مسائل متفرقه زناشويى
مساله 2443 :
کسى که به واسطه نداشتن زن به حرام ميافتد، واجب است زن بگيرد.
مساله 2444 :
اگر شوهر در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده، مىتواند عقد را به هم بزند.
مساله 2445 :
اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتى باشند که کسى در آنجا نباشد و ديگرى هم نمىتواند وارد شود چنانچه بترسند که به حرام بيفتند بايد از آنجا بيرونبروند.
مساله 2446 :
اگر مرد مهر زن را در عقد معين کند و قصدش اين باشد که آن را ندهد عقد صحيح است ولى مهر را بايد بدهد.
مساله 2447 :
مسلمانى که منکر خدا يا پيغمبر شود، يا حکم ضرورى دين يعنى حکمى را که مسلمانان جزو دين اسلام مىدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتى که منکر شدن آن حکم، به انکار خدا يا پيغمبر برگردد مرتد است.
مساله 2448 :
اگر زن پيش از آن که شوهرش با او نزديکى کند به طورى که در مسأله پيش گفته شد مرتد شود عقد او باطل مى گردد ولى اگر بعد از نزديکى مرتد شود بايد به دستورى که در احکام طلاق گفته خواهد شد عده نگه دارد پس اگر در بين عده مسلمان شود عقد باقى و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است.
مساله 2449 :
کسى که پدر يا مادرش در موقع بسته شدن نطفه او مسلمان بودهاند،چنانچه بعد از بالغ شدن اظهار اسلام کند، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مىشود و بايد به مقدارى که در احکام طلاق گفته مىشود عده وفات نگهدارد.
مساله 2450 :
مردى که از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده، اگرپيش از نزديکى با عيالش مرتد شود عقد او باطل مىگردد و اگر بعد از نزديکى مرتد شود زن او بايد به مقدارى که در احکام طلاق گفته مىشود، عده نگهدارد پس اگرپيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود، عقد باقى و گرنه باطل است.
مساله 2451 :
اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول کند نبايد زن را از آن شهر بيرون ببرد.
مساله 2452 :
اگر زن انسان از شوهر ديگرش دخترى داشته باشد انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود که از آن زن نيست عقد کند و نيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد.
مساله 2453 :
اگر زنى از زنا آبستن شود، جايز نيست بچهاش را سقط کند.
مساله 2454 :
اگر کسى با زنى که شوهر ندارد و در عده کسى هم نيست زنا کند چنانچه بعد او را عقد کند و بچهاى از آنان پيدا شود، در صورتى که ندانند از نطفه حلال استيا حرام آن بچه حلال زاده است.
مساله 2455 :
اگر مرد نداند که زن در عده است و با او ازدواج کند، چنانچه زن هم نداند و بچهاى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دومى باشد ولى اگر زن مىدانسته که در عده است، شرعا بچه فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به يکديگر حرام مىباشند.
مساله 2456 :
اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول کرد ولى اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول مىشود.
مساله 2457 :
اگر بعد از آنکه انسان با زنى ازدواج کرد کسى بگويد آن زن شوهر داشته و زن بگويد نداشتم، چنانچه شرعا ثابت نشود که زن شوهر داشته، بايد حرف زن را قبول کرد.
مساله 2458 :
اگر زنى که آزاد و مسلمان و عاقل است، دخترى داشته باشد، تا هفتسال دختر تمام نشده، پدر نمىتواند او را از مادرش جدا کند.
مساله 2459 :
مستحب است در شوهر دادن دخترى که بالغه استيعنى مکلف شده عجله کنند، حضرت صادق عليه السلام فرمودند: يکى از سعادتهاى مرد آن است که دخترش در خانه او حيض نبيند.
مساله 2460 :
اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن ديگر نگيرد، احتياط واجب آن است که زن مهر را نگيرد و شوهر هم با زن ديگر ازدواج نکند.
مساله 2461 :
کسى که از زنا به دنيا آمده، اگر زن بگيرد و بچهاى پيدا کند آن بچه حلال زاده است.
مساله 2462 :
هر گاه مرد در روزه ماه رمضان يا در حال حيض زن، با او نزديکى کند معصيت کرده ولى اگر بچهاى از آنان به دنيا آيد، حلال زاده است.
مساله 2463 :
زنى که يقين دارد شوهرش در سفر مرده، اگر بعد از عده وفات که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شد، شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است ولى اگر شوهر دوم با او نزديکى کرده باشد، زن بايد عده نگه دارد و شوهر دوم بايد مهر او را مطابق زنهايى که مثل او هستند بدهد، ولى خرج عده ندارد.