باشد که به واسطه تابش به يک طرف، طرف ديگر هم خشک شود پاک مىگردد