احکام وديعه ( امانت )
مسأله 2336 :
اگـر انـسـان مـالـى را به کسى بدهد و بگويد نزد تو امانت باشد و او هم قبول کند يا بدون اين که حـرفـى بزنند صاحب مال بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى دهد و او هم به قصد نگهدارى کردن بگيرد , بايد به احکام وديعه و امانت دارى که بعدا گفته مى شود عمل نمايد.
مسأله 2337 :
امـانـت دار و کسى که مال را امانت مى گذارد بايد هر دو بالغ و عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نـکـرده بـاشـد پس اگر انسان مالى را پيش ديوانه يا بچه امانت بگذارد يا ديوانه يا بچه مالى را پيش کسى امـانت بگذارد , صحيح نيست بله جايز است بچه مميز مال ديگرى را با اذنش نزد کسى امانت بگذارد و هم چنين بايد کسى که امانت مى گذارد سفيه يا مفلس نباشد , ولى اگر مفلس باشد , ليکن مالى را که امانت گـذاشـتـه از جـمله اموالى نباشد که از تصرف در آنها منع شده اشکال ندارد , و نيز بايد امانت دار سفيه يا مفلس نباشد , در صورتى که حفظ و نگهدارى امانت مستلزم تصرف در مال خودش باشد.
مسأله 2338 :
اگـر از بچه اى چيزى را بدون اذن صاحبش بطور امانت قبول کند , بايد آن را به صاحبش بدهد و اگـر آن چـيز مال خود بچه است , لازم است آن مال را به ولى او برساند و چنانچه پيش از رساندن مال به آنـان تـلـف شـود , بـايد عوض آن را بدهد , مگر از ترس آن که مبادا تلف شود به قصد رساندن به صاحبش گرفته باشد که در اين صورت اگر در نگهدارى و رساندن آن کوتاهى نکند ضامن نيست .
و هم چنين است حال اگر امانت گذار ديوانه باشد.
مسأله 2339 :
کـسى که نمى تواند امانت را نگهدارى نمايد , در صورتى که امانت گذار ملتفت حال او نباشد بايد قبول نکند.
مسأله 2340 :
اگـر انـسـان بـه صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نيست و مال را از او نگيرد , چـنـانـچـه او مـال را بگذارد و برود و آن مال تلف شود , کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نيست , ولى احتياط مستحب آن است که اگر ممکن باشد آن را نگهدارى نمايد.
مسأله 2341 :
کـسـى کـه چـيزى را وديعه مى گذارد , هر وقت بخواهد مى تواند وديعه را بهم بزند , و هم چنين کسى هم که امانت را قبول مى کند , هر وقت بخواهد مى تواند وديعه را بهم بزند.
مسأله 2342 :
اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را بهم بزند , بايد هر چه زودتر مال را به صاحب آن يا وکيل يا ولى صاحبش برساند يا به آنان خبر دهد که به نگهدارى حاضر نيست , و اگر بدون عذر , مال را با آنان نرساند و خبر هم ندهد , چنانچه مال تلف شود , بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2343 :
کسى که امانت را قبول مى کند , اگر براى آن , جاى مناسبى ندارد , بايد جاى مناسب تهيه نمايد و طـورى آن را نگهدارى کند که مردم نگويند در نگهدارى آن کوتاهى نموده است و اگر در اين امر کوتاهى کند و تلف شود , بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2344 :
کـسـى که امانت را قبول مى کند , اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکند و تعدى - يعنى زياده روى - هم ننمايد و اتفاقا آن مال تلف شود ضامن نيست ولى اگر در نگهدارى آن کوتاهى کند مثلا آن را در جايى بگذارد که مامون از آن نباشد که ظالمى بفهمد و آن را ببرد , يا تعدى کند يعنى در مال به طورى که مالک اذن نـداده تـصـرف نمايد مثلا لباس را بپوشد يا حيوان را سوار شود چنانچه تلف شود , بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 2345 :
اگـر صـاحـب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معين کند و به کسى که امانت را قبول کرده بگويد که بايد مال را در اينجا حفظ کنى و اگر احتمال هم بدهى که از بين برود , نبايد آن را به جاى ديگر ببرى , نمى تواند آن را به جاى ديگر ببرد و اگر به جاى ديگر ببرد و تلف شود ضامن است .
مسأله 2346 :
اگـر صـاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معين کند , ولى ظاهر کلامش آن باشد که آن مـحـل در نـظـر او خـصوصيتى نداشته , بلکه يکى از موارد حفظ آن بوده , کسى که امانت را قبول کرده , مـى تـوانـد آن را به جاى ديگرى که مال در آن جا محفوظ تر يا مثل محل اولى است ببرد و چنانچه مال در آنجا تلف شود ضامن نيست .
مسأله 2347 :
اگـر صـاحـب مـال براى هميشه ديوانه يا بيهوش شود , وديعه باطل مى شود و کسى که امانت را قـبول کرده بايد فورا امانت را بولى او برساند و يا به ولى او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولى او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود , بايد عوض آن را بدهد ولى اگر ديوانگى يا بيهوشى صاحب مال گاه گاهى است باطل شدن وديعه در اين صورت محل اشکال است .
مسأله 2348 :
اگـر صـاحـب مال بميرد , وديعه باطل مى شود پس چنانچه مال بدون آن که متعلق حق ديگرى بـاشـد بـه وارث او منتقل شود بايد امانت دار مال را به وارث او برساند يا به وارث خبر دهد و چنانچه مال را بدون عذر شرعى به وارث ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن است , ولى اگر براى آن که مى خواهد بفهمد کسى که مى گويد من وارث ميتم راست مى گويد يا نه , يا ميت وارث ديگرى دارد يا نه , مال را ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن نيست .
مسأله 2349 :
اگـر صاحب مال بميرد و مال به ورثه او منتقل شود , کسى که امانت را قبول کرده بايد مال را به هـمه ورثه بدهد , يا به کسى بدهد که همه آنان گرفتن مال را به او واگذار کرده اند پس اگر بدون اجازه ديگران تمام مال را به يکى از ورثه بدهد ضامن سهم ديگران است .
مسأله 2350 :
اگـر کـسـى کـه امـانـت را قبول کرده بميرد , يا براى هميشه ديوانه يا بيهوش شود وديعه باطل مـى شـود و وارث يـا ولـى او بايد هر چه زودتر به صاحب مال اطلاع دهد يا امانت را به او برساند , ولى اگر ديوانگى يا بيهوشى او گاه گاهى است باطل شدن وديعه در اين صورت محل اشکال است .
مسأله 2351 :
اگر امانت دار نشانه هاى مرگ را در خود ببيند , چنانچه ممکن است , بايد بنابر احتياط امانت را به صـاحـب آن يـا ولى يا وکيل او برساند , و يا به او خبر دهد و اگر ممکن نيست بايد به طورى عمل کند که اطـمـيـنان پيدا کند که مال پس از وفات او به صاحبش خواهد رسيد , مثلا وصيت کند و شاهد بگيرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصيات مال و محل آن را بگويد.
مسأله 2352 :
اگـر امانت دار نشانه هاى مرگ را در خود ببيند و به وظيفه اى که در مسأله پيش گفته شد عمل نـکـنـد , ضامن آن امانت خواهد بود پس چنانچه آن از بين برود , بايد عوضش را بدهد , ولى اگر مرض او خوب شود يا بعد از مدتى پشيمان شود و به آنچه گفته شد عمل کند بنابر اظهر ديگر ضامن نيست .