کافر
سوال 53 :
آيا مطلقا قائل به طهارت انسان هستيد؟
جواب :
نظر اين جانب اين گونه نيست و تفصيل مطلب، در توضيح المسائل (بحث کافر در بخش نجاسات) آمده است.
سوال 54 :
آيا انکار ضرورى دين يا ضرورى مذهب، به جهت اين که ضرورى دين يا ضرورى مذهب است، موجب ارتداد مىشود يا به جهت اين که موجب تکذيب پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله است؟
جواب :
انکار ضرورى دين يا ضرورى مذهب از طرف مسلمان، در صورتى که انکار کننده بداند که ضرورى دين يا ضرورى مذهب است و موجب انکار خدا
(48)
يا توحيد يا نبوّت گردد، موجب ارتداد است.
سوال 55 :
آيا انکار معاد، موجب کفر مىگردد؟
جواب :
وقتى موجب کفر مىشود که منکر معاد، ملتفت باشد که معاد از ضروريات دين است و انکار آن، موجب انکار خدا، توحيد و يا پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله گردد.
سوال 56 :
آيا احکام سابّ الائمّه با سابّ النبى يکى است؟
جواب :
سابّ الائمه، مانند سابّ النبى نجس است؛ چون سب، مستلزم ناصبى شدن است و واجب است سب کننده، کشته شود، مگر آن که خطرى خودِ کشنده را تهديد کند.
سوال 57 :
آيا صرفِ گفتار، موجب کفر و ارتداد است يا عمل هم موجب ارتداد مىگردد؟
جواب :
قول، دلالت بر ارتداد مىکند؛ ولى صرف عمل به تنهايى، دلالت بر ارتداد ندارد.
سوال 58 :
مسلمان مکلّفى (مرد يا زن) کلماتى را بر زبان جارى مىکند که موجب ارتداد مىشود؛ ولى ملتفت اين مطلب نيست و اگر ملتفت بود، هرگز اين کلمات را بر زبان جارى نمىکرد. آيا بعد از گفتن اين کلمات، حکم به ارتداد او مىشود يا در جميع احکام، حکم مسلمان را دارد؟
جواب :
مجرد گفتن اين کلمات، با عدم توجه به معناى آن، موجب ارتداد نمىشود؛ بلکه انکار خداوند متعال يا وحدانيت خداوند يا نبوّت پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله يا انکار چيزى که از دين است و علم دارد که جزء دين است و انکار آن مستلزم انکار خدا، توحيد يا نبوّت باشد، باعث ارتداد مىگردد.
سوال 59 :
کسى که به طور شوخى و نه از روى قصد واقعى، بعضى از کارهاى
(49)
خداوند يا پيامبر اکرم يا ائمه اطهار عليهمالسلام را مسخره مىکند، پاک است يا نجس؟
جواب :
گفتار و يا کارهاى شوخى او اگر موجب شک در کفر او گردد، به کفر او حکم نمىشود ـ نعوذ باللّه من إضلال الشيطان و التمسخر بأفعال اللّه ـ و اين کار خوبى نيست.
سوال 60 :
مردى که بى دين است يا از بين اصول دين، فقط خدا را قبول دارد، در صورتى که اظهار عقيده نکند، آيا به صرفِ داشتن موى بلند سر، مىتوان او را مؤاخذه نمود؟
جواب :
در فرض سوال، احکام مرتد بر او جارى نمىگردد و صرفِ بلندى موى سر، موجب مؤاخذه نمىشود.
سوال 61 :
پدرم که پدر و مادر او مسلمان بودند، در اواخر عمر در يک مقطع از زمان، متهم به بهائيت مىشود و سپس فوت مىنمايد و در قبرستان مسلمانان دفن مىگردد. با توجه به مسلمان بودن او قبل از اتهام، و دفن در قبرستان مسلمانان، آيا وى محکوم به اسلام است يا خير؟
جواب :
در مفروض سوال، اگر بهائيت او ثابت نشده باشد، محکوم به اسلام است.
سوال 62 :
رابطه مسلمانان با دو گروه وهّابيت و بهائيت، چگونه بايد باشد؟
جواب :
اگر افراد، آگاهى و توانايى لازم را نداشته باشند و خطر انحراف وجود داشته باشد، اشکال دارد و بهايىها نجس هستند.
سوال 63 :
با شخصى که نمىدانيم کافر است يا مسلمان، از جهت نجاست و پاکى چگونه برخورد کنيم؟
جواب :
تفحّص لازم نيست و بنا بر طهارت، گذارده مىشود.
سوال 64 :
بچهاى که از زن و مرد مسلمان و به سبب زنا به وجود مىآيد، آيا مانند
(50)
ديگر مسلمانان، پاک است؟
جواب :
پاک است.
سوال 65 :
در مسأله 93 توضيح المسائل آمده است که بچه مرتدّ ملّى و مرتدّ فطرى پاک است. آيا بچه مورد نظر، فرزندى است که قبل از ارتداد به دنيا آمده است يا فرزند بعد از ارتداد را هم شامل مىشود؟
جواب :
شامل موردى که مرتد، کافر غير کتابى شود و پس از آن، نطفه منعقد شده باشد، نمىگردد.
سوال 66 :
آيا ولد الزنا که از دو کافر به وجود آمده، پاک است يا نجس؟
جواب :
اگر ولد الزنا از دو کافرِ غير اهل کتاب به وجود آمده باشد، بنا بر احتياط محکوم به نجاست است تا وقتى که مسلمان يا اهل کتاب شود.
سوال 67 :
در مسأله 95 توضيح المسائل فرمودهايد: «نجاست کافر يک دستور فرهنگى و سياسى براى پرهيز از معاشرت و تحت تأثير واقع شدن و آلودگى انديشهها و سلطه کفّار بر مسلمانان است». حال اگر در رابطه با بعضى از کفّار، قضيه به عکس باشد و شخص مسلمان بتواند کافر را تحت تأثير قرار دهد، آيا حکم نجاست چنين کافرى در رابطه با اين مسلمان برداشته مىشود؟
جواب :
خير؛ زيرا همان طور که در رساله ذکر شده، اين جهت، حکمت است نه علت، و حکمت، در غالب و نوع افراد است؛ ولى حکم، در جميع موارد جارى است، بر خلاف علت منحصر که حکم، داير مدار آن است.