مقدمات رکنى و غير رکنى (توجهى و غير توجهى)
از اين شش مقدمهاى که براى نماز ذکر شد، بعضى مقدمات رکنى و بعضى غير رکنى هستند و اما مقدمات رکنى آن مقدماتى هستند که چه شخص بداند يا نداند (توجه داشته باشد يا نه) بايستى آنها را دارا باشد و آنها عبارتند از:
الف - طهارت داشتن (وضو، غسل و تيمم) که چه عمدا و چه سهوا بدون وضو نماز خوانده باشد، نماز باطل است.
ب - داخل شدن وقت، که چه عمدا و چه سهوا قبل از وقت نماز بخواند، نمازش باطل است.
عروةالوثقى، في الخلل الواقع في الصلوة، مسأله 6.
ج - غصبى نبودن مکان نمازگزار، درصورتى که خودش غصب کرده باشد، که چه عمدا در آنجا نماز بخواند و چه سهوا و از روى فراموشى، نمازش باطل است.
عروةالوثقى، مکان المصلى و تحريرالوسيله، ج1، ص147.
د - رو به قبله بودن، که اگر نمازش را طورى بخواند که به طرفراستيا چپ قبله ياپشتبه قبله باشد و در وسعت وقتبفهمد، چه در وسط نماز بفهمد، چه بعد از نماز، بايستى نمازش را دوباره بخواند (البته اگر در وسط نماز باشد آن را رها کرده و دوباره مىخواند) و اما اگر در تنگى وقتباشد، به طرف قبله برمىگردد و اگر بعد از وقت فهميده، بنابراحتياط مستحب قضا مىنمايد.
عروةالوثقى، فى الخلل الواقع فى الصلاة، مسأله 3.
و اما مقدمات غيررکنى آنهايى هستند که اگر سهوا ترک شده باشند، نماز صحيح است و آنها عبارتند از:
الف - پوشش و رعايت تمام شرايط آن، که اگر سهوا ترک شده باشد نماز صحيح است (2) .
عروةالوثقى، فى الخلل الواقع في الصلوة، مسأله8.
ب - اگر در شرايط مکان نمازگزار سهوا تخلف شود، نماز صحيحاست، مگر در صورت غصب، که اگر خودش غصب کرده باشد،نماز باطل است.
عروةالوثقى، فى الخلل الواقع فى الصلاة، مسأله 9 و تحريرالوسيله، ج1، ص147، مسأله 1.
ج -ازاله نجاست از بدن، که اگر سهوا ندانسته با بدن نجس نماز خوانده، نمازش صحيح است، به خلاف جايى که مىدانسته و فراموش کرده، که در اين صورت باطل است.
توضيح المسائل، مسأله 802.
پىنوشتها:
1) ليس على الاعمى حرج ولا على الاعرج حرج ولا على المريض حرج ولا على انفسکم ان تاکلوا من بيوتکم او بيوت ابائکم او بيوت امهاتکم او بيوت اخوانکم او بيوت اعمامکم او بيوت عماتکم او بيوت اخوالکم او بيوت خالاتکم او ما ملکتم مفاتحه او صديقکم ليس عليکم جناح ان تاکلوا جميعا او اشتاتا...
درباره معنى «ليس على الاعمى حرج ولا...» چند احتمال در تفسير مجمعالبيان ذکر شدهاست:
الف) يعنى در هم غذا شدن شما با افراد کور و لنگ و مريض، حرجى نيست; زيرا مردم از هم غذا شدن با آنها ناراحتبودند و مىگفتند: شخص لنگ چون نمىتواند درستبنشيند، شايد نتواند مانند ما غذا بخورد و يا شخص مريض ممکن است اشتهاى خوبى نداشته باشد و...
ب) مسلمانان وقتى که به جنگ مىرفتند، کليد منزل خود را به بعضى از اينها داده و مىگفتند در استفاده مجازيد، ولى اينها مىگفتند: چون خودشان نيستند، درست نيست، خداوند اين حرج را از آنها برداشت.
ج) بر شخص کور ولنگ و مريض حرجى نيست از اينکه نتوانستهاند به جبهه بروند و با اين معنا جمله «ولا على انفسکم» جمله مستانفه و ابتداى کلام مىشود.
جمله «من بيوتکم» يعنى از خانههاى زنها يا فرزندانتان، که خانه فرزند را در اين آيه به خانه خود انسان نسبت داده، چون از پيامبر اکرم -صلى الله عليه وآله وسلمنقل شده که فرمودهاند: «انت ومالک لابيک» يعنى تو و آنچه دارى از آن پدرت هستى.
درباره جمله «ان تاکلوا جميعا او اشتاتا» احتمالاتى داده شده که يکى از آنها اين است که عادت بعضى اين بود که تنها غذا نمىخوردند و تا کسى نمىيافتند که با آنها عذا بخورد، لب به غذا نمىزدند، خداوند متعال اين سختى را از آنها برداشته و مىفرمايد: اگر تنها غذا بخوريد گناه نيست.
(تفسير مجمعالبيان، ج4، ص155).
2) آدرس شرايط پوشش:
1- طلاباف نبودن. ر.ک: عروه، لباس مصلى مسأله 22.
2- ابريشم خالص نبودن. ر.ک: عروه، لباس مصلى مسأله 32.
3- غصبى نبودن مگر اينکه خودش غصب کرده باشد.ر.ک: تحريرالوسيله، ج1، ص143.
4- از اجزاى مردار. ر.ک: عروه، لباس مصلى، مسأله 12.
5- از اجزاى حيوان حرام گوشت. ر.ک:عروه، لباس مصلى، مسأله 19.
6- پاک بودن، که اگر نمىدانسته نجس است و نماز خوانده صحيح است. رک: توضيحالمسائل،مسأله 802.