مسأله 2812 :
قتل بر سه گونه است:
اوّل:
قتل عمدی، در قتل عمدی یا قاتل به قصد قتل دیگری را میکشد یا با وسیلهای که به حسب عادت کشنده است و قاتل هم احتمال عقلایی این امر را بدهد قتل صورت میگیرد.
دوم:
قتل شبه عمد، در قتل شبه عمد شخصی کسی را با آلتی بزند که به حسب عادت کشنده نیست و یا قاتل این امر را احتمال نمیدهد و قصد کشتن هم نداشته باشد و اتّفاقاً بکشد.
سوم:
قتل خطای محض، در قتل خطای محض قاتل انجام کاری بر روی مقتول را قصد نکرده، بلکه مثلاً برای شکار حیوانی تیر انداخته ولی اشتباهاً کسی را کشته است.
در قتل عمد، ولیّ مقتول میتواند قاتل را عفو کند، یا در صورت وجود شرائط قصاص، او را با حکم حاکم شرع بکشد و اگر مقتول مسلمان، زن یا دختر باشند، اگر چه قاتل مسلمان او را هم میتوان کشت، لکن اگر قاتل، مرد باشد، باید نصف دیه او را به وی بدهند و ولیّ مقتول میتواند در صورت رضایت آنها به مقداری که طرفین راضی شوند از قاتل دیه بگیرد و در صورتی که رضایت آنها به دیهای باشد که در شرع معیّن شده است، چون اندازههایی که در شرع برای دیه تعیین شده مختلف است، قاتل میتواند هر اندازهای را که مایل است انتخاب کند، بنابراین میتواند قیمت نقره را که از سایر اقسام دیه کمتر است بدهد و اگر رضایت آنها به قسم خاصّی از دیه باشد، قاتل باید همان قسم را بدهد.
در قتل شبه عمد و خطای محض، ولیّ مقتول حقّ ندارد قاتل را بکشد، بلکه حقّ دریافت دیه دارد که در قتل شبه عمد از خود قاتل و در قتل خطای محض از عاقله (یعنی قوم و خویشان پدری قاتل) و در صورت ندادن آنها از خود قاتل دیه گرفته میشود.
مسأله 2813 :
اگر کسی مرد مسلمانی را بکشد دیهای که باید قاتل یا عاقله وی بدهند یکی از شش چیز است:
اوّل:
در قتل عمدی صد شتر که بنا بر احتیاط واجب داخل سال ششم شده باشند و بهتر آن است نری باشند که اخته و رگ مالیده نیست و در قتل شبه عمد و خطای محض شرائط دیگری از جهت سن و نری و مادگی در شتر معتبر است که در کتابهای فقهی مفصل آمده است.
دوم:
دویست گاو.
سوم:
هزار گوسفند.
چهارم:
دویست حلّه، حلّه نوعی پارچه بوده و چون در تفسیر آن اختلافاتی در میان لغویان وجود دارد، احتیاط آن است که برای پرداخت دیه، سایر اقسام آن را اختیار کنند.
پنجم:
هزار دینار طلای شرعی که بنا بر مشهور مقدار هر دینار طلا 18 نخود طلای سکّهدار میباشد.
ششم:
ده هزار درهم که بنا بر مشهور هر درهم 12 / 6 نخود نقره سکّه است.
درباره مقدار دقیقتر دینار و درهم در مسأله 1872 :، 1904 و 1905 توضیح بیشتری داده شد.
و اگر مقتول زن مسلمان باشد، دیه او در هر یک از شش چیز نصف دیه مرد است و اگر مقتول کافر ذمّی باشد در صورتی که مرد باشد دیه او هشتصد درهم و در صورتی که زن باشد دیه او چهارصد درهم میباشد و اگر کافر غیر ذمّی باشد دیه ندارد.
مسأله 2814 :
دیه چند چیز مثل دیه کشتن است که مقدار آن در مسأله پیش گفته شد:
اوّل:
آن که دو چشم کسی را کور کند یا چهار پلک چشم او را از بین برد و اگر یک چشم او را کور کند، باید نصف دیه کشتن را بدهد و در هر پلک چشم هم 14 دیه گرفته میشود.
دوم:
دو گوش کسی را ببرد یا کاری کند که هر دو گوش او کر شود و اگر یک گوش او را ببرد یا کر کند باید نصف دیه کشتن را بدهد، دیه نرمه هر گوش ثلث دیه آن گوش است.
سوم:
تمام بینی یا نرمه بینی کسی را ببرد.
چهارم:
زبان کسی را از بیخ ببرد و اگر مقداری از آن را ببرد باید به نسبت حروف بیست و هشتگانه که به جهت قطع زبان از بین رفته دیه بدهد، مثلاً اگر یک حرف را نتواند بگوید 128 دیه و اگر دو حرف نتواند 228 و … و نسبت به چهار حرف فارسی نیز بر طبق نظر حاکم شرع دیه گرفته میشود.
و در کسی که لال است اگر تمام زبان را ببرد ثلث دیه را باید بدهد و اگر مقداری از زبان لال را ببرد باید به نسبت مساحت قطع شده از زبان از دیه لال را بدهد، بنابراین دیه قطع نصف زبان لال 12*13) 16) و دیه قطع ثلث زبان لال13*13) 19) خواهد بود.
پنجم:
تمام دندانهای کسی را از بین ببرد و دیه هر کدام از دوازده دندان جلوی دهان 5 صدم دیه کامل و دیه هر یک از شانزده دندان عقب 2 / 5 صدم دیه کامل است.
ششم:
هر دو دست کسی را از بند جدا کند و اگر یک دست را از بند جدا کند باید نصف دیه کشتن را بدهد.
هفتم:
ده انگشت کسی را ببرد و دیه هر انگشت، 110 دیه کشتن است.
هشتم:
هر دو پستان زنی را یا مردی را ببرد و اگر یکی از آنها را ببرد، باید نصف دیه کشتن را بدهد.
نهم:
هر دو پای کسی را تا مفصل یا همه ده انگشت پا را ببرد و دیه هر انگشت پا 110 دیه کشتن است.
دهم:
تخمهای مردی را از بین ببرد.
یازدهم:
طوری به کسی آسیب برساند که عقل او از بین برود.
دوازدهم:
به کسی صدمهای بزند که دیگر بوی خوب و بد را نفهمد.
مسأله 2815 :
دیه اعضاء بدن زن تا مقداری که به ثلث دیه نرسیده با دیه مرد مساویست و در صورتی که به ثلث برسد دیه او نصف دیه مرد خواهد بود.
مسأله 2816 :
در قتل عمد در صورتی که اولیای مقتول قاتل را عفو کنند یا دیه بگیرند، قاتل باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند (البتّه وظیفه آزاد کردن یک بنده را هم دارد که در زمان کنونی منتفی است) و در قتل شبه عمد یا خطای محض باید علاوه بر دیه، خود قاتل یک بنده آزاد کند و اگر نتواند بنده آزاد کند (که در زمان کنونی چنین است) دو ماه پی در پی روزه بگیرد و اگر این را هم نتواند شصت فقیر را سیر کند.
مسأله 2817 :
اگر قتل در یکی از ماههای حرام (رجب - ذی قعده - ذی حجّه - محرم) انجام گیرد، 13 بر دیه افزوده شده و دو ماه پی در پی روزه را نیز باید در ماههای حرام بگیرد که طبعا روز عید قربان هم در این دو ماه قرار میگیرد که در این مسأله روزه عید قربان هم واجب است.
مسأله 2818 :
کسی که سوار حیوان است، اگر کاری کند که آن حیوان به کسی آسیب برساند، ضامن است و نیز اگر دیگری کاری کند که حیوان به سوار خود، یا به کسی دیگر صدمه بزند، ضامن میباشد.
مسأله 2819 :
اگر انسان کاری میکند که زن حامله سقط کند و آن سقط به حکم مسلمان باشد، چنانچه چیز سقط شده نطفه باشد دیهاش 20 دینار شرعی و اگر علقه؛ یعنی خون بسته، باشد 40 دینار و اگر مضغه؛ یعنی پاره گوشت، باشد 60 دینار و اگر استخوان باشد 80 دینار و اگر گوشت آورده ولی هنوز روح در او دمیده نشده 100 دینار و اگر روح در او دمیده شده، دیه وی همچون دیه انسان متولّد شده است.
مسأله 2820 :
اگر زن حامله کاری کند که بچهاش سقط شود، باید دیه آن را به تفصیلی که در مسأله پیش گفته شد به وارث بچه بدهد و به خود زن چیزی از آن نمیرسد.
مسأله 2821 :
اگر کسی زن حامله را بکشد چنانچه بچه هم کشته شود باید دیه زن و بچه را بدهد.
مسأله 2822 :
اگر پوست سر یا صورت مردی را پاره کند، باید یک صدم دیه انسان را که در مسأله 2813 : گفته شد به او بدهد و اگر به گوشت برسد و قدری از آن را هم ببرد باید دو صدم بدهد و اگر خیلی از گوشت را پاره کند باید سه صدم بدهد و اگر به پرده نازک استخوان برسد چهار صدم و اگر بعضی از استخوان نمایان شود پنج صدم و اگر استخوان بشکند ده صدم و اگر بعضی از ریزههای استخوان از جای خود بیرون آید، پانزده صدم و اگر به پرده مغز سر برسد باید یک سوم دیه بدهد و اگر سی و سه شتر بدهد کافی است.
مسأله 2823 :
اگر به صورت کسی سیلی یا چیز دیگر بزند به طوری که صورت او سرخ شود باید یک دینار و نیم شرعی بدهد و اگر کبود شود سه دینار و اگر سیاه شود، باید شش دینار بدهد، ولی اگر جای دیگر بدن کسی را به واسطه زدن، سرخ یا کبود یا سیاه کند، باید نصف آنچه را که گفته شده بدهد، درباره مقدار دینار شرعی در مسأله 1904 : توضیح داده شد.
مسأله 2824 :
اگر به حیوانی که شرعاً قیمت دارد زخم بزند، یا چیزی از بدن آن را ببرد، باید تفاوت قیمت سالم و معیوب آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2825 :
اگر انسان سگ شکاری را بکشد، باید 40 درهم (که درباره مقدار آن در مسأله 1872 : توضیح داده شد) به صاحب آن بدهد و اگر اقسام دیگر سگ را که شرعاً قیمت دارد (همچون سگ گله و زراعت و بستان و سگ پلیس) بکشد، باید قیمت آن را به صاحبش بدهد و بهتر است که در این موارد مصالحه شود و کشتن سگی که در خانهها نگهداری میشود ضمان ندارد.
مسأله 2826 :
اگر حیوان، زراعت یا مال کسی را از بین ببرد، چنانچه صاحب حیوان در نگهداری آن کوتاهی کرده باشد، باید مقداری را که حیوان ضرر زده به صاحب مال یا زارع بدهد.
مسأله 2827 :
اگر بچه یکی از گناهان کبیره را انجام بدهد، ولیّ یا مثلاً معلم او با اجازه ولیّ میتواند به قدری که ادب شود و دیه واجب نشود او را بزند.
مسأله 2828 :
اگر کسی بچهای را طوری بزند که دیه واجب شود دیه مال طفل است و اگر مرد، باید به ورثه او بدهند و چنانچه مثلاً پدر بچه به قدری او را بزند که بمیرد، دیه او را ورثه دیگرش میبرند و به خود پدر از دیه چیزی نمیرسد.
مسأله 2829 :
دیه میّت به ورثه وی میرسد ولی برادر و خواهر مادری از دیه سهمی ندارند، چنانچه در مسأله 2798 : گذشت.