اراضى موات

اراضى موات

اراضى موات

سوال :

زمينهاى بايرى در خارج از شهر تهران که متعلق به خانواده شخصى کليمى بنام القانيان بوده است توسط بنياد مستضعفان و جانبازان به اشخاص فروخته شده و نامبردگان در زمينهاى مزبور اقدام به عمران و آبادانى و خيابان کشى و درختکارى نموده اند و حاليه بصورت قطعات اقدام به فروش مى نمايند. استدعا دارد با توجه به مراتب مشروحه نظر مبارکتان را در مورد خريد قطعاتى از املاک فوق الذکر اعلام و ذيلاً مرقوم فرمائيد.

جواب :

از جريان اين موضوع شخصى اطلاع نداريم بطور کلّى اگر زمين موات باشد و حريم معموره نباشد از انفال است و هيچ شخصى حقيقى يا حقوقى مالک آن نميشود و خريد و فروش آن مشروعيت ندارد على هذا اگر اراضى مرقوم که على الفرض در يد القانيان بوده موات بوده است به او تعلق نداشته و به اشخاصى که آن را احياء کرده يا احياء بنمايند تعلّق دارد و اگر در حالتى که موات بوده آن را از شخص حقيقى يا حقوقى خريده باشند ميتوانند مبلغى را که پرداخته اند استرداد نمايند و اگر وضع زمين بصورت ديگر است توضيح دهيد تا جواب مقتضى داده شود.

سوال :

آيا احياء اراضى موات مطلقاً موجب تملک ميشود يانياز به اجازه ولّى فقيه دارد (البته بعد از تشکيل حکومت اسلامى).

جواب :

احياء زمين موات با شرائطى که در جاى خود ذکر شده موجب تملّک احياء کننده است.

سوال :

شخصى در سال 1310 شمسى يک قطعه زمين از اراضى موات را احياء مى نمايد در سال 1320 شمسى پس از انجام مراحل و تشريفات ثبتى و قانونى در زمين احياء شده مبادرت به احداث بناء نموده و در سال 1338 شمسى زمين و اعيانى مستحدثه را به فرزند خود انتقال ميدهد اگر چه بر طبق فتاواى جمهور علماء شيعه (من أحيا أرضاً ميتةً فهي له) زمين شرعاً محکوم به مالکيت مُحيى بوده معذلک با توجه باينکه دولت وقت (رژيم سابق) ادعا مى نمايد که زمين احياء شده جزء اراضى خالصه دولت ميباشد (در حالتى که کمترين بيّنه و حجت شرعيه بر خالصه بودن زمين وجود نداشت) دوباره من غير وجه شرعى بهاء زمين را (به قيمت عادله روز) از منتقل اليه اخذ مى نمايد آيا از نظر معظم له مالکيت و تصرف شخصى منتقل اليه نسبت به قطعه زمين شرعاً ثابت است يا خير؟

جواب :

بطور کلى هر زمين موات را که حريم محيات نباشد هر کس احيا کند مالک آن مى شود و اگر براى زراعت و کارهاى کسبى و شغلى احيا کرده باشد خمس آنرا بايد بدهد و اگر براى خانه مسکونى مورد حاجت احياء کرده خمس هم ندارد.

سوال :

شخصى زمينى را مى خرد، بعداً معلوم مى شود به دليل موات بودن سازمان زمين آنرا به نام خود نموده و به فروشنده و يا خريدار زمين مى گويد بعللى مبلغى را مى بايستى پرداخت تا ما به شما حق تصرّف بدهيم و خريدار زمين ناچاراً اين مبلغ را مى پردازد، آيا فروشنده بدليل تعيين نکردن چنين عيبى و يا عدم احياء آن و يا عدم پرداخت آن مبلغ قانونى، شرعاً ضامن پول آن خريدار هست يا نه؟ و چنانکه اين معامله بخواهد شرعى باشد، چگونه خواهد بود؟ و آيا خريدار و فروشنده مى توانند براى مشروع نمودن معامله بصورتى مصالحه نمايند؟

جواب :

در فرض سوال، چنانچه زمين مورد معامله موات بوده و هيچگونه احيائى در آن انجام نشده باشد خريد و فروش آن صحيح نيست و در حقيقت مالک ندارد و کسى که آنرا فروخته بايد وجهى را که گرفته به خريدار پس بدهد و هم چنين کسى حق ممانعت از احياء يا گرفتن وجهى از کسانى که مى خواهند آنرا احياء نمايند ندارد همان احياء زمين موات سبب مالکيت آن مى شود ولى اگر زمين بصورتى احياء شده باشد و احياء کننده آنرا فروخته باشد و به تصرف خريدار داده باشد و ديگرى بطور قهر از او مطالبه وجهى بنمايد فروشنده ضامن نيست و اگر فروشنده بدون پرداخت وجه به ديگرى قادر به تصرف دادن زمين به خريدار نباشد و نپردازد اصل معامله اشکال پيدا مى کند و به هر حال اگر طرفين با هم مصالحه و تراضى نمايند اشکال برطرف مى شود. والله العالم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

عاقله

No image

حکم دیه اعضاء میت

No image

احکام قصاص

پر بازدیدترین ها

No image

احکام دیه

No image

کارمزد

No image

وصیت بیش از ثلث

No image

تقسیم ارث

Powered by TayaCMS