عدول به اعلم
س . هرگاه تقليد غير اعلم نمود، بعد متمکّن شد از تقليد اعلم، عدول واجب است يا نه؟
ج . بلى واجب است عدول به اعلم.
1 . به ابتداى تقليد در آنچه عمل نکرده از اعلم؛ و به ترک بقا در آنچه عمل کرده است، بنا بر اظهر در اخير در غير آنچه قول غير اعلم، احوط باشد از قول اعلم، چنانکه در جميع مواردِ دوران، رعايت اين خصوصيّت مى شود.
و وجوب رجوع به اعلم، مثل وجوب تقليد اعلم است ابتداءً، که مشروط به عدم لزوم عسر و حَرَج است، چنانکه گذشت. و آنچه ذکر شد از وجوب عدول، مختار حقير است موافقاً للماتنـ قدّس سرّه ـ .و در صورت مساوات که جايز است عدول، احوط ترک آن است در اثناى عمل واحد مثل نماز بلکه در وقايع مرتبطه ـ مانند نماز با وضو، يا عصر با ظهر از مواردِ علم به مخالفت متأخّر با واقع، يا مخالفت احد العملين با واقع ـ در بعضى از صور آن، ترک عدول، موافق احتياط است.
و وجه جوازِ عدول، ضعف نقلِ اجماع بر منع است به مخالفت اعاظم، مثل «محقّق» و «شهيد» ثانيين و «سيّد» در «مفاتيح»، و غير ايشان.و در صورتى که در مسأله جواز عدول، تقليدى نکرده باشد، مىتواند نفس اين مسأله را از معدول اليه تقليد نمايد، و عدول در ساير مسائل نمايد حتى با منع اوّلى؛ و اگر تقليد کرده است و رأى اوّلى عدم جواز عدول به غير اعلم بوده، نمىتواند عدول نمايد، مگر با علم، يا اجتهاد خود، يا اعلميّت معدول اليه، با توافق هر دو در جواز عدول به اعلم.و اگر اعلم، منع عدول به اعلم کرد، جايز است ترک عدول به او در صورت اخذ اين مسأله از اعلم؛ پس مدار، بر تقليدِ مسأله جواز عدول است حدوثاً يا بقاءً در صورت عدم علم يا اجتهاد مکلّف، و ظاهراً در هر صورت، اخذ آن از خصوص مقلَّد سابق صحيح نيست، مگر در صورت سبق تقليد در اين مسأله از او، و [ اين که [او اعلم و مانع از عدول از اعلم بوده است.