مسائل مشترک وضوى ترتيبى و ارتماسى
1- در وضو، شستن صورت و دستها براى بار اول واجب و براى بار دوم جايز و در مرتبه سوم و بيشتر از آن حرام مىباشد و اگر با يک مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بريزد،يک مرتبه حساب مىشود چه قصد بکند يک مرتبه را يا قصد نکند.
توضيح المسائل، مسأله248.
توضيح
الف) مراد از شستن چيست؟ آيا مراد آب ريختن استيا دست کشيدن؟ شستن يعنى رساندن آب به تمام عضو وضو و مراد دست کشيدن و يا آب ريختن نيست و حتى دست کشيدن در وضو واجب نيست. بنابراين اگر با آفتابه يا وسيله ديگر از بالا به پايين روى دستها آب بريزد و يقين کند که آب همه جاى دستش را گرفته است، دست کشيدن لازم نيست.
ب) حضرت امام در اين مسأله فرمودهاند: «اگر با يک مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بريزد يک مرتبه حساب مىشود چه يک مرتبه را قصد بکند يا قصد نکند».
اما ديگران در همين مسأله فرمودهاند: «اينکه کدام شستن اول يا دوم يا سوم است مربوط به قصد کسى است که وضو مىگيرد; پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب به صورت بريزد،اشکال ندارد و همه آنها شستن اول حساب مىشود و اگر به قصد اينکه سه مرتبه بشويد سه مرتبه آب بريزد، مرتبه سوم آن حرام است».
فرق اين دو مسأله چيست؟
اين دو مسأله فرق بسيار دقيقى دارند و براى بهتر واضح شدن اين مسأله اين چنين مىگوييم که ديگران در شستن در وضو دو تا قصد و نيت را شرط مىدانند يکى اينکه اين آب را به نيت وضو بريزد،نه براى چيز ديگر و ديگر اينکه اين آب را به نيتشستن چندم مىريزد، ولى حضرت امام همان نيت اول را کافى دانسته و مىفرمايند: نيت دوم خود به خود محقق مىشود و اين فرق اثر عملى هم دارد به اين صورت که اگر کسى تصميم داشته باشد به نيتشستن اول پنج مشت آب روى صورتش بريزد و با ريختن مشتسوم تمام صورتش را آب بگيرد، در اينجا به فتواى ديگران مىتواند دو مشت ديگر را هم به همان نيتشستن اول بريزد، ولى به فرمايش حضرت امام شستن اول تمام شده و آن دو مشتخودبهخود سراغ شستن دوم مىرود.
ج) حضرت امام درباره شستن دوم فرمودهاند: «مرتبه دوم جايز» ولى آقايان ديگر فرمودهاند: «مرتبه دوم مستحب» است، فرق اين دو با هم چيست؟
در باره شستن دوم سه قول است: 1 حرمت; 2 استحباب; 3جواز; با اينکه ترکش بهتر است و اينکه حضرت امام فرمودهاند: جايز استيعنى حرام نيست و اما چون دليل استحباب بر ايشان روشن نبوده،فتواى به استحباب ندادهاند و ايشان مىفرمايند: بعيد نيست که صورت و دستها يک مرتبه شسته شود بهتر باشد،بلکه حتى يک مرتبه آب ريخته شود و اينکه شستن دوم تشريع و جايز شمرده شده، به خاطر ضعف مردم بوده است.
عروةالوثقى، مستحبات الوضوء (التاسع)،جواهر الکلام،ج2، ص266.
د) اينکه فرمودهاند: «مرتبه سوم حرام» است، آيا اين حرمت وضو را هم باطل مىکند؟
در بعضى از موارد موجب بطلان وضو مىشود،مثلا:
- در صورتى که به اين قصد سه بار بشويد که دين گفته و حال آنکه دين چنين چيزى را نفرموده است که در اين صورت تشريع و بدعت است که هم حرام و هم موجب بطلان وضو مىگردد.
- اينکه دست چپ را سه مرتبه بشويد که چون آب دفعه سوم جزء آب وضو نيست، آن وقتبراى مسح پاهايش اشکال پيدا مىشود که با آب خارج مسح مىگردد.
2- فرق وضوى زن و مرد فقط در يک عمل استحبابى است،آن هم مربوط به همين شستن اول و دوم که در مسأله قبل گفته شد به اين بيان که بر مردها مستحب است در شستن دستها آب اول را از پشت دست ريخته و دستها را از روى آن بشويد ولى شستن دوم را از داخل دستشروع کنند و اما زنها به عکس مردها. عروةالوثقى،فى مستحبات الوضوء.
3- در شستن صورت اگر پوست صورت از لاى مو پيدا باشد بايستى آب را به پوستبرساند و اگر پيدا نباشد شستن مو کافى است و رساندن آب به زير آن لازم نيست و اما اگر شک کند که پوست صورت از لاى مو پيداستيا نه،بنابر احتياط واجب بايد مو را شسته و آب را به پوست هم برساند.
توضيح المسائل، مسأله240، 241.
4- شستن داخل بينى و مقدارى از لب و چشم که در وقتبستن ديده نمىشود، واجب نيست; ولى براى آنکه يقين کند از جاهايى که بايد شسته شود،چيزى باقى نمانده،واجب است مقدارى از آنها را هم بشويد و کسى که نمىدانسته بايد اين مقدار را بشويد،اگر نداند در وضوهايى که گرفته اين مقدار را شسته يا نه،نمازهايى که خوانده صحيح است و اگر جايى را شک دارد که جزء ظاهر بدن است که بايد شسته شود يا جزء باطن است، بايستى بشويد.
عروةالوثقى، احکام وضو،مسأله23،توضيح المسائل، مسأله342.
5کسى که پيش از شستن صورت دستهاى خود را تا مچ شسته در موقع وضو بايد تا سرانگشتها را بشويد و اگر فقط تا مچ را بشويد، وضوى او باطل است.
توضيح المسائل، مسأله247.
6- در هنگام وضو لازم نيست که صورت و دستها قبل از وضو گرفتن خشک باشند، ولى بايد آبى که براى وضو استفاده مىشود بر آن ترى غلبه پيدا کند،بلکه اگر تر باشند، وضو صحيح است و اما جاى مسح سر بايستى خشک باشد، ولى رطوبت کم به حدى که اگر کسى بعد از مسح ديد بگويد اين رطوبت از مسح است، اشکال ندارد.
توضيح المسائل، مسأله256.
7- وضو گرفتن در هنگام باريدن باران اشکال ندارد، به شرطى که آنچه روى صورت و دستهايش مىريزد، نيت کند که آنها هم آب وضو باشد و در وقت مسحها مواظب باشد آن آب کف دستهايش را نگيرد -البته همان مقدارى که مىخواهد مسح کندو جاى مسحش هم تر نشده باشد.
8- در مسح سر و روى پاها، بايد دست را روى آن بکشد و اگر دست را نگهدارد و سر يا پا را به آن بکشد، وضو باطل است;ولى اگر موقعى که دست را مىکشد سر يا پا مختصرى حرکت کند اشکال ندارد.
توضيح المسائل، مسأله255.
9- اگر براى مسح رطوبتى در کف دست نمانده باشد، نمىتواند دست را به آب خارج تر کند، بلکه بايد از اعضاى ديگر وضو رطوبتبگيرد و و با آن مسح نمايد و اگر رطوبت کف دست فقط به اندازه مسح سر باشد،مىتواند سر را با همان رطوبت مسح کند و براى مسح پاها از اعضاى ديگر وضو رطوبتبگيرد.
توضيح المسائل، مسأله257، 258.
تذکر: در حال اضطرار گرفتن آب از اعضاى ديگر و وضو براى مسحها مسلما اشکال ندارد،مانند گرمى هوا و تب شديد و باد شديد; اما در حال اختيار ولو بعضى اجازه نمىدهند، ولى حضرت امام مىفرمايند جايز است، منتها در هر دو صورت به شرطى که آن آب از جايى باشد که از حد اعضاى وضو خارج نباشد.
عروةالوثقى، احکام وضو،مسأله25
10- کسى که در کارهاى وضو و شرايط آن مثل پاک بودن آب و غصبى نبودن آن خيلى شک مىکند، بايد به شک خود اعتنا نکند، وظن در اينجا هم حکم شک را دارد.
تحرير الوسيله،ج1، ص33،مسأله 1،توضيح المسائل، مسأله299.