احکام ضامن شدن
مسأله 2399 :
اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهى کسى را بدهد، ضامن شدن او در صورتى صحيحى است که به هر لفظى اگرچه عربى نباشد به طلبکار بگويد که من ضامن شدهام طلب تو را بدهم و طلبکار هم رضايت خود را بفهماند، ولى راضى بودن بدهکار شرط نيست.
مسأله 2400 :
ضامن و طلبکار بايد مکلّف و عاقل باشند و کسى هم آنها را مجبور نکرده باشد و نيز بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشند که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف کنند، ولى اگر بعد از بالغ شدن سفيه شده باشند و حاکم شرع آنان را از تصرّف جلوگيرى نکرده باشد اشکال ندارد و کسى که به واسطه ورشکستگى، حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگيرى کرده بابت طلبى که دارد ديگرى نمىتواند ضامن او شود.
مسأله 2401 :
هرگاه براى ضامن شدن خودش شرطى قرار دهد مثلاً بگويد اگر بدهکار قرض تو را نداد من مىدهم به احتياط واجب ضمان شرعى نيست، ولى از باب اينکه يک عقد عقلايى رايج است، ضامن لازم است طبق تعهّد عمل کند.
مسأله 2402 :
کسى که انسان ضامن بدهى او مىشود بايد بدهکار باشد، و اگر کسى بخواهد از ديگرى قرض کند و شخصى به قرض دهنده بگويد که من ضامن قرض او مىشوم بعيد نيست در صورتى که قرض گيرنده ادا نکند بتواند از ضامن مطالبه کند.
مسأله 2403 :
در صورتى انسان مىتواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهى متميّز باشند، يعنى مبهم يا مردّد نباشند پس اگر دو نفر از کسى طلبکار باشند و انسان بگويد من ضامن هستم که طلب يکى از شماها را بدهم، چون معيّن نکرده که طلب کدام را بدهد، ضامن شدن او باطل است. و نيز اگر کسى از دو نفر طلبکار باشد و انسان بگويد من ضامن هستم که بدهىيکى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معيّن نکرده که بدهى کدام را مىدهد، ضامن شدن او باطل مىباشد و همچنين اگر کسى از ديگرى مثلاً ده من گندم و مقدارى پول طلبکار باشد و انسان بگويد من ضامن يکى از دو طلب تو هستم و معيّن نکند که ضامن گندم است، يا ضامن پول صحيح نيست.
مسأله 2404 :
اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمىتواند از بدهکار چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد، نمىتواند آن مقدار را مطالبه نمايد. ولى اگر بعنوان هبه يا از بابت خمس و زکات يا صدقات و امثال آن با ضامن حساب کند، ضامن مىتواند از بدهکار مطالبه نمايد.
مسأله 2405 :
اگر انسان ضامن شود که بدهى کسى را بدهد، نمىتواند از ضامن شدن خود برگردد.
مسأله 2406 :
ضامن و طلبکار مىتوانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به هم بزنند.
مسأله 2407 :
هرگاه انسان در موقع ضامن شدن، بتواند طلب طلبکار را بدهد اگرچه بعد فقير شود، طلبکار نمىتواند ضامن بودن او را به هم بزند و طلب خود را از بدهکار اوّل مطالبه نمايد و همچنين است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلبکار بداند و به ضامن شدن او راضى شود.
مسأله 2408 :
اگر انسان در موقعى که ضامن مىشود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار در آن وقت نداند و بعد ملتفت شود، در صورتى که پيش از آن که طلبکار ملتفت شود ضامن قدرت پيدا کرده باشد، بنا بر احتياط ضامن بودن او را به هم نزند.
مسأله 2409 :
اگر کسى بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد، نمىتواند چيزى از او بگيرد.
مسأله 2410 :
اگر کسى با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد، مىتواند مقدارى را که ضامن شده از او مطالبه نمايد، ولى اگر به جاى جنسىکه بدهکار بوده جنس ديگرى به طلبکار او بدهد، نمىتواند چيزى را که داده از او مطالبه نمايد، مثلاً اگر ده من گندم بدهکار باشد و ضامن ده من برنج بدهد نمىتواند برنج را از او مطالبه نمايد، امّا اگر خودش راضى شود که برنج بدهد اشکال ندارد.