عذر و مانع در روزه نذرى
سوال 85 :
شخصى نذر کرده که هفتهاى يک روز را روزه بگيرد و بعد از نذر کردن، دو ماه روزه کفّاره که 31 روز آن بايد پى در پى باشد، بر عهدهاش ثابت مىشود. اکنون تکليف او نسبت به اين دو واجبى که با هم مزاحمت مىکنند، چيست؟
جواب :
اگر نذرش مطلق باشد، يعنى نوع خاصّى از روزه مورد نظرش نباشد، بلکه فقط روزه بودن را قصد کرده باشد، بايد آن روز را هم به نيّت اداى نذر و هم به نيّت کفّاره، روزه بگيرد و اگر نذرش مطلق نباشد، بايد آن روز را به نيّت اداى نذر، روزه بگيرد و در روزهاى بعد از آن، روزه کفّاره را ادامه دهد و در
(304)
اين صورت اشکالى به پى در پى بودن روزه کفّاره وارد نمىشود و لازم نيست روزه کفّاره را از سر بگيرد.
سوال 86 :
کسى که نذر مىکند ده روز معيّن يا غير معيّن را پشت سر هم روزه بگيرد و شروع به آن مىکند، اما در بين ده روز عذرى (مثل مريضى يا حيض) پيش مىآيد، آيا لازم است بعد از رفع عذر، روزهها را از سر بگيرد يا لازم نيست؟
جواب :
در صورت فرض شده، در روزه معيّن، از سر گرفتن روزهها لازم نيست؛ ولى قضاى روزه روزهايى را که در آنها معذور بوده بايد بگيرد و در روزه غير معيّن، اگر احتمال پيش آمدن عذر را نمىداده، بعد از رفع عذر مذکور در سوال، لازم نيست روزه نذرى را از سر بگيرد؛ بلکه بعد از رفع عذر، مقدار باقى مانده را پشت سر هم روزه بگيرد و صحيح است.
سوال 87 :
زنى نذر مىکند که در روز معيّنى روزه بگيرد و در همان روز حيض مىشود. تکليف او در مورد اين نذر چه مىشود؟
جواب :
بايد بعدا قضاى آن را به جا آورد.
سوال 88 :
کسى که نذر کرده تا آخر عمرش را روزه بگيرد، چگونه مىتواند روزه رمضان، روزه کفّاره، روزه قضاى همين نذر يا قضاى رمضان يا روزه قضاى پدر را به جا آورد؟
جواب :
ظاهر اين است که صوم يوم الدّهر (روزه تمام عمر)، از روزه ماه رمضان و قضاى آن و روزه قضاى پدر و قضاى نذر منصرف است و شامل بقيه روزهها غير از آنها مىشود و در کفّاره هم بايد خصال ديگر را اختيار کند (مانند اطعام مساکين). البته اگر نذر او مطلق باشد، گرفتن اين روزهها منافاتى با روزه نذرى مذکور ندارد و حتى روزه کفّاره را نيز مىتواند بگيرد؛ يعنى با يک روزه مىتواند نيّت هر دو را بکند.
(305)