مسائل متفرقهء زناشويى
مسأله 2507 :
کسى که به واسطهء نداشتن زن به حرام مى افتد ، واجب است زن بگيرد .
مسأله 2508 :
اگر شوهر در عقد شرط کند که زن باکره باشد ، و بعد از عقد معلوم شود و يا به اقرار زن يا بينه ثابت شود که بکارتش قبل از عقد به نزديکى از بين رفته ، هر چند ثبوت خيار فسخ براى مرد خالى از وجه نيست ، ولى احتياط واجب آن است که اگر فسخ کرد طلاق هم بدهد ، و مرد مى تواند با ملاحظهء نسبت تفاوت بين مهر باکره و غير باکره را از مهرى که قرار داده اند بگيرد ، چه عقد را فسخ کند يا بر آن باقى بماند .
مسأله 2509 :
ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتى که کسى ديگر - حتى بچهء مميز - در آن جا نيست در صورت احتمال ارتکاب حرام جايز نيست .
مسأله 2510 :
اگر مرد مهر زن را در عقد معين کند و قصدش اين باشد که آن را ندهد و رضايت زن به عقد مشروط به قصد دادن مهر نباشد ، عقد صحيح است ، ولى بايد مهر را بدهد .
مسأله 2511 :
مسلمانى که از اسلام برگردد و کافر شود مرتد ناميده مى شود . ( معنى کفر در مسألهء " 107 " گذشت . ) و مرتد دو قسم است : فطرى و ملى ، مرتد فطرى کسى است که از پدر و مادرى متولد شده باشد که هر دو يا يکى از آن دو مسلمان باشند و بعد از بلوغ و کمال عقل با اختيار از اسلام برگردد . و مرتد ملى کسى است که از پدر و مادر کافر ، متولد شده باشد و بعد از مسلمان شدن از اسلام برگردد .
مسأله 2512 :
اگر زن بعد از ازدواج مرتد شود ، چنانچه شوهرش با او نزديکى نکرده باشد عقد او باطل مى گردد وعده ندارد ، و همچنين است اگر نزديکى کرده باشد ولى نه سالش تمام نشده ، يا يائسه باشد ، اما اگر نه سالش تمام شده و يائسه هم نباشد - معنى يائسه در مسألهء " 441 " گذشت - بايد به دستورى که در احکام طلاق مى آيد عده نگه دارد ، و اگر تا آخر عده مرتد بماند عقد باطل است ، و اگر در بين عده مسلمان شود بقاى عقد محل اشکال است ، و بنابر احتياط واجب اگر بخواهد با او بماند دوباره عقد نمايد ، و اگر بخواهد جدا شود طلاق بدهد .
مسأله 2513 :
مرد مسلمان زاده هر چند يکى از پدر و مادرش مسلمان باشند ، اگر مرتد شود زنش بر او حرام مى شود ، و بايد به مقدار عده ء وفات - که در احکام طلاق مى آيد - عده نگه دارد .
مسأله 2514 :
مردى که از پدر و مادر غير مسلمان به دنيا آمده و مسلمان شده ، اگر بعد از ازدواج مرتد شود ، چنانچه با زنش نزديکى نکرده ، يا اين که زن نه سالش تمام نشده ، يا يائسه باشد ، عقد باطل مى گردد وعده ندارد ، و اگر بعد از نزديکى مرتد شود و زن او نه سالش تمام شده و يائسه هم نباشد ، بايد آن زن به مقدار عده ء طلاق - که در احکام طلاق مى آيد - عده نگه دارد ، و اگر تا تمام شدن عده مسلمان نشود عقد باطل است ، و اگر پيش از تمام شدن عده مسلمان شود ، بقاى عقد محل اشکال است و بنابر احتياط واجب اگر بخواهد با او بماند دوباره زن را عقد نمايد ، و اگر بخواهد جدا شود طلاق بدهد .
مسأله 2515 :
اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهرى بيرون نبرد و مرد هم قبول کند ، نبايد زن را بدون رضايتش از آن شهر بيرون ببرد .
مسأله 2516 :
اگر زنى از شوهر سابقش دخترى داشته باشد ، شوهر بعدى مى تواند آن دختر را براى پسر خود که از اين زن نيست عقد کند ، و اگر مردى دخترى را براى پسر خود عقد کند مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد .
مسأله 2517 :
اگر زنى از زنا آبستن شود ، در صورتى که خود آن زن يا مردى که با او زنا کرده يا هر دوى آنان مسلمان باشند ، براى آن زن جايز نيست بچه را سقط کند ، و همچنين است - بنابر احتياط واجب - در صورتى که مسلمان نباشند .
مسأله 2518 :
اگر کسى با زنى که شوهر ندارد و در عده ء کسى هم نيست زنا کند ، چنانچه بعد از استبراء - به نحوى که در مسألهء " 2463 " گذشت - او را عقد کند و بچه اى از آنان پيدا شود ، در صورتى که ندانند از نطفهء حلال است يا حرام ، آن بچه بدون اشکال حلال زاده است ، ولى اگر قبل از استبراء او را عقد کرده و نزديکى کرده باشد ، محل اشکال است .
مسأله 2519 :
اگر مرد نداند که زن در عده است و با او ازدواج کند ، چنانچه زن هم نداند و بچه اى از آنان به دنيا آيد ، حلال زاده است و شرعا فرزند هر دو مى باشد ، ولى اگر زن مى دانسته که در عده است ، شرعا بچه فرزند پدر است ، و کسى که يقين دارد در عده بوده و شک در تمام شدن آن دارد در حکم کسى است که مى داند در عده است ، و در هر صورت عقد آنان باطل است و به يکديگر حرام مى باشند .
مسأله 2520 :
اگر زن بگويد يائسه ام نبايد حرف او را قبول کرد ، ولى اگر بگويد شوهر ندارم حرف او قبول مى شود .
مسأله 2521 :
اگر زن بگويد شوهر ندارم و انسان با او ازدواج کند و بعد کسى بگويد آن زن شوهر داشته ، چنانچه شرعا گفتهء آن کس ثابت نشود ، نبايد حرف او را قبول کرد .
مسأله 2522 :
تا دو سال پسر يا دختر تمام نشده پدر نمى تواند او را از مادرش جدا کند ، و احتياط واجب آن است که دختر را تا هفت سال از مادرش جدا نکند .
مسأله 2523 :
اگر خواستگار از جهت ديانت و اخلاق پسنديده باشد ، مستحب است در شوهر دادن دخترى که بالغه است عجله کنند .
مسأله 2524 :
اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن ديگر نگيرد ، زن نمى تواند مهر را بگيرد و بر شوهر هم واجب است که زن ديگر نگيرد .
مسأله 2525 :
کسى که از زنا به دنيا آمده ، اگر زن بگيرد و بچه پيدا کند ، آن بچه حلال زاده است . مسأله 2526 - هرگاه مرد در روزه ء ماه رمضان ، يا در حال حيض با زن خود نزديکى کند ، معصيت کرده ، ولى اگر بچه اى از آنان به دنيا آيد حلال زاده است .
مسأله 2527 :
زنى که يقين دارد شوهرش - مثلا - در سفر مرده ، اگر بعد از عده ء وفات - که مقدار آن در احکام طلاق مى آيد - شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد ، بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است ، ولى اگر شوهر دوم با او نزديکى کرده باشد ، زن بايد عده نگه دارد ، و شوهر دوم بايد مهر او را مطابق مهر زنهايى که مثل او هستند بدهد ، ولى خرج عده ندارد .