حد
حدّ: کیفریست که برای برخی از گناهان معیّن شده است.
در اسلام نسبت به اجرای حدّ گناهان سفارش بسیار شده است، از جمله در روایاتی بسیار آمده است که اجراء یک حدّ از چهل روز (یا چهل شبانه روز) باران سودمندتر است، البتّه تأکید شده است که زیادهروی در حدّ نیز جایز نیست و کسی که زیادهروی کند، خود کیفر میبیند.
[تذکر]
در احکام حدود تذکّر سه نکته لازم است:
1 - احکامی که در این فصل ذکر میگردد مربوط به روابط افراد آزاد میباشد ولی بندگان در روابط مابین خود و روابط با افراد آزاد، احکام ویژهای دارند که به جهت این که محلّ ابتلاء نیست، از ذکر آن خودداری کردهایم.
2 - اجراء حدود باید به حکم حاکم شرع باشد و کس دیگری حقّ دخالت ندارد.
3 - حدود گاه در حقوق مردم میباشد؛ همچون حقّ قصاص و حقّ حدّ قذف (کسی که به او نسبت زنا یا لواط یا سحق دادهاند) و گاه در حقوق الهی؛ همچون حدّ زنا و لواط. در حقوق مردم اجراء حدّ به نظر صاحب حقّ بستگی دارد و اگر او از حقّ خود بگذرد حدّ جاری نمیگردد.
مسأله 2800 :
اگر کسی با یکی از محرمهای نسبی خود؛ مثل خواهر و مادر، زنا کند، باید یک ضربت با شمشیر به گردن وی بزنند، خواه زنده بماند یا کشته شود و اگر کسی با زن پدر خود زنا کند، باید او را سنگسار کرد و اگر مردی زنی را اجبار کرده و با او زنا کند، باید او را کشت. همچنین است اگر مرد کافر با زن مسلمان زنا کند.
مسأله 2801 :
اگر مرد بالغ عاقل بدون عذر شرعی (همچون اکراه و ندانستن حکم مسأله یا موضوع آن) زنا کند (در غیر مواردی که در مسأله پیشین گفته شد) باید او را صد تازیانه بزنند و چنانچه سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه صد تازیانهاش بزنند، در دفعه چهارم باید او را بکشند، ولی اگر زنا کننده همسر دائمی داشته باشد که با او نزدیکی کرده و هر وقت هم بخواهد میتواند با او نزدیکی کند، باید او را بعد از زدن صد تازیانه سنگسار نمایند، حکم زنی که با شرایط فوق زنا دهد، همانند حکم مردیست که زنا میکند و اگر مردی با زنی عقد ازدواج دائمی ببندد و پیش از نزدیکی با او، زنا کند، سرش را تراشیده و او را از شهری که در آن سکنا گزیده، یک سال تبعید میکنند و در این مدّت زنش را از او جدا نگاه میدارند و همین طور اگر زنی قبل از نزدیکی شوهر با او، زنا دهد، یک سال تبعید میگردد، حکم تبعید و سر تراشی زناکننده در صورتیست که تاکنون نزدیکی نکرده است و حکم تبعید زنادهنده هم در صورتیست که کسی با او نزدیکی نکرده باشد.
مسأله 2802 :
اگر مردی ببیند که کسی با زن او زنا میکند، چنانچه نترسد که به او ضرر جانی شدید برسد، میتواند هر دو را بکشد و اگر آنان را نکشد، آن زن بر وی حرام نمیشود.
مسأله 2803 :
اگر مرد عاقل بالغ بدون عذر شرعی (همچون نادانی و اجبار) لواط کند، چنانچه دارای همسر دائمی باشد که با او نزدیکی کرده و هر وقت بخواهد میتواند نزدیکی کند سنگسار میگردد و اگر چنین نباشد، صد تازیانه به او زده میشود و لواط دهنده اگر بدون عذر چنین کاری کرده کشته میشود، کیفیت قتل، وابسته به نظر حاکم شرع است که وی آن را به شیوهای که در بازداشتن جامعه از گناه مؤثر است، اجرا میکند.
مسأله 2804 :
اگر عاقل بالغ عمداً و به ناحقّ دیگری را بکشد، اولیاء مقتول حقّ کشتن قاتل را دارند و اگر عاقل بالغی قاتل به شمار نیاید ولی به دستور وی، دیگری کسی را عمداً و به ناحقّ بکشد، دستوردهنده به حبس ابد مجازات میشود. اولیاء مقتول که حقّ قصاص دارند کسانی هستند که از میّت ارث میبرند.
مسأله 2805 :
اگر فرزندی پدر خود را عمداً و به ناحقّ بکشد، اولیاء مقتول حقّ کشتن وی را دارند، ولی اگر پدری فرزند خود را به ناحقّ بکشد، باید به دستوری که در احکام دیه گفته میشود، دیه بدهد و هر قدر حاکم شرع صلاح بداند او را تازیانه بزنند.
مسأله 2806 :
هر گاه کسی در حال احرام پسری را از روی شهوت ببوسد، صد تازیانه به او میزنند و اگر چنین گناهی را در غیر حال احرام مرتکب شود هر مقداری که حاکم شرع صلاح بداند، از سی تازیانه تا نود تازیانه، به او میزنند. درباره این گناه روایت شده که هر کس آن را مرتکب شود، خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و نیز روایت شده که ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیّا است.
مسأله 2807 :
اگر کسی، مرد و زن را برای زنا، یا مرد و پسر را برای لواط به هم برساند، بنا بر مشهور هفتاد و پنج تازیانه به او میزنند و اگر مرد باشد، بعد از هفتاد و پنج تازیانه سر او را تراشیده و در کوچه و بازار گردانیده و از محلّی که در آن محلّ این کار را کرده بیرونش میکنند.
مسأله 2808 :
اگر کسی بخواهد زنا یا لواط نماید و بدون آن که او را بکشند جلوگیری از آن کار ممکن نباشد، کشتن او جایز است.
مسأله 2809 :
اگر بالغ عاقل به مرد یا زن مسلمان بالغ عاقل عفیفی، نسبت زنا یا لواط یا سحق بدهد و شرعاً نتواند آن را ثابت کند، باید هشتاد تازیانه از روی لباس به او بزنند، تازیانه به طور متوسط زده میشود و به جز عبا سایر لباسهای وی را نباید کند.
چند مورد از این حدّ استثنا شده است:
اوّل:
اگر دو نفر هم دیگر را به زنا یا لواط یا سحق نسبت دهند حدّ جاری نمیشود، بلکه آن دو به حکم حاکم شرع تعزیر میگردند.
دوم:
اگر پدری به فرزند خود چنین نسبتی بدهد حدّ جاری نمیشود، بلکه تعزیر میگردد.
سوم:
اگر شوهر به زن خود چنین نسبتی بدهد، حکم خاصّی دارد که در کتب فقهی در فصل «لعان» آمده است.
اگر کسی به دیگری ولد الزنا بگوید، چنانچه با این جمله نسبت زنا به پدر و مادر وی بدهد، حدّ فوق درباره او ثابت است، ولی اگر تنها از باب فحّاشی باشد و نسبت زنا به طور جدّی مطرح نباشد، کار گناهی انجام داده است ولی حدّ فوق دربارهاش نیست.
گفتنیست که این حدّ، حقّ کسیست که به او چنین توهینی شده است و اگر او ببخشد حدّ جاری نمیگردد.
مسأله 2810 :
اگر شخص بالغ عاقلی بدون عذر شرعی؛ شراب یا دیگر مشروبات مستکننده بخورد، در دفعه اوّل و دوم باید هشتاد تازیانه به او بزنند و در دفعه سوم باید او را بکشند و چنانچه مرد باشد لازم است برای تازیانه زدن، بدن او را غیر از عورتش برهنه کنند، برای اجرای این حدّ، لازم نیست به اندازهای بخورد که مست شود، بلکه اگر مقدار اندکی هم بخورد حدّ ثابت میگردد.
مسأله 2811 :
اگر بالغ عاقلی مالی به ارزش 15 دینار شرعی بدزدد، چنانچه شرطهایی را که در کتابهای فقهی ذکر شده دارا باشد، در دفعه اوّل باید چهار انگشت دست راست او را از بیخ ببرند و کف دست و شست او را بگذارند و در دفعه دوم باید پای چپ او را از وسط قدم ببرند و پاشنه پا را باقی بگذارند تا با آن راه رود و در دفعه سوم باید او را حبس کنند تا بمیرد و خرج او را از بیت المال بدهند و در صورتی که در مرتبه چهارم دزدی کند، باید او را بکشند.
دینار شرعی بنا بر مشهور 34 مثقال معمولی؛ یعنی 18 نخود، است، ولی در مسأله 1904 : گفتیم که ظاهراً وزن دینار شرعی از این مقدار بیشتر است، بنا بر نظر برخی محقّقان دینار شرعی تقریبا 4 / 46 گرم و بنا بر برخی دیگر دینار شرعی تقریبا 4 / 46 گرم میباشد، بنابراین نظر، نصاب حدّ سرقت، حدود 0 / 9 گرم میباشد و تا ارزش مال دزدی به مقدار قطعی نصاب نرسد، حدّ اجرا نمیگردد.