کفّاره روزه
مسأله 1730 :
کسى که کفّاره روزه رمضان بر او واجب است، بايد يک بنده آزاد کند يا به دستورى که در مسأله بعد گفته مىشود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير کند يا به هر کدام يک مُد که تقريباً ده سير است طعام يعنى گندم يا جو و مانند اينها بدهد و چنانچه اينها برايش ممکن نباشد هيجده روز بنابر احتياط واجب پى در پى روزه بگيرد و اگر نمىتواند هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد بايد استغفار کند، اگرچه مثلاً يک مرتبه بگويد «استغفر اللَّه» و احتياط واجب در فرض اخير آن است که هر وقت بتواند، کفّاره را بدهد.
مسأله 1731 :
کسى که مىخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد، بايد سىو يک روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.
مسأله 1732 :
کسى که مىخواهد دو ماه کفّاره روزه رمضان را بگيرد، نبايد موقعى شروع کند که در بين سى و يک روز روزى باشد که مانند عيد قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1733 :
کسى که بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يک روز روزه نگيرد، يا وقتى شروع کند که در بين آن به روزى برسد که روزه آن واجب است، مثلاً به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگيرد، بايد روزهها را از سر بگيرد.
مسأله 1734 :
اگر در بين روزهايى که بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى مثل حيض يا نفاس، يا سفرى که در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر واجب نيست روزهها را از سر بگيرد بلکه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مىآورد.
مسأله 1735 :
اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل کند، چه آن چيز ذاتاً حرام باشد مثل شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مثل نزديکى کردن با عيال خود در حال حيض، يک کفّاره کافى است ولى احتياط مستحب آن است که کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1736 :
اگر روزهدار دروغى را به خدا و پيغمبر(ص) نسبت دهد يک کفّاره بر او واجب مىشود.
مسأله 1737 :
اگر روزهدار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند، يک کفّاره بر او واجب است. ولى اگر جماع او حرام باشد بنابر احتياط مستحب کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1738 :
اگر روزهدار در يک روز ماه رمضان چند مرتبه کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، براى همه آنها يک کفّاره کافى است.
مسأله 1739 :
اگر روزهدار جماع حرام کند و بعد با حلال خود جماع نمايد يک کفّاره کافى است.
مسأله 1740 :
اگر روزهدار کارى که حلال است و روزه را باطل مىکند، انجام دهد مثلاً آب بياشامد و بعد کار ديگرى که حرام است و روزه را باطل مىکند انجام دهد، مثلاً غذاى حرامى بخورد، يک کفّاره کافى است.
مسأله 1741 :
اگر روزهدار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزهاش باطل است و بايد قضاى آن را بگيرد و کفّاره هم بر او واجب مىشود و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلاً موقع آروغ زدن، خون به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو برد، بايد قضاى آن روز را بگيرد و بنابر احتياط مستحب، کفّاره جمع هم بدهد.
مسأله 1742 :
اگر نذر کند که روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز عمداً روزه خود را باطل کند، بايد يک بنده آزاد نمايد يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام دهد.
مسأله 1743 :
اگر به گفته کسى که مىگويد مغرب شده افطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و کفّاره بر او واجب مىشود. ولى اگر خبر دهنده عادل بوده فقط قضاى آن روز واجب است.
مسأله 1744 :
کسى که عمداً روزه خود را باطل کرده اگر بعد از ظهر مسافرت کند، يا پيش از ظهر براى فرار از کفّاره سفر نمايد، کفّاره از او ساقط نمىشود بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد کند، بنابر احتياط کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1745 :
اگر عمداً روزه خود را باطل کند و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود، کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1746 :
اگر يقين کند که روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل کند بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1747 :
اگر انسان شکّ کند که آخر رمضان است يا اوّل شوّال و عمداً روزه خود را باطل کند، بعد معلوم شود اوّل شوّال بوده کفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1748 :
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند، چنانچه زن را مجبور کرده باشد، کفّاره روزه خودش و روزه زن را بايد بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر کدام يک کفّاره واجب مىشود.
مسأله 1749 :
اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور کند که جماع نمايد، يا کار ديگرى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، واجب نيست کفّاره روزه شوهر را بدهد و بر شوهر او نيز کفّاره واجب نيست.
مسأله 1750 :
اگر روزهدار در ماه رمضان، با زن خود که روزهدار است جماع کند، چنانچه به طورى زن را مجبور کرده باشد که از خود اختيارى نداشته باشد و در بين جماع، زن راضى شود، بايد مرد دو کفّاره و زن يک کفّاره بدهد و اگر زن با اراده و اختيار، عمل را انجام دهد اگرچه مجبورش کرده باشد مرد بايد کفّاره خودش و زن را بدهد.
مسأله 1751 :
اگر روزهدار در ماه رمضان با زن روزهدار خود که خواب است جماع نمايد، يک کفّاره بر او واجب مىشود و روزه زن صحيح است و کفّاره هم بر او واجب نيست.
مسأله 1752 :
اگر مرد زن خود را مجبور کند که غير جماع کار ديگرى که روزه را باطل مىکند بجا آورد، کفّاره زن را نبايد بدهد و بر خود زن هم کفّاره واجب نيست.
مسأله 1753 :
کسى که بواسطه مسافرت يا مرض روزه نمىگيرد، نمىتواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع کند، ولى اگر او را مجبور نمايد بنابر احتياط بايد کفّارهاش را بدهد.
مسأله 1754 :
انسان نبايد در بجا آوردن کفّاره کوتاهى کند، ولى لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1755 :
اگر کفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمىشود.
مسأله 1756 :
کسى که بايد براى کفّاره يک روز، شصت فقير را طعام بدهد اگر به شصت فقير دسترسى دارد نبايد به هر کدام از آنها بيشتر از يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد، يا يک فقير را بيشتر از يک مرتبه سير نمايد، ولى چنانچه انسان اطمينان داشته باشد که فقير طعام را به عيالات خود مىدهد يا به آنها مىخوراند مىتواند براى هر يک از عيالات فقير اگرچه صغير باشند يک مد به آن فقير بدهد.
مسأله 1757 :
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمداً کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بايد به ده فقير هر کدام يک مد که تقريباً ده سير است طعام بدهد و اگر نمىتواند بنابر احتياط واجب بايد سه روز پى در پى روزه بگيرد.
مواردى که فقط قضاى روزه واجب است
مسأله 1758 :
در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفّاره واجب نيست:
اوّل: آن که روزه دار در روز ماه رمضان عمداً قى کند.
دوم: آن که در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى که در مسأله 1703 گفته شد تا اذان صبح از خواب سوم بيدار نشود.
سوم: عملى که روزه را باطل مىکند بجا نياورد ولى نيّت روزه نکند، يا ريا کند، يا قصد کند که روزه نباشد.
چهارم: آن که در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و با حال جنابت يک روز يا چند روز روزه بگيرد.
پنجم: آن که در ماه رمضان بدون اين که تحقيق کند صبح شده يا نه، کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده و نيز اگر بعد از تحقيق با اين که گمان دارد صبح شده، کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد بعد معلوم شود صبح بوده قضاى آن روزه بر او واجب است ولى اگر بعد از تحقيق گمان يا يقين کند که صبح نشده و چيزى بخورد و بعد معلوم شود صبح بوده قضا واجب نيست بلکه اگر بعد از تحقيق شکّ کند که صبح شده يا نه و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده، قضا واجب نيست.
ششم: آن که کسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هفتم: آن که کسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نکند، يا خيال کند شوخى مىکند و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده است.
هشتم: آن که به گفته کس ديگر که عادل باشد افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده است و اگر به گفته آدم دروغگو افطار کند کفّاره هم واجب مىشود.
نهم: آن که در هواى صاف بواسطه تاريکى يقين کند که مغرب شده و افطار کند بعد معلوم شود مغرب نبوده است ولى اگر در هواى ابر به گمان اين که مغرب شده افطار کند، بعد معلوم شود مغرب نبوده، قضا لازم نيست.
دهم: آن که براى خنک شدن، يا بى جهت مضمضه کند يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود، ولى اگر فراموش کند که روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضو مضمضه کند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1759 :
اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود يا آب داخل بينى کند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
مسأله 1760 :
مضمضه زياد براى روزه دار مکروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد، بهتر است سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.
مسأله 1761 :
اگر انسان بداند که بواسطه مضمضه بى اختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مىشود، نبايد مضمضه کند.
مسأله 1762 :
اگر در ماه رمضان، بعد از تحقيق يقين کند که صبح نشده و کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، بعد معلوم شود صبح بوده قضا لازم نيست.
مسأله 1763 :
اگر انسان شکّ کند که مغرب شده يا نه، نمىتواند افطار کند، ولى اگر شکّ کند که صبح شده يا نه، پيش از تحقيق هم مىتواند کارى که روزه را باطل مىکند انجام دهد.